khotbeGhadirPDF.pdf
681.8K
🌹متن کامل خطبه غدیریه پیامبر اکرم در روز عید غدیر
🌹خیلی زیبا هم از لحاظ محتوا زیبا است و هم طراحی خوبی شده
#حتما_بخونید
#غدیری_ام
@alle_yasen
امروز به هرکوچه اذان باید گفت
در وصف علی ز آسمان باید گفت
چون عید امیرالمومنین است
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
💐عید غدیر خم مبارک باد💐
@alle_yasen
💠 اعمال روز عید غدیر
🔸صدقه دادن، صلوات فرستادن و غسل کردن از جمله اعمال روز عید است.
@alle_yasen
آل یاسین
🌵روایت اسرای مفقود الاثر– رحمان سلطانی🌿 💢قسمت هشتاد و یکم: مرگ در غربت با امراض معمولی💢 همه عوامل ،
🌵روایت اسرای مفقود الاثر– رحمان سلطانی🌿
💢قسمت هشتاد و دوم: سیلی درمانی💢
هفته های اولی بود که من در آسایشگاه ۵ از بند دو قرار داشتم و بعضی روزا میومدن و می گفتن کسایی که زخمی اند بلند بشن. سهمیه فقط دو نفر برای هر آسایشگاه بود. زخمای منم عفونت کرده بود و خصوصا انگشت سبابه پای چپم که دو تکه شده بود بشدت ورم کرده و سیاه شده بود، ولی در عین حال چون زخمیای بدحالتر از من زیاد بود بلند نمیشدم و ترجیح می دادیم کسانی که بیشتر در معرض خطرند، رو ببرن و پانسمان کنن. تا اینکه بشدت احساس خطر کردم و اوضاعم حتی برای بعضی از نگهبانای عراقی رقت انگیز شده بود. بعد از چند هفته یه روز اومدن برای بردن دو نفر به بهداری و من به خودم اجازه دادم که بلند شم و برای اولین بار پانسمان بشم. یه نگهبان قوی هیکل و سیاه چهره همراه بهیار بود. از قبل با ارشد آسایشگاه هماهنگ کرده بودم که امروز من برم. وقتی اومدن منم بلند شدم. نگهبان با اشاره گفت که چته و منم زخم رو نشون دادم که وضع فجیعی پیدا کرده بود. نگاهی به من کرد و گفت تَعال. خوشحال شدم که بالاخره بعد از مدتها زخمم ضد عفونی میشه و پانسمان میکنن ، اما تا نزدیک شدم آنچنان با سیلی به صورتم کوبید که بی اختیار از پشت به زمین افتادم و سرم گیج رفت و تازه متوجه شدم که از نظر اونا اینجور زخما ارزش پانسمان نداره و من خیلی پرتوقع بودم که بلند شدم. هیچی دیگه، با صورت کبود و سر گیچ رفته برگشتم سر جام.
دو ماهی گرفتار این مسئله بودم تا اینکه بالاخره یه روز نوبت به من رسید و منو برای معالجه به بهداری بردن. خوشحال بودم که حداقل آرزو به دل نموندم و پام به بهداری وا شد. بعد از یه معاینه مختصر یکی از بهیارها اشاره کرد و قاشقک طبی رو آوردن. بی انصافا هر کسی رو که اونجا می بردن اونم بعد از هفت خان رستمی که باید طی میکرد و ماها منتظر می موند ،بدون استفاده از هر گونه داروی بی حسی به جونش میفتادن و زخمای عفونی شده رو با قاشقک میتراشیدند. در کمال بی رحمی با قاشقک تیغ دار ابتدا زخمای روی ساق پام و بعد انگشتم رو تراشید و اون روز شکنجه ای شدم که برای همیشه فکر و خیال رفتن به بهداری رو از سرم بیرون کردم. خون از زخمام فواره میزد و هر چه التماس میکردم که تمومش کنه و منو به حال خودم رها کنه فایده ای نداشت. نمیدونم از روی دلسوزی اینکارو می کرد و واقعا امکانات نداشت یا از اینکار لذت میبرد و به بهانه معالجه، اسرا رو شکنجه میکرد!، اما به هر حال اون معالجه که البته هیچ نتیجه ای هم برام نداشت برام بسیار زجرآور بود و نهایتا مقداری ساولون ریخت رو زخما و باندپیچی کرد و من لنگان لنگان و بشدت پشیمان به آسایشگاه برگشتم.
ادامه دارد✅
@alle_yasen
🔺شهادت یک مرزبان دیگر در درگیری با گروهکهای تروریستی
🔹گروهبان یکم میلاد صیادی از هنگمرزی زیوه شب گذشته در درگیری با گروه تروریستی پ ک ک به شهادت رسید
@alle_yasen
✍ فرازی از وصیت نامه شهید موسی شرفیه:
ما در عصری زندگی میکنیم که ظلم و ستم سراسرجهان رافراگرفته واز سوی دیگر انقلاب اسلامی مرزهارا گشوده و پیش میرود تا کربلا وبعداز آن قدس عزیز را ازدست اشغالگران رها سازد در این راه باید آنقدر خون داد،آنقدر کوشید،آنقدر شهید داد، تا اسلام عزیز رشد کند و به دست امام زمان برسد...
#سالروز_شهادت
شهرستان #لاسجرد
@alle_yasen
یڪ مسیحے تازه مسلمون شده,
شهید شد
در حالی ڪھ
مسلمانان پیشانی پینه بسته؛
مردند...
پ.ن: شهید کمال کورسل از فرانسه تا مرصاد
#حَواسٺ_هسٺ_رفیق؟!
#بچههایآسدروحالله
#بچههاےآسدعلے
@alle_yasen