eitaa logo
الماس دخترونھ♡
342 دنبال‌کننده
710 عکس
297 ویدیو
9 فایل
اینجا؟ پاتوق مجازی رفقاۍنوجوون🤝 ─• · · ⌞💎⌝ · · •─ گفتگو با مشاور @allmass ‌⇦ مشاورھ/پرسش و پاسخ رایگان: https://payamenashenas.ir/allmass اون کانالمون؛ هم‌قندِ و هم‌پندِ: @lobkhand ـ ــ
مشاهده در ایتا
دانلود
-دنیا رو کسی میتونه آباد کنہ کھ هیـچ دلبسـتگی بہ دنیا نداره...!
ــ ـ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ـ💚✨ 🚧ـ ــ ـــ ـــــ🍔 📌سـوال: ما از کدام گروهیم؟ و اعمال ما چه سودی برا خداداره؟ 🌸 پادشاه و سه وزیر 🍎خیلی قشنگه🍎بخونید .مطمئن باشید درس میگیرید از این پیام بزرگ. در یکی از روزها، 🤴🏻پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند... از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود و اینکه این کیسه ها را برای پادشاه با میوه ها 🍎🍏🍊🍌🍈🍑🍓🍇🍒🍋🍐🍍🥥🍅 و محصولات تازه پر کنند ☝ همچنین از آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذار نکنند...  وزرا از دستور شاه تعجب کرده ❗❗❗❗❗❗❗ و هر کدام کیسه ای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند 🍎🍏🍐🍊🍋🍑🥥🍅🥕🥒🥭🍑🍒🍈🍍🥝🥔🍓🥑🍍🍎  🌴🌾🌿🌲🌳🌱 😇وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بود بهترین میوه ها و با کیفیت ترین محصولات را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین را انتخاب می کرد تا اینکه کیسه اش پر شد. 😊 اما وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه این میوه ها را برای خود نمی خواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاه نمی کند،پس با تنبلی و اهمال شروع به جمع کردن نمود و خوب و بد را از هم جدا نمی کرد تا اینکه کیسه را با میوه ها پر نمود. 😁و وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویات این کیسه اصلا اهمیتی نمی دهد کیسه را ازعلف و برگ درخت و خاشاک پر نمود.  روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران را به همراه کیسه هایی که پر کرده اند بیاورند.  وقتی وزیران نزد شاه آمدند،به سربازانش دستور داد،ﺳﻪ وزیر را گرفته و هرکدام را جدا گانه با کیسه اش به مدت سه ماه زندانی کنند. 🏚️در زندانی دور که هیچ کس دستش به آنجا نرسد و هیچ آب و غذایی هم به آنها نرسانند.  ✅وزیر اول پیوسته از میوه های خوبی که جمع آوری کرده بود می خورد تا اینکه سه ماه به پایان رسید.  ✅اما وزیر دوم،این سه ماه را با سختی و گرسنگی و مقدار میوه های تازه ای که جمع آوری کرده بود سپری کرد.  ✅و وزیر سوم قبل از اینکه ماه اول به پایان برسد از گرسنگی مُرد.  خیلی از ما فکر می کنیم که اعمال ما چه سودی برای خدا دارد؛و شاید با این فکر انحرافی در کارهای انسانی و اخلاقی و دینی خود اهمال کنیم.😔 👈در حالی که دستورات خداوند برای خود ماست و او بی نیاز از اعمال ماست.👉  حال از خود این سؤال را بپرسیم،ما از کدام گروه هستیم؟ زیرا ما الان در باغ دنیا بوده و آزادیم تا اعمال خوب یا اعمال بد و فاسد را جمع آوری کنیم،  اما فردا زمانی که مَلک الموت امر می شود تا ما را در قبرمان زندانی کند،  در آن زندان تنگ و تاریک و در تنهایی...  نظرت چیست؟   آنجاست که اعمال خوب و پاکیزه ای که در زندگی دنیا جمع کرده ایم به سود می رسانند.  خداوند می فرماید: (وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوی بقره۱۹۷) *توشه بگیرید که بهترین توشه ها پرهیزکارى است* لحظات زندگیتان خدایی وپرثمر🌹🌹🌹🌷🌷🌷🌺🌳 🖤الماس_نوجوان @allmass_d
ــ ـ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ـ💚✨ 🚧ـ ــ ـــ ـــــ🐣 📌سـوال:از کجا بدونیم ندای درونمون ازفطرت هست یا طبق عادت یا فرهنگ و آموزش خانواده؟ 💫سلام 🌟ودود 🌟واحترام💫 ✨ ما همیشه صداي توحید و خداپرستی ❤️را از درون جان خودمون میشنویم و مخصوصا درمشـکلات و گرفتاريها، این آهنگ رساتر و قويتر میشه؛ و ما بی اختیار به یاد خـدا می افتیم و از قدرت بی پایان و لطف و محبتش یـاري می گیریم! در این جا ممکنه، این سؤال 🤔پیش بیاد که این نـداي درونی که نام اون نـداي فطرته ممکنه نتیجه تبلیغاتی باشـده که تو اجتماع و تومکتب و مـدرسه و از پـدر و مادر شـنیدیم و این یک نوع عادت براي ما شده باشه؟🧐 👈جواب پاسـخ این اشـکال بـا تو ّجه به یـک مقـدمه کوتـاه روشن میشه. 📌 عـادات و رسوم؛اون چیزهايی هستند که متغیر و ناپایدارنـد یعنی ما نمیتونیم عادت و رسـمی را پیدا کنیم که در سراسـر⇦ تاریخ بشر و در میان⇦ تمام اقوام یکسـان بـاقی مونـده باشـه، ❌مسایلی که امروز عادت و رسم میشه، ممکنه فردا عوض بشه،❌ برا همین دلیل عادات و رسوم یک ملت ممکنه در میان ملتهاي دیگر دیـده نشود. ⬅️بنابراین اگر مشاهده کنیم موضوعی در میان تمام اقوام و ملتها و در هرعصـر و زمان بدون استثناء وجود داشته باید بدونیم که یک ریشه فطري دارد و در درون بافت روح و جان انسان قرار گرفته است.. ✅مثلا علاقه مادر 👧به فرزنـد 👶به طور قطع نمیتونه نتیجه یک تلقین و یا تبلیغ و یا عادت و رسم باشه؛ چون در هیچ قوم و ملتی و در هیچ عصـر و زمانی نمیبینیم مادري نسـبت به فرزند خودش مهر نورزه. 👈البته ممکن است، مادري بر اثر ناراحتی روانی خود را از بین ببرد ویـا پـدري در زمـان جـاهلیت دختر خود را بر اثر افکـار غلـط و خرافی زنـده به گور کنـه، ولی اینهـا موارد بسـیار نـادر و اسـتثناهاي زودگـذري هسـتند، که به سـرعت از میان رفته حالت اصـلی یعنی عشق به فرزند، خود را نشان میدهد❤️ ادامه دارد... ┄┄┅═✼💗✼═┅┄┄ 💔 الماس دخترونه❤️ @allmass_d
ــ ـ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ـ💚✨ 🚧ـ ــ ـــ ـــــ🚲 📌سـوال آیا ممکنه کسی ندای درون و فطرتش خاموش بشه؟ سلام 🎀همراهان همیشگی🎀 👈گفتیم آنها که به زبان خـدا رو انکار میکننـ، هم در اعماق روحشون ایمان به خدا وجود داره.💞 📌اما پاسختون مثبته. بله شک نیست که پیروزيها و موفقیتها مخصوصا براي افراد کم ظرفیت- ایجـاد غرور میکنـه 🖤و همین غرورررررر سرچشـمه فراموشـی میشه؛ تـا آنجا که گاهی انسان ⇦فطریات خودش روهم به دست فراموشـی میسـپاره❌❌. اما خب اینا قابل بازگردانیه وقتی که طوفان حوادث، زندگی اونو درهم میکوبه💨 و تندباد مشکلات از🌊 هر سو به او حمله ور میشه ، پرده هاي غرور و خودخواهی از جلو چشم او کنار میره و فطرت توحید و خداشناسی آشکار میشه.❤️ داستانی که در پست بعد اومده بخونید👇👇 ┄┄┅═✼💗✼═┅┄┄ 💔 الماس دخترونه❤️ @allmass_d
❤️💛🧡💚💜💙❤️ 💂‍♂️وزیري بود مقتدر و نیرومند که در عصـر خود، بیشتر قدرتها را به دست گرفته بود و کسـی را یاراي مخالفت با او نبود.💥 🌝روزي به مجلسـی که جمعی از دانشمندان دینی در آن حضور داشـتند وارد شد و رو به آنها کرده گفت 🌑تا کی شما میگویید جهان را خدایی است؛ من هزار دلیل بر نفی این سخن دارم.☄️ 🌑این جمله را با غرور خا ّصـ ی ادا کرد.🌑 ⭐️دانشمندان حاضر چون میدانستند اهـل منطـق و اســتدلال نیسـت و توانـایی و قـدرت بـه قـدري او را مغرور سـاخته کـه هیـچ حرف حّقی در اوو نفـوذ نخواهـد کرد؛ بابی اعتنایی در برابر او سـکوت کردند⭐️ ⚡️سـکوتی پرمعنی و تحقیرآمیز.⚡️ 🌎 این جریان گذشت، بعد از مدتی وزیر، مورد اتهام قرار گرفت؛حکـومت وقت، وي را دسـتگیر کرده به زنـدان انـداخت. 💥 👨‍🏫یکی از دانشـمندان که آن روز در مجلس حاضـر بـود فکر کرد که مـوقع بیـداري وي رسـیده اسـت، اکنـون که از مرکب غرور پیـاده شـده و پرده هـاي خودخـواهی از جلـو چشم او کنـار رفته است، و حّس حق پـذیري در وي بیـدار گردیده اگر با او تماس بگیرد و نصـیحتش کند نتیجه بخش خواهد بود؛ ✍️اجازه ملاقات با وي را گرفت و به سراغش در زنـدان آمـد، همین که نزدیک آمـد؛ از پشت میله ها مشاهده کرد که او در یک اطاق تنها؛ قدم میزند و فکر میکند و اشـعاري را زیر لب زمزمه مینماید؛👀 خوب گوش فراداد، دید این اشعار معروف را میخواند: 🗣 ⬅️ما همه شیران ولی شیر َعلم حمله مان ازباد باشـد دم بـدم! حمله مان پیـدا و ناپیـداست باد جان فـداي آنکه ناپیـداست باد! ✅یعنی ما هماننـد نقشهاي شـیري 🦁هستیم که روي پرچمها ترسـیم میکننـد، هنگامی که باد میوزد حرکتی دارد و گویا حمله میکند ولی در حقیقت از خود چیزي ندارد و وزش باداست که به او قـدرت میدهـد، ما هم هر قـدر قدرتمنـدتر شویم از خود چیزي نـداریم. ❤️ خدایی که این قدرت را به ما داده هر لحظهاراده کنـد، از ما میگیرد. دانشـمنددید نه تنها در این شـرایط منکر خدا نیست بلکه یک خداشـناس داغ شده است؛🌹 📌در عین حال بعد از آنکه از او احوالپرسـی کرد، گفت: یادتان میآید که روزي گفتید: هزاردلیل بر نفی خـدا داریـد آمـده ام آن هزار دلیل را با یک دلیل پاسـخ گویم: خداونـد آن کسـی است که آن قـدرت عظیم را به این آسانی از تو گرفت، او سـر به زیر انداخت و شرمنده شد و جوابی نداد، زیرا به اشتباه خود معترف بود و در درون جانش نور خدا را میدیـد. 💓 ┄┄┅═✼💗✼═┅┄┄ 💔 الماس دخترونه❤️ @allmass_d
❤️💚💛سلام ای گم شدگان💛💚❤ ، از کتاب تفسیر نعمانی از امیرالمومنین (ع) فرمودند: پیغمبر به من فرمود: 👇👇👇👇 🌸 یا ابا الحسن🌸 شایسته است که خداوند 👈گمشدگان را وارد بهشت کند.😍😍😍😍😍 میخواین بدونین‌کیا میرن بهشت؟؟؟؟؟🤔🤔 پس بقیشو بخونین 🔽🔽🔽🔽 سپس امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: مقصود پیغمبر ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ 🔸مؤمنینى هستند که در زمان غیبت به سر می برند. 🔸و از امامى که جایش نامعلوم و خودش از نظرها غائب است، پیروى می نمایند. 🔸 آنها عقیده به امامت او دارند. 🔸و به ذیل عنایتش چنگ می زنند، 🔸و منتظر آمدن او هستند 🔸و یقین به وجود او دارند. 🔸و شکایتى ندارند، 🔸و بردبار و تسلیم خواسته حق هستند. و از این جهت 🔺گم شده 🔺هستند که از یافتن مکان امام خود و از شناختن شخص او گم شده ‏اند.😢😢 خداوندا 🤲🤲مارو منتظر واقعی قرار بده. الهی امین
• • "حجاب"مانند اولین خاکریز جبھه است کھ دشمن براۍ تصرف سرزمینی حتماً ‌باید اول آن را بگیرد. 🕊
شیطان یک دزد است.. و هیچ دزدی خانه خالی را سرقت نمیکند ❌ پس اگر شیطان زیاد مزاحمتان میشود.. بدانید در قلبتان❤️گنجینه ای است که ارزش دزدی را دارد!✨ پس از آن نگهداری کنید.. و آن گنجینه است🌼
‌‌هیچـوقت را از دست ندهـ ـ .🌱✨ ــــ شآید اون زمان کہ امیدت رو از دست میدے دو² ثآنیہ قبل خوشبختی باشه..🍀 ــ
ـ • ـ • ـ • ـ بھ : بسیجی‌ِ مخلص از : مخلصِ بسیجی‌ها موضوع: عرض ارادت ــــ سلام‌علیکم؛ خدا‌قوت؛ عاقبتتون‌ بخیر‌ و ختم‌ به‌ شھادت.. |.🌷| ـ •🌱 ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح با عطر تو بیدار شدن یعنی عشق ــ عشق یعنی از رگ قلب بهت نزدیک‌تره.. [خدآ..رومیگم] ـ
‏قشنگی ‎سجده اینه که؛ تو گوش زمین پچ پچ میکنی؛ ولی تو صداتو میشنون...✨ ــ
💢 💢 ــ گفتم: در گروه خودتان چه کاره‌ای؟ گفت: دروازه‌بان دلم.. گفتم: این هم شد کار؟ چرا به خط‌حمله نمی‌روی؟ گفت: فکرم از دروازه مطمئن نیست. دلم یک دروازه است. اگر کنترل نکنم، میبینی که پی در پی گل میخورم. گفتم: مثلا چه گلی؟ گفت: گل گناه، گل هوس، گل غرور، گل دوستی های حساب نشده، گل غلفت از آینده و آخرت! گفتم: چطور است جمع شویم و با تیم ابلیس مسابقه بدهیم؟ گفت: به شرط اینکه خودم دروازه‌بان باشم؛ چون میدانم که از چه زاویه‌ای توپ گناه را به طرف دروازه‌ی‌دل شوت میکنند. گفتم: قبول.. ولی از کجا این تجربه را کسب کرده ای؟ گفت: زیاد دیده‌ام که حمله ابلیس از زاویه غفلت است و غرور. وقتی چراغ یاد خاموش میشود، غرور به دشمن ما گرایش میدهد آنگاه گناه دروازه‌ی‌دل را میگشاید. شیطان حریف قَدَری است نمیشود آن را دست کم گرفت. گفتم: اگر آدم نتواند دفاع خوبی داشته باشد مهاجم خوبی هم نمیشود. گفتم: دیگر کدام زاویه را باید مراقب بود؟ گفت: زاویه دل را نشینده‌ای که شاعر گوید: خواهی نخوریم ز تیم ابلیس شکست باید به دفاع از دل و دیده نشست چون شوت شود به سوی دل توپ گناه دروازه‌ی دل به روی آن باید بست گفتم: دروازه‌بانی هم عجب لذتی دارد! گفت: به شرط آنکه گل نخوری و حمله شیطان را دفع کنی. به همین جهت بالاترین مبارزه هاست... ــ ــ
...✨ ــ ڪاش‌ از‌صبح‌ ڪہ‌ بیدار میشدیم دائمـاً در نظـر‌ داشتیـم ڪہ‌ تحت‌ نظریـم...! ــ 🌼 ــ
ــ ـ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ـ💚✨ 🚧ـ ــ ـــ ـــــ🚛 📌سـوال این چہ دینیہ دیگہ؟ گفت:دین شما یعنۍ صبح تا شب کاراتو ول کنۍ بچسبیۍ به دعا و زیارت و این کارا گفتم چطور؟ گفت:مفاتیحتون رو ببین!دعاۍ اول ماه دعاۍآخر ماه دعاۍ وسط ماه دعاۍ صبح ظهر شب دعاۍ عید دعای جمعه دعای و...و...و... گفتم:تو نمیفهمۍ ما چہ کنیم؟ گفت چطور؟ گفتم:فرودگاه میرۍ زده پرواز تهران ساعت هشت پرواز تهران ساعت ده پرواز تهران ساعت دوازده، یعنۍ باید هی برۍتهران؟همش برۍ تهران؟ یا اگہ دارو خونه اۍ زد شبانه روزۍ یعنۍ شبانہ روز توش باش و مریض شو و خرید کن؟! دین کامل یعنی دینۍ کہ همیشه براۍ روحت پرواز بہ سمت معبود داشتہ باشہ...🌸 🍃 @allmass_d
همین طور که تلاش می کنی به نداشته هایت برسی به داشته هایت هم فکر کن
ـ ـ •• اگر تمام کوه‌هاۍعالم، دست بھ دست و پشت به پشت هم دهند! و بار را ساعتی بر‌گرده‌هاۍخویش تقسیم کنند، در دم تمامشان از هم فرو مۍپاشند و ویران و متلاشی مۍشوند! و |تکونَ الجِبالُ کَالعِهنِ المَنفوش| {سوره‌قارعه۵} ـ •🌱• ــ
🦋پروانه به 🐻خرس گفت: 💓💓💓دوستت دارم...💓💓💓 🐻خرس گفت: الان ميخواهم بخوابم، صبور باش تا بيدار شوم آن وقت حرف خواهیم زد.... 🐻خرس به خواب زمستاني رفت اما هيچوقت نفهميد که عمر 🦋پروانه فقط و فقط 😔🔸🔸🔸 ۳ روز 🔸🔸🔸است.😔 برای محبت کردن به عزیزانمان همین الان را قدر بدانیم شاید هیچ وقت آینده ای نباشد تا اکنون را جبران‌کنیم .... یلداتون پیشاپیش مبارک اعضای خوب و دوست داشتنی
داستان بچه زرنگ 🌹《قدرشان را می دانی؟...》🌹 ⬅️ روزی مردی ثروتمندسبدی بزرگ را پر از گردو کرد. آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت: 📣" این سبد گردو را هدیه میدهم به مردم دهکده، فقط در صف بایستید و هرکس یک گردو بردارد، به اندازه همه گردو در این سبد است و به همه می‌رسد!! " مرد ثروتمند این را گفت و رفت.🚶‍♂️ مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی(👨‍💼) هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد.! به این ترتیب هر کسی یک گردو بر می‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی🧛‍♂️می‌کرد با خود گفت: "نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر چیزی نمی‌رسد." او چنین کرد و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: "من از همان اول گردو نمی‌خواستم این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد." خیلی‌ها دلشان به گردوبازی خوش است!! و از این غافلند که آنچه گرانبهاست و ارزش بسیار بیشتری دارد سبدی است که این گردوها در آن جمع شده‌اند... خیلی‌ها قدر خانواده و همسر و فرزند خود را نمی‌دانند و دایم با آنها کلنجار می‌روند و از این نکته طلایی غافلند که این سبدی که این افراد را گرد هم و به اسم خانواده جمع کرده ارزشی به مراتب بیشتراز لجاجت‌ها و جدل‌های افراد خانواده دارد. بسیاری اوقات در زندگی گردوها آنقدر انسان را به خود سرگرم می‌کنند که فرد اصلا متوجه نمی‌شود به خاطر لجاجت و یا یکدندگی و کله‌شقی و تعصب و خودخواهی فردی و گروهی در حال از دست دادن سبد نگهدارنده گردوهاست و وقتی سبد از هم می‌پاشد و گردوها روی زمین ولو می‌شوند و هر کدام به سویی می‌روند، تازه می‌فهمند که نقش سبد در این میان چقدر تعیین‌کننده بوده است... "بیایید در هر جمعی که هستیم سبد و تور نگهدارنده اصلی را ببینیم و آن را قدر نهیم و نگذاریم تار و پود سبد ضعیف شود." "چرا که وقتی این تور نگهدارنده از هم بپاشد دیگر هیچ چیزی در جای خود بند نخواهد شد و به هیچ‌کس سهم شایسته و درخورش نخواهد رسید." بسیاری از شکارچیان باهوش به دنبال سبد هستند و نه گردوهای داخل آن.! * بنابراین حواسمان جمع باشد که بی‌جهت سرگرم گردوبازی نشویم و اصل کار را از دست ندهیم.! * حواسمان به مهمترین داشته‌هایمان باشد..." 🌸تقدیم به شما اعضای مهربان🌸 @allmass_d
‌ ″خوش‌بختی″ شاید توی صفحه‌ی‌ بعدیه... نَبند‌ کتاب رو 🙃📖🍃 ــ ــ
🌱|هروقت‌احساسِ‌تنھایےکردے 🌱|ـبدون‌خداهمہ‌روبیرون‌ڪرده 🌱|تاخودت‌باشی‌و‌خودِخداٺ^^ ••• 🎀 •• ──• · · ⌞💎⌝ · · •── ✾ . [ @allmass_d ]
چقد بخوریم؟ چیا بخوریم؟ دو درویش با هم سفر می کردند.. یکی لاغر بود و روزانه یک بار می خورد دیگری اندامی قوی داشت و روزانه ساعتی غذایی می خورد.. .🥞🥓🥩🥪🍕🍟🍔🌭🍖🍔🌭🍝 انها به شهری رسیدند و ماموران حکومت که در جستجوی دو جاسوس بودند این بیچارگان را اشتباها به جای دو جاسوس دستگیر کرده و به زندان افکندند. و اب و غذای کافی هم‌ندادند.🚶‍♂🚶‍♂ دو هفته ای گذشت...تا جاسوسان واقعی به دام‌افتادند.👯‍♂ ماموران بی درنگ به زندان رفتند.. ان درویش قوی اندام را مرده دیدند بسیار تعجب کردند⁉️.😰⁉️ ولی درویش لاغر اندام زنده مانده بود.. مرد دانایی به انها گفت: اگر غیر این بود می بایست تعجب می کردید چرا که درویش قوی به‌پرخوری عادت کرده بود و نتوانست تحمل کند اما درویش لاغر به نخوردن عادت داشته و بدنش ساخته و‌پرداخته روزهای سخت بود.....🤷‍♂ نتیجه؟!🤔🤔 کم‌بخوریم اماااا از همه چی خوبشو بخوریم 😁 @allmass_d