🏴أعظَمَاللهُاجورَنابمُصابِنابِالحُسَینِعلیهالسلام
وَجَعَلَناوایّاکُممِنَالطّالِبینَبِثارِهِمَعوَلیّهِالامامِ المَهدیِّمِنآلِمُحَمَّدٍعلیهمالسلام🏴
🏴 عاشورا
#گودال
ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر
زینب بیا ، این شمر با پا رفته منبر را ببر
چون مادرِ خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن
از زیر دست و پای این مردم ، برادر را ببر
این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست
دامنکشان، دامن بیاور با خودت سر را ببر
ناله بزن ، فریاد کن ؛ اما همهش بیفایدهاست
این شمر،از اینجا نخواهد رفت ؛ مادر را ببر😭
ای لشگر بیآبرو اینگونه عریانش مکن
پیراهنش را بر زمین بگذار ، معجر را ببر
انگشتری که ضربه خورده درنمیاید ز دست
جایش النگوی منو این چند دختر را ببر
من در میان این شلوغی خیمه را گم کردهام
از بین نامحرم بیا عباس خواهر را ببر
😭😭😭😭😭😭
علیاکبر لطیفیان
#السلامعلیکیاسیدناالمظلومیااباعبدالله🏴
Title.mp3
10.69M
پناه بر خدا قتلگاه مگه چقدر جا داره
پناه بر خدا بردن سر مگه دعوا داره
امان از دل زینب😭😭😭
🎤کربلایی#نریمان_پناهی
🏴#عاشورا
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان🖤
#الایااهل_العالم_قتل_الحسین_بکربلا_عطشانا
😭 🏴آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبة جدک الحسین (ع)
✍عرض حالی از عزاداری عصر روز عاشورا
.
.
آقای حاج فتحعلی می گفتند: یک سال که در روز عاشورا خدمت آقای مجتهدی بودیم، بعد از ظهر ، هنگامی که مراسم عزاداری رو به پایان بود ، حدود پانزده نفر باقی مانده بودند و می خواستند سلام بدهند تا مجلس کاملا خاتمه پیدا کند که ناگهان آقا فرمودند : صبر کنید ، صبر کنید! و با آن حال عجیب و غریبی که داشتند ، شعری خواندند به زبان آذری ، به این مضمون :
جبرئیلا! برو و آسمان را سیاه پوش کن ! جبرئيلا! برو به آقا امیرالمؤمنین علیه السلام تسلیت بده! جبرئيلا برو به حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام تسلیت بده! اما جبرئیلا، مبادا با حضرت زهرا سلام الله عليها سخنی بگویی😭😭😭😭
آن گاه آقا صیحه ای زدند که به واسطه ی آن همگی داشتند قالب تهی می کردند .
نویسنده( کتاب) گوید: وقتی حضرت زهرا سلام الله عليها در آن عالم ، بی تاب شهادت فرزند خود می شوند ، باید اندیشه کرد که بر قلب مبارک حضرت زینب سلام الله علیها چه مصائبى گذشته و آن بزرگوار در طی سالیان ، پس از واقعه ی عاشورا چه ها کشیده اند.😭😭😭
📙 لاله ای از ملکوت جلد سوم صفحه ۳۱۶/۳۱۷
اذان عصر؛ ساعت 16:06
وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفتهاند. شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» حمیدبن مسلم گوید: «در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام فروبرد...»😭😭