eitaa logo
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
249 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
72 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
چه زیباگفتن هنگامی که کسی آگاهانه تورا نمیفهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن تحمل کردن آدمهایی که ادعای منطقی بودن دارند سخت تر از تحمل آدمهای بی منطق است... 💕💚💕 @almahdie
تو آدم نمیشی روزی روزگاری پادشاهی به وزیرش می گوید که: ای وزیر من زمانی که جوان بودم پدرم همیشه به من می گفت "تو آدم نمیشی". خیلی دوست داشتم تا بتوانم نظرش را عوض کنم. وزیر می گوید: قربان شما هم اکنون یک پادشاه هستید. به نظرم شرایطی فراهم آورید که پدرتان شما را ببیند، آنگاه نظرش تغییر خواهد کرد. بنابر حرف وزیر، پادشاه دستور می دهد که شرایط سفر را به روستایی که پادشاه در آنجا بدنیا آمده بود فراهم کنند تا پدرش که هنوز در خانه ی قدیمی خودش در آن روستا زندگی می کرد او را ببیند. پادشاه با تمام عظمت خود به همراه وزیران و سربازان و همراهان سوار بر اسب زیبا و با وقار خود به روستا می روند. سپس دستور می دهد تا سربازان پدرش را از خانه اش گرفته و به میدان روستا بیاورند. همه ی اهالی روستا در حال تکریم و تعظیم به پادشاه بودند اما زمانی که پدر پادشاه به میدان می آید خیلی آرام و ساده در مقابل پادشاه که بر اسب سوار بود می ایستد. پادشاه می گوید که: ای پدر ببین من پسرت هستم. همان کسی که می گفتی آدم نمی شود. ببین که من هم اکنون پادشاه این مملکت هستم و همه از من فرمان می برند. حال چه می گویی؟ پیرمرد نگاهی به روی پسرش می اندازد و می گوید: من هنوز سر حرف هستم. تو آدم نمیشی. من هرگز نگفتم تو پادشاه نمیشی، گفتم تو آدم نمیشی. تو اگر آدم بودی به جای اینکه سرباز بفرستی دنبال من خودت می آمدی در خانه را می زدی و من در را برایت باز می کردم. اگر تو آدم بودی حال که من آمده ام به احترام من که پدرت هستم از اسب پیاده میشدی. نه، من از نظرم بر نمی گردم. تو آدم نمیشی. 💕💚💕 @almahdie
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀ای سلام حسین، حسن_ع 🥀ای تمام حسین، حسن _ع 🥀ای امام حسین، حسن_ع 🥀جانم امام حسن_ع 🥀صلح تو قیام کربلا 🥀پیروت امام کربلا 🥀آخرین لحظه زندگی 🥀بر لبت کلام کربلا 🥀شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت‌باد .. @almahdie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰💐 حاج اسماعیل دولابی(ره) میگفت : 🌷 وقتی به خدا بگویی خدایا من غیر از تو کسی را ندارم؛ خدا غیور است و خواسته‌ات را اجابت میکند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @almahdie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🕊🖤🕊🖤🕊🖤🕊 سخت است چگونه بنویسم مِحنت را آتش زده این زهر تمام بدنت را آن روز دوشنبه که درِ خانه‌یتان سوخت سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را از بغض گلوی طُو کسی نیست خبر دار نشنیده از آن روز کسی هم سخنت را از کودکیت سوختی و شکوه نکردی حالا همه دیدند، ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه‌ای از غصه‌ی کوچه‌ست مادر طُو کجایی که ببینی حَسنت را تشییع طُو هر تیر که از چله برون شد میدوخت به تابوت، نخی از کفنت را این صحنه خودش گوشه‌ای از کرب‌وبلا شد صد حرمله با تیر نشان کرده تنت را هرچند کفن پاره و گلگون شده،اما غارت که نکرده است کسی پیرُهنت را سنگین که نشد سینه ات از چکمه‌ی شمری پر خون که نکردست سنانی دهنت را
از علیه السلام ◾️در یکی از روزهای مسمومیت که علیه ااسلام نزد برادر آمد، تا چشمش به او افتاد اشک از دیدگانش جاری شد. امام حسن علیه السلام فرمودند: چرا اشک می ریزی؟ عرض کردند: به خاطر آنچه با تو انجام داده اند. امام حسن علیه السلام فرمودند: ◾️برای من زهری آوردند و با خوردن آن مسموم شدم؛ اما "لا يوم کيومك يا أبا عبد الله، مصیبت هیچ روزی به اندازه مصیبت های تو نیست. سه هزار نفر تو را محاصره می کنند و به سویت هجوم می آورند. ◾️آنان ادعا می کنند از امت جد ما حضرت محمد صلی الله علیه و آله هستند، اما برای قتل و ریختن خون تو و هتک حرمتت جمع شده اند. آنان جمع می شوند تا خانواده ات را اسیر کنند و اموال تو را به غارت برند ◾️در آن هنگام لعنت بر بنی امیه جاری می شود و خاکستر و خون فضا را می پوشاند و همه مخلوقات حتی درندگان و ماهیان بر تو اشک می ریزند. 📚عوالم العلوم ج ۱۷ ص۱۵۴ 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص ۲۱۸ ☀️طشتی از خون جگر ◾️در آن روزها یکی از اصحاب نزد حضرت آمد و دید مقابل امام طشتی گذاشته شده و خون و تکه های جگر در آن دیده می شود. عرض کرد: آقای من، چرا برای معالجه خود اقدام نمی کنید؟ ◾️حضرت فرمودند: مرگ را با چه می توان مداوا کرد؟! او با شنیدن این سخن که خبر از شهادت می داد گفت: «انا لله و انا اليه راجعون». امام حسن علیه السلام فرمودند: ◾️به خدا قسم، پیامبر با ما عهد بسته که امر امامت را یازده امام از فرزندان علی و فاطمه علیهماالسلام به دست خواهند گرفت. هیچ کدام از ما نیست مگر آنکه مسموم یا شهید می شویم. ◾️سپس را بردند و حضرت تکیه دادند و گریستند. آن مرد عرض کرد: يابن رسول الله، مرا موعظه فرما. حضرت نصایحی درباره آمادگی برای آخرت و دوری از محرمات و دوستی با اولیای خدا فرمودند. ◾️با پایان گفتگو ناگهان نفس امام حسن علیه السلام قطع شد و رنگ حضرت به زردی گراید، و آن مرد از اینکه برای حضرت اتفاقی افتاده باشد ترسید. اما امام حسین علیه السلام و یکی از اصحاب آمدند و حضرت برادر را در آغوش گرفتند و سر و چشمانشان را بوسیدند. امام حسین علیه السلام پس از بهبود حال امام حسن علیه السلام کنار او نشستند و با یکدیگر به آرامی گفتگو کردند. 📚کفایة الاثر ص ۲۲۶ 📚بحارالانوار ج ۴۴ ص ۱۳۸
با تیر آمدند به تشییع پیکرت خون میگریست در غم تو چشم خواهرت عمریست روبه‌روی تو و چشمهای توست تصویرِ گوشواره‌‌ی زخمی مادرت ...😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا