eitaa logo
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
247 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
10.6هزار ویدیو
72 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️واقعا مشکل خيلي از ما انسانها اين است که: همانقدر که مسخره مي‌کنيم احترام نمي‌گذاريم همانقدر که اشتباه ميکنيم تفکر نمي‌کنيم همانقدر که عيب ميبينيم برطرف نمي‌کنيم همانقدر که از رونق مي‌اندازيم رونق نمي‌بخشيم همانقدر که کينه به دل مي‌گيريم محبت نمي‌کنيم همانقدر که حرف ميزنيم عمل نمي‌کنيم همانقدر که مي‌گريانيم شاد نمي‌کنيم همانقدر که ويران مي‌کنيم آباد نمي‌کنيم همانقدر که کهنه مي‌کنيم تازگي نمي‌بخشيم همانقدر که دور ميشويم نزديک نمي‌کنيم همانقدر که آلوده مي‌کنيم پاک نمي‌کنيم هميشه ديگران مقصرند و ، ما گناه نمي‌کنيم .. 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 قلبی که هیچگاه از صداقت خالی نمیشود 🌸 کسی که بخاطر خدا دوستت دارد و فراموشت نمیکند 🌸 روزی که در آن بهترین باشی 🌸 دعای خیری که برایت می شود و تو نمیدانی 🌸🍃
🔘حکایت بهلول دانا يکى بود يکى نبود. پيرزنى بود که دو پسر داشت. يکى از آنها بهلول دانا و ديگرى کدخداى آبادى بود. يک شب تاجرى در خانهٔ پيرزن بيتوته کرد و از او خواست ده تا تخم‌مرغى را که دارد برايش بپزد. پيرزن ده تا تخم مرغ را پخت و به تاجر داد تا بخورد. تاجر خورد و پرسيد: پولش چقدر مى‌شود؟ پيرزن گفت: با نانى که خوردى سى شاهي. تاجر گفت: صبح موقع رفتن سى شاهى را به تو مى‌دهم. صبح شد، پيرزن زودتر از تاجر بلند شد و به صحرا رفت. تاجر که برخاست پيرزن را نديد. با خود گفت: سال ديگر سى شاهى را با سودش به پيرزن مى‌دهم.سال ديگر تاجر رفت در خانهٔ پيرزن و به‌جاى سى‌شاهى يک تومان به او داد. پيرزن خوشحال پيش همسايه‌اش رفت و ماجرا را براى او تعريف کرد. همسايه گفت: تاجر سر تو را کلاه گذاشته است. اگر آن ده تا تخم‌مرغ را زير مرغ مى‌گذاشتي، جوجه مى‌شدند، جوجه‌ها مرغ مى‌شدند، مرغ‌ها تخم مى‌کردند و پولشان يک عالمه مى‌شد! پيرزن رفت پيش کدخدا و از تاجر شکايت کرد. کدخدا تاجر را به زندان انداخت.از قضا بهلول سرى به زندان برادرش زد و تاجر را در آنجا ديد. تاجر ماجراى خودش را براى بهلول تعريف کرد. بهلول رفت و دو لنگه بار گندم از برادرش گرفت. بعد پيش مادرش رفت و از او ديگ خواست. مادرش پرسيد: چه کار مى‌خواهى بکني؟ بهلول گفت: مى‌خواهم گندم‌ها را بپزم، بعد بکارم تا سبز شوند. پيرزن به نزد پسر ديگرش، کدخدا رفت و گفت: اين برادر تو واقعاً ديوانه است. مى‌خواهد گندم پخته بکارد! کدخدا و مادرش رفتند پيش بهلول. کدخدا گفت: گندم پخته که نمى‌رويد. بهلول گفت: از تخم‌مرغ پخته جوجه درنمى‌آيد! بهلول دانا گفت: اگر درنمى‌آيد چرا تاجر بيچاره را زندانى کردي. کدخدا نتوانست جوابى بدهد و ناچار تاجر را از زندان آزاد کرد. بهلول دانا، يک تومان را از مادرش گرفت و به تاجر داد و گفت: اين هم غرامت زندانى شدن ناحق تو ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷💚 ♥️ ساده بگویم یوسف زهرا؛ زمین با همه عظمتش، بدون تو... گودالي تنگ و تاریک است... و ما خسته تر از همیشه... فقط برای ملاقات هیبت حیدری ات لحظه شماری می کنیم... 🌤 💚💚💚🌷🌷🌷
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙استاد عالی ماجرای راننده کامیونی که با امام زمان (عجل الله فرجه) دیدار کرد... ✋نشر دهیم
حسین‌یکـــــتا... اگه‌قــــاطی‌بشی؛ رفیق‌بشی،دوست‌بشی/ با‌امـــــــام‌زمــان‌ (عج)خودمونی‌بشی؛ بی‌ریشه‌پیشه‌بشی، بی‌خورده‌شیشه‌بشی، پشتِ‌رودخونه‌ی‌چه کنم‌چه‌کنمِ‌زندگـــــی؛ رشته‌یِ‌دلـــــت‌دستِ‌آقا‌باشه... آقـــــــاخودش‌عبورت‌میده...! 🤲التماس دعای فرج
💐 اگر خدای ناکرده حرفی را به شخصی بزنید یا پشت سرش و این حرف به موقعیت انقلاب و اسلام ضربه ای می زند باید متوجه باشید که روز قیامت باید پاسخگوی شهداء و ملت باشید پس در برخورد با مسائل هیچ وقت خصومت های شخصی را مطرح نکنید که جوابگو خواهید بود . 🌹 🕊 🌹 🌹
✍️میرزا اسماعیل دولابی: آهنگرها یک گیره دارند و وقتی می‌خواهند روی یک تکه کار کنند، آن‌ را در گیره می‌گذارد. خدا هم همین‌طور است، اگر بخواهد روی کسی کار بکند، او را در گیره مشکلات می‌گذارد و بعد روی او کار می‌کند. گرفتاری‌ها نشانه عشق خداوند است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پس چرا من به همشون میگم طالبی😅