eitaa logo
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
247 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
10.7هزار ویدیو
72 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️⃟🕊 اگرامام زمان غیبت کرده است این غیبت ماست نه غیبت او... این ما هستیم که چشمان خودرا بسته ایم،این ماهستیم که آمادگی نداریم. 💫|↫ ✨|↫ 🍂🍁🍂🍁
💠آیت الله مجتهدی تهرانی ❌هیــچ وقــت کسـی را نکنیـد هرکس گرفتاری پیدا کرد حـق نداریــد کنیـد ، نگویید فلانــی که این پیشامد برایش اتفاق افتـاده به خاطـر ایـن اســت کـه فلان‌ کـار را کــرده چـه میدانیم؟ ما حق نداریم چیزی بگوییم در قـیـامــت از مـا ســوال میـکـنـنـد و میگویند چنیـن چیزی نبــوده و شــمـا اشتبـاه کـردی... 🍂🍁🍂🍁
اگه به گناهے مبتلا شدے نزار قلبت بهش عادت ڪنه...! 🙂👌🏻 عادت به گناه اضطراب و ترسِ از گناه رو از قلبت میگیره...! اونوقٺ به جاے لذٺ بردن از خدا، دیگه از گناه لذت میبرے...! 🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تعویض پرچم گنبد حرم امام حسین علیه السلام از مشکی به قرمز و پایان دوماه عزاداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویروس در حرم ائمه .mp3
9.35M
🔵 دارالشفاء بودن حرم به چه معناس؟ 🔻جهل مقدس درباره کرونا و حرم اهل بیت علیهم‌السلام 🔻تربت سیدالشهداء مگر شفا نبود، چرا بیمار کرونایی خورد و مُرد؟ 🔻آیا ویروس در حرم وارد نمی‌شود؟ 🔻با خواب و رویا نمی‌شود اعتقادات مردم رو ساخت نکات مفید استاد کاشانی درباره این موضوع حتما کامل گوش بدید @almahdie
حکایتی زیباحتما بخوانید (از خدا خواهیم اخلاص عمل) شیخی بود که به شاگردانش عقیده میآموخت لااله الاالله یادشان میداد آنرا برایشان شرح میداد و بر اساس آن تربیتشان میکرد. روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست داشت. شیخ همواره طوطی را محبت میکرد و او را در درسهایش حاضر میکرد تا آنکه طوطی توانست بگوید لااله الا الله. طوطی شب و روز لااله الا الله میگفت اما یک روز شاگردان دیدندکه شیخ به شدت گریه و نوحه میکند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه میکنی؟؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه میکنیم.... شیخ پاسخ داد من برای این گریه نمیکنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آنقدر فریاد زد تا مرد... با آن همه لااله الاالله که میگفت وقتی گربه به او حمله کرد آنرا فراموش کرد و تنها فریاد میزد. زیرا او تنها با زبانش میگفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود. سپس شیخ گفت میترسم من هم مثل این طوطی باشم تمام عمر با زبانم لااله الاالله بگویم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنم و آنرا ذکر نکنم. زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است. دانش آموزان از ترس صداقت نداشتن در گفتن لااله الاالله به گریه درآمدند 👈چیزی بزرگتر از اخلاص به آسمان نمیرود و چیزی بزرگتر از توفیق از آسمان نازل نمیشود. توفیق به اندازه اخلاص است.👉 🍂🍁🍂🍁
ﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ؛... ﺑﺪﻓﻬﻤﯽ ﻫﺎ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ! ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ؛ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻫﺎ ... ﮐﺞ ﻓﻬﻤﯽ ﻫﺎ ... ﺳﻮ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﻫﺎ .. ﻫﻤﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ؛... ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺑﺪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪﻡ ... ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻗﻀﺎﻭﺗﻢ ﮐﻨﻨﺪ ... ﻭﻗﺖ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺻﺮﻑ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻥ ﺧﻮﺩﻡ ... ﺭﻓﻊ ﺳﻮﺀ ﺗﻔﺎﻫﻢ ... ﮐﻪ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻨﻢ؛ ﻣﻦ ﺁﻥ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﯿﺴﺘﻢ! ﺍﺷﺘﺒﺎﻩﻗﻀﺎﻭﺗﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ... ﺣﺎﻻ ﺍﻣﺎ .... ﻣﻮضعم ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺳﺖ؛ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻭ نگاﻩ ﺷﺎﻥ ... ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺳﮑﻮﺕ! ﺗﺎﺯﮔﯽ ﻫﺎ،... ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﯽ ﻣﻬﺮﯼ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﻢ! ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﻻﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ؛... ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﮐﻮﺭ ﻭ ﮐﺮ!... ﮐﻪ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ، ﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ ... ﺩﯾﮕﺮ،... ﻧﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ! ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ... ﻣﯽ دانی دیر دریافتم که ﻣﺴﺌﻮﻝ ﻃﺮﺯ ﻓﮑﺮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ نیستم ... ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺍﺳت؛ ﺑﮕﻮﯾد ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮐﻨد ... ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ... میروم ﺩﺭ ﻻﮎ ﺧﻮﺩم ، ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﯽ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ خواهم کرد! 🍂🍁🍂🍁
📚 👈 گرانی ارزاق نرخ گندم و نان روز به روز در مدينه بالا مى رفت. نگرانى و وحشت بر همه مردم مستولى شده بود. آن كس كه آذوقه سال را تهيه نكرده بود در تلاش بود كه تهيه كند و آن كس كه تهيه كرده بود مواظب بود آن را حفظ كند. در اين ميان مردمى هم بودند كه به واسطه تنگدستى مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند. امام صادق عليه السلام از معتب وكيل خرج خانه خود پرسيد: ما امسال در خانه گندم داريم؟ معتب جواب داد: بلى يا ابن رسول الله! به قدرى كه چندين ماه را كفايت كند گندم ذخيره داريم. امام فرمود: آنها را به بازار ببر و در اختيار مردم بگذار و بفروش. معتب گفت: يا ابن رسول الله! گندم در مدينه ناياب است، اگر اينها را بفروشيم ديگر خريدن گندم براى ما ميسر نخواهد شد. امام فرمود: همين است كه گفتم، همه را در اختيار مردم بگذار و بفروش. معتب دستور امام را اطاعت كرد، گندمها را فروخت و نتيجه را گزارش داد. امام به او دستور داد: بعد از اين نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر. نان خانه من نبايد با نانى كه در حال حاضر توده مردم مصرف مى كنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من بايد بعد از اين نيمى گندم باشد و نيمى جو. من بحمدالله توانايى دارم كه تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترين وجهى اداره كنم، ولى اين كار را نمى كنم تا در پيشگاه الهى مسئله «اندازه گيرى معيشت» را رعايت كرده باشم. 📗 ، ج 2 ✍ علامه شهید مرتضی مطهری 🍂🍁🍁🍂