تفسیر سوره صاد توسط حجتالاسلام حسن محمدی .mp3
17.34M
#سخنرانی
حجتالاسلام محمدی 🎤
تفسیر سوره مبارکه «ص»
۱۴۰۳/۷/۱۸🗓
╭🖤
╰┈➤https://eitaa.com/almahditfser
هدایت شده از طلاب جهادی انتظارالفرج
24.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# کلیپ
✅✅ هم خوانی سوره حمد به صورت ترتیل توسط حجتالاسلام حسن محمدی با جوانان مسجد المهدی (عج)
📅 ۱۴۰۳/۰۷/۱۷
https://eitaa.com/jahadi1
از اين عده نام نه نفر از انبياى گرامى خود را ذكر كرده كه عبارتند از: 1- داوود 2 - سـليـمـان 3 - ايـوب 4 - ابـراهـيـم 5 - اسـحـاق 6 - يـعـقـوب 7 - اسـمـاعـيـل 8 - اليـسـع 9 - ذو الكـفل (عليهم السلام) كه ابتدا نام داوود را آورده و به قسمتى از داستانهاى او اشاره مى فرمايد.
الطير محشورة كل له اواب
كـلمـه (مـحشورة ) از (حشر) به معناى جمع آورى به زور است، و معناى جمله اين است كه: ما طير را هم تسخير كرديم با داوود، كه بى اختيار و به اجبار دور او جمع مى شدند و با او تسبيح مى گفتند
از (حكمت) و (فصل الخطاب) كه به داوود (عليه السلام) داده شده بود
و كـلمـه (حـكـمـت ) در اصل به معناى نوعى از حكم است ، و مراد از آن، معارف حق و متقنى اسـت كه به انسان سود بخشد و به كمال برساند
جمله (كل له اواب ) جمله اى است استينافى كه تسبيح كوهها و مرغان را كه قبلا ذكر شده بود بيان مى كند، و معنايش اين است كه: هر يك از كوهها و مرغان (اواب ) بودند، يعنى بـسـيـار بـا تـسـبيح به سوى ما رجوع مى كردند، چون تسبيح يكى از مصاديق رجوع به سـوى خـداست. البته احتمال بعيدى هست در اينكه ضمير (له ) به داوود برگردد. اين را هم بايد دانست كه تأييد خداى تعالى از داوود (عليه السلام) به اين نبوده كه كوهها و مـرغـان را تسبيح گو كند؛ چون تسبيح گويى اختصاص به اين دو موجود ندارد، تمامى مـوجودات عالم به حكم آيه (و ان من شى ء الا يسبح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم ) تـسـبـيـح مـى گـويند بلكه تأييدش از اين بابت بوده كه تسبيح آنها را موافق و هماهنگ تسبيح آن جناب كرده و صداى تسبيح آنها را به گوش وى و به گوش مردم مى رسانده، - كـه گفتار ما در معناى تسبيح موجودات براى خدا سبحان در تفسير آيه (44) سوره اسـرى، گـذشـت و گـفـتـيـم كـه تـسـبـيـح آنـهـا نـيـز بـه زبـان قال است ، نه به زبان حال
بيــان آيـات مـربـوط بـه اوصـاف و اقـوال داوود (عـليـه السلام): تـسـبـيـح كوه ها و پرندگان با او و...
اصبر على ما يقولون و اذكر عبدنا داود ذا الايد انه اواب
كلمه (اءيد) به معناى نيرو است و حضرت داوود (عليه السلام) در تسبيح خداى تعالى مـردى نـيـرومـنـد بود و خدا را تسبيح مى كرد و كوهها و مرغان هم با او همصدا مى شدند، و نيز مردى نيرومند در سلطنت و نيرومند در علم، و نيرومند در جنگ بود، و همان كسى است كه جالوت را به قتل رسانيد - كه داستانش در سوره بقره گذشت.
و كـلمـه (اواب ) اسـم مبالغه است از ماده (اوب ) كه به معناى رجوع است، و منظور كثرت رجوع او به سوى پروردگارش است.
آنگاه که شعیب علیه السّلام از هدایت قوم به سوی حق مأیوس شد و دریافت که آنها به کفر خویش اصرار می ورزند، از خدای خویش مدد خواست تا کیفر کفر و انکار آنان را با عذابی عاجل برساند.
مردم مدین از حق سرپیچی و متوجه دنیا شده اند، از آنچه مقدر خداوند است پا فراتر نهادند و نزد پیروان شعیب رفته و به تهدید آنها پرداختند و پیروان او را از ترک شیوه قوم و غل و غش در معامله بیم دارند، از انجام عدالت برحذر داشتند و گفتند:
اگر در کیل و وزن کم فروشی نکنند بی شک زندگی شما خراب و تباه می گردد.
سپس به تکذیب شعیب پرداختند و او را شعبده باز و جادوگر معرفی کردند و گفتند: اگر او در ادعای خود صادق است، صاعقه ای از آسمان بر سر قوم نازل گرداند و عذاب را متوجهشان سازد.
خدای یکتا دعای شعیب علیه السّلام را به اجابت رساند و به یاری رسول خویش پرداخت و اهل مدین را به گرمای شدیدی مبتلا نمود، به حدی که تشنگی آنها با آب برطرف نمی شد و خنکی سایه، حرارت بدن آنان را کم نمی کرد و سردابها و سقف ها از شدت گرمای بدن آنها نمی کاست، ناچار از ترس گرمای مدین هراسان و نگران فرار کردند، ولی این مردم غافل از قضا و قدر خدا به قضاء و قدر او پناه بردند، زیرا هرکجا بروند از عذاب الهی ایمن نمی مانند.
مردم مدین ناگهان در آسمان ابری را دیدند و تصور کردند که سایه آن می تواند آنها را از گرمای آفتاب نجات دهد، به همین جهت در زیر سایه ابر گرد آمدند تا از آن بهره مند شوند و آنگاه که همه افراد مجتمع شدند، آتش و شهاب ابر بر سر آنان باریدن گرفت و غریوی از آسمان به گوششان رسید و زمین در زیر پایشان لرزید و در این حال وحشت زده و بدون اینکه راه خلاصی برای خود پیدا کنند، جملگی هلاک گشتند.
شعیب علیه السّلام با مشاهده عذاب قوم و درحالی که متأثر و اندوهگین بود، از آنها روی برگرداند ولی یادآوری کفر و عناد قوم و بی اعتنایی و مخالفت با دعوت و تمسخر او از ناراحتی او کاست و گفت: «ای قوم: من به شما رسالت خود را ابلاغ کردم و برای اتمام حجت شما را پند دادم (اکنون که کافر شدید) پس من چرا بر هلاک کافران غمگین باشم.»