eitaa logo
راه رضوان🇵🇸🇵🇸
244 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
10.6هزار ویدیو
72 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
*۱۰۰*۶۷۳# ۲۰ گیگ اینترنت رایگان همراه اول ویژه پیام‌رسان‌های داخلی به مناسبت
11.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ویدئوی جدید ✌️ این قسمت: خیر مقدم عرض می‌کنیم به جناب ، ادامه دهنده ...
🌸مادر ها را ببین همین که بچه هایشان زمین می خورند،احساس درد می کنند و شیون و زاری به راه می اندازند،خیلی سریع شکلاتی کف دست آن ها می گذارند... 🌸و انگار نه انگار که زمین خورده اند، یا جایی شان درد می کند،آرامِ آرام می شوند.. هیچ فکر کرده اید چرا؟؟ 🌸چون اهل حساب و کتاب اند،و با خود می گویند:درست است زمین خوردم و درد دارم،ولی توی دستم یک شکلات است و آن به این در.. 🌸می خواهم بگویم منشأ آرامش آن ها این است که بلا و نعمت را با هم می بینند... و چون با هم می بینند آرام می شوند.و این ساده ترین راه برای رسیدن به آرامش است... 🌸هرکسی در زندگی خود اگر بلا و رنجی را احساس می کند، نعمت هایی هم در کف دارد که اگر هر دو را ببیند، بی تاب و بی قرار نخواهد شد.... 🌸این است که قرآن کریم از ما می خواهد که نعمت های خداوند را به یاد بیاوریم؛به یاد آورید نعمت هایی را که به شما داده ام. ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸تقدیم به شما 🌷چهارشنبه تون عالی 💗امروزتون پراز موفقیت 🌸و پراز اتفاقات زیبا 🌷براتون روزی پراز لطف خداوند 💗دلی آرام 🌸زندگی گرم و 🌷یک دنیا سلامتی آرزومندم 💗روز خوبی پیش رو داشته باشید 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸عصبانیت خود را 🍒باحرف های تنــد 🌸همراه نکنیـــــد 🍒فرصتهای زیــــادی 🌸برای تعویض حالتان 🍒خواهید داشـــــت 🌸اما هرگز فرصــــت 🍒تغییر گفته هایتان را 🌸نخواهید داشـــــت. لحظه هاتون پراز آرامش 🍒🌸 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞هفت چیزی که فرزندتان نیاز دارد ازشما بشنود؛ ۱. عاشقتم ۲. متاسفم ۳. من میبخشمت ۴. بهت گوش میدم ۵. بهت افتخار میکنم ۶. این مسئولیت توست ۷. می تونی از پسش برآیی 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خورشید و ببین ! 🌾حتی با اینکه گاهی وقتا 🌸پشت ابرها قایم میشه 🌾و همه جا رو سرد میکنه 🌸ولی بازم یه روزایی 🌾پر قدرت میدرخشه 🌸و تموم نبودناشو جبران میکنه 🌾بیا ما هم به خودمون قول بدیم 🌸که یه روزی همینجوری 🌾بدرخشیم و تموم 🌸تاریک شدنامونو جبران کنیم. 🌸 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. گفت، خداروشکر فقیر نیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و گفت، خداروشکر دیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت، خداروشکر بیمار نیستم. مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سرد خانه می‌برند. گفت، خداروشکر زنده‌ام. فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند. چرا همین الان از خدا تشکر نمی‌کنیم که روز و شبی دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟ بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌🌸🌸🌸
📚حضرت علی ع و سلمان فارسی امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه، خرما تناول می کرد، حضرت در سنین جوانی بودند، سلمان فارسی در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت. حضرت علی (ع) دانه خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان رها کرد. سلمان گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سال هستید؟ حضرت فرمودند: ای سلمان من را از نظر سن و سال کوچک و خود را بزرگ می بینی. قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟ چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد؟ سلمان با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواست.  حضرت علی فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود.  من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. سلمان عرض کرد: نشانه دیگری در آنجا بود، برایم بیان فرمایید.  امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد، با عجله خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم.  به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ، در حال استراحت بودم وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد، من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم. از همان اطراف گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام. امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند.  رسول خدا فرمودند: ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم، درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت. وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر داد. بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء از زمان آدم تاکنون که گرفتار شده اند علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است.   📜القطره، جلد۱، صفحه ۲۸۲ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 🌸🌸🌸
داشتم جدول حل می کردم، یکجا گیر کردم: "حَلّٰال مشکلات است؛ سه حرفی" 👨‍💼پدرم گفت: معلومه، «پول» گفتم: نه، جور در نمیاد 🧕مادرم گفت: پس بنویس «طلا» گفتم: نه، بازم نمیشه. 🧖‍♀تازه عروس مجلس گفت: «عشق»، گفتم : اینم نمیشه. 💁‍♂دامادمان گفت: «وام»، گفتم: نه. 👮‍♂داداشم که تازه از سربازی آمده گفت: «کار»، گفتم: نُچ. 👵مادربزرگم گفت: ننه، بنویس «عُمْر»، گفتم: نه، نمیخوره هر کسی درمانِ دردِ خودش را میگفت، یقین داشتم در جواب این سؤال، ▪️پابرهنه میگوید «کفش» ▪️نابینا می گوید «نور» ▪️ناشنوا میگوید «صدا» ▪️لال میگوید «حرف» و... 🔺 اما هیچ کدام جواب کاملی نبود 💐 جواب «فَرَج» بود و ما هنوز باورمان نشده: تا نیایی گِره از کارِ بشر وا نشود... اللهم عجل لولیک الفرج... 🌸🌸🌸
سلام امام زمانم✋🌸 چه غم از زمانه وقتی هر صبح، خودم را و زندگی‌ام را و عزیزانم را در آغوش گرم محبت شما رها می‌کنم و به دستان سبز و حمایتگر شما می‌سپارم. شما که مهربان‌ترین پدر، رازدارترین دوست و  انیس‌ترین رفیق هستید. شکر خدا که شما را دارم. 🌤🌤