eitaa logo
الماس دخترونھ♡
340 دنبال‌کننده
715 عکس
297 ویدیو
10 فایل
اینجا؟ پاتوق مجازی رفقاۍنوجوون🤝 ─• · · ⌞💎⌝ · · •─ گفتگو با مشاور @allmass ‌⇦ مشاورھ/پرسش و پاسخ رایگان: https://daigo.ir/secret/4936514737 اون کانالمون؛ هم‌قندِ و هم‌پندِ: @lobkhand ـ ــ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح با عطر تو بیدار شدن یعنی عشق ــ عشق یعنی از رگ قلب بهت نزدیک‌تره.. [خدآ..رومیگم] ـ
‏قشنگی ‎سجده اینه که؛ تو گوش زمین پچ پچ میکنی؛ ولی تو صداتو میشنون...✨ ــ
💢 💢 ــ گفتم: در گروه خودتان چه کاره‌ای؟ گفت: دروازه‌بان دلم.. گفتم: این هم شد کار؟ چرا به خط‌حمله نمی‌روی؟ گفت: فکرم از دروازه مطمئن نیست. دلم یک دروازه است. اگر کنترل نکنم، میبینی که پی در پی گل میخورم. گفتم: مثلا چه گلی؟ گفت: گل گناه، گل هوس، گل غرور، گل دوستی های حساب نشده، گل غلفت از آینده و آخرت! گفتم: چطور است جمع شویم و با تیم ابلیس مسابقه بدهیم؟ گفت: به شرط اینکه خودم دروازه‌بان باشم؛ چون میدانم که از چه زاویه‌ای توپ گناه را به طرف دروازه‌ی‌دل شوت میکنند. گفتم: قبول.. ولی از کجا این تجربه را کسب کرده ای؟ گفت: زیاد دیده‌ام که حمله ابلیس از زاویه غفلت است و غرور. وقتی چراغ یاد خاموش میشود، غرور به دشمن ما گرایش میدهد آنگاه گناه دروازه‌ی‌دل را میگشاید. شیطان حریف قَدَری است نمیشود آن را دست کم گرفت. گفتم: اگر آدم نتواند دفاع خوبی داشته باشد مهاجم خوبی هم نمیشود. گفتم: دیگر کدام زاویه را باید مراقب بود؟ گفت: زاویه دل را نشینده‌ای که شاعر گوید: خواهی نخوریم ز تیم ابلیس شکست باید به دفاع از دل و دیده نشست چون شوت شود به سوی دل توپ گناه دروازه‌ی دل به روی آن باید بست گفتم: دروازه‌بانی هم عجب لذتی دارد! گفت: به شرط آنکه گل نخوری و حمله شیطان را دفع کنی. به همین جهت بالاترین مبارزه هاست... ــ ــ
...✨ ــ ڪاش‌ از‌صبح‌ ڪہ‌ بیدار میشدیم دائمـاً در نظـر‌ داشتیـم ڪہ‌ تحت‌ نظریـم...! ــ 🌼 ــ
ــ ـ بسم الله الرحمن الرحیـم ــ ـ💚✨ 🚧ـ ــ ـــ ـــــ🚛 📌سـوال این چہ دینیہ دیگہ؟ گفت:دین شما یعنۍ صبح تا شب کاراتو ول کنۍ بچسبیۍ به دعا و زیارت و این کارا گفتم چطور؟ گفت:مفاتیحتون رو ببین!دعاۍ اول ماه دعاۍآخر ماه دعاۍ وسط ماه دعاۍ صبح ظهر شب دعاۍ عید دعای جمعه دعای و...و...و... گفتم:تو نمیفهمۍ ما چہ کنیم؟ گفت چطور؟ گفتم:فرودگاه میرۍ زده پرواز تهران ساعت هشت پرواز تهران ساعت ده پرواز تهران ساعت دوازده، یعنۍ باید هی برۍتهران؟همش برۍ تهران؟ یا اگہ دارو خونه اۍ زد شبانه روزۍ یعنۍ شبانہ روز توش باش و مریض شو و خرید کن؟! دین کامل یعنی دینۍ کہ همیشه براۍ روحت پرواز بہ سمت معبود داشتہ باشہ...🌸 🍃 @allmass_d
همین طور که تلاش می کنی به نداشته هایت برسی به داشته هایت هم فکر کن
ـ ـ •• اگر تمام کوه‌هاۍعالم، دست بھ دست و پشت به پشت هم دهند! و بار را ساعتی بر‌گرده‌هاۍخویش تقسیم کنند، در دم تمامشان از هم فرو مۍپاشند و ویران و متلاشی مۍشوند! و |تکونَ الجِبالُ کَالعِهنِ المَنفوش| {سوره‌قارعه۵} ـ •🌱• ــ
🦋پروانه به 🐻خرس گفت: 💓💓💓دوستت دارم...💓💓💓 🐻خرس گفت: الان ميخواهم بخوابم، صبور باش تا بيدار شوم آن وقت حرف خواهیم زد.... 🐻خرس به خواب زمستاني رفت اما هيچوقت نفهميد که عمر 🦋پروانه فقط و فقط 😔🔸🔸🔸 ۳ روز 🔸🔸🔸است.😔 برای محبت کردن به عزیزانمان همین الان را قدر بدانیم شاید هیچ وقت آینده ای نباشد تا اکنون را جبران‌کنیم .... یلداتون پیشاپیش مبارک اعضای خوب و دوست داشتنی
داستان بچه زرنگ 🌹《قدرشان را می دانی؟...》🌹 ⬅️ روزی مردی ثروتمندسبدی بزرگ را پر از گردو کرد. آن را پشت اسب گذاشت و وارد بازار دهکده شد، سپس سبد را روی زمین گذاشت و به مردم گفت: 📣" این سبد گردو را هدیه میدهم به مردم دهکده، فقط در صف بایستید و هرکس یک گردو بردارد، به اندازه همه گردو در این سبد است و به همه می‌رسد!! " مرد ثروتمند این را گفت و رفت.🚶‍♂️ مردم دهکده پشت سر هم صف ایستادند و یکی‌یکی از داخل سبد گردو برداشتند. پسربچه باهوشی(👨‍💼) هم در صف ایستاد. اما وقتی نوبتش رسید در کنار سبد ایستاد و نوبتش را به نفر بعدی داد.! به این ترتیب هر کسی یک گردو بر می‌داشت و پی کار خود می‌رفت. مردی که خیلی احساس زرنگی🧛‍♂️می‌کرد با خود گفت: "نوبت من که رسید دو تا گردو برمی‌دارم و فرار می‌کنم. در نتیجه به این پسر چیزی نمی‌رسد." او چنین کرد و در لابه‌لای جمعیت گم شد. سرانجام وقتی همه گردوهایشان را گرفتند و رفتند، پسرک با لبخند سبد را از روی زمین برداشت و بر دوش خود گذاشت و گفت: "من از همان اول گردو نمی‌خواستم این سبد ارزشی بسیار بیشتر از همه گردوها دارد." خیلی‌ها دلشان به گردوبازی خوش است!! و از این غافلند که آنچه گرانبهاست و ارزش بسیار بیشتری دارد سبدی است که این گردوها در آن جمع شده‌اند... خیلی‌ها قدر خانواده و همسر و فرزند خود را نمی‌دانند و دایم با آنها کلنجار می‌روند و از این نکته طلایی غافلند که این سبدی که این افراد را گرد هم و به اسم خانواده جمع کرده ارزشی به مراتب بیشتراز لجاجت‌ها و جدل‌های افراد خانواده دارد. بسیاری اوقات در زندگی گردوها آنقدر انسان را به خود سرگرم می‌کنند که فرد اصلا متوجه نمی‌شود به خاطر لجاجت و یا یکدندگی و کله‌شقی و تعصب و خودخواهی فردی و گروهی در حال از دست دادن سبد نگهدارنده گردوهاست و وقتی سبد از هم می‌پاشد و گردوها روی زمین ولو می‌شوند و هر کدام به سویی می‌روند، تازه می‌فهمند که نقش سبد در این میان چقدر تعیین‌کننده بوده است... "بیایید در هر جمعی که هستیم سبد و تور نگهدارنده اصلی را ببینیم و آن را قدر نهیم و نگذاریم تار و پود سبد ضعیف شود." "چرا که وقتی این تور نگهدارنده از هم بپاشد دیگر هیچ چیزی در جای خود بند نخواهد شد و به هیچ‌کس سهم شایسته و درخورش نخواهد رسید." بسیاری از شکارچیان باهوش به دنبال سبد هستند و نه گردوهای داخل آن.! * بنابراین حواسمان جمع باشد که بی‌جهت سرگرم گردوبازی نشویم و اصل کار را از دست ندهیم.! * حواسمان به مهمترین داشته‌هایمان باشد..." 🌸تقدیم به شما اعضای مهربان🌸 @allmass_d
‌ ″خوش‌بختی″ شاید توی صفحه‌ی‌ بعدیه... نَبند‌ کتاب رو 🙃📖🍃 ــ ــ