💠 #سرگذشت_و_ایام
🌱 عشق و علاقه به تحصیل
🖋 ما با عشق و علاقهای خاص مشغول تحصیل در حوزه بودیم، اما پس از مدتی به خاطر مشکلات زندگی، ناگزیر شدم برای تأمین معاش کار کنم. به همین جهت، تقریباً شش ماه درس را رها کردم، تا اینکه شبی در خواب، شعری را به عربی میخواندم.
هنگام صبح پدرم گفت: محمدتقی دیشب در خواب چه میگفتی؟ خواب و معنای شعر را تعریف کردم و گفتم.
مضمون آن شعر این بود: «دست روزگار بریده باد که چنین حوادثی را برای من پیش آورد که نتوانستم به مرادم در علم برسم».
از این مطلب، پدرم بسیار متأثر شد و گفت: شما بروید به درسهایتان برسید؛ خداوند روزیرسان است. بعد از آن دوباره به مدرسۀ طالبیه رفتم و چهار سال در این مدرسه تحصیل کردم.
آن موقع (سال ۱۳۱۸ ش)، جنگ جهانی دوم شروع شده و وضع معیشتی مردم، خصوصاً طلبهها بسیار بد بود.
🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۴۳، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲
📚 @allameh_jafari
🏴شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها را تسلیت عرض مینماییم.
@allameh_jafari
💠 #سرگذشت_و_ایام
🌱 آقا میرزا فتاح شهیدی، نمونهای از یک استاد باتقوا
🖋 بعد از فوت ایشان (مادرم، سال ۱۳۲۲ ش)، مدتی در درسهای مرحوم شهیدی، صاحب «حاشیه بر مکاسب»، حاضر شدم. بنده خیلی از ایشان استفاده کردم. وی مردی استاد دیده و والامقام بود. بعضیها به استعداد خود تکیه دارند و زیاد به استاد اعتنایی نمیکنند، اما مرحوم شهیدی چند نفر استاد بسیار قوی دیده بود. از شاگردان ایشان میتوان از مرحوم شریعت اصفهانی نام برد.
آقا میرزا فتاح شهیدی مردی صاحبنظر و فقیه، و در عین حال واقعاً مردی بود: المعرض عن متاع الدنیا و طیباتها. (کسی که از دنیا و خوشیهایش روی بر میگرداند). وقتی از دنیا رفت، از وی جز دو فرش کهنه و مقداری وسایل و اثاثیۀ معمولی، چیزی باقی نماند. او وصیت کرده بود که بنده کتابهایش را به مدرسۀ مرحوم سید کاظم یزدی در نجف تحویل دهم. با آنکه ایشان مرجع تقلید بود و مردم به او علاقۀ زیاد داشتند، اما فقیرانه زندگی میکرد.
مرحوم شهیدی عادت داشت که قبل از حضور در مسجد، در دکان عطاری نزدیک مسجد مینشست و رفع خستگی میکرد. روزی کسی بر او وارد میشود و به تندی و طعنه میگوید: «اینقدر خوردهای که گردنت کلفت شده است! مقداری هم به ما بده که ما هم نیازمندیم». ایشان به عطار اشاره میکند و میگوید: دویست و پنجاه تومان به او بده. آن مرد به دست و پای ایشان میافتد و عذرخواهی میکند. چون منزل وی به خاطر دویست و پنجاه تومان رهن در حالِ از دست رفتن بود و آن مرد تعجب میکند که ایشان از کجا مشکل وی را فهمیده است!
پس از آنکه مقداری نزد ایشان درس خواندم، لطف فرمودند و بسیاری از مقدمات سفر را تهیه و مرا روانۀ نجف کردند. حدود سال۱۳۶۳ق، به نجف رفتم.
🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۴۷ و ۴۸، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲
📚 @allameh_jafari
💠 #سرگذشت_و_ایام
🌱 ذکری از یکی از اساتید نجف و دروس تحصیلی
🖋 در فقه، حدود شش یا هفت سال به محضر آیةالله سید عبدالهادی شیرازی رسیدم و در جلسات «حاشیه بر عروة» ایشان حضور داشتم که از نظر فقهی بسیار پربرکت بود. یکی از عالیترین ایام زندگیام، همان مدت هفت سالی است که خدمت ایشان بودم.
مرحوم آقا سید عبدالهادی، مرد علم و عمل، و به راستی تجسمی از معرفت و تقوا بود. مقام علمی ایشان بالا بود و هرچه به او نزدیک میشدم، ارادتم بیشتر میشد. بنده خودم بارها دیدم که ایشان در حال عبادت، خصوصاً در نماز، تحت تأثیر قرار میگرفت و میلرزید. بنده ندیدم کسی را که مقام و شهرت دنیا اینقدر به دنبال او بدود، ولی او از آن فرار کند. او واقعاً از مقام گریزان بود.
🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۵۰، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲
📚 @allameh_jafari
بسماللهالرحمنالرحیم
🔘 إِنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ
مصیب وارده را خدمت بیت محترم علامه محمدتقی جعفری صمیمانه تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحومه، مغفرت و رحمت بی کران الهی، و برای بازماندگان صبر و سلامت آرزومندیم.
@allameh_jafari
🌿 امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمودند:
عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ . . . و زِيارَةُ الأربَعينَ . . . ؛
مؤمن پنج نشانه دارد . . . و يكى از آنها زيارت روز اربعين است . . . .
تهذيب الأحكام ، ج ۶ ، ص ۵۲
🏴 فرا رسیدن اربعین حسینی تسلیت باد 🏴
@allameh_jafari
#زیارت_اربعین
صفوان جمّال گفت: فرمود به من مولايم حضرت صادق(عليه السلام) در زيارت اربعين: كه زيارت مي كني در هنگامي كه روز بلند شده باشد و مي گوئي:
اَلسَّلامُ عَلي وَلِيِّ اللهِ وَحَبيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلي خَليلِ اللهِ وَنَجيبِهِ،
سلام بر وليّ خدا و حبيبش،سلام بر دوست خدا و نجيبش،
اَلسَّلامُ عَلي صَفِيِّ اللهِ وَابْنِ صَفِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَليَ الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ،
سلام بر بنده برگزيده خدا و فرزند برگزيدهاش،سلام بر حسين مظلوم شهيد،
اَلسَّلامُ علي اَسيرِ الْكُرُباتِ، وَقَتيلِ الْعَبَراتِ،
سلام بر آن دچار گرفتاريها و كشته اشكها،
اَللَّـهُمَّ اِنّي اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِيُّكَ وَابْنُ وَلِيِّكَ،
خدايا من گواهي ميدهم كه حسين وليّ تو و فرزند وليّ تو،
وَصَفِيُّكَ وَابْنُ صَفِيِّكَ، الْفآئِزُ بِكَرامَتِكَ،
و فرزند برگزيده توست حسيني كه به كرامتت رسيده،
اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ،
او را به شهادت گرامي داشتي،و به خوشبختي اختصاصش دادي،
وَاَجْتَبَيْتَهُ بِطيبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ،
و به پاكي ولادت برگزيدي،و او را آقايي از آقايان،و پيشروي از پيشرويان،
وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ، وَاَعْطَيْتَهُ مَواريثَ الاَْنْبِيآءِ،
و مدافعي از مدافعان حق قرار دادي،و ميراثهاي پيامبران را به او عطا فرمودي،
وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلي خَلْقِكَ مِنَ الأَْوْصِيآءِ،
و او را از ميان جانشينان حجّت بر بندگانت قرار دادي،
فَاَعْذَرَ فيِ الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ،
و در دعوتش جاي عذري باقي نگذاشت،و از خيرخواهي دريغ نورزيد،و جانش را در راه تو بذل كرد،
لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ،
تا بندگانت را از جهالت و سرگرداني گمراهي برهاند،
وَقَدْ تَوازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا،
درحاليكه بر عليه او به كمك هم برخاستند،كسانيكه دنيا مغرورشان كرد،
وَباعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الأَْدْني، وَشَري آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْكَسِ،
و بهره واقعي خود را به فرومايهترین و پستترین چيز فروختند،و و آخرتشان را به كمترين بها به گردونه فروش گذاشتند،
وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّي في هَواهُ، وَاَسْخَطَكَ وَاَسْخَطَ نَبِيَّكَ،
تكبّر كردند و خود را در دامن هواي نفس انداختند،تو را و پيامبرت را به خشم آوردند،
وَاَطـاعَ مِنْ عِبادِكَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ،
و اطاعت كردند از ميان بندگانت،اهل شكافافكني و نفاق
وَحَمَلَةَ الاَْوْزارِ الْمُسْتَوْجِبينَ النّارَ،
و باركشان گناهان سنگين،و سزواران آتش را
فَجاهَدَهُمْ فيكَ صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّي سُفِكَ في طـاعَتِكَ دَمُهُ،
پس با آنان درباره تو صابرانه و به حساب تو جهاد كرد،تا در طاعت تو خونش ريخته شد
وَاسْتُبيحَ حَريمُهُ، اَللَّـهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبيلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَليماً،
و حريمش مباح گشت خدايا آنان را لعنت كن لعنتي سنگين،و عذابشان كن عذابي دردناك،
@allameh_jafari
#زیارت_اربعین
ادامه👇
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ،
سلام بر تو اي فرزند رسول خدا،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدِ الاَْوْصِيآءِ اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمينُ اللهِ وَابْنُ اَمينِهِ،
سلام بر تو اي فرزند سرور جانشينان،شهادت ميدهم كه تو امين خدا و فرزند امين اويي،
عِشْتَ سَعيداً، وَمَضَيْتَ حَميداً وَمُتَّ فَقيداً مَظْلُوماً شَهيداً،
خوشبخت زيستي،و ستوده درگذشتي،و از دنيا رفتي گمگشته،و مظلوم و شهيد،
وَاَشْهَدُ اَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ،
گواهي ميدهم كه خدا وفاكننده است آنچه را به تو وعده داده،
وَمُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ،
و نابودكننده كساني را كه از ياريات دريغ ورزيدند،و عذاب كننده كساني را كه تو را كشتند،
وَاَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللهِ، وَجاهَدْتَ في سَبيلِهِ حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ،
و گواهي ميدهم كه تو به عهد خدا وفا كرديد و در راهش به به جهاد برخاستي تا مرگ فرا رسيد،
فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَكَ،
پس خدا لعنت كند كساني را كه تو را كشتند،و به تو ستم كردند،
وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ،
و خدا لعنت کند امتی را که اين جريان را شنيدند و به آن خشنود شدند،
اَللَّـهُمَّ اِنّي اُشْهِدُكَ اَنّي وَلِيٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ،
خداي من تو را شاهد ميگيرم كه من دوستم با آنانكه او را دوست دارند،و دشمن با آنان كه با او دشمنند،
بِاَبي اَنْتَ وَاُمّي يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ،
پدر و مادرم فدايت اي فرزند رسول خدا،
اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فيِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ،
گواهي ميدهم كه تو در صلبهاي بلندمرتبه و رحمهاي پاك نوري بودي،
لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها،
جاهليت با ناپاكيهايش تو را آلوده نكرد،
وَلَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِيابِها،
و از جامههاي تيره و تارش به تو نپوشاند،
وَاَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعآئِمِ الدّينِ وَاَرْكانِ الْمُسْلِمينَ،
و گواهي ميدهم كه تو از ستونهاي دين،و پايههاي مسلمانان،
وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنينَ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ
الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهادِي الْمَهْدِيُّ،
و پناهگاه مردم مؤمني،و گواهي ميدهم كه پيشواي نيكوكار،با تقوا، راضي به مقدرات حق،پاكيزه،هدايت كننده،و هدايت شدهاي،
وَاَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوي، وَاَعْلامُ الْهُدي ، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقي، وَالْحُجَّةُ علي اَهْلِ الدُّنْيا،
و گواهي ميدهم كه امامان از فرزندانت،اصل تقوا،و نشانههاي هدايت و دستگيره محكم،و حجّت بر اهل دنيا هستند
وَاَشْهَدُ اَنّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِيابِكُمْ مُوقِنٌ،
و گواهي ميدهم كه من به يقين مؤمن به شمايم،و به بازگشتتان يقين دارم،
بِشَرايِعِ ديني وَخَواتيمِ عَمَلي،
براساس قوانين دينم،و عواقب عملم،
وَقَلْبي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ، وَاَمْري لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِـعٌ، وَنُصْرَتي لَكُمْ مُعَدَّةٌ،
و قبلم با قلبتان در در صلح، و كارم پيرو كارتان،و ياريام براي شما آماده است،
حَتّي يَاْذَنَ اللهُ لَكُمْ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ،
تا خدا به شما اجازه دهد،پس با شمايم نه با دشمنانتان،
صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ، وَعلي اَرْواحِكُمْ وَاَجْسادِكُمْ،
درودهاي خدا بر شما،و بر ارواح و پيكرهايتان،
وَشاهِدِكُمْ وَغآئِبِكُمْ، وَظاهِرِكُمْ وَباطِنِكُمْ، آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ
و بر حاضر و غايبتان،و بر ظاهر و باطنتان،آمين اي پروردگار جهانيان.
سپس دو ركعت نماز مي كني و دعا مي كني به آنچه مي خواهي و برمي گردي.
@allameh_jafari
🔴 انتشار به زودی
🎞 #فایل_تصویری
💠 قرآن و جملات نهایی درباره انسان
👈🏻 سخنرانی علامه محمدتقی جعفری
🌱 دارالقرآن قم - ۳ اسفند ماه ۱۳۶۸
🔹 @allameh_jafari
قرآن_و_جملات_نهایی_درباره_انسان.mp3
29.79M
🎞 #فایل_صوتی
💠 قرآن و جملات نهایی درباره انسان
👈🏻 سخنرانی علامه محمدتقی جعفری
🌱 دارالقرآن قم - ۳ اسفند ماه ۱۳۶۸
🔹 @allameh_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 Imam Hussain (PBUH):
The Martyr of the Pioneer Culture of Mankind
“Hussain is indeed mankind’s beacon of guidance and the ship of deliverance.”
The Holy Prophet Muhammad (PBUH)
We present this book to all seekers of truth and knowledge; may their thoughts and intellectual endeavors be ever-dynamic, and may Allah help them accomplish their attempts to know Hussain – the “Son of the truth."
Muhammad Taqi Ja'fari is a well-known scholar who has written 41books in addition to his 15-volume interpretation of Rumi’s, Mathnavi, and a 27-volume translation and interpretation of Imam Ali’s Nahj-ul-balaqah.
Mr. Ja'fari's progress in this field was so spectacular that he was conferred with the highest degree of jurisprudence by the age of 23. Mr. Ja'fari’s other major works contain his most important thoughts and ideas in the fields of anthropology, sociology, moral ethics, philosophy, and mysticism.
📚 https://www.amazon.com/dp/1990451977?ref_=cm_sw_r_apin_dp_XEBARCME7GQ8W99A3R6M
💠 @allameh_jafari
🎞 #فایل_تصویری
💠 قرآن و جملات نهایی درباره انسان
👈🏻 سخنرانی علامه محمدتقی جعفری
🌱 دارالقرآن قم - ۳ اسفند ماه ۱۳۶۸
🌐 https://www.aparat.com/v/vrPlx
🌐 https://www.youtube.com/watch?v=uOdmdX_LNzM&ab_channel=OstadJafari
🔹 @allameh_jafari
🏴 شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و امام حسن مجتبی علیه السلام را خدمت امام زمان عج و شیعیان و محبانشان تسلیت عرض مینماییم.
@allameh_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شهادت ثامنالحجج؛ امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام را خدمت امام زمان(عج) و محبان حضرتش تسلیت عرض مینماییم 🏴
@allameh_jafari
💠 #سرگذشت_و_ایام
🌱 تحصیل در کنار کار
🖋 علیرغم وجود مشکلات و سختیهای بسیار، روحمان خیلی نشاط داشت و مصائب مادی و مادیات واقعاً ناچیز نمودار میشد. در اینباره حوادث بسیار زیادی دیدم که شگفتآور بود. البته بنده تنها نبودم، بلکه بسیاری از طلبهها در نجف با سختیهای عجیبی مواجه بودند. بعضی از طلبهها با نماز و روزۀ استیجاری امور زندگیشان سپری میشد.
بنده در نجف گاهی حدود ۳ ساعت در روز کار [کفاشی] میکردم تا شهریۀ آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی برسد، ولی این شهریه کافی و وافی نبود. آن موقع، دینار ۲۰ تومان بود و شهریۀ سید هم ۳۰ تومان؛ یعنی یک دینار و نیم. البته ارزانی بود و یک دینار و نیم، ما را تا ده روز اداره میکرد، ولی عمدهاش این است که روح ما خیلی نشاط داشت.
دوران نجف برای ما از سویی [هم] بسیار خوش گذشت، زیرا طلبههایی بسیار خوب و واقعاً درسخوان، و اساتیدی بسیار وارسته در حد نصاب علم و عمل داشتیم.
درس اخلاق برای روحانیت واقعاً ضرورت دارد. انسان میبایست نخست تصفیۀ اخلاقی شود و آنگاه مراتب علمی را بپیماید.
🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۵۳، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲
📚 @allameh_jafari
🏴شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) را خدمت امام زمان عج و شیعیان و محبان حضرتش تسلیت عرض مینماییم.
@allameh_jafari
🌿 تا فصل قرار منتظر خواهم ماند
🌿تا دیدن یار منتظر خواهم ماند
💠 در غیبت تو اگر مرا دار زنند
💠بر چوبه دار منتظر خواهم ماند
💐آغاز امامت امام زمان (عج) مبارکباد💐
@allameh_jafari
💠 #سرگذشت_و_ایام
🌱 شبی در دزفول
🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۳۲۴، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲
📌 تصویر مربوط به حضور استاد جعفری در میان خلبانان و همافران پایگاه شکاری تبریز ــ آبان ۱۳۶۶
📚 @allameh_jafari
💠 #سرگذشت_و_ایام
🌱 شبی در دزفول
🖋 در اوایل جنگ عراق با ایران (سال ۱۳۵۹)، آقای جعفری اصرار داشتند که مقدمات و وسیلۀ رفتن ایشان را به جبهه فراهم کنم. به بنده فرمودند: من کار نظامی بلد نیستم، اما مىخواهم دیدارى از مناطق جنگی داشته باشم.
در اواسط سال ۱۳۶۰ عدهاى از روحانیون، خصوصاً آقاى سید جواد علمالهدى و فرزندانشان، و نیز مرحوم خاتمى بروجردى و آقاى وحیدى را جمع کرده و همچنین آقای غلامرضا جعفری فرزند استاد را، به همراه کامیونهاى کمکهاى مردمی، در قالب کاروانى به سمت جبهه راه انداختیم. آقای جعفری را در ماشین خودم که رانندهاش بودم، همراه چند تن از علما نشاندم و به سمت جنوب حرکت کردیم.
وقتى به دزفول رسیدیم، ارتش صدام به اندازهاى نزدیک شده بود که گلولههای توپ و خمپاره به داخل شهر اصابت مىکرد. با آقای جعفری به زیرزمینى رفتیم و در آنجا از اینکه به دیدن رزمندگان آمدهاند، بسیار خوشحال بودند. من برای استراحت به اتاقی دیگر رفتم، اما رزمندگان اطراف ایشان جمع شده بودند و از محضرش استفاده مىکردند. نیمههای شب در حدود ساعت ۱۲ یک موشک و دیگری ۵ دقیقه بعد به شهر دزفول اصابت کرد.
با مزاح به ایشان گفتم: استاد! سهمیۀ امشب دزفول تمام شد، برویم بالا منزلى که در آن بودیم. به منزل مرحوم آیةالله سید محمد نبوى رفتیم و آن منزل مشرف به رودخانه بود. در آن فضاى نیمه تاریک دیدم که استاد جعفری مرتب قدم مىزد و از سر و صدای آژیر آمبولانسها و زخمىها و ... بسیار در عذاب بود و اشک مىریخت و دعا مىکرد. فرداى آن شب به میان رزمندگان در شهر دزفول رفتیم. وقتى استاد جعفری را دیدند، خیلى استقبال کردند. خلاصه، بعد از چند روز دیدار آقاى جعفرى با رزمندگان، ایشان به تهران بازگشتند.
🔘 نقل خاطره از: مرحوم حجةالاسلام سید کاظم صدرالسادات
🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۳۲۴، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲
📌 تصویر مربوط به حضور استاد جعفری در میان خلبانان و همافران پایگاه شکاری تبریز ــ آبان ۱۳۶۶
📚 @allameh_jafari
💐 میلاد با سعادت پیامبر رحمت، حضرت محمد صلوات اللّه علیه و امام صادق علیه السّلام را خدمت امام زمان عج و حقجویان عالم تبریک عرض مینماییم 💐
@allameh_jafari
💠 #سرگذشت_و_ایام
🌱 تدریس و سخنرانی در تهران و شهرها
🖋 تدریس منظومه را از مدرسۀ مروی شروع کردم. در مدرسۀ سپهسالار (مدرسۀ شهید مطهری) نیز عروة الوثقی را حدود چهار سال تدریس کردم. آن موقع هنوز آقا میرزا احمد آشتیانی زنده بود. این بزرگوار، مردی جامع و فروتن بود و روحانیت خاصی داشت. دیدارش انسان را به یاد خدا میانداخت. در یک جلسه، حدود دو ساعت دربارۀ یکی از قواعد علمی بحث کردیم. ایشان شخصیت باعظمتی بود.
بعضی مردم هم آمدند و جلساتی ترتیب دادند، ولی یک سالی دیدم فایدۀ کافی ندارد، زیرا مدتی که دربارۀ ربا صحبت میکردم، به بنده گفتند: بعضی از کسانی که در این جلسات شرکت میکنند، خودشان رباخوارند! گفتم: پس این مباحثی که ما گفتیم، تأثیرش چه بود؟ گفتند: میآیند و مینشینند و از صحبت شما لذت میبرند، اما در عمل اینگونه نیستند. لذا آن جلسات را لغو کردیم و فقط به درسها قناعت کردیم، و درسها که متنوع هم بودند، شروع شد؛ یعنی درس به طلبهها و دانشگاهیها. آن موقع از سوی برخی دانشجویان و اساتید کوشش شد تا بلکه ما بتوانیم سخنرانیهایی هم در دانشگاهها داشته باشیم.
از سال ۱۳۴۰ شمسی به بعد، آقایانی مانند مرحوم محمد ابراهیم آیتی و مرحوم شهید مطهری در دانشگاهها فعالیت داشتند و به ما هم اصرار کردند که دانشجوها میخواهند گاهی شما برایشان سخنرانی کنید. گفتم: اگر تکلیف یا مفید است، اشکالی ندارد. البته آن موقع با سختگیریهای بسیاری برای سخنرانی در دانشگاهها روبرو بودیم؛ چه در دانشگاه تهران و چه در دانشگاه ملی (شهید بهشتی)، یا در دانشگاه صنعتی شریف (صنعتی آریامهر)، و یا در دانشگاههای اصفهان، تبریز، مشهد، اهواز، شیراز و …
🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، صص ۷۴ و ۷۵، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲
📚 @allameh_jafari
🏴 همین ساعت که این جملات را می نویسم در همین روز ( ۱۳۶۷/۰۴/۰۱ هجری شمسی) بر خلاف تمامی مقررات و قوانین بین المللی ، موشک های وحشتناک و مرگبار یکی پس از دیگری مناطق مسکونی یعنی خانه ها و کاشانه های مردم را که برای زندگی ساخته و آباد کرده اند به تلی از ویرانه ها مبدل میسازد و چراغهای زندگی پیر و جوان و کودک و زن و مرد و بیمار و تندرست را در مدارس ، مساجد ، بیمارستانها ، با شکستن آنها خاموش می سازد .
در همین روزها چند نفر در اتاقی نشسته و درباره پدیده قدرت ، و ناتوانی شرم آور بشر از استفاده صحیح و منطقی از آن ، بحث می کردیم که ناگهان صدای بسیار مهیب انفجار یک موشک ، برای لحظاتی گفتگوی ما را قطع نمود و همگی به روی همدیگر خیره می نگریستیم که هم اکنون عده ای بیگناه به خاک و خون در غلطیدند . در همین حال یکی از دوستان که اهل فضل و دانش است وارد شد و گفت : دیشب حادثه ای را دیده ام که هم تفسیر کننده دموکراسی که ترقی و تمدن بشری را اثبات می کند ، بود و هم تفسیر کننده سوسیالیسم که با جبر تاریخ وارد عرصه زندگی انسانها گشته است . این حادثه انفجار یک موشک ویرانگر در نزدیکی خانه ما بود که پس از آرام کردن خانواده خودم ، بسرعت بطرف جایگاه اصابت موشک رفتم . منظره بسیار هولناکی را دیدم که توانایی توصیف آنرا ندارم و گمان نمی کنم ضربه روانی آن حادثه در درونم ، تا نفسهای واپسینم زایل شود . تلی از خاک را دیدم که همه افراد یک خانواده را در خود دفن کرده بود . تنها سر کودکی شیرخوار با انگشتان کوچک یک دستش بیرون مانده بود . آهسته و بسیار ملایم خاکها را از پیرامون آن سر کنار زدم ، صورت کودک پیدا شد . دهان او باز و پستانکش در فاصله کمی دیده می شد ، با خود چنین گفتم که ایکاش صدایم بلند بود و به گوش قانون نویس ها و سازمانهای بین المللی حمایت از انسانها میرسید که آقایان ، تشریف بیاورید و پاسخ این کودک را که دهان برای سؤال از شما باز کرده بدهید . ولی هیهات
یکی از حاضران جلسه گفت : شما کجایید ؟ اصلا معلوم است چه میگویید ؟ مگر آنان نمی دانند در اینجا چه میگذرد ؟ شما فقط یک شب و روز آنچه را که رسانه های دنیا می گویند ، گوش بدهید خواهید دید که همانها که با فروش اسلحه برای خونریزی کاخ آمال زندگی خود را بنا می گذارند ، خبر می دهند و خط می دهند . خوب ، حالا من مانع بحث شما نشوم ، ادامه بدهید که آیا میتوان راهی پیدا کرد که آدمی با آنهمه ادعاهایش که به تکامل رسیده است ، و تمدن بوجود آورده است ، در موقع رسیدن به قدرت مبدل به حیوانی ناتوان نگردد و آن قدرت را در مسیر سازندگی بکار بیندازد ؟
🔘 علامه محمد تقی جعفری رحمة الله علیه، #ترجمه_و_تفسیر_نهجالبلاغه ، خطبه ۱۱۴
💠 @allameh_jafari