دیوارنگارۀ جدید به غزل زیبای حضرت علامه (ره) با مطلع:
هلال ذیقعده پیدا شد از فراز اُفُق
چو گوشوارۀ زرّین چه خوش کشیده تُتُق
مزیَّن شده است.
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
هلال ذیقعده پیدا شد از فراز اُفُق
چو گوشوارۀ زرّین چه خوش کشیده تُتُق
و یا سپهر به ابروی خود اشارت کرد
به محرمان حرم کای به بهترینِ خُلُق
میان چو بنده ببندید در پیِ خدمت
که اربعینِ کلیمی ز ره رسید، فُتُق
اشارتی که در او صد بشارت است از دوست
به سالکان طریقت، به تارکانِ طُرُق
به ماورای طبیعت چگونه ره یابی؟
که چون علق به تو چسبید از جهاتِ عُلُق
به راه عشق هزاران کُتَل بوَد در پیش
به دشت پهن تو را پشتِ هم بود تُپُلُق
چو رشد عقل نداری ز کودکی کمتر
اگر چه قامت تو بگذرد ز عوجِ عُنُق
بگیر دیده ز ملک و به عالم ملکوت
بدار دیده اگر نیستی شکسته عُنُق
چو سر به دست دلارام دادهای زنهار
مزن به چون و چرا دم، به کاش و آه نُطُق
به اربعین کلیمی حسن ببست کمر
به لطف دوست که دارد ز رهزنانش قُرُق
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
📚 باز هم اردیبهشت و باز هم رایحه و بوی خوش نمایشگاه یا بوستان کتاب تهران؛
چهار پنج بهار از عمرم توفیق ادراک حضور حضرت علامه حسنزاده آملی (رفع الله درجاته) را در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران داشتم و شاهد بودم که آن نادرۀ دوران با آن سنّ و سالشان ساعات زیادی را در بین معشوقشان (کتاب) تفرج میکردند اما خستگی در آن روح و جسم معنایی نداشت...
شاهد بودم با برخی بازدیدکنندگان و صاحبان غرفهها چه مطایباتی دارند اما خم به آبروی آن ابهّت و جبروتشان نمیآمد...
شاهد بودم مسئول و غیر مسئول را بدون تبعیض، صرفاً بنا بر حال موجود پذیرا بود و غالب برخوردهایش جمال محض بود ولاغیر...
به لطف حضرت دادار، در این چند بار در موسم بهار، عکس و فیلمهایی بحمدالله ثبت و ضبط شد که شاید گاهی از یک ساعت تصویر، صرفاً یکی دو نکته قابل انتشار است و آنهم برای مشتاقان، بسیار کارساز و درسآموز...
امید که روزی، روزیمان شود تا شرایط تدوین و انتشار آن تصاویر فراهم شده، مشتاقان علم و معرفت و ارادتمندان آن یگانۀ دوران نیز از آن متنعّم گردند، إن شاءالله
عجالتاً چند دقیقهای کوتاه از بازدید معظمله از نمایشگاه کتاب تهران در سال ۱۳۹۱ تقدیم حضور عزیزان میشود 👇
38.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کانال ایتا، تلگرام، اینستاگرام علامۀ دهر؛
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
🌺 اردیبهشت فارغ از موضوع پیشین (کتاب و نمایشگاه کتاب)، از دیرباز ماه قدرشناسی و تجلیل بزرگان نیز بوده است.
از اولین روز آن که بزرگداشت شیخ اجلّ سعدی شیرازی است تا بزرگانی چون شیخ بهایی، شیخ صدوق، شیخ کلینی، حکیم ابوالقاسم فردوسی و حکیم عمر خیّام همه و همه در این ماه، روزی را به شخصیت علمی و عرفانی خود اختصاص دادهاند. گویا دیگر ظرفیت این ماه تکمیل شده که صاحبنظران و اهالی علم و معرفت، اولین روز از اولین ماه بعد از اردیبهشت (خرداد) را نیز به مرحوم ملاصدرا اختصاص داده و در تجلیل از شأن و منزلت والای علمی و عرفانی آن عالم بزرگ، اول خرداد را به نام ایشان ثبت کردهاند.
اما لابلای اوراق ۳۱ روزۀ تقویم شخصی اردیبهشتماه، به ۲۴ اردیبهشت ۱۳۷۴ میرسم که گرچه هنوز نام علمای متأخر در آن درج نشده اما مقارن با بزرگداشت مقام علمی و عرفانی حضرت علامه حسنزاده آملی است که در نماد علم و علمدوستی یعنی دانشگاه تهران برگزار شده بود.
در تالار علامه امینی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، بسیاری از چهرههای شاخص و برجستۀ علمی کشور با حضور مسئولین وقت سازمانها و وزارتخانههای فرهنگی کشور گرد آمده بودند تا هم از دهها سال فعالیت علمی حضرت علامه تجلیل نمایند و هم استادیِ افتخاری دانشگاه تهران را تقدیم آن نادرۀ دوران کنند، از آن طرف اما علامۀ دهر در پایان مراسم خطاب به همۀ حضار که در آن سالن مملوّ از جمعیت حضور داشتند میگویند؛
«این عزیزان چون خواستند علمدوستی خودشان را ثابت کنند رفتند طلبهای! را پیدا و از وی تجلیل میکنند تا در حقیقت علم دوستی خودشان اثبات شود/ قریب به مضمون با حفظ مفهوم»
بسیار میتوان قلم زد اما به همین مقدار اکتفا و مخاطبان عزیز را به دیدن دو کلیپ منتخب از آن روز دعوت میکنیم 👇
33.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعطای لوح استادیِ افتخاری دانشگاه تهران به علامه حسنزاده آملی
۲۴ اردیبهشتماه ۱۳۷۴ شمسی
تالار علامه امینی دانشگاه تهران
با اجرای گویندۀ فقید اخبار، مرحوم قاسم افشار
کانال ایتا، تلگرام، اینستاگرام علامۀ دهر؛
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
44.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 چند تن از اساتید علامه حسنزاده آملی و نظر مکتوب مرحوم علامه شعرانی در مورد علامه حسنزاده 👇
کانال ایتا، تلگرام، اینستاگرام علامۀ دهر؛
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عشق به کتاب و مطالعه و نیز کتابشناسی علامه حسن زاده آملی (ره) از لسان آیت الله جوادی آملی
کانال ایتا، تلگرام، اینستاگرام علامۀ دهر؛
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
💠 امروز ۵ ذیالقعده، روز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه است؛
از حسـن داری خبـــر، ای کردگـــار؟
کاو مُحبّ احمد استو هشتوچار
نی به تقلیـــد است، بـل دارد یقین
رســـتگاری نیسـت انــدر غیـــر این
در ازل شـد با علی (ع) پیونــــد او
گـــر جــدا ســازند بند از بند او
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
💠 حضور علامه حسنزاده آملی (رفعاللهدرجاته) در امامزادهای در روستای زیار لاریجان
ایتا، تلگرام، اینستاگرام 👇
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
42.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 نقل واقعهای از حاج علیآقا بهجت (فرزند مرحوم آیتالله العظمی بهجت) از شاگردان ریاضی علامه حسنزاده آملی
ایتا، تلگرام، اینستاگرام 👇
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
هزارَم گـر بـلا آیـد، «هزار و یک» دعا دارد
دلم گر مبتلا گـردد، «هزار و یک» شفا دارد
هزارَم سنگ اگر بارد، اگر صد خارم اندر پا
سفر سویِ خراسانم، «هزار و یک» صفا دارد
اگـر آرامگاه من، شود خرمـن ز بـرگ گُل
به ماندن دل نیآرامد، «هزار و یک» هوا دارد
دگـر باره چـو بـاز آیم، بـر آییـن مسلمانی
به لبیکـم جواب آیـد، «هـزار و یک» وفا دارد
ز خطّ و خالِ مهرویان، شنیدَستی تو افسانه
جمالِ حُسنِ وجهالله، «هزار و یک» لقـا دارد
لب لعلش چشیده پیر ما، دریاي حکمت شد
حروف ناب توحیدش، «هزار و یک» هَجا دارد
اقالیمی ز جان رفت و عوالم دید و منزلها
بیـا روحالأمیـن مـا، «هـزار و یک» سما دارد
همی گوید که جز واحـد روا نبود پرستیدن
ولی رندانه دانستـم، «هـزار و یک» خدا دارد
چنین منصورِ مُرتد را ببخشـای و بیامـرزی
خداوندا، تو میدانی «هزار و یک» چهها دارد
___________________________________
ایتا، تلگرام، اینستاگرام 👇
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دیدار حضرت علامه حسنزاده آملی با حضرت آیت الله نجفی (رحمه الله علیهما) در همدان با حضور مرحوم آیت الله طهمحمدی (رحمهالله علیه)
🔸مرداد ۱۳۷۳
🔹 در حاشیۀ کنگرۀ حاج ملا حسینقلی همدانی
@allameyedahr1400
┄┅═══❉💠❉═══┅┄
سیّد اسماعیل حِمیَری که بود؟
ابوهاشم اسماعیل بن محمد بن یزید بن ربیعه، معروف به سیّدحمیری، ملقب به ابوهاشم یا ابوعامر، در سال ۱۰۵ هـ. در عَمّان (اردن فعلی) به دنیا آمد و در بصره و بغداد زندگی میکرد.
مادرش لقب وی را «سیّد» نهاد.
جدّش یزید بن ربیعه شاعری مشهور بود که زیاد بن ابیه و خاندانش را هجو و انتسابش به معاویه را رد کرد.
وی مردی گندمگون، بلندقد، خوشبیان و سخنگویی نوآور بود.
ابنمعتز میگوید که او از ماهرترین شاعران زمان خویش بود و احادیث، اخبار و مناقب را در قالب شعر بیان میکرد و هیچ فضیلتی درباره امام علی (علیهالسّلام) نقل نشده مگر این که آنرا به نظم درآورده است.
روزی سید در کوفه اعلام کرد هرکس فضیلتی در شان علی (علیهالسّلام) بگوید که من شعری در آنباره نسروده باشم، به او جایزه میدهم.
در لوی بُد یار ما را خانهای
خانه رفت از بین و شد ویرانهای
زان فضای جانفزای دلربا
وحش اندر وحشت و مرغ هوا
یک نشانی زان دیار یار نیست
همدمش جز عقرب جرّار نیست
نیست یاری تا کزو دل خوش بود
غیر مارانی که آدمکش بود
آرمیدم چون در آن جای شگفت
آسمان دیده باریدن گرفت
یاد آن جانانهام آمد به سر
آتش حسرت ز قلبم شعلهور
تا خیال یار دیرینم فتاد
آتشی در جان شیرینم فتاد
در شگفتم از گروهی در جهان
در حضور خاتم پیغمبران
کآمدندش در مکانی مشتهر
عدهای را حبّ شاهی بُد به سر
جمله گفتندش که ای خیرالأنام
بعد تو ما را که میباشد امام؟
مصطفی فرمود گر سازم عیان
کیست بعد از من امام انس و جان
با رسول خویشتن کاری کنید
که به موسی کرد آن قوم پلید
ترک هارون وزیرش کردهاند
دست اندر دم گوساله زدند
«پوزهها زیر دمش اسپوختند
خرمن هستیّ خود را سوختند»
این سخن از آن رسول پاکزاد
حجّتی گویاست بر اهل رشاد
بعد از آن بر آن رسول پاکبین
آمده دستور ربّالعالمین
احمدا ! برگو به مردم این پیام
تا مر آنان را شود حجّت تمام
ور نگویی نیستی بر ما رسول
آن همه سعی تو کی باشد قبول؟
ترس گر باشد تو را از آن و این
من تو را باشم نگهدار و معین
پس ز جا برخاست آن دم مصطفی
تا کند امر خدا را برملا
بود اندر دست او دست علی
«افتخار هر نبیّ و هر ولیّ»
وه چه نیکو دست، دست مصطفی
وه چه نیکو دست شاه اولیا
در میانِ جملهی افرشتگان
حقتعالی شاهد اندر آن میان
«گفت هر کس را منم مولا و دوست
إبنعمّ من علی مولای اوست»
اوست بعد از من امام انس و جان
نی فلان و نی فلان و نی فلان
مینشد خرسند کس از کار او
متّهم کردندش از گفتار او
لب گشودند از پی چون و چرا
چشم پوشیدند از خیرالوَری
گمرَه آن قومِ جَهولِ بوالفضول
ناپسندش اوفتد قول رسول
در غضب هر یک ز خودبینیّشان
گوئیا بُبریده شد بینیّشان
قصد حیله کرده با مولایشان
ای دو صد لعنت بر آن شورایشان
تا که از تدفینِ او برگشتهاند
جملگی از دینِ او برگشتهاند
حرف دیروز پیمبر کز اِله
آمده، کردند مر او را تباه
آنچه شد زان بیخِرَد نامردمان
سود دادند و گرفتندی زیان
قطع اَرحامش نمودند از ستیز
حق جَزایِشان دهد در رستخیز
چون که فردا شد قیامت را قیام
آن همه لبتشنه و خشکیده کام
نِی مر آنان را ز حوض او نصیب
نِی شفاعتخواهشان باشد حبیب
وسعت آن حوض چون دریا بوَد
نی به قدر ایله تا صنعا بود
پرچمی در وی بوَد افراشته
آب اندر وی بوَد انباشته
نهر کوثر میشود جاری از آن
پرچم وی رَهنَمایِ مؤمنان
در سفیدی آمده بهتر ز سیم
سنگریزه اندر او دُرِّ یتیم
خرّم است و رنگرنگ و مُشکفام
بوی جنّت آید از وی در مشام
ظرفهای آن بسی جالب بوَد
ساقی آن پورِ بوطالب بوَد
سوی او آیند تا نوشند از آن
بشنوند نفرین و ردِّ بیامان
کای گروهِ اوفتاده در ضلال
مر شما را نیست این آب زلال
این برای احمد و یاران اوست
وآنکه او را حُبِّ فرزندان اوست
هر که از آن حوضشان نوشیده است
جامهی عزّت به خود پوشیده است
روز محشر پنج بیدق آشکار
زان همه یک بِیدَقَستی رستگار
بِیدَق گوساله و فرعون او
بیدقی از سامری زشتخو
بیدق ادلم سیاه نابِکار
بیدقی از نعثل دور از شعار
این چهار و پیرو آیینشان
بینِشان اندر هلاکت بینشان
پنجمی را قائد او حیدر است
این نه از من، از خدای اکبر است
«ای گروه شیعیان! شادی کنید
همچو سرو و سوسن آزادی کنید»
«حمیری» باشد ثناگوی شما
گرچه بند از بند او گردد جدا
بر نبی و حیدر داماد او
رحمت حق باد تا میعاد او
از «حسن» داری خبر ای کردگار؟
کاو مُحبِّ احمد است و هشت و چار؟
نی به تقلید است بل دارد یقین
رستگاری نیست اندر غیر این
در ازل شد با علی پیوند او
گر جدا سازند بند از بند او