💠 مقدمهای بر شناخت و ارزیابی تحولات
🔹مفهوم کلمه تحول و انقلاب در گذرگاه تاریخ که دگرگونی ها در شئون فردی و اجتماعی انسانها است، از معنائی باردار شده است که دارای اهمیت حیاتی میباشد. این یک مفهومی است که بیان کننده جدی ترین چهره آدمیان در جوامع و در هر دورانی میباشد. مسلم است که برداشت مردم از این مفهوم، بستگی به شرایط ذهنی آنان درباره زندگی و هدف های آن دارد. ما میتوانیم از حد اقل برداشت تا حد اعلای آن را مطرح نموده مراتب متوسط را با تعیین دو حد، درک کنیم.
تحول و انقلاب کسی که در زندگانی آرمانی جز ثروت و مقام و اشباع حس لذت جوئی و انتقام گیری ندارد، برداشت او از تحول و انقلاب و ارزیابی وی درباره این رویداد فوق العاده با اهمیت، وصول به یکی از امور مزبوره است. این برداشت معلول شرایط ذهنی انسانی است که معنای زندگی و هدف آن را جز امور فوق الذکر نمیداند. اینان متوجه نیستند که خود همین خود خواهی ها در اشکال مختلف است که موجب بوجود آمدن دگرگونی ها و تحولات میگردد. بعبارت دیگر اینان نتیجه انقلاب را علتی دیگر برای بوجود آمدن تسلسل در تحول و انقلابات میسازند. اگر برداشت های این خود خواهان از انقلاب صحیح بوده باشد، بایستی جوامع بشری تا نابودی منظومه شمسی، بجای ساختن زندگی و آبادی جوامع و دیگر پیشرفتها، همه شهرها و کوی و برزن ها را برای نابود کردن یکدیگر بصورت میدان نبرد در آورند، مگر اینکه مقهور ناتوانی بوده باشند. این است حداقل یا پست ترین برداشت از انقلاباتی که به وجود میآید.
اما حد اعلا و با ارزش ترین برداشتی که میتوان از دگرگونی ها و انقلابات تصور نمود، عبارتست از به وجود آمدن حیات معقول در جامعه. این حیات معقول یک مفهوم افلاطونی محض نیست و همچنین بازگو کننده زندگی فرشتگان پشت پرده طبیعت هم نیست، این حیات معقول محور و هدفی جز برقرار گرفتن عدالت و آزادی مثبت که به فعلیت رسیدن استعدادهای آدمی را تأمین میکند چیز دیگری نیست. اگر این حیات او تو پیائی و خیالی محض بود، تاریخ بشری شاهد آنهمه اشتیاق جدی تا سر حد مرگ میلیونها انسان با شرافت در بوجود آوردن این حیات معقول، نمیبود. جانبازان و شهدای انقلابات بشری درهنگام ورود به مرز زندگی و مرگ، شیرینی طعم حیات را چشیده بودند، آنان مطلوب مطلق بودن جان را کاملا دریافت کرده بودند. آنان به میدانهای نبرد میرفتند برای شهادت نه به بیغولهها و زیر زمین ها برای خودکشی. آیا خیال و پندار آن قدرت دارد که نه یک انسان را، نه چند انسان را و نه مردم یک شهر و کشور را، بلکه جوامع فراوانی را در دوران های مختلف به از دست دادن مطلوب مطلق انسانهایش که جان نامیده میشود، تحریک نماید؟
تکاپوگران تحولات راستین با هدف گیری حیات معقول انسانها است که دست از همه لذایذ کشیده و تن بهمه ناگواری ها و محرومیت ها و پایان دادن به حیات شخصی خود، براه میفتند. آنان حیات معقول آیندگان را دامنه زندگی شخصی خود تلقی نموده، چنانکه، همین زندگی آگاهانه خود را دامنه حیات معقول گذشتگان میدانند. آیا امکان داشت که سر گذشت بشری فاقد رهبران راستین و تفسیر کنندگان حق و عدالت و فداکاران رسالت های انسانی باشد و تکاپوگر امروزی ناگهان و بدون علت در اصلاح حیات انسانها تا مرز زندگی و مرگ پیش برود و با تمام هشیاری و آزادی به زندگی خود خاتمه بدهد؟ گروهی دیگر از تکاپوگران در گذرگاه تاریخ دیده میشوند که سالیان عمر را بجهت اشتیاق به حیات معقول همه لحظات عمرشان را در مرز زندگی و مرگ به سر میبرند، از لذایذ زندگی دست بر میدارند، پشت پا به مقام و سلطهگری می زنند، از بدیهی ترین حقوق حیاتی خود دست بر میدارند، آیا جز به وجود آوردن حیات معقول در اجتماع انسانها چیز دیگری میتواند هدف اینهمه گذشت ها و فداکاری ها بوده باشد؟
از این مطالب یک نتیجه قطعی که به دست ما میآید، اینست که هدف و انگیزه تحولات و انقلابات راستین فقط حیات معقول انسانها است.
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، خطبه ۲۷
💠 @allameh_jafari
🔹 ادامه/
اگر از هر دو دسته تکاپوگران تحولات بپرسیم: که شما برای کدامین هدف دست از خوشی های زندگی برداشته و دائما در زجر و ناگواری ها بسر میبرید و تردد در مرز زندگی و مرگ را به رختخواب های گرم و نرم ترجیح داده بجای سر نهادن به بالش های پرنیان سر بر زمین میگذارید و آسایش را از خود سلب می نمائید؟ بنظر شما پاسخی را که این تکاپوگران خواهند داد، چیست؟
آیا خواهند گفت: ما بهمه ناگواری ها تن میدهیم و زیر خاک را با همه هشیاری و آزادی بر روی خاک ترجیح می دهیم، برای اینکه مردم در دروغ گفتن آزاد باشند و بتوانند با خاطری آسوده ارزش فعالیت های فکری و عضلانی انسانها را ساقط نموده، دست استثمارگران ضد بشری در استثمار انسانها آزاد باشد، در کامیابی از شهوات با هیچ مانعی برخورد نکنند، از نردبان خود خواهی پله به پله بالا روند و ما با کمال هشیاری و آزادی همه لذایذ و امتیازات زندگی را بر خود تحریم می کنیم تا یکهتازان میدان تنازع در بقا بیایند و هشیاری ها و آزادی های مردم را مطابق خود خواهی هایشان قالب گیری کنند؟
گمان نمیرود حتی یکنفر از کاروانیان شهدای تحولات تکاملی تاریخ، چنین پاسخی را به شما بدهد.
اگر از آن انسانها که در طول تاریخ دنبال رهبران راستین خود را گرفته و با تمام موجودیت در جاذبه شخصیت رهبران قرار گرفتهاند، بپرسید: رابطه شما با این رهبر که هستی خود را وابسته هستی او نمودهاید، چیست؟ چه پاسخی جز این خواهد داد که این رهبر پیشتاز عامل تحقق حیات معقول انسانها است.
ممکن است پاسخ دهنده از تحلیل این پاسخ به اجزای دقیق و ریشههای اولیه آن عاجز بماند، و از اطلاعات و دانش های مربوط به عناصر آن شخصیت ناتوان بوده باشد، ولی درک او درباره تجسم حیات معقول در وجود رهبر، درک کامل و سازنده باشد. اغلب بینایان آفتاب را می بینند و از نور و حرارت آن بهرهور میگردند، بدون اینکه درباره عناصر تشکیل دهنده و فعالیتهای متنوع آن درک مشروحی داشته باشند. مثل اینان در سه بیت زیر از جلال الدین توضیح داده شده است:
پَر کاهم در مصاف تند باد
خود ندانم در کجا خواهم فتاد
پیش چوگانهای حکم کن فکان
میدویم اندر مکان و لا مکان
هر چه هست و این حرکت مرا از هر سمت که ببرد بالاخره این را یقین میدانم که دنبال آفتاب میروم.
گر هلالم گر بلالم میدوم
مقتدی بر آفتابت میشوم
امروزه این حقیقت در تاریخ ثبت شده است که مردم فراوانی دل به رهبر بزرگشان میدهند و میگویند: بیا این دل ما، اینان دل به یک فرد از انسان با مشخصات مخصوص و قیافه و لباس ویژه نمیدهند، اینان دل به ادامه حیات تجسم انسانیت میدهند که سالیان متمادی در نمودار شدن این تجسم زبانهها کشیده است. این دل دادن و دست شستن از حیات، پاسخ عملی پوچ گرایان و سرخوشان (هدو نیست های) قرن ما است که دل ها و مغزهای مردم جوامع را با فرمول (هر کاری که داری، انجام بده، مرگ فرا میرسد) از احساس حیات خالی نموده، بصورت وسایلی در اختیار خود خواهان قدرتمند قرار دادهاند.
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، خطبه ۲۷
💠 @allameh_jafari
🌿 #اطلاع_رسانی #سخنرانی
🎞 دسترسی به تمام سخنرانی های تصویری منتشر شده در سایت یوتیوب:
✅ ویژه مخاطبان خارج از کشور
🌐 https://www.youtube.com/user/ostadjafari/videos
🎞 دسترسی به تمام سخنرانی های تصویری منتشر شده در سایت آپارات:
🌐 https://www.aparat.com/ostad_jafari
@allameh_jafari
اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة و يا بابَ نِجاةِ الْأمّة...
💐ولادت امام حسین علیه السلام را خدمت امام زمان عج و شیعیان و محبان حضرتش تبریک عرض مینماییم.💐
@allameh_jafari
نیمهےگمشدهے حضرتِ ارباب، سلام
شیر دشمـن شکنِ حضرتِ ارباب، سلام
💐ولادت حضرت عباس علیه السلام را خدمت امام زمان عج و محبان حضرتش تبریک عرض مینماییم.💐
@allameh_jafari
ای که خورشید جمالت پرتو افشانی کند
عالمی را جلوه ات زیبا و نورانی کند
تو همان خورشید تقوایی که عرش و فرش را
از فروغ و جلوه تو حق چراغانی کند
💐 ولادت امام زین العابدین علیه السلام را خدمت امام زمان عج و شیعیان و دوستداران حضرتش تبریک عرض مینماییم. 💐
@allameh_jafari
39.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #فایل_تصویری #سخنرانی
📌 برشی از سخنرانی "رسالت شعر و شاعری"
شرح مشاعره یک شخص عرب و ذوق شعری امام حسن و امام حسین علیهما السلام
🔰 سخنرانی علامه محمد تقی جعفری در هشتادمین سال تولد استاد شهریار
🔹 دانشگاه تبریز - ۲۹ فروردین ۱۳۶۳
🔴 به دلیل محدودیت حجم فایل در پیام رسان ایتا، فیلم فشرده شده است. جهت دسترسی به فایل باکیفیت بالاتر می توانید از سایر پیام رسان ها استفاده کنید.
👈🏻 سخنرانی کامل در لینک های زیر:
💠 https://www.aparat.com/v/h4V53
💠 https://www.youtube.com/watch?v=5XRoNQ_TwwU
🌿استاد علامه محمدتقی جعفری (ره)🌿
@allameh_jafari
چهار شاعر. مجموعه آثار ۶.pdf
1.34M
💠 متن ماجرایی که علامه در سخنرانی "رسالت شعر و شاعری" در مورد ذوق شعری امام حسن و امام حسین علیهما السلام نقل میکنند.
📚 از کتاب #چهار_شاعر ، مجموعه آثار ۶ علامه محمدتقی جعفری، صص ۳۲۹ الی ۳۳۱
🌿 @allameh_jafari
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
‼️آیا دین اسلام با شمشیر پیش رفته است؟‼️ @allameh_jafari
‼️ آیا دین اسلام با شمشیر پیش رفته است؟ ‼️
🔹 شاید همه ما این اتهام را درباره پیشرفت اسلام شنیدهایم که اسلام به زور شمشیر گسترش یافته است و اگر شمشیر در کار نبود اسلام در همان شبه جزیره عربستان رو به جمود تدریجی میرفت و از تاریخ مکتب ها و عقاید کنار میرفت . ما سؤالاتی برای این تهمت پیشهگان مطرح میکنیم :
۱-این شمشیری را که در شبه جزیره عربستان کشف کردهاید، آیا از نظر کمیت و کیفیت میتوانید برای ما تفسیر نمایید؟ هیچ مورخ و باستانشناسی نتوانسته است در عربستان شمشیری را سراغ بدهد که دارای آن قدرت باشد که به رخ امپراطورهای آن زمان کشیده شود . چند عدد شمشیر و نیزه و تیر و کمان را یارای مقاومت در برابر اسلحه ممتاز امپراطوران ایران و رم نبوده است. هیچ مورخ آگاهی سراغ فنون و اسلحه سپاهیگری را در عربستان نداده است.
۲-آیا پای یکنفر سرباز مسلمان به اندونزی رسیده است؟ ، این نود یا صد میلیون مسلمان در اندونزی از زمین مانند قارچ روییده، یا از آسمان باریده است؟ آیا یک شمشیر اسلامی به چین وارد شده است که اسلام را بزور تحمیل مردم چین نماید؟ این سی یا بیست و پنج میلیون مسلمان در چین از کجا روییدهاند؟ آیا گسترش اسلام در شبه قاره هند، بجز نقاط بسیار محدودی که در زمان غزنویان با جنگ فتح شده است، مستند به شمشیر بوده است؟ همچنین باستثنای شهرهای بسیار اندک در افریقا آنهمه گسترش روز افزون اسلام مستند به تیر و کمان مسلمانان بوده است؟
۳-هنگامیکه مغول دنیای آن روز را مورد تاخت و تاز قرار میدهد و همه اقوام و ملل را بخاک و خون میکشد و جوامع اسلامی را تار و مار میسازد ، به چه دلیل تدریجا اسلام را میپذیرد و ابعادی از تمدن اسلامی را بوجود میآورد؟ مگر شمشیر دست مغول نبود؟ مگر مسلمانان زیر پای مغول تار و مار نشده بودند؟
۴-کاربرد شمشیر ، تسلط موقتی است که محدود به ادامه زور بازو و برندگی آن است، شمشیر جز به کالبد مادی آدمی راهی ندارد. منطقه ممنوعه شخصیتهای رشد یافته انسانها محکمتر از آنست که تیر و نیزه و شمشیر و اتم هیدرژن بتواند آن را باز کند و بدرون آن راه بیابد. هیچ عقیده و ایدهای را نمیتوان با لبه شمشیر به سطوح عمیق روان آدمیان تحمیل نمود. برای پذیرش یک عقیده ، مخصوصا برای ایمان به مکتبی متشکل از انواعی عقاید که همه ابعاد آدمی را تحریک میکند و آنها را به فعلیت میرساند، آگاهی و آزادی کامل برای شخصیت لازم است. مگر در امتداد تاریخ هزاران اقوام و ملل بر روی همدیگر شمشیر نکشیدهاند، در هیچ دوران و هیچ جامعهای دیده نشده است که پیروزمندان بتوانند عقاید خود را بر شکست خوردگان تحمیل نمایند، مگر اینکه نخست بر شخصیت های آنان شکست وارد بسازند و این حقیقت را هم میدانیم که چنانکه شخصیت های ناتوان بوسیله شمشیر از پای در میآیند، همچنان با فریبکاریهای شهوانی و حیلهگریهای ماکیاولی و ایجاد سستی در ارادهها و مات کردن رنگ عقاید نیز شخصیت ها را میتوان با شکست مواجه ساخت، چنانکه در اسپانیا اتفاق افتاد. هیچ محققی آگاه با نظر به منابع اصلی اسلام و اندیشه و رفتار پیامبر اسلام، نمیتواند کمترین دلیل و شاهدی برای اثبات شخصیت شکنی و ببازی گرفتن ارزش های اصیل انسانی بوسیله پیامبر، بیاورد.
۵- در کتاب آسمانی اسلام که قرآن نامیده میشود ، این آیه وجود دارد : اِنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ اَوْ فَسادٍ فىِ الأَرْضِ فَكَاَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ اَحْیاها فَكَأَنَّما اَحْيَا النَّاسَ جَمیعاً (قطعا چنین است که هر کس انسانی را بدون عنوان قصاص و بدون فساد در زمین بکشد، مانند آن است که همه مردم را کشته است و هر کس انسانی را احیاء نماید، مانند آن است که همه مردم را احیاء کرده است) آیا میتوان ملل و اقوام آن دوران را متهم به حماقت بینهایت نموده و بگوئیم: با اینکه آنان این ماده را در قانون اسلام در دست محمد بن عبد اللّه ص میدیدند و با اینحال سر در برابر شمشیر وی فرود میآوردند؟ آنان به آسانی میتوانستند پیامبر را با همین آیه محکوم بسازند و بگویند: این آیه فعالیت شمشیر را در اعضای انسانها ممنوع نموده است، تو چه میکنی؟
ادامه در پیام بعدی👇🏻
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، خطبه ۲۷
💠 @allameh_jafari
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
‼️ آیا دین اسلام با شمشیر پیش رفته است؟ ‼️ 🔹 شاید همه ما این اتهام را درباره پیشرفت اسلام شنیدهایم
ادامه 👇🏻
بنابر این مسائل پنجگانه ، بایستی تهمت گران متحمل زحمت شده تن به اسلام شناسی واقعی بدهند و ریشههای اصلی نفوذ و گسترش اسلام را در جوامع بشری درک کنند. چنین اسلام شناسی بطور قطع این نتیجه را در بر خواهد داشت که اولا آورنده آن با کمال خلوص و صمیمیت، از همه امتیازات دنیوی که در آنروز اشراف و اعیان شبه جزیره عربستان در اختیارش میگذاشتند، صرف نظر کرده است و با کمال اعتقاد و ایمان جزمی جان خود و نزدیکانش را در حدود هشتاد بار در جنگ و دفاع به مرز زندگی و مرگ کشیده است. ثانیا محتوای مکتبی که آورده، ساده و خردمندانه و بی پیچ و خم و بی معما است. این مکتب دارای اصولی فطری، تکالیفی ساده و سازگار با قدرت آدمی و شکوفا کننده دو بعد مادی و معنوی انسان است. با این دو موضوع بوده است که مادامیکه گردانندگان اسلام با عرضه متن آن، با جوامع بشری رویاروی قرار میگرفتند ، موفق به گسترش دادن اسلام بودند.
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، خطبه ۲۷
💠 @allameh_jafari
مژده ای دل که مسیحا پسری آمده است
بهر ارباب، چه قرص قَمری آمده است
ان یَکادست به لبهای ملائک، به فَلک
العجب، ماه تر از مَه، بشری آمده است
💐ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارکباد💐
@allameh_jafari
بر مهدی و آن هاله نورش صلوات
بر خال لب و جام ظهورش صلوات
بی پرده همه انس و ملک میگویند
بر سال و مه و وقت ظهورش صلوات
💐 ولادت منجی موعود، امام زمان عج مبارکباد💐
💠 اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه 💠
@allameh_jafari
رمضان، شهر عشق و عرفان است
رمضان، بحر فیض و احسان است
رمضان، ماه عترت و قرآن
گاه تجدید عهد و پیمان است
💐حلول ماه پر خیر و برکت رمضان مبارکباد💐
@allameh_jafari
💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد
🌱 نخست این مسئله را برای شما یادآور شوم که حدّاقل بعضی از شما مردم ، من علی بن ابیطالب را شناختهاید. شما بوسیله سلمان فارسی، ابوذر غفاری، میثم تمّار، عمار بن یاسر، مالک اشتر، محمد بن ابی بکر، اویس قرنی و امثال اینان که راه زندگی تکاملی را با شهامت انسانی والائی پیمودهاند، تا حدودی از عقل و وجدان من آگاه گشتهاید. باضافه شناسائی این مردان راه حق، هر کسی از شما کم و بیش با وضع روحی من آشنایی پیدا کرده است . بالاتر از اینها، از اعماق وجدانم بشما فریاد زدهام که:
انا اریدکم للّه . (من شما را برای خدا میخواهم) .
خواهید گفت : یادآوری مجدّد این دیدگاه چه علتی دارد؟ بسیار خوب، ما با شواهد و دلایل فراوان درک کردهایم که تو علی بن ابیطالب از دیدگاه بسیار والاتر از دیدگاه زمامداران معمولی بر اجتماع مینگری.
بلی حالا که تمام زندگی من این حقیقت را بشما اثبات کرده است که من نشانه الهی در شما سراغ دارم و شما را جلوهگاه مشیت پروردگارم میدانم، مجبورید از من بپذیرید که آنچه که اجتماع از من می خواهد در عقیده من یک خواسته بی اصل و پشتیبان نیست، این خواسته دارای منبع و نیروی اجرائی الهی است. شما گمان می کنید که در منطق من خدا را تکیهگاه اجتماع قرار دادن تنها از فعاليّت حسّ اصل جویی منطقی سرچشمه میگیرد، یا خیال می کنید که قیافه جدّی و ریاضی جهان هستی قوه شاعری در من تحریک کرده و برای شما شعر می گویم؟ نه، به حقیقتِ حق سوگند، این مطلب را نه برای اشباع حسّ اصل جویی می گویم و نه از روی شعر و شاعری پا در هوا.
من این حقیقت را که : وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الوَریدِ . (و ما به انسان از رگ گردنش نزدیکتریم) . وَ هُوَ مَعَكُمْ اَيْنَما كُنْتُمْ . (و او با شما است هر جا که باشید) از روی مشاهده می گویم .
پس قطعی است که من خواستههای معقول زندگانی مادی و معنوی شما را از جان و دل خواهم پذیرفت، چنانکه خواستههای خداوندی را که بوسیله دستوراتش شناختهام، از جان و دل پذیرفتهام. اگر من خواستههای شما را اراده خداوندی تلقی نکرده بودم، هرگز تعبیر حق درباره آن خواستههای نمی نمودم. مگر نمیشنوید که با صراحت کامل میگویم: فاما حقکم علی (امّا حق شما بر عهده من ...) من که حق را می شناسم و لحظهای در آن شک نکردهام و آن را با عظمتترین نیروی تکامل انسانی و تخلف از آن را سقوط نهایی می دانم، چطور امکان دارد که آنرا بیهوده درباره خواستههای شما بکار ببرم.
با این توضیح شما را تهدید می کنم و بطور جدّی از شما می خواهم که جز خواستههای معقول و حق را بر من عرضه نکنید. من پاسخ مثبت به آن خواستهها ندارم. خود را بدبخت نکنید و مرا بزحمت بیهوده نیاندازید. من اکنون حق شما را که بر عهده دارم توضیح می دهم :
👈🏻 ادامه دارد
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، جلد۱
💠 @allameh_jafari
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد 🌱 نخست این مسئله را برای شما یادآور شوم که حدّاقل بعضی از شما مردم
ادامه/
💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد
🔹 حق یکم: همواره خیرخواه و خیر اندیش شما باشم
🌱 نامهای به عثمان بن حنیف نوشته و در آن نامه به او تذکر دادهام که :
هیهات ان یغلبنی هوای و یقودنی جشعی الی تخيّر الأطعمة و لعلّ بالحجاز او الیمامة من لا طمع له فی القرص و لا عهد له بالشّبع (امکان ندارد که هوی و هوس بر من پیروز شود و حرص و طمع مرا بر سر سفرههای رنگارنگ بکشاند و سیر شوم در حالیکه احتمال بدهم در حجاز و یمامه فردی از اجتماع دارم که امیدی به پاره نان ندارد و سیر شدن از غذا بخاطرش نیست.)
کسی که درد یک فرد را در دورترین قلمرو نفوذش، درد خود می داند و خوشی او را خوشی خویشتن، جز خیرخواهی و خیراندیشی درباره افراد اجتماع به ذهنش خطور نمی دهد.
خیراندیشی و خیرخواهی درباره اجتماع را، با چند عبارت دیگر می توان بیان نمود: اجتماع را در خود می بینم، ما همگی مشترکا در فضای بیکران بپرواز در آمدهایم و یک نیرو است که بال و پر ما را تقویت می کند، سقوط یک بال از پرواز کنندگان نیروی مشترک ما را مختل خواهد ساخت. بداندیشی و بدخواهی درباره انسان ها با علم به اینکه همه آنان در یک وحدت عالی مشترکند، بیماری مهلکی است که پیش از همه، خود انسان بداندیش و بدخواه را بنابودی می کشاند.
👈🏻 ادامه دارد
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، جلد۱
💠 @allameh_jafari
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
ادامه/ 💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد 🔹 حق یکم: همواره خیرخواه و خیر اندیش شما باشم 🌱 نامهای ب
ادامه/
💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد
🔹 حق دوم: تنظیم مسائل اقتصادی شما
🌱 اسلام که دین واقع بینی است (بلکه بطور عموم دین که بمعنای محاسبه واقعیات است) چطور ممکن است بعد مادّی آدمی را فراموش نماید، یا بعنوان اداره کننده مرکب و وسیله منحصر حیات تلقی ننماید. روح انسانی الهی آدمی بدون من فعالیتی ندارد، من بدون حیات نمیتواند تکاپویی برای رسیدن به روح انسانی الهی داشته باشد. حیات بدون میدان تنظیم یافته مادیات و وسائل معیشت، حتی یک لحظه توانایی بقا ندارد، پس آن مکتبی که می خواهد انسان را در گذرگاه حیات برسیدن به روح انسانی الهی نایل سازد، اولین قانون ضروری آن عبارت است از تنظیم مادیات و مسائل اقتصادی جامعه. منابع معتبر اسلامی: قرآن و عقل و احادیث معتبر، اهميّت زندگی مادی و بهبود اقتصاد جامعه را به اندازهای مورد تأیید قرار داده است که اگر کسی برای مطالعه در اسلام شناسی، نخست به شناخت مسائل و اصول اقتصادی اسلام وارد شود، گمان خواهد کرد که اسلام یک دین اقتصادی محض است و تنها به بعد مادی انسان ها اهميّت میدهد. بدون تنظیم مالکيّت بعنوان وسیله زندگانی در اجتماع و بدون تفسیر ماهیت و توجیه صحیح پول و بدون تأمین خوراک و پوشاک و لباس و مسکن و دارو و سایر وسایل حیات چه اخلاقی و چه معنویاتی و کدامین عبادت و اعتلای روحی را از انسان ها میتوان توقع داشت؟
روایت معتبری در فروع کافی می گوید : روزی پیامبر اکرم (ص) این دعا را می خواند: اللّهمّ بارک لنا فی الخبز فانّه لولا الخبز ما صلّینا و لا صمنا و لا ادّینا فرایض ربّنا (خداوندا ، نان ما را مبارک فرما (ما را موفق به تنظیم مسائل اقتصادمان بفرما) زیرا اگر نان نباشد ، نه نماز خواهیم خواند و نه روزه خواهیم گرفت و نه سایر واجبات خدایمان را ادا خواهیم کرد) .
بعبارت دیگر انسان زنده است که قدرت حرکت در راه تکامل دارد و هنگامیکه مرکب زندگی از نداشتن وسایل اقتصادی بمیرد، زندگی هم مرده است. وانگهی چون استخراج مواد اقتصادی و بدست آوردن آنها مانند استفاده از نور خورشید نیست که در دسترس همه و قابل بهرهمندی عمومی باشد، لذا همواره جنگ و کشتارها و حق کشیها در میان آدمیان بر سر مواد معیشت در جریان بوده و پس از این هم ادامه خواهد داشت. تحصیل و تولید و توزیع موادّ اقتصادی است که انسان ها را از یکدیگر جدا کرده و بُرّانترین سلاح را در کارزار تنازع در بقا بدست اقویا میسپارد. آیا با این اهمیت حیاتی که متذکر شدیم، دین اسلام مخصوصا بازمامداری شخصیتی مثل علی بن ابیطالب (ع) می تواند تنظیم اقتصادی جامعه را در اهمیت درجه یک قرار ندهد؟
👈🏻 ادامه دارد
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، جلد۱
💠 @allameh_jafari
بسمه تعالی
💠 عید سعید نوروز از راه رسید و پیام محبت الهی را به وسیلۀ سر برآوردن چمنزارها و گلها و ریاحین به بندگان او رسانید. نسیمهای بهاری وزیدن گرفتند و بار دیگر نشاطی توصیف ناپذیر در اجسام و ارواح انسانها بهوجود آوردند. این هیجان و طراوت چمنزارها و گلها و ریاحین و وزیدن نسیمهای عطرآگین بهاری، پیامی بالاتر برای کسانی که زندگی آگاهانهای دارند، آوردهاند و مخاطب این پیام، جانهای مشتاقِ کمالِ پاکانِ اولاد آدم(ع) است که میگوید: ای خاکنشینان زمین و ای رهگذران گذرگاه پرمعنای حیات! همانگونه که خزان و زمستانِ کرۀ خاکی، بهاری حیات بخش بهدنبال میآورد، همچنان خزان زندگی و زمستان مرگ و زیر خاک، فرارسیدن بهار ابدیت را که رو به دیدار خداوندی دارید، نوید میدهد. با امید شکفتن در آن بهار حقیقی و جاودانی، در مسیر اطاعت خداوند کمالآفرین گام برداریم و در مسابقه برای ورود به جاذبیت ربوبی شرکت کنیم.
انشاء الله
محمدتقی جعفری
💐 نوروز ۱۴۰۳ مبارکباد 💐
🌱 @allameh_jafari
🏴 وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها را تسلیت عرض مینماییم.
@allameh_jafari
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
ادامه/ 💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد 🔹 حق دوم: تنظیم مسائل اقتصادی شما 🌱 اسلام که دین واقع بی
ادامه/
💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد
🔹 حق سوم: تعلیم عمومی شما
🌱 من می خواهم جامعهای را اداره کنم که افراد آن با آشنایی با خویشتن و با دیگر انسان ها رو به اعتلاء و ترقی پیش بروند. آیا این آرمان اعلای اجتماعی می تواند با جهل افرادش سازگار باشد؟ من میخواهم قرآن، آن کتاب آسمانی، در جامعهای که مدیریتش را بعهده گرفتهام مورد عمل قرار داده شود؛ در حدود ۴۰۰ آیه از این قرآن به تفکر و تحصیل علم درباره انسان و جهان دستور صادر کرده است، پایان آیات فراوانی تحریک به اندیشه و علم و فهم می نماید.
آیاتی از این قرآن مانند : اَلَمْ تَرَوْا اَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فی السَّماواتِ وَ ما فی الأَرْضِ.
(آیا نمی بینید خداوند متعال هر چه را که در آسمانها و زمین است ، در تسخیر شما قرار داده است) نفوذ در زمین و آسمانها و تصرف در آنها را در اختیار بشر قرار داده است . آیا رسیدن به این عظمت ها بدون علم امکان پذیر است؟ البته نه. پس عمل به قرآن که ضروری ترین قانون زندگی اسلامی است، تعلیم عموم افراد را در عالیترین حدّ ممکن، ضروری قلمداد کرده است.
من بخوبی میدانم که زندگی بدون دانش و بینش حرکت کورکورانه آن گوی ناآگاه و بی اختیاری است که به ضربه نیروی اقویای آگاه به این سو و آن سو می غلطد و پایان کارش هم جز نابودی نمی باشد. بارها تأکید کردهام که شما انسانها فرزندان خلیفة اللّه در روی زمین هستید، پاسخ خداوندی به فرشتگان را بیاد آورید در آنهنگام که گفتند: چرا آدمیان را می آفرینی که در روی زمین فساد و خونریزی براه خواهند انداخت؟ مگر پاسخ این نبود که به آنان علم عنایت خواهم کرد؟ وقتی که خدای شما انسانها هدف آفرینش انسان را بیان می کند، می گوید:
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْأنْسَ اِلاَّ لِيَعْبُدُوْنَ (و من جن و انس را نیافریدم مگر اینکه بمن عبادت کنند)، آیا خردمندی می تواند توهم کند که منظور خداوندی از عبادت، بجا آوردن یک عده حرکات عادی و بزبان آوردن چند کلمه خشک باشد؟ برای چنین کار ناچیزی میلیون ها کهکشان بیافریند، قوانین و نظم ریاضی شگفت انگیزی را در موجودات عالم هستی بجریان بیاندازد، از جنگل انبوه مواد و پدیدهها با یک نظم شگفت انگیزتری انسان را بوجود بیاورد و در مجرای زندگی با هزاران ناگواری ها بحرکت در آورد و پانزده میلیارد رابطه الکتریکی را در مغز همین انسان با پانصد میلیون شبکه ارتباطاتی بهم بپیوندد و هدف نهایی این همه عظمت ها و قوانین و ناگواری ها و تلاش ها را مقداری حرکات عادی و چند کلمه خشک بنام عبادت، قرار بدهد؟ ای جامعه من، از این گونه توهمات بنیان کن و از این خیالات زهرآگین که اندیشه و تعقل و وجدان شما را به تباهی می کشد، دوری کنید.
از روی حقیقت شما را آگاه می سازم، هدف خلقت شما انسانها عبارت است از گسترش ابعاد شخصیت شما در قلمرو هستی و شرکت در کاروان رو به منطقه جاذبه ربوبی. آیا چنین هدف والائی بدون علم و معرفت امکان پذیر است؟ درست است که من آن قدرت را ندارم که در این موقعیت جهل و خودخواهی که قرار گرفتهاید، طعم آن علم و عبادت (گرایش جاذبیت ربوبی) را برای شما قابل چشیدن بسازم، چنانکه نمی شود به غوره نارسیده فهمانید که می رود انگور شود و تبدیل به شیره گردد و آنگاه وارد درون انسانها گشته و به تقویت سلول ها و اعصاب مغزی بپردازد سپس به اندیشهای تبدیل شود که با یک موج جهان هستی را در برابرش قرار بدهد. امّا بدانید که شما در چنین گذرگاهید و برای فهم قرار گرفتن در چنین گذرگاه، مسیر نطفه (ماده خلقت خود) را تا این موقعیت که در برابر من ایستاده و به اعتلائی رسیدهاید که سخنان مرا درک می کنید، بیاد بیاورید.
👈🏻 ادامه دارد
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، جلد۱
💠 @allameh_jafari
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
ادامه/ 💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد 🔹 حق سوم: تعلیم عمومی شما 🌱 من می خواهم جامعهای را اداره
ادامه/
💠 آنچه که اجتماع از من میخواهد
🔹 حق چهارم: تأدیب و تربیت شما
🌱 از سخنان گذشتهام، بخوبی درک کردید که تنها فراگیری و انباشتن مغز از دانستنی ها و بزرگ کردن آینه ذهن برای منعکس ساختن نمودهای انسانی و جهانی محض، هدف زندگی شما نیست، اگر چه آن فراگیری گسترش بعد علمی شما را نتیجه می دهد. ولی این گسترش مجرد ذهن با میخکوب شدن آدمی در جمود، جز برگشتن به قهقرا هیچ نتیجهای نخواهد داشت. برای حرکت به تصعید شخصیت آماده شوید. این آمادگی اگر جدّی باشد، اولین مرحله تربیت را پیمودهاید. ما تربیت را در مکتب اسلام به دوران کودکی و جوانی منحصر نمی کنیم، اگر چه دو دوران مزبور از نظر شکل گیری حساس ترین دورانهای زندگی آدمی است، ولی بدانجهت که اصول و قوانین جاریه در اجتماع اسلامی با ارزش های روحی آبیاری می گردد، افراد این اجتماع همواره خود را در یک جریان مستمر احساس می کنند و بخوبی درک می کنند که:
هر نفس نو می شود دنیا و ما
بیخبر از نو شدن اندر بقا
عمر همچون جوی نو نو میرسد
مستمری مینماید در جسد
یک فرد مسلمان آگاه و برخوردار از تعلیمات اسلامی می داند که يَسْئَلُهُ مَنْ فی السَّماواتِ وَ الأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فی شَأْنٍ (هر چه در آسمانها و زمین است ، از خدا می خواهند، آن خداوند متعال هر روز در کاری است) روشن است که مقصود از خواسته موجودات بقاء و ادامه هستی بر طبق نظم حاکم می باشد. پس هر لحظهای وجود خود را از خدا در می یابند، [منظور از یوم ، زمان بطور مطلق است که شامل لحظه و زمان های طولانی میباشد].
کل یوم هو فی شان: بخوان
مرو را بیکار و بی فعلی مدان
کمترین کارش بهر روز آن بود
کاو سه لشکر را روانه میکند
لشکری ز اصلاب سوی امهّات
بهر آن تا در رحم روید نبات
لشکری ز ارحام سوی خاکدان
تا ز نرّ و ماده پر گردد جهان
لشکری از خاکدان سوی اجل
تا ببیند هر کسی عکس العمل
باز بیشک بیش از آنها میرسد
آنچه از حق سوی جان ها میرسد
آنچه از جانها به دل ها میرسد
آنچه از دل ها به گلها میرسد
پس هر لحظه جان آدمی در مجرای پذیرش فیض الهی است. مادامی که خود انسان از این جریان فیض جلوگیری نکند، از جانب خدای فیاضّ سدّی بسته نمی شود.
روز نو و شام نو، باغ نو و دام نو
هر نفس اندیشه نو، نو خوشی نو غناست
آماده ساختن انسان ها برای بهره برداری از این جریان مستمر عنایت ربانّی بدون تأدیب و تربیت صحیح امکان پذیر نمی باشد. ارشاد و امر به نیکی ها و جلوگیری از فساد و بدی ها از مبانی ضروری اسلام است که لزوم تربیت را گوشزد میکند. منحصر ساختن تربیت بدوران کودکی و جوانی و رها ساختن انسان بحال خود پس از آن دو دوران، شبیه به پروردن نهال است تا موقعی که شکوفه برآورد و دارای برگ گردد. در صورتی که هر درختی برای بقاء و ادامه هستیاش به آبیاری دائمی و تابش اشعه خورشید و موادّ غذایی زمینی نیازمند است. باضافه اینکه آدمی موجودی است که با افزایش سالیان عمر، بر دقّت و ظرافت و ورزیدگی اندیشهاش می افزاید. اکثریت عظیم اکتشافات و ابتکارهای عامل پیشرفت بشری از سی سال به بالا بوده است که بگفته معاصرین دوران مقرّر پذیرش تربیت را در پشت سر گذاشته است. برای مدیریت این نیروها تربیت جدی لازم است. دگرگونی های روانی متوسط و عمیق در سال های پس از سی، و بلکه چهل سال، بقدری فراوان است که نمی توان بعنوان استثناء از آنها عبور کرد. حتّی می توان این موضوع را مطرح کرد که بسته شدن پرونده انعقاد شخصیت و باصطلاح روشن، خشکیدن جویبار روح انسان ها در سالیان میان بیست و سی (حداکثر)، بعلت بسته شدن پرونده افراد اجتماع است که معلول اصول و قوانین تثبیت شده در اجتماع می باشد. و اگر جامعهای بتواند با اصول و قوانین تثبیت شده خود و با قواعد پیشرو و سازنده، شخصیت جاری افرادش را آبیاری نماید ، هیچ نقطهای از زندگی با روان جامد میخکوب نمی گردد. مبنای ضرورت تربیت و دگرگونی دائمی رو به تکامل در اسلام، آن حدیث معتبری است که می گوید: ملعون من کان امسه خیرا من یومه و مغبون من ساوی یوماه. (ملعون است کسی که دیروزش از امروزش بهتر باشد و مغبون است کسی که دو روزش مساوی بوده باشد)
🔹 اما حقوق من بر عهده شما
👈🏻 ادامه دارد
🌿 علامه محمد تقی جعفری، #تفسیر_نهج_البلاغه ، جلد۱
💠 @allameh_jafari
💐ولادت کریم اهل بیت ، امام حسن مجتبی علیه السلام را خدمت امام زمان عج و شیعیان و محبان حضرتش تبریک عرض مینماییم.💐
@allameh_jafari
تقوای_انسانی_ـ_الهیِ_زمامدار_از_نگاه_علی_علیهالسلام.mp3
22.18M
🎞 #فایل_صوتی
💠 تقوای انسانی ـ الهیِ زمامدار از نگاه علی (علیهالسلام)
👈🏻 #سخنرانی علامه محمدتقی جعفری
🌱 بهمن ماه ۱۳۷۳ (مصادف با ماه مبارک رمضان) - مشهد مقدس
🌐 لینک سایت آپارات:
https://www.aparat.com/v/28TZb
🌐 لینک سایت یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=vhQwTj9o4Sw&ab_channel=OstadJafari
🔹 @allameh_jafari
🔰 #جمله_تصویر
... این بی نهایت کوچک شایستگی تماس با آن بی نهایت بزرگ را دارا است که این صدا را در گوش او طنین انداز کرده است که :
باز آ باز آ هر آنکه هستی باز آ
🔹 علامه جعفری رحمة الله علیه ، #تفسیر_نهج_البلاغه ، خطبه اول
🙏🏻 التماس دعای فرج و دعای خیر
@allameh_jafari