💠 #یادی_از_شهدا
✅ #قرآن_در_سیره_شهدا
#بابا قرار گذاشته بود که هر روز بعد از #نماز_صبح 45 دقیقه بنشینیم و با هم صحبت کنیم، درباره هر موضوعی که من بگویم.
✨روز اول بعد از #نماز رفتم اتاقش بابا #سوره_عصر را خواند و منتظر شد تا #صحبت کنم اما #خجالت میکشیدیم.
✨خودش شروع به حرف زدن کرد؛ چقدر شیرین بود بعد از مدتی یخ من هم باز شد و با #بابا صحبت میکردم و نظراتم را بیان میکردم، کار هر روزمان شده بود.
از صحبت های شیرینش تازه بابا را شناختم.
برگرفته از خاطرات مریم #صیاد_شیرازی (دختر #شهید)
#بهار_قرآن