خدای ما و خدای یوسف! 🕊 وقتى قرار شد ساقىِ بزمِ سلطان از زندان آزاد شود، حضرت یوسف علیه‌السلام ‌به ‌او گفت: «به پادشاه بگو که یوسف بى‌گناه است.» پس از اینکه از زندان بیرون رفت، جبرئیل آمد و گفت: «اى یوسف، وقتى برادرانت مى‌خواستند تو را بکشند، چه‌کسى تو را از دست آن‌ها نجات داد؟» گفت: «خدا.» پرسید: «چه‌کسى تو را از شر زن‌هاى مصر نجات داد؟» گفت: «خدا.» گفت: «با این‌همه لطف‌ها که خدا با تو کرد، چرا به غیر خدا پناه بردى؟» بعد با اشاره‌اى عمق زمین را به او نشان داد و آن حضرت کرم زنده‌ای در آنجا دید. 🔰 جبرئیل گفت: «خدا از حال این کرم غافل نیست؛ چرا به غیر او پناه بردى؟ به این جرم باید هفت سال دیگر در زندان بمانى.» یوسف علیه‌السلام با یک ترک اولی، هفت سال زندانى مى‌شود؛ آن‌وقت این آقا مى‌گوید: «هرچه نوشته شده همان مى‌شود. بى‌جهت چرا خودمان را ناراحت کنیم؟ خدا کریم و رحیم است.» درحقیقت به‌طور غیرمستقیم مى‌گوید: «خدا براى یوسف، کریم و رحیم نبود و فقط براى من کریم و رحیم است.» ⚜ خدایى که از ذرات عالم آگاه است، آیا از حال ما و شما غافل است که هر کارى دلمان مى‌خواهد بکنیم و بعد بگوییم که در ازل نوشته شده است؟ اگر این است، پس چرا پیامبران را فرستاد؟ اصلاً فرستادن قرآن و صحبت از ثواب و عقاب چیست؟ #یوسف #زندان #خدا #رحمت 🌐 allameh.ir 💠 @allameh_karbaschian