eitaa logo
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
1.3هزار دنبال‌کننده
764 عکس
140 ویدیو
22 فایل
این کانال تنها کانال رسمی موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری (ره)، در ایتا است و تحت نظر موسسه اداره می شود. آی دی کانال : @allameh_jafari ارتباط با مدیر کانال: @MTJafari لینک صفحه اینستاگرام : https://www.instagram.com/jafari_allameh/
مشاهده در ایتا
دانلود
💐 میلاد با سعادت پیامبر رحمت، حضرت محمد صلوات اللّه علیه و امام صادق علیه السّلام را خدمت امام زمان عج و حقجویان عالم تبریک عرض مینماییم 💐 @allameh_jafari
💠 🌱 تدریس و سخنرانی در تهران و شهرها 🖋 تدریس منظومه را از مدرسۀ مروی شروع کردم. در مدرسۀ سپهسالار (مدرسۀ شهید مطهری) نیز عروة الوثقی را حدود چهار سال تدریس ‌کردم. آن ‌موقع هنوز آقا میرزا احمد آشتیانی زنده بود. این بزرگوار، مردی جامع و فروتن بود و روحانیت خاصی داشت. دیدارش انسان را به یاد خدا می‌انداخت. در یک جلسه، حدود دو ساعت دربارۀ یکی از قواعد علمی بحث کردیم. ایشان شخصیت باعظمتی بود. بعضی مردم هم آمدند و جلساتی ترتیب دادند، ولی یک سالی دیدم فایدۀ کافی ندارد، زیرا مدتی که دربارۀ ربا صحبت می‌کردم، به بنده گفتند: بعضی از کسانی که در این جلسات شرکت می‌کنند، خودشان رباخوارند! گفتم: پس این مباحثی که ما گفتیم، تأثیرش چه بود؟ گفتند: می‌آیند و می‌نشینند و از صحبت شما لذت می‌برند، اما در عمل این‌گونه نیستند. لذا آن جلسات را لغو کردیم و فقط به درس‌ها قناعت کردیم، و درس‌ها که متنوع هم بودند، شروع شد؛ یعنی درس به طلبه‌ها و دانشگاهی‌ها. آن‌ موقع از سوی برخی دانشجویان و اساتید کوشش شد تا بلکه ما بتوانیم سخنرانی‌هایی هم در دانشگاه‌ها داشته باشیم. از سال ۱۳۴۰ شمسی به بعد، آقایانی مانند مرحوم محمد ابراهیم آیتی و مرحوم شهید مطهری در دانشگاه‌ها فعالیت داشتند و به ما هم اصرار کردند که دانشجو‌ها می‌خواهند گاهی شما برایشان سخنرانی کنید. گفتم: اگر تکلیف یا مفید است، اشکالی ندارد. البته آن‌ موقع با سخت‌گیری‌های بسیاری برای سخنرانی در دانشگاه‌ها روبرو بودیم؛ چه در دانشگاه تهران و چه در دانشگاه ملی (شهید بهشتی)، یا در دانشگاه صنعتی شریف (صنعتی آریامهر)، و یا در دانشگاه‌های اصفهان، تبریز، مشهد، اهواز، شیراز و … 🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، صص ۷۴ و ۷۵، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ 📚 @allameh_jafari
🏴 همین ساعت که این جملات را می نویسم در همین روز ‌‌( ۱۳۶۷/۰۴/۰۱ هجری ‌‌‏شمسی) بر خلاف تمامی مقررات و قوانین بین المللی ، موشک های وحشتناک و مرگبار یکی پس از دیگری مناطق مسکونی یعنی خانه ها و کاشانه های مردم را که برای زندگی ساخته و آباد کرده اند به تلی از ویرانه ها مبدل میسازد و چراغهای زندگی پیر و جوان و کودک و زن و مرد و بیمار و تندرست را در مدارس ، مساجد ، بیمارستانها ، با شکستن آنها خاموش می سازد . در همین روزها چند نفر در اتاقی نشسته و درباره پدیده قدرت ، و ناتوانی شرم آور بشر از استفاده صحیح و منطقی از آن ، بحث می کردیم که ناگهان صدای بسیار مهیب انفجار یک موشک ، برای لحظاتی گفتگوی ما را قطع نمود و همگی به روی همدیگر خیره می نگریستیم که هم اکنون عده ای بیگناه به خاک و خون در غلطیدند . در همین حال یکی از دوستان که اهل فضل و دانش است وارد شد و گفت : دیشب حادثه ای را دیده ام که هم تفسیر کننده دموکراسی که ترقی و تمدن بشری را اثبات می کند ، بود و هم تفسیر کننده سوسیالیسم که با جبر تاریخ وارد عرصه زندگی انسانها گشته است . این حادثه انفجار یک موشک ویرانگر در نزدیکی خانه ما بود که پس از آرام کردن خانواده خودم ، بسرعت بطرف جایگاه اصابت موشک رفتم . منظره بسیار هولناکی را دیدم که توانایی توصیف آنرا ندارم و گمان نمی کنم ضربه روانی آن حادثه در درونم ، تا نفسهای واپسینم زایل شود . تلی از خاک را دیدم که همه افراد یک خانواده را در خود دفن کرده بود . تنها سر کودکی شیرخوار با انگشتان کوچک یک دستش بیرون مانده بود . آهسته و بسیار ملایم خاکها را از پیرامون آن سر کنار زدم ، صورت کودک پیدا شد . دهان او باز و پستانکش در فاصله کمی دیده می شد ، با خود چنین گفتم که ایکاش صدایم بلند بود و به گوش قانون نویس ها و سازمانهای بین المللی حمایت از انسانها میرسید که آقایان ، تشریف بیاورید و پاسخ این کودک را که دهان برای سؤال از شما باز کرده بدهید . ولی هیهات یکی از حاضران جلسه گفت : شما کجایید ؟ اصلا معلوم است چه میگویید ؟ مگر آنان نمی دانند در اینجا چه میگذرد ؟ شما فقط یک شب و روز آنچه را که رسانه های دنیا می گویند ، گوش بدهید خواهید دید که همانها که با فروش اسلحه برای خونریزی کاخ آمال زندگی خود را بنا می گذارند ، خبر می دهند و خط می دهند . خوب ، حالا من مانع بحث شما نشوم ، ادامه بدهید که آیا میتوان راهی پیدا کرد که آدمی با آنهمه ادعاهایش که به تکامل رسیده است ، و تمدن بوجود آورده است ، در موقع رسیدن به قدرت مبدل به حیوانی ناتوان نگردد و آن قدرت را در مسیر سازندگی بکار بیندازد ؟ 🔘 علامه محمد تقی جعفری رحمة الله علیه، ، خطبه ۱۱۴ 💠 @allameh_jafari
💐ولادت امام حسن عسکری علیه السلام را بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمام شیعیان و محبان حضرتش تبریک عرض مینماییم 💐 @allameh_jafari
🏴دهم ربیع الثانی، سالروز وفات حضرت فاطمه معصومه علیها السلام را تسلیت عرض مینماییم. @allameh_jafari
💠 🌱 ذکری از علامه طباطبایی ( ره) 🖋 بارها خدمت ایشان رسیده و از هر دیدار با ایشان بهره برده‌ام. ایشان حقایق بسیاری را درک کرده بود. علامه طباطبایی روح بسیار بزرگی داشت و ظرفیت ایشان برای دریافت معارف الهی فوق‌العاده بود. ما حوزوی‌ها و نیز دانشگاهی‌ها باید همواره در دعای خود از خدا بخواهیم که اگر می‌خواهد به ما چیزی بدهد، ابتدا ظرفیت آن را عطا فرماید. علامه طباطبایی فقط در یک اثر خود، حدود پانصد حاشیۀ مفید بر کتاب اسفار، در تأیید یا نقد ملاصدرا دارد. کسی که این پاورقی‌های عمیق را دارد، خودش یک ملاصدرا بوده است. ایشان مرد با اخلاص و ساده‌ای بود و کسی تصور نمی‌کرد که او چنین عظمتی دارد. مرحوم آقا سید کاظم عصار هم همین‌طور بوده است. با وجود آنکه مقام علمی بالایی داشت، بسیار فروتن و باظرفیت بود. از خدا بخواهیم که به همۀ ما و جوانان ما ظرفیت بدهد. بی‌ظرفیتی چیز بسیار بدی است. از کسانی که این عرایضم را می‌خوانند، خواهش می‌کنم که در دعاهایشان برای به دست آوردن ظرفیت، خیلی دعا کنند. در همۀ معارف ما تأکید شده است که از خدا بخواهیم تا ظرفیت وجودی ما را برای ادارۀ «من» افزایش دهد یا «منِ» الهی به دست آوریم که ما را اداره کند. 🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۸۰ ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ 📚 @allameh_jafari
🎞 📌 فرازهایی از زندگی علامه محمد تقی جعفری - تابستان ۱۳۷۵ 🔰 قسمت اول https://www.aparat.com/v/ZLHJY 🔰 قسمت دوم https://www.aparat.com/v/exk8w 🔰 قسمت سوم https://www.aparat.com/v/NaY6V 🔰 قسمت چهارم https://www.aparat.com/v/Wiw1I 🌱 @allameh_jafari
💐 ولادت حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار مبارکباد 💐 @allameh_jafari
📌 📚 تهیه آثار علامه محمدتقی جعفری با ۲۵ درصد تخفیف از سایت: www.ketabfroosh.com 🔰 ۲۷ آبان لغایت ۲ آذر ماه ۱۴۰۲ 🔹 @allameh_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 فلسفه بعثت پیامبر (صلوات الله علیه) در بیان علامه محمدتقی جعفری 🌱 @allameh_jafari
🏴 شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را خدمت امام زمان (عج) و محبان حضرتش تسلیت عرض مینماییم. @allameh_jafari
🔹 🌿 علامه محمد تقی جعفری،‌ ، خطبه ۱۰۵ 💐 روز دانشجو بر جویندگان علم و دانش و معرفت مبارکباد. 💠 @allameh_jafari
🏴 شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را خدمت مولا علی علیه‌السلام، امام زمان عج و ارادتمندان حضرتش تسلیت عرض مینماییم. @allameh_jafari
🌿 روایتی است از حضرت عیسی بن مریم علیهما السلام که فرموده است : لا یرد ملکوت الرب الاعلی من لم یولد مرتین ‌‌‏(کسیکه دوبار متولد نشود ، به ملکوت پروردگار اعلا وارد ‌‌‏نمیگردد) . مقصود از تولد دوم انسان عبارت است از آغاز خودسازی اختیاری . توضیح اینکه تولد نخستین آدمی همان زاییده شدن طبیعی او است از پدر و مادر . انسان با این تولد نخستین از یک جریان جبر تکوینی عبور میکند و در میان انبوهی از قوانین طبیعت به حرکت طبیعی خود ادامه میدهد . انسان با این تولد و حرکت نه وارد منطقه ارزشها میشود و نه توانائی آشنائی با سطوح شفاف و ابعاد و اصول عالی انسان و طبیعت را دارا میباشد . ورود انسانها در منطقه مزبور و تحصیل توانائی آشنائی مذکور ، از موقعی شروع میشود که انسان شروع به خودسازی مینماید . این است تولد اختیاری و اینست آغاز من هستم و از همین موقع فصل ورود به ملکوت و مشاهده جمال و جلال الهی شروع میشود . از این هنگام حقیقت عدالت چهره ربانی خود را به انسان نشان میدهد و گذشت از لذایذ در راه پیشبرد حیات معقول انسانها ، طعم واقعی خود را قابل درک میسازد . آن نور الهی که در مباحث پیشین مطرح کرده بودیم از این افق سرمیکشد . بلی با ورود به این مرحله است که آدمی شایستگی رؤیت ملکوت جهان را دارا میشود و از ظواهر عالم خلقت به عظمت های عالم امر نفوذ پیدا میکند . علامه جعفری رحمة الله علیه ، خطبه ۲۹ 💐ولادت حضرت مسیح علیه السلام مبارکباد💐 💠 Jesus Christ is quoted to have said: " s/he who is not born for the second time s/he will not enter the kingdom of heavens". By second birth Jesus refers to the beginning of voluntary self_building. Explanation: the first birth of man is human natural birth from a mother and a father. By this birth man embarks upon the path of evolutionary determinism and continues his natural movement via a mass of natural laws. By this birth and movement man neither enters the realm of values nor he ever acquires the ability to acquaint himself with the transparent layers and noble aspects and principles of man and nature. The entrance of human individuals into the mentioned realm and acquisition of this acquaintance begins when man starts to build himself. This is what we call it voluntary birth and by this, Jesus takes form. This is the very inception of the season of entering the kingdom of heavens and beholding divine beauty and majesty. Since then the truth of justice reveals its sacred face to man and avoiding carnal pleasures for the sake of pursuing intelligible life makes its real taste perceptible ... Yes, by entering this stage the becomes qualified to behold the kingdom of heavens and discovers majesties beneath the appearances. M. T. J’afari , A commentary of Nahjulbalagheh, vol. 8 Merry Christmas 💐استاد علامه محمدتقی جعفری💐 @allameh_jafari
Books Discription.Farsi-15.2.1400.pdf
855.9K
👈🏻 توضیحاتی در مورد آثار علامه محمد تقی جعفری رحمه الله علیه 💠 @allameh_jafari
🏴 سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را تسلیت عرض مینماییم. @allameh_jafari
💐 میلاد بزرگ الگوی حیات طیبه، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را بر امام زمان(عج) و دوست‌داران حضرتش تبریک عرض مینماییم.💐 ❤️ روز مادر مبارک❤️ 🌿 @allameh_jafari
💠 وقتی که دل مادر برای بیماری کودک مضطرب می شود ، موضوعی که به وجود آورنده اضطراب است ، حیات کودک است . در حقیقت حیات کودک رابطه‌ای با حیات مادر دارد که تزلزلش موجب اضطراب دل مادر می گردد . هنگامی که یک انسان تکامل یافته که رهبری جامعه‌ای را به عهده گرفته است ، مصائب و ناگواری های جامعه خود را می بیند ، مضطرب می شود ، علت این پدیده روانی اساس احساس رابطه‌ای است که رهبر میان حیات مردم جامعه و حیات ایده‌آل خود ، دارا می باشد . در همین خطبه که مورد تفسیر ما است ، این جمله را می بینیم : لم یوجس موسی علیه السلام خیفة علی نفسه ، بل اشفق من غلبة الجهّال و دول الضّلال . ‌‏(هراس موسی ‌‏(علیه‌السلام) برای ترس از خویشتن نبود ، بلکه او از آن بیمناک بود که مبادا پرچم پیروزی بدست نادانان بیافتد و دولت های ضلال بر مردم حکومت ‏نمایند) . 🌿 علامه محمد تقی جعفری،‌ ، خطبه ۴ 💠 @allameh_jafari
🏴 إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ 🏴 شهادت جمعی از هموطنان عزیز در حادثه تروریستی امروز را خدمت خانواده های داغدار و همه عزیزان عزادار عرض نموده و برای مصدومان این حادثه آرزوی سلامتی داریم. 🔘 @allameh_jafari
💐حلول ماه رجب و ولادت با سعادت امام محمد باقر(علیه السلام) بر امام زمان عج و شیعیان و محبان حضرتش مبارک باد💐 @allameh_jafari
💠 🌱 آیا فلسفۀ شرق و فلسفۀ غرب داریم؟ 🖋 به نظرم اگر ما خصوصیات و مشخصات اقلیمی و فرهنگ‌های رسوبی مغرب‌زمین را کنار بگذاریم، فلسفه‌ای به نام فلسفۀ مغرب‌زمین نداریم؛ چنان که اگر همین خصوصیات و مشخصات را از هستی‌شناسی مشرق‌زمین حذف کنیم، فلسفه‌ای به نام فلسفۀ مشرق‌زمین نداریم. آنچه حقیقت دارد، مسائلی است که برای انسان در «ارتباط با خدا، با خودش، با جهان هستی و با همنوع خود» مطرح است؛ خواه آن کسی که مسائل مزبور برای او برنهاده می‌شود، شرقی باشد و خواه غربی، خواه دیروز یا امروز. البته همان‌گونه که اشاره کردیم، هر اقلیمی با نظر به فضای علمی و خصوصیات محیطی و عناصرِ فرهنگیِ ثابت و ریشه‌دار آن، در طرح مسائل و تعریفات دربارۀ مفاهیم و روش استدلال _ مثلاً تعریف با خواص فقط، استدلال حتی و تجربی یا عقلانی محض و غیر آن _ قطعاً تأثیر می‌گذارد. اما از این تأثیرات طبیعی که بگذریم، هستی‌شناسی و مسائل ارتباط انسان با جهان، شرقی و غربی ندارد، بلکه هر دو باید این مسائل را حل کنند. این برای انسان مطرح است که آیا جهان واقعیت و هدفی دارد یا نه؟ چه انسان شرقی و چه غربی، باید پاسخ آن را بیابد، گرچه وسایل رسیدن به این پاسخ به لحاظ حاکمیت فرهنگ‌های گوناگون، ممکن است متفاوت باشد. اگر در این موقعیت کنونی بخواهیم سرزمین شرق و غرب را در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم: فلسفه در شرق اسلامی که به یک معنی عبارت است از: «نگرش در هستی و اصول و مبادی عالی آن»، اگرچه از فعالیت عقلانی بیشتری برخوردار است، اما این به آن معنی نیست که جمیع معارف و علوم و فلسفه‌های اسلامی مشرق‌زمین، عقلانی محض بوده و کاری با حس و تجربه ندارد، زیرا کاروان علوم مسلمین در تاریخ گذشته، از سواحل خزر تا کرانه‌های اقیانوس اطلس در حرکت و تکاپو بوده، خصوصاً در قرن سوم و چهارم و بخشی از قرن پنجم هجری، علم را از سقوط نجات داده است. بی تردید، پس از آن هم مسلمین با نگرش‌های علمی، سطوح و روابط عینی انسان و طبیعت را مورد توجه قرار داده‌اند. می‌دانیم که تحصیل معارف علمی، مستند به مشاهدات و تجارب است و دانشمندان اسلامی در آن موقع با همین روش به تکاپوی علمی پرداخته‌اند. 🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۱۰۴ و ۱۰۵، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ 📚 @allameh_jafari
🏴 شهادت هادی امت؛ امام علی النقی علیه السلام را خدمت امام زمان (عج) و محبان حضرتش تسلیت عرض مینماییم. @allameh_jafari
💠 🌱 آشنایی با مولوی و آثار او 🖋 اولین آشنایی بنده با افکار و اندیشه‌های جلال‌الدین محمد مولوی در همان زمان تحصیلاتم در نجف بود، اما اصل پرداختن به مثنوی از آنجا آغاز ‌شد که جمعی از دوستان تحصیل‌کردۀ دانشگاهی از اینجانب خواستند یک درس مثنوی برایشان بگویم. در طول این درس، عمق مضامینِ عالیِ آن را بیشتر احساس کردم و دیدم ملای رومی در این کتاب، یک نگرشِ قویِ عرفانی و حِکْمی و روانی و اخلاقی دارد. علاوه بر این، استناد او در این کتاب به آیات و روایات هم بسیار زیاد است. همچنین، متوجه شدم که این کتاب در فرهنگ ما مطرح است و جایگاه ویژه‌ای دارد. از طرفی، آن را در عین داشتن مضامین عالی و والا، دارای اشتباهات و تناقضاتی یافتم. از این‌رو گفتم: این کتاب که در فرهنگ انسانی جایگاه ویژه‌ای دارد و به آن مراجعه و استناد می‌شود، باید از نظر یک روحانی شیعه مورد تفسیر، نقد و تحلیل قرار گیرد تا این کار مقداری از افراط و تفریط‌ها را بزداید، زیرا افراط و تفریط زیادی نسبت به این کتاب شده است. بعضی آن را به طور مطلق می‌پذیرند و بعضی به طور مطلق رد می‌کنند، در حالی که به طور مطلق قابل پذیرش و به طور مطلق قابل رد نیست. مثنوی به طور فراوان حاوی مطالب خوب با مضامین عالی است، و اشتباه و تناقض هم دارد. بنده کوشیدم ضمن شرح و تفسیر آن مطالب مثنوی، صحیح را از ناصحیح بازشناسم و در این راه کوشش بسیار کرده‌ام، اگرچه امکان دارد مواردی هم از قلم افتاده باشد. همان‌گونه که عرض کردم: اینجانب بر این تألیف، احساس وجوب کردم، چرا که این کتاب قرن‌هاست در فرهنگ انسانی مطرح است و می‌تواند مورد استفاده یا سوء استفاده‌هایی واقع شود؛ چنان که شده است. بعضی آن را در ردیف کلام انبیاء و بعضی دیگر آن را مبتنی بر اندیشه‌های غیر اسلامی می‌دانند. این مرد بزرگ در کتاب مثنوی تقریباً به یک سوم قرآن استناد می‌کند. قطعاً او محصول مکتب اسلام است و آنچه دارد، از اسلام دارد. روزی در جلسه‌ای که حضور داشتم، کسی ‌گفت: «ملای رومی بزرگ‌تر از اسلام است؛ اسلام نمی‌تواند چنین اندیشه‌ای بپرورد!» بنده در پاسخ او گفتم: شما ملای رومی را خوب شناخته‌اید، اما متأسفانه اسلام را نمی‌شناسید! اگر اسلام را می‌شناختید، چنین چیزی نمی‌گفتید. 🔹 علامه محمدتقی جعفری، سرگذشت و ایام، ص ۱۲۶ و ۱۲۷، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ 📚 @allameh_jafari
📌 💠 انتشار شانزدهمین مجموعه آثار علامه محمدتقی جعفری (ره) به نام «در قلمرو اندیشه» https://daftarnashr.org/all-the-books/references-and-generalities/%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d8%a2%d8%ab%d8%a7%d8%b1-%db%b1%db%b6-%d8%af%d8%b1-%d9%82%d9%84%d9%85%d8%b1%d9%88-%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%d9%87/ 📚 پیشگفتار: در جهان غرب و در يونان باستان، هر کسى شايستۀ آن نبود که فيلوسوفوس (دوستدار حکمت و دانايى) ناميده شود، زيرا محتواى حکمت چيزى بود که هر کسى دسترسى به آن نداشت و نه هر کسى به لحاظ فکرى، توان و فهم و ادراک آن را داشت. اما هرچه از يونان باستان دور و به زمان معاصر نزديک مى‌شويم، جايگاه فلسفه و معناى فلسفه نيز دچار تحول و دگرگونى‌هاى فراوان مى‌شود؛ تا جايى که برخى مثل ژاک دريدا و ريچارد رورتى، اساساً معتقدند که امروز بايد به جاى فلسفه، ادبيات بخوانيم و فلسفه ديگر به کار ما نمى‌آيد. در سنت و فرهنگ اسلامى نيز تا قبل از اينکه فلسفه در فضاى دانشگاهى تدريس شود، فلسفه براى همگان تدريس نمى‌شد، بلکه اهل فلسفه تلاش مى‌کردند فقط به افرادى اين دانش را انتقال دهند که شايستگى کسب آن را دارند. با ورود دانشگاه به معناى مدرن آن در صحنۀ تعليم و تعلم، اتفاق جديدى در حوزۀ فلسفه افتاد. بنا به گفتۀ بعضى از متفکران اين دانش : از وقتى فلسفه چونان يک رشتۀ دانشگاهى در نهاد آموزشى دانشگاه استقرار يافت، هر کسى با هر ميزان ادراک و هر نوع سليقه و طرز فکر و اخلاق و منشى، در ظاهر، شايستگى پيدا کرد که در رشتۀ فلسفه تحصيل يا به تدريس آن بپردازد. به عبارتى ديگر: ضوابط و معيارهاى ورود در عرصۀ فلسفه در نظام آموزشى جديد، چه در مدرسه و چه در دانشگاه، کمّى و آمارى تلقى شد و به دنبال آن، برخى ديگر از ضوابط حاشيه‌اى ولى همچنان کمّى و صورى را نيز ضميمۀ پذيرش فرد به عنوان دانشجو يا استاد فلسفه کردند، اما در واقعيت امر تفاوتى حاصل نمى‌شود. در واقع، فلسفه در دوران امروزى با تمام گرايش‌هاى آن در نهادها و مراکز آموزشی جديد، به مرتبه‌اى از تنزل و انحطاط درغلتيده است که براى فراگيرى آن نيازى به صلاحيت‌ها و شايستگى‌هاى دقيق و عميقِ عقلانى، اخلاقى، شخصيتى و مانند اينها ـ که در گذشته شرط لازم ورود به فراگيرى فلسفه بود ـ ندارد و چنين مى‌نمايد که هم در محتواى تفکر فلسفى معاصر و هم در نحوۀ تعليم و تعلم فلسفه، تحول بزرگى رخ داده است؛ تحولى که محور اصلى آن، رو سوى تعالى ندارد. در چنين فضايى، علامه محمدتقى جعفرى فلسفه و حکمت را، هم آموخت و هم آموزش داد. اما نه در فضاى آموزشى او کميت نمره و ارقام رقم خورد و نه روش او با عدد و آمار عجين شد. ايشان به تعليم علم و حکمت و فلسفه پرداخت، ولى ساحت آنها را در مسير حقيقت، برتر از آن قرار مى‌داد که در قالب‌هاى صورى آموزشى منجمد شود. او رويکردهاى علمى، فلسفى، حِکمى، شهودى، عرفانى، مذهبى و اخلاقى را در جهت وصول به حقيقت کاملاً از يکديگر متمايز مى‌کرد و معتقد بود که هر يک از اين رويکردها، آدمى را به مرتبه‌اى از حقيقت واصل مى‌کند که او را از آن ديگرى بى‌نياز مى‌کند و کمال آدمى در این است که تا حد مقدور، توشه‌اى از تمامى اين رويکردها براى وصول به حقيقت برگيرد. ... و اما کتاب حاضر که در چهار بخش سامان يافته، جان‌مايۀ آن، نگاه حِکمى و فلسفى محمدتقى جعفرى به موضوعاتى در حوزۀ فلسفه، علم، فرهنگ و تمدن اسلامى است. پيش از اين، برخى از مباحث اين مجموعه به طور پراکنده در آثار مکتوب، مقالات و سخنرانى‌ها منتشر شده است، اما اینک در اينجا براى جلوگيرى از آن پراکندگى، در قالب مجموعه آثار شماره ۱۶ به حليۀ طبع آراسته مى‌شود. اميدواريم مجموعه مباحث مطرح‌شده در اثر حاضر بتواند گامى در جهت تعالى تفکر و فرهنگ محسوب شده، مورد استفادۀ اهل تحقيق و نظر قرار گيرد. 🌱 @allameh_jafari