eitaa logo
کانال علامه طهرانی
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
789 ویدیو
190 فایل
❤️عرفان با طعم زندگی❤️ 💎نشر آثار و معارف منتخب و ناب حضرت علامه آیت‌الله حسینی طهرانی (قدس سره) و سایر علما و عرفای بالله💎 ادمین: @Ya_bab_allah پیام ناشناس: daigo.ir/secret/allametehrani کانال خانواده و زندگی الهی: @ezdevaje_elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🌷بابرکت‌ترین مولود🌷✨ 🔆 کلام امام رضا دربارهٔ حضرت جواد الائمه علیهم‌السلام لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسلَامِ مِثلُهُ مَولُودٌ أَعظَمُ بَرَکَةً عَلَیٰ شِیعَتِنَا مِنهُ. در اسلام هیچ مولودی بابرکت‌تر از او برای شیعیان ما متولد نشده است. 📚کافی، ج۶، ص۳۶۱ 🆔 @allame_tehrani
💐 ولادت با سعادت حضرت جواد الائمّه امام محمّد تقی علیه‌السلام مبارک باد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▪️امام جواد علیه‌السلام: الْقَصدُ اِلَی اللّٰهِ تَعالَی بِالْقُلُوبِ أَبلَغُ مِن إِتعابِ الْجَوارِحِ بِالْأَعمالِ. تأثیر قصد به سوی خدا با قلب‌ها برای رساندن انسان، از به زحمت انداختن اعضاء و جوارح با اعمال بیشتر است. 📚بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۶۴ @Nooremojarrad_com 🆔 @allame_tehrani
🔰 🌷مـراسـم جـشـن ولادت حضرت امام جواد علیه‌السلام🌷 📍از طریق: صفحه نور مجرد در آپارات ⏰ زمان: چـهـارشـنـبـه ۱۰ رجـب المـرجـب، حـدود سـاعـت ۶:۴۵ صـبـح 💠 مکان: از بــیــت حـضـرت آیـت‌اللـه حـسـیـنـی طـهـرانـی مد‌ظله‌العالی @Nooremojarrad_com 🆔 @allame_tehrani
توضیحاتی دربارۀ حرز امام جواد علیه‌السّلام.pdf
1.84M
📥تـوضـیـحـاتـی دربـارهٔ حـرز امـام جواد علیه‌السلام 🌺 به مناسبت ایـام ولادت با سعادت حضرت جوادالائمه علیه‌السّلام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚡️هر آنچه لازم است دربارۀ حرز امام جواد علیه‌السّلام بدانیم: ▫️فواید این حرز برای صاحبش چیست؟ ▫️نگهداری حرز امام جواد علیه‌السّلام چه آدابی دارد؟ ▫️فرق بین حرز صغیر و کبیر چیست؟ ▫️برای سفارش حرز امام جواد علیه‌السّلام گفتن نام شخص و پدر یا مادر لازم است؟ ▫️آیا حتماً باید این حرز بر روی پوست آهو و داخل محفظۀ‌ نقره‌ باشد؟ 📦 فروش ویژه با ارسال رایگان به سراسر کشور (+ اطلاعات بیشتر و مشاهدهٔ سایر محصولات فرهنگی):👇 B2n.ir/towhidshop_herz towhidshop.org ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰خواص حرز امام جواد علیه‌السلام (گزیده‌ای از پرسش‌ها و پاسخ‌های آیت‌الله بهجت در رابطه با خواص حرز امام جواد علیه‌السلام + فیلم):👇 https://bahjat.ir/fa/content/10684 🔰حرز امام جواد علیه‌السلام (خواص، فواید و طریقهٔ استفاده):👇 https://b2n.ir/esmeazam_herz 🔰 80 خاصیت و اثر بی‌نظیر حرز امام جواد علیه‌السلام:👇 https://almotahaar.ir/read/80-asr-herz-emam-javad 🔰حرز امام جواد علیه‌السلام (0تا100 دربارهٔ این حرز مبارک + 80 خاصیت و اثر):👇 https://sharafonline.ir/blog/amulet-imam-javad/ 📹 کلیپ تصویری توضیحاتی دربارهٔ حرز امام جواد علیه‌السلام:👇 https://eitaa.com/ezdevaje_elahi/1568 @ostad_vakili www.Towhid.org 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 عبادات ماه رجب المرجب 🎙حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله‌تعالی) @ostad_vakili www.towhid.org 🔰اذکار ماه عزیزِ رجب 🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 طالب جانان 🔥 دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید 🎙حضرت آیت‌الله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظه‌الله‌تعالی) @jazbeh_eshgh 🆔 @allame_tehrani
📿 ذکر و ورد ✅ ضرورت ذکر و توجه قلبی به خداوند در سیر و سلوک بارى، مـحـبّـت اکسیرى است که مس وجود آدمى را زر مى‌نماید و جان انسان در آتش آن از غیر خدا، خالص و طاهر مى‌شود و أعمال و منشآت نفس نیز به تبع آن، خالص از هر عیب و نقصى مى‌شود؛ چرا که الإناءُ یَتَرشّحُ بِما فیه. أمّا حضرت علّامه والد همچون مرحوم حدّاد رضوان الله تعالى علیهما، عشق و جذبه را به تنهایى براى طىّ طریق کمال کافى ندانسته، بر لزوم و ضرورت ذکر و توجّه قلبى و لسانى به أسماء و صفات حضرت حقّ تأکیدى تامّ داشتند؛ زیرا که ذکر است که عشق را به نهایت مى‌رساند. ناگفته نماند که جایى براى تردید و تأمّل در مشروع بودن أذکار و أوراد، و تأثیر آنها در فعلیّت انسان و رسیدن به کمال نیست. و أهل‌بیت علیهم‌السّلام خود نیز بر آن مواظبت داشته و در تربیت أولاد و أصحاب خود آن را ملحوظ نموده و بدان سفارش مى‌فرمودند. و بدون شکّ، نوع ذکر و تعداد آن آثار خاصّى دارد و لذا در شریعت نیز در موارد مختلف هر ذکرى با عددى خاصّ وارد شده است. 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۵۷ 🆔 @allame_tehrani
📿 سفارش نمودن اهل‌بیت علیهم‌السلام اولاد و اصحاب خود را به ذکر ابن القَدّاح از امام صادق علیه‌السّلام روایت می‌کند که حضرت فرمود: کانَ أبى کَثیرَ الذِّکْرِ، لَقَدْ کُنْتُ أَمْشى مَعَهُ وَ إنَّهُ لَیَذْکُرُ اللّٰهَ، وَ ءَاکُلُ مَعَهُ الطَّعامَ وَ إنَّهُ لَیَذْکُرُ اللّٰهَ. وَ لَوْ کَانَ یُحَدِّثُ الْقَوْمَ ما یَشْغَلُهُ ذَلِکَ عَن ذِکْرِ اللّٰهِ، وَ کُنتُ أَرَى لِسانَهُ لاصِقًا بِحَنَکِهِ یَقولُ: لا إلَـٰهَ إلّا اللّٰهُ. وَ کَانَ یَجْمَعُنا فَیَأْمُرُنا بِالذِّکْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ، وَ کانَ یَأْمُرُ بِالْقِرآءَةِ مَن کانَ یَقْرَأُ مِنّا، وَ مَنْ کانَ لا یَقْرَأُ مِنّا بِالذِّکْرِ. وَ الْبَیْتُ الَّذى یُقْرَأُ فیهِ القُرْءَانُ وَ یُذْکَرُ اللّٰهُ فیهِ تَکْثُرُ بَرَکَتُهُ، وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَـٰئِکَةُ، وَ تَهْجُرُهُ الشَّیاطینُ، وَ یُضىءُ لِأهْلِ السَّمآءِ کَما تُضىءُ الْکَواکِبُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ؛ وَ الْبَیْتُ الَّذى لَا یُقْرَأُ فیهِ الْقُرْءَانُ وَ لا یُذکَرُ اللّٰهُ فیهِ، تَقِلُّ بَرَکَتُهُ، وَ تَهْجُرُهُ الْمَلـٰئِکَةُ، وَ تَحْضُرُهُ الشَّیاطینُ.(۱) «پدرم بسیار ذکر مى‌گفت؛ من همراه او راه مى‌رفتم و او ذکر مى‌گفت و با او غذا مى‌خوردم و او ذکر مى‌گفت. و اگر با دیگران سخن مى‌گفت و حدیثى برایشان بیان مى‌نمود، این أمر او را از ذکر خدا باز نمى‌داشت، و او را مى‌دیدم که زبانش به سقف دهانش چسبیده و لا إله الّا الله می‌گوید. آن حضرت ما را جمع مى‌نمود و أمر می‌کرد که همگى تا هنگام طلوع آفتاب مشغول ذکر شویم، و هر کدام از ما که مى‌توانست قرآن قراءت کند او را به قراءت قرآن أمر می‌فرمود و هر کس که نمى‌توانست او را به ذکرگفتن أمر می‌نمود. و خانه‌اى که در آن قرآن خوانده شود و ذکر خداوند گفته شود، برکتش فراوان می‌گردد و ملائکه در آن حاضر شده و شیاطین آن خانه را ترک مى‌نمایند، و آن خانه براى أهل آسمان نورافشانى مى‌نماید و مى‌درخشد چنانکه ستارگان براى أهل زمین مى‌درخشند. و خانه‌اى که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خدا بجاى آورده نگردد، برکتش کم شده و ملائکه آن را ترک نموده و شیاطین در آن حاضر مى‌گردند.» 📚 نورمجرد، ج۱، ص۴۵۷ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. بحارالأنوار، ج۹۰، باب۱: باب ذکرالله‌تعالی، ص۱۶۱، ح۴۲ 🆔 @allame_tehrani
🔰اقسام ذکر البتّه مخفى نماند که حقیقت ذکر همان توجّه قلبى به حضرت معبود است، و أذکار و أورادى که در قرآن و سنّت آمده و دلالت بر توحید و مراتب متفاوت از آن دارند، بر دو قسم است: قسم أوّل: أذکارى که در آنها إذن عامّ وارد شده و به عنوان دستورالعمل کلّى براى همه بیان گشته و براى عموم در همهٔ درجات و أحوال با رعایت رفق و مدارا و همراه با شوق و رغبت تأثیر مثبت دارد، مانند ذکر تهلیل یا استغفار یا صلوات. و قسم دوّم: أذکارى است که پرداختن و مواظبت بر آن، خصوصاً با عدد خاصّ و همراه أربعین، متوقّف بر إذن خاصّ است. چرا که ذکر با عدد و أربعین داراى آثار و خواصّى است که چه بسا براى شخص مضرّ باشد و او را از ادامه راه و سیر باز دارد، خصوصاً که مراعات رفق و مدارا در این امور ضرورى بوده و تشخیص آن گاهى بسیار مشکل است؛ لذا در این نوع از اذکار، تعیین ذکر و عدد آن، به دست استاد خبیر و آگاه و مطّلع بر نفوس و أذکار و خواصّ آن است. 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۵۹ 🆔 @allame_tehrani
🌿آثار خاصّ بعضی از اذکار ⚡️گفتن برخی از اذکار، احتیاج به اذن خاصّ دارد 🔥لزوم مداومت بر ذکر در توحید صدوق از امام صادق علیه‌السّلام از آبائشان از أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام روایت می‌کند: رَأَیْتُ الخِضْرَ عَلَیهِ‌السَّلامُ فى الْمَنامِ قَبْلَ بَدْرٍ بِلَیْلَةٍ، فَقُلْتُ لَهُ: عَلِّمْنى شَیْئًا أُنْصَرُ بِهِ عَلَى الْأَعْدآءِ. فقالَ: قُلْ: یا هُوَ، یا مَنْ لا هُوَ إلّا هُوَ. فَلَمّا أَصْبَحتُ قَصَصْتُها عَلى رَسولِ اللّٰهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْه وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ فقالَ لى: یا عَلىُّ عُلِّمْتَ الِاسْمَ الْأَعْظَمَ. فَکانَ عَلَى لِسانى یَوْمَ بَدرٍ. وَ أَنَّ أَمیرَالْمُؤْمِنینَ عَلَیْهِ‌السَّلامُ قَرَأَ قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ، فَلَمّا فَرَغَ قالَ: یَا هُوَ، یا مَنْ لا هُوَ إلّا هُوَ، اغْفِرْ لى وَ انْصُرْنى عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ. وَ کانَ عَلىٌّ عَلیهِ‌السَّلامُ یَقولُ ذَلِکَ یَوْمَ صِفّینَ وَ هُوَ یُطارِدُ، فقالَ لَهُ عَمّارُ بْنُ یاسِرٍ: یا أَمیرَالْمُؤْمِنینَ، ما هَذِهِ الْکِنایاتُ؟ قالَ: اسْمُ اللّٰهِ الأَعْظَمُ وَ عِمادُ التَّوْحیدِ لِلَّهِ؛ لا إلَـٰهَ إلّا هُوَ.(۱) ثُمَّ قَرَأَ: شَهِدَ اللّٰهُ أَنَّهُ لَا إِلـٰهَ إلّا هُوَ وَ ءَاخِرَ الْحَشْرِ، ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى أَرْبَعَ رَکَعاتٍ قَبْلَ الزَّوالِ.(۲) «یک شب قبل از جنگ بدر حضرت خضر علیه‌السّلام را در خواب دیدم و به او گفتم: به من چیزى بیاموز که به واسطهٔ آن در جنگ با دشمنان یارى گردم. گفت: بگو: یا هُوَ، یا مَن لا هُوَ إلّا هُوَ (اى هویّت مطلقه، اى کسى که هیچ هویّتى در عالم نیست مگر هویّت او.) چون صبح نمودم، آن رؤیا را براى رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم حکایت کردم، حضرت به من فرمودند: اى على، اسم أعظم به تو تعلیم داده شده است. و آن ذکر در روز غزوهٔ بدر دائماً بر زبان من بود. و أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام سورهٔ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را قراءت فرمود و چون فارغ شد گفت: یا هُوَ، یا مَن لا هُوَ إلّا هُوَ؛ مرا مورد مغفرت خود قرار بده و بر گروه کافرین پیروز نما. و أمیرالمؤمنین علیه‌السّلام در روز جنگ صفّین نیز در حال جنگ و نبرد همین کلمات را می‌فرمود. عمّار بن یاسر به حضرت عرض کرد: یا أمیرالمؤمنین، این کنایات و ألفاظ مبهم چیست؟ حضرت فرمود: این ألفاظ، اسم أعظم خداوند است و ستون توحیدِ خداوند است، هیچ معبودى جز او نیست. سپس آن حضرت آیهٔ شریفهٔ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ و آیات آخر سورهٔ حشر را قراءت فرمود، و از مرکب فرود آمد و چهار رکعت نماز پیش از زوال بجاى آورد.» از این روایت شریف استفاده مى‌شود که ذکر مبارک «یا هو» و ذکر «یا مَن لا هو إلّا هو» آثار خاصّ به خود را دارد و کسى که به حقیقت آن متحقّق شود، به مقام و درجهٔ اسم أعظم نائل گردیده است؛ ولى آیا هر کسى می‌تواند به این أذکار بپردازد؟ و آیا به صرف گفتن این ذکر شریف، شخص واجد آثار آن مى‌شود؟ علّامه والد قدّس الله نفسه در یکى از جُنگهاى خطّى خود از علّامه طباطبائى قدّس سرّه نقل مى‌کنند: «ذکر یا هو خیلى ذکر حادّى است، و لذا مشایخ و أساتید أخلاق این ذکر را بسیار با احتیاط و در موارد بسیار نادرى مى‌دهند و با تعداد کم؛ مثلًا ذکر جلاله یا توحید یا لا هو إلّا هو را سه‌هزار مرتبه یا پنج‌هزار مرتبه مى‌دهند ولى ذکر یا هو را پانصد مرتبه یا هفتصد مرتبه مى‌دهند.» بنابراین به مجرّد ترغیب و تحریصى که در شرع و کلمات أولیاى إلهى در پرداختن به ذکر آمده، سالک نمى‌تواند سر خود، دست به ذکر زند؛ چه بسا برخى از أذکار با حال او متناسب نبوده و برایش مضرّ باشد، و چه بسا در بعضى از أحوال و منازل سلوک، صمت و سکوت أولى و أفضل از ذکر لسانى باشد. علّامه والد رضوان الله تعالى علیه به یکى از شاگردان خود دستور صمت داده بودند. آن تلمیذ خدمت ایشان عرض کرد: من چه ذکرى بگویم؟ فرمودند: ذکر شما این است که سکوت کرده و حرف نزنید. نظر شریفشان بر این بود که خواندن ادعیهٔ وارده کم و بیش بلامانع است، ولى مداومت بر برخى از ادعیه را محتاج إذن مى‌دانستند، و انجام برخى از صلوات مستحبّه و أعمال أیّام را نیز خصوصاً اگر با مداومت بوده و یا عمل سنگینى باشد، به نحو عموم ترخیص نمى‌نمودند. أمّا اگر سالکى را تعلیم ذکر مى‌نمودند، بر استمرار و مداومت آن اصرار داشته و ترک آن را در هیچ حالى جایز و روا نمى‌دانستند؛ و اشتغال به مشاغل و شواغل علمى و اجتماعى و غیرهما را مصحّح براى ترک ذکر نمى‌دیدند. ⬇️ ادامــــه (قضیه‌ی یکی از شاگردان ایشان که طبیب جرّاح بود) 📚نورمجرد، ج۱، ۴۵۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. صدر آیهٔ ۱۸، از سورهٔ ۳: آل‌عمران ۲. توحید صدوق، ص۸۹ 🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامــــهٔ مــطـلـب قــبـلـی ⬇️ یکى از شاگردان ایشان طبیب جرّاح بود و در زمان جنگ تحمیلى در مرز کشور خدمت می‌کرد. آن طبیب مى‌گفت: تعداد مجروحین گاه آنقدر زیاد است که تا نیمه‌هاى شب در اطاق عمل، پى در پى مشغول درمان و معالجه بوده و در آن زمان نه خواب و خوراک مى‌فهمم، نه نماز و ذکر. به بنده گفت: شما خدمت حضرت علّامه عرض کنید اگر اجازه مى‌دهند مدّتى ذکر را ترک کرده و یا کمتر بگویم. علّامه والد فرمودند: به ایشان بگوئید: هر چقدر کاسه بیاورى همان قدر آش مى‌برى! بنده پیغام را رساندم و ایشان نیز غرض آقا را متوجّه شد و فوراً گفت: چشم، چشم! سیرهٔ تربیتى حضرت آقاى حدّاد نیز بر همین منوال بود. در سفر آخرى که خدمت ایشان مشرّف شدم عرض کردم: حال بنده طورى است که قادر بر ذکر لفظى نیستم. فرمودند: نمى‌شود! به هر حال، ذکر باید گفته شود؛ ذکر غذاى نفس است. 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۶۱ 🆔 @allame_tehrani
🔥 اهتمام به ذکر یونسیّه أذكارى كه حضرت علّامه والد به سالكانى كه در حجر تربيت ايشان قرار گرفته و در حوزهٔ عرفانى ايشان مدارج كمال را طىّ مى‌نمودند، تعليم مى‌دادند، همان أذكار و أوراد وارده در قرآن‌كريم و روايات أهل‌بيت عليهم‌السّلام بود. و عموماً بعد از دستور توبه[۱]، سفارش به ذكر تهليل: «لا إلَـٰهَ إلّا اللّٰه» و ذكر يونسيّه: «لا إِلَـٰهَ إلّا أَنتَ سُبْحَـٰنَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»[۲] مى‌كردند. و وقت مطلق اذكار را بين‌الطّلوعين تعيين مى‌فرمودند، مگر تهليل در ماه رجب كه دستور مى‌فرمودند در شب بجا آورده شود. و مى‌فرمودند اگر بين‌الطّلوعين به ذكر موفّق نشديد الأقرب فالأقرب ذكر را بجا آوريد و سعى كنيد به شب نيفتد. نسبت به ذكر يونسيّه عنايت خاصّى داشتند و آن را در حال سجده مطلوب مى‌دانستند. مى‌فرمودند: «سالک بايد در قسمت أوّل ذكر يونسيّه: «لا إِلَـٰهَ إلّا أَنتَ سُبْحَـٰنَكَ»، حضرت پروردگار را در اوج عزّت و قدرت و رفعت لحاظ كرده و نظر به جلال و كبرياى او و تنزّهش از هر عيب و نقصى داشته باشد، و در قسمت دوّم: «إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» خود را در حضيض ذلّت و فقر و مسكنت ببيند؛ پس سالک در ذكر يونسيّه يک قوس صعود و يک قوس نزول دارد.» أمّا در قوس صعود، به نحو خطاب و حضور، الوهيّت را منحصر در حضرت حقّ كرده و پشت‌پا بر بساط عالم اعتبار زده و براى هيچ‌چيز جز خدا أصالت قائل نشده، و او را تسبيح گفته و بر فراز قلّهٔ توحيد مى‌ايستد. و أمّا در قوس نزول، از آنجا كه هنوز در قيد و اسارت تعيّن خويش بوده و توحيد او خالص نشده، پس از تسبيح خدا نزول كرده و در مقام عبوديّت قرار گرفته و هر آنچه از كرامات و قرب حضرت دوست از او فوت شده است را ناشى از ظلم و تقصير خود می‌داند كه به سوء اختيار، خود را در سجن عالم طبيعت محبوس كرده است.[۳] 📚 نورمجرد، ج۱، ص۴۶۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- مراد از دستور توبه، دستورى است كه مرحوم سيّد در إقبال و محدّث قمّى در مفاتيح‌الجنان در أعمال يکشنبهٔ أوّل ماه ذى‌القعده از رسول خدا صلّى‌اللـه‌عليه‌وآله‌وسلّم روايت نموده‌اند و طبق نقل مرحوم سيّد اين دستور اختصاص به ماه ذى‌القعده ندارد. محدّث قمّى در بيان كيفيّت آن می‌گويد: غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز گزارد و در هر ركعت حمد يک‌مرتبه و «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» سه‌مرتبه و معوَّذتَين يک‌مرتبه، پس استغفار كند هفتادمرتبه، و ختم كند استغفار را به «لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلّا باللّٰهِ العلىِّ العَظيم». پس بگويد: «يا عزيزُ يا غفّارُ اغفِر لى ذُنوبى و ذُنوبَ جَميعِ المؤمنين و المؤمناتِ فإنّه لايَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنْتَ». (الإقبال، ج۲، ص۲۰؛ و مفاتيح‌الجنان، ص۲۴۷) ۲. قسمتى از آيهٔ ۸۷، از سورهٔ ۲۱: الأنبيآء. ۳. كلمهٔ شريفهٔ: «سُبْحَانَكَ» در اين ذكر شريف، گرچه مقدّمهٔ اعتراف به اين است كه هر نقص و ظلمى به بنده منسوب است و خداوند از هر جهت منزّه است، ولى شخص ذاكر در هنگام ذكر و تلفّظ به اين كلمهٔ شريفه بايد توجّه به خداوند داشته باشد و جمع بين توحيد و تنزيه كند؛ و لذا در حقيقت تتمّهٔ: «لاَ إلَـٰهَ إلّا أَنتَ» محسوب می‌گردد، و لذا در برخى از أدعيهٔ شريفه مثل دعاى جوشن كبير، تسبيح قبل از تهليل وارد شده است. 🆔 @allame_tehrani
🔰فرمايشات مرحوم میرزا جواد آقا ملكى تبريزى در آثار و فضيلت ذكر يونسيّه (ت) مرحوم آية‌اللـه حاج ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى قدّس‏سرّه‏العزيز دربارهٔ اين ذكر شريف در كتاب أسرارالصّلوة مطلب ارزشمندى را از استاد خود عارف بى‏بديل مرحوم حاج ملّاحسينقلى همدانى قدّس‌اللـه‏نفسه نقل مى‏فرمايند: ثُمَّ إنّى سألتُ بعضَ مَشايخى الأجلَّةِ الّذى لَم أرَ مثلَهُ حكيماً عارفاً و مُعلّماً للخير حاذقاّ و طبيباً كاملاً: أىُّ عملٍ مِن أعمال الجوارح جَرَّبتُم أثرَه فى تأثُّرِ القلبِ؟ قالَ: سجدةٌ طويلةٌ فى كلِّ يومٍ يُديمُها و يُطيلُها جِدّاً ساعةً أو ثلاثَةَ أرباعِها يقولُ فيها: لا إلَـٰهَ إلّا أَنتَ سُبْحَـٰنَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، شاهداً نفسَه مسجوناً فى سِجنِ الطّبيعةِ و مُقيَّدةً بقُيودِ الأخلاقِ الرَّذيلةِ و مُنزِّهًا لِلّٰه تعالى بأنّكَ لَم تَفعَلْه بى ظُلماً و أنا ظَلمتُ نَفسى و أوقَعتُها فى هذه المَهلكةِ العظيمةِ. وَ قِرآءَةُ القدرِ فى ليالى الجُمَعِ و عَصرِها مائَةَ مرَّةٍ. قال قُدِّس‏سِرُّه: ما وجدتُ شيئًا مِنَ الأعمالِ المستحبَّةِ يُؤَثِّر تأثيرَ هذهِ الثَّلاثة. (أسرارالصّلوة، ص ۱۰۹ و ۱۱۰) و در موضع ديگرى از همين كتاب می‌فرمايد: و كانَ أصحابهُ عاملينَ بِذلكَ، كُلٌّ منهُم على حَسبِ مُجاهَدَتِه و سُمِعَ عَن بعضِهِم أنّه كانَ يقولُه ثلاثةَ ءالافِ مرَّةٍ. وَ بِالجُملةَ، هذِه السَّجدةُ و بركاتُها معروفةٌ عِندَ العاملينَ بِها وَلكِن بِشرطِ المُداوَمَة. (أسرارالصلوة، ص ۲۷۰) «من از برخى از مشايخ بزرگوارم كه حكيمى عارف و معلّمى حاذق و طبيبى كامل مانند او نديده‏ام، پرسيدم: كداميك از أعمال جوارحى را تجربه نموده‏ايد كه در قلب انسان تأثير بگذارد؟ فرمود: سجده‏اى طولانى در هر روز كه آن را يك‌ساعت يا سه‏ربع‏ساعت ادامه دهد و در آن اين ذكر را بگويد: لا إلَـٰهَ إلّا أَنتَ سُبْحَـٰنَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، درحاليكه نفس خود را در زندان طبيعت گرفتار و به قيود و زنجيرهاى أخلاق رذيله بسته ببيند، و خداوند متعال را تنزيه نموده و عرض كند كه اين بديها و نواقص را تو بر من وارد نساختى و به من ظلمى ننمودى بلكه من بر خودم ظلم كردم و نفسم را در اين مهلكهٔ عظيم افكندم. و ديگر صدمرتبه خواندن سورهٔ قدر در شب جمعه، و ديگر صدمرتبه خواندن اين سورهٔ مباركه در عصر روز جمعه. شيخ ما قدّس‏سرّه فرمود: هيچ عملى از أعمال مستحبّه را نيافتم كه به ميزان اين سه عمل تأثير داشته باشد.» «و أصحاب شيخ ما به اين سجده عمل مى‏كردند و هر كدام به ميزان مجاهده و كوشش خود اين ذكر را در سجده مى‏گفتند، و از برخى از ايشان شنيده شده كه اين ذكر را در سجده سه‌هزار مرتبه تكرار مى‏نموده‏اند. و بالجمله اين سجده و بركات آن در نزد كسانى كه به آن عمل مى‏نمايند معروف و شناخته‌شده است، ولى به شرط مداومت و استمرار بر آن.» شيخ صدوق در من‏لايحضره‏الفقيه از أبان بن عثمان و هشام بن سالم و محمّد بن حُمران از حضرت صادق عليه‏السّلام در ضمن حديثى روايت می‌كند: عَجِبتُ لِمَن اغْتَمَّ كَيفَ لا يَفزَعُ إلى قَولِهِ: لآ إِلَـٰهَ إلّا أَنتَ سُبْحَـٰنَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ! فَإنّى سَمِعتُ اللّٰهَ عَزَّوَجَلَّ يَقولُ بِعَقِبِها: فَاسْتَجَبْنَا لَهُو وَ نَجَّيْنَـٰهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنجِى الْمُؤْمِنِينَ. (من‏لايحضره‏الفقيه، ج۴، ص۳۹۳، ح۵۸۳۵) 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۶۳ 🆔 @allame_tehrani
⚡️تأثير تبحّر استاد در بناى جديد نفس شاگرد از زمانى که سالک در میدان ریاضت و سلوک قرار مى‌گیرد، بنیان نفس رفته رفته تغییر کرده و درهم ریخته، و به دست استاد در قالب تازه‌اى ریخته مى‌شود؛ حال اگر استاد طریق از مهارت و تبحّر لازم و کافى در سلوک و تربیت برخوردار باشد، طبعاً بناى جدید نفس شاگرد خود را بر أساسى مستحکم و استوار و مستقیم برپا می‌کند، و در صورتى که به دقائق و زوایاى تربیت آگاه نباشد، از طرفى نفس از حال أوّل خود خارج شده و از طرف دیگر در مرتبهٔ دوّم بر بنیانى ضعیف و چه بسا معوجّ رشد کرده و بى‌ثمر خواهد شد، بطوریکه آن شاگرد در سلوک راه خدا عقیم شده و دیگر قابل علاج و درمان نیست. مهم این نیست که سالک، در سلوک خود سریعاً به مرتبهٔ مکاشفات صوریّه و مثالیّه برسد و یا کارهاى خارق‌العاده انجام دهد و در موادّ کائنات تصرّف کند؛ در هیچیک از کلمات أعیان از علماء ربّانى و عرفاء حقّ، این امور به عنوان ثمرات سلوک معرّفى نشده‌اند، بلکه تنها تقوى و طهارت ملاک ترقّى و تکامل سالک و قرب به حضرت حقّ است. مهم اینستکه سالک به مرتبهٔ طهارت از تمام مراتب شرک و خودپرستى و خودبینى برسد، و ملکهٔ تقوى را تحصیل کند، و در عالم ملکوت ریشه دواند. و لذا اینکه در سیرهٔ تربیتى بعضى دیده مى‌شود که شاگردان خود را براى تحصیل امور جزئیّه و یا سیر سریع وادار به ریاضت‌هاى شاقّ و تحمّل عبادتهاى سنگین مى‌کنند، خود کاشف از نقص استاد و غفلت از این معنى است که سنّت خداوند در این عالم براى حصول کمال، تدریجى است نه دفعى. 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۶۵ 🆔 @allame_tehrani
✨ سير آرام و لطيف سالک، نشانهٔ كمال استاد است 💫 تعيين نوع و عدد ذكر، محتاج احاطهٔ تامّ استاد بر شاگرد است و از طرفى، هر قدر سعهٔ ولايت استاد بيشتر باشد، سير سالكين بسيار آرام‏تر و لطيف‏تر بوده و براى عبور از بعضى مراحل و منازل سلوک، مجبور به تحمّل عبادتها و مجاهدتهاى سنگين نيستند. و اين معنى در سيرهٔ تربيتى حضرت علّامه والد رضوان‌اللـه‏تعالى‏عليه به خوبى محسوس و مشاهد بود؛ همانند كشتى عظيمى كه با سرعت، أمواج متلاطم و خروشان اقيانوس را مى‏شكافد أمّا با كمال طمأنينه و آرامش، به گونه‏اى كه ساكنان كشتى سير سريع آن و ضربه‏هاى سنگين و سهمگين را كه أمواج بر پيكر كشتى مى‏زنند احساس نمى‏كنند و أصلاً متوجّه نمى‏گردند كه كشتى در حال حركت است و منزل به منزل پيش مى‏رود. و از طرف ديگر اين نوع سيردادن، خود مانع از بروز آفات سلوک مى‏شود؛ چه‏بسا سالكى در أثر اطّلاع بر مقامى كه در آن است و مشاهدهٔ آثار آن مبتلا به أنانيّت و عجب و خودبينى شده، يا زيبايى و بهجت منازل سلوک او را به خود مشغول كرده و سبب تعلّق خاطر بدانها شود و براى هميشه در آنجا محبوس گشته و از ادامهٔ سير باز ماند. روى اين جهات، تعيين نوع ذكرى كه سالک بدان اشتغال پيدا كند و با آن زنگار دل را صيقل زند و نيز عدد آن، از امّهات سلوک به شمار رفته و متوقّف بر إشراف و اطّلاع و إحاطهٔ تامّ بر قابليّت و استعداد و مقدار تحمّل شاگرد است. بوده‏اند كسانى كه در أثر عدم‏اطّلاع و خبره‏نبودن در طريق، بيش از ظرفيّت سالک، ذكرى را بر او تحميل كرده و سالک را در اوان سلوكش مثلاً به گفتن هزارمرتبه ذكر لا إلـٰه إلّا اللّه توصيه كرده‏اند و آن سالک بيچاره يا تحمّل نكرده و نفس او عقب زده و شوق و اشتياق به حركت را از دست داده و يا سر از جنون درآورده است. حضرت علاّمه والد قدّس‏سرّه مى‏فرمودند: مرحوم آية‌اللـه آقاسيّد جمال‏الدّين گلپايگانى ذكر يونسيّه را روزى تا سه‌هزار مرتبه مى‏گفتند، و در هر شبانه‌روز حدّأقلّ چهارصد تا هزار مرتبه را ضرورى مى‏دانستند. و البتّه اين براى آن دسته از سالكينى بود كه دچار ملال و خستگى نشده و أذكار را با شوق و رغبت گفته و ظرفيّت و قابليّت آن را داشته‏اند. چون عبادت در حال خستگى چه‏بسا مضرّ بوده و در أثر خستگى و ملالتى كه به وجود مى‏آيد، نفس عقب زده و اشتياق انسان به عبادت و سائر تكاليف كم می‌گردد. خود ايشان نيز براى شاگردانشان تمام اين جهات را رعايت مى‏نمودند، به‏طورى‏كه گاهى به بعضى از شاگردان از مخدّرات، در عين اينكه سنّ آنها نيز كم نبود، ذكر تهليل را پنجاه مرتبه دستور مى‏دادند. أذكارى را كه دستور مى‏دادند، گاه به صورت أربعين و گاه بصورت مطلق بود و نسبت به اتّصال أربعينات مُصرّ بودند. يكى از تلامذهٔ سلوكى خدمت ايشان رسيد و عرض كرد: دو يا سه‏ماه است كه أربعينم تمام شده و چون به شما دسترسى نداشته‏ام ذكر نگفته‏ام. ايشان فرمودند: نهايت فاصله بين أربعين تا أربعين ديگر، يك روز است و نبايد بيشتر از اين فاصله بيفتد؛ و اگر دسترسى نداشتيد، على‏الدّوام، لا إلَـٰه إلّا اللّه بگوئيد. 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۶۶ 🆔 @allame_tehrani
🔰عنايت و اهتمام به اذكار قبل از خواب و نيز در دستورات عمومى به ذكر خواب نيز عنايت زيادى داشتند و كيفيّت آنرا غالباً به اين طريق بيان مى‏فرمودند: «سالک با طهارت و رو به قبله خوابيده، سورهٔ توحيد را سه مرتبه و هر يک از آية‏الكرسى، صلوات و تسبيحات أربعه (سُبْحَانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا اللّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ) را يكبار بخواند. بعد از آن ذكر: يَفْعَلُ اللّهُ مَا يَشآءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ يَحْكُمُ ما يُريدُ بِعِزَّتِه را سه مرتبه خوانده و نيز آيهٔ آخر سورهٔ كهف، آيات أخيره از سورهٔ حشر ـ از لَوْ أَنزَلْنَا هَـذَا الْقُرْءَانَ عَلَى جَبَلٍ[۱] تا آخر سوره ـ و آيهٔ ۱۸ و ۱۹ از سورهٔ ءال‏عمران را قراءت كرده و تسبيحات حضرت زهرا سلام‌اللـه‏عليها را بگويد، و بعد از إتمام اين أذكار، ذكر توحيد و كلمهٔ طيّبهٔ لا إلَـٰهَ إلّا اللّه را بگويد تا در حال ذكر به خواب رود.» البتّه اگر كسى نمى‏تواند أذكار را در رختخواب بگويد و ممكن است خوابش ببرد، می‌تواند از هنگام مهيّاشدن براى خواب و وضو گرفتن، قراءت أذكار را شروع كند. علاوه بر اين أذكار كه سالک بايد آنها را در اوقات مخصوص و با رعايت شرايط و آداب آن بجا بياورد، مى‏فرمودند: سالک بايد على‏الدّوام و در تمام اوقات، توجّه به خداوند داشته باشد و لحظه‏اى از مراقبت حضرت پروردگار غفلت نكند. 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۶۷ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. صدر آيهٔ ۲۱، از سورهٔ ۵۹: الحشر. 🆔 @allame_tehrani
💠 نحوهٔ جمع بين ذكر دائمى خدا و انجام امور روزمرّه در أيّامى كه به مبحث استصحاب از رسائل شيخ‏أعظم رحمة‌اللـه‏عليه كه مشتمل بر مباحث دقيق و مشكلى است اشتغال داشتيم، از خدمت ايشان سؤال كردم: چه كنيم؟! اگر بخواهيم بتمام‏معنى‏الكلمه توجّه به خدا داشته باشيم، از فهم درس و دقائق و ظرائف آن بازمى‏مانيم، و اگر بخواهيم حقّ درس را بجا آورده و متن و زواياى آن را تحقيق كنيم، از ذكر و ياد خدا بازمى‏مانيم! حاصل پاسخ ايشان اين بود كه: ذكر و توجّه به حضرت معبود بر دو قسم است: يكى ذكر و توجّه إجمالى و ديگرى ذكر و توجّه تفصيلى. و آنچه براى سالک هنگام انجام و پرداختن امور روزمرّه از تعليم و تعلّم، كسب و تجارت، و صنعت و طبابت ضرورى است ذكر و ياد إجمالى است؛ در عين اينكه درس مى‏خواند و يا تدريس می‌كند و مباحثه و مطالعه دارد، دل نيز از ياد خدا روشن بوده، و بالمرّه از ياد او غافل نباشد. سپس براى تقريب اين معنا فرمودند: فرض كنيد امروز ظهر مهمان عزيزى بر شما وارد مى‏شود، رفيقى صميمى كه دوران رفاقت طولانى با او داشته و به يكديگر مهر و محبّت بسيار داريد؛ چگونه وقتى به درس رفته و يا در كوچه و خيابان هستيد به ياد او مى‏باشيد كه امروز ظهر مى‏آيد با اينكه كارهاى روزانه را نيز انجام مى‏دهيد، در اينجا نيز بايد چنين باشد. أمّا ذكر و ياد تفصيلى، در أوقات انجام أذكار و أوراد مقرّر مى‏باشد و وظيفهٔ سالک است كه در آن هنگام سرّ و ضمير را از غير خالى كرده و خلوت دل را براى مجالست با حضرت دوست مهيّا كند. و حاصل اينكه در هيچ حالى دل از محبّت و ياد خدا فارغ نباشد و در أثر اشتغال به كثرات، خداى ناكرده مبتلا به نسيان نشود؛ كه سرمايهٔ كار و سلوک مؤمن و وسيلهٔ نجات از شيطان، ذكر است. حضرت أميرالمؤمنين عليه‏السّلام مى‏فرمايند: ذِكرُ اللّهِ رَأْسُ مالِ كُلِّ مُؤمنٍ و رِبْحُهُ السَّلامَةُ مِنَ الشَّيْطانِ[۱] «سرمايهٔ هر مؤمنى در طريق رشد و تحصيل كمال، ذكر خداوند است. و سود حاصل از اين تجارت، سلامت و رهائى از شيطان است.» هم گلستان خيالم ز تو پر نقش و نگار هم مشام دلم از زلف سمن‏ساى تو خوش[۲] 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۶۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. غررالحكم، ص۱۸۸، ح۳۶۲۱ ۲. دیوان حافظ، ص۱۳۲، غزل۲۹۹ 🆔 @allame_tehrani
♻️ رابطهٔ ذكر با نفى خواطر و فكر از أهمّ امورى كه تجلّى سلطان معرفت براى سالک إلى اللـه بر آن متوقّف است يكى نفى خواطر و تحصيل آرامش و ديگرى فكر مى‏باشد. و اين دو امر با ذكر رابطه‏اى متقابل دارند، يعنى از سوئى ذكر موجب نفى خواطر و تحصيل آرامش است و همچنين موجب شعله‏ورشدن و نورانيّت فكر مى‏باشد، و از سوى ديگر حقيقت ذكر متوقّف بر نفى خواطر و آرامش است و نفى خواطر متوقّف بر فكر و توجّه به نفس مى‏باشد. بر همين أساس، ذكر از امورى است كه از آغاز سلوک لازم بوده و تا پايان نيز سالک از آن مستغنى نخواهد شد، البتّه كيفيّت آن در هر مرتبه متفاوت خواهد بود. آيات قرآن كريم و روايات مباركات و كلمات اعلام و بزرگان اهل‏عرفان در بيان كيفيّت رابطهٔ ذكر با نفى خواطر و فكر با هم تطابق دارد. أمّا در بيان تأثير ذكر در نفى خواطر و فكر، در سورهٔ مباركهٔ أعراف می‌فرمايد: إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَـآئِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُبْصِرُونَ.[۱] «كسانى‏كه تقوا پيشه نموده‏اند، هنگامى كه شيطان پيرامون قلب و دل آنان به گردش درآيد و خاطره‏اى در دل ايشان بيفكند، ذكر و ياد خدا را به خاطر آورده و با آن، شيطان را دفع مى‏كنند؛ و در اين حال، ايشان بينا و صاحب بصيرت مى‏گردند و حجاب غفلت از ديدگانشان برداشته مى‏شود.» و می‌فرمايد: أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.[۲] «آگاه باشيد كه فقط با ذكر خداوند دلها آرام شده و از تلاطم و اضطراب خارج می‌گردد.» و عبدالواحد آمدى در كتاب غررالحكم و دررالكلم از أميرالمؤمنين عليه‏السّلام روايت می‌كند: مَن ذَكَرَ اللّهَ سُبحانَهُ أحيَى اللّهُ قَلبَهُ و نَوَّرَ عَقلَهُ و لُبَّهُ.[۳] «هر كس خداوند سبحانه را ياد كند، خداوند نيز دل او را به حيات معنوى زنده نموده و عقل و خرد او را روشن و نورانى می‌كند.» و در موضع ديگرى از آن حضرت روايت می‌كند: الذِّكرُ نورُ العُقولِ و حَياةُ النُّفوسِ و جَلآءُ الصُّدُورِ.[۴] «ذكر خدا، نور عقل‏ها، و حيات جانها بوده و سينه‏ها را از زنگار غفلت و رين معاصى جلا مى‏دهد.» و ملّا جلال‏الدّين‏محمّد رومى در مثنوى‌معنوى به همين حقيقت اشاره‏كرده و می‌فرمايد: اين قدر گفتيم باقى فكر كن فكر اگر جامد بود رو ذكر كن ذكر آرد فكر را در اهتزاز ذكر را خورشيد اين افسرده ساز[۵] از درون خويش اين آوازها منع كن تا كشف گردد رازها ذكر حقّ كن پاک غولان را بسوز چشم نرگس را از اين كركس بدوز صبح صادق را ز كاذب واشناس رنگ مى را بازدان از رنگ كاس[۶] ذكر حقّ پاكست چون پاكى رسيد رخت بر بندد برون آيد پليد چون بر آمد نام پاک اندر دهان نه پليدى ماند و نى اَندُهان[۷] 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۷۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. آيهٔ ۲۰۱، از سورهٔ ۷: الأعراف ۲. آيهٔ ۲۸، از سورهٔ ۱۳: الرّعد ۳. غررالحكم، ص ۱۸۹، ح ۳۶۴۵ ۴. غررالحكم، ص۲۸۹، ح۳۶۳۴ ۵و۶. مثنوى‌معنوى، ص۵۶۷ و ص۱۲۴ ۷. مثنوى‌معنوى، ص۲۰۶؛ اَندُهان، جمع اَندُه مخفّف اندوه است. 🆔 @allame_tehrani
💥حقيقت ذكر متوقّف بر نفى خواطر است بر اساس همين تأثير ذكر در نفى خواطر و فكر، نظر شريف مرحوم علاّمه والد و اساتيدشان بر اين بوده است كه جايگاه ذكر پس از نفى خواطر نيست، بلكه ذكر مراتبى دارد و برخى از مراتب آن مقدّم بر نفى خواطر و وسيلهٔ تحصيل آن مى‏باشد، گرچه حقيقت آن پس از نفى خواطر محقّق گردد. و طريقهٔ منسوب به مرحوم سيّدبحرالعلوم را در نفى خواطر مردود مى‏شمردند چنانچه علاّمه والد به تفصيل در شرح رسالهٔ سيروسلوک منسوب‏به‏بحرالعلوم و در رسالهٔ لبّ‏اللباب به اين امر پرداخته‏اند.[۱] أمّا توقّف حقيقت ذكر بر نفى خواطر أمرى است روشن و آشكار كه مستغنى از شرح و توضيح است. أميرالمؤمنين عليه‏السّلام مى‏فرمايند: لا تَذْكُرِ اللّهَ سُبْحَانَهُ ساهياً، و لا تَنْسَهُ لاهياً و اذْكُرْهُ ذِكراً كامِلاً يُوافِقُ فيهِ قَلْبُكَ لِسانَكَ، وَ يُطابِقُ إضْمارُكَ إعْلانَكَ. وَ لَنْ‏تَذْكُرَهُ حَقيقَةَ الذِّكْرِ حَتَّى تَنْسَى نَفْسَكَ فى ذِكْرِكَ وَ تَفْقِدَها فى أَمْرِكَ.[۲] «خداوند سبحان را از روى غفلت ياد مكن، و با إعراض از حضرت پروردگار او را فراموش مكن، بلكه خدا را با ذكر كامل ياد نما؛ آنگونه كه در ذكر، قلب تو با زبانت موافق و همراه، و باطن تو با ظاهرت مطابق و هماهنگ باشد. و البتّه خدا را به حقيقت ذكر، ياد نخواهى كرد تا آنكه خود را هنگام ذكر فراموش نموده و گم كنى!» با توجّه به اين دسته از أخبار روشن مى‏شود كه: آن ذكرى قلب و دل را به مرتبهٔ حيات طيّبه و معنوى رسانده و پردهٔ أوهام و شكوک كه مانع از إدراک حقائق است را كنار مى‏زند و عقل و طائر فكر را به پرواز در عالم قدس درمى‏آورد كه دل نيز با زبان همراه و موافق باشد، نه اينكه زبان به ذكر خدا مشغول أمّا قلب و ذهن سالک مستغرق در كثرات و أفكار و أوهام باطل باشد. 📚نورمجرد، ج۱، ص۴۷۱ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱. رسالهٔ سيروسلوک منسوب‏به‏بحرالعلوم، ص ۱۷۳، تعليقهٔ شماره ۱۴۱؛ و رسالهٔ لبّ‏اللباب، ص۱۴۱ ۲. غررالحكم، ص۱۸۸، ح ۳۶۲۸ 🆔 @allame_tehrani