«شهررویایی» بسم الله تمام شهر غرق پرشور وشعف‌هست. سال ۱۱ هجری است. چند وقتی می‌گذرد از روزی که علی خلیفه الله شده است و پیامبر اکرم شهادت داده است به ولایت و امامت علی بعد ازخود. امروز پیامبر نیست. 🌀اما هیچ بیوه زنی، رنج نداری نمی‌کشد، 🌀وهیچ یتیمی،بی کسی حس نمی‌کند. 🌀هیچ مالی به غصب نمی‌رود. 🌀حتی هیچ مغازه داری گران فروشی نمی‌کند. 🌀همه‌ی مردمان باهم چنان مهربان ویک دستندکه گویی همه به جان فهمیده‌اند:«انا وعلی ابوا هذه الامه» یعنی چه؟!! 🌀همه به یکدیگر عشق می‌ورزند و باهم برادرانه برخورد می‌کنند. حتی وقتی کسی پول لازم دارد، لازم نیست اطلاع دهد، از برادرش قرض می‌کند و اگر داشت وشد پس می‌دهد. ✔️آری تازگی علی خلیفه الله شده، وهمه به این دستورالهی گردن نهاده اند. 😍همین چند ماه پیش در غدیرخم، پیامبر مژده داد که اگر همه از علی اطاعت کنند در دین و دنیای خود، رستگار می‌شوند. و به راستی چنین شده است. راست می‌گفتند :«هرروز نوروز بود، اگر علی امام می‌شد، اینجا هرروز نوروز است.»❤️ ❤️«عیدغدیرخم مبارک»❤️ #غدیریه @zedbanoo

#صلوات بفرستید تا از این لبخندهای شهدا وامام ، قسمت امشب تان شود❤️ التماس دعا.. عیدتان مبارک❤️ #شب بخیر اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم❤️ @zedbanoo

🎊عیدے‌مابہ‌پدࢪومادࢪاے‌غدیࢪے🎊 💚اپلیڪیشن غدیࢪ💚 🌸ویژه‌ے ڪودڪان و نونہالان گل 🎈بازے‌محور #تولیدی خانم زهࢪا کوه‌خیل #معرفی @zedbanoo

#ولایت #امیرالمؤمنین ناموس شیعیان است از زبان #علامه_امینی بشنوید😍 @zedbanoo

🚫 بیوتروریسم و ناباروری 👤 استاد رائفی پور #جنگ_جمعیت @zedbanoo

«آبگوشت نورانی» لبخند ساده‌ی زن روستایی، لبهایش را رها نمی‌کرد. در عالم مستانگی، رفت و آمد می‌کرد، گاهی می‌دوید، گاهی به آشپزخانه می‌رفت و گاهی با دست پر از لوازم پذیرایی، وارد می‌شد و با همان لبخند از مهمانان پذیرایی می‌کرد.😍 مهمانان هم بی آنکه بدانند چرا، انگار عمری یکدیگررا می شناختند، در کنارهم بگو بخند می‌کردند. انگار نور در اتاق ساده‌ی پیرزن پراکنده بود. مقنعه ومانتوی سبزش را به تن کرده بودو در تکاپو بود.😌 نگاهش که می‌کردی پر بود از سادگی. از همان #سادگی هایی‌ که در حدیث، بیشتر #اهل_بهشت، دارند.☺️ حالا سی امین سال بود که سه روز به فرمان امام علی در خانه‌اش، سفره‌ی غدیریه، پهن می‌کرد و طبق همان که در خواب دیده بود، سفره اش پر می‌شد از غذا، بی آنکه هزینه ای براو فشار بیاورد.اقا قول مهمان هارا داده بود، سالها بود قریب دوهزار نفر، هرساله بی آنکه او را بشناسند، پای سفره های غدیرش می نشستند. سفره‌ی بالا بلندی در اتاق پهن کرده بود که از کیک و میوه و شکلات پر بود و اینها همه به‌قول خودش بی آنکه بداند پر می‌شد وهرچه می‌خوردی، انگارنور می‌نوشی و عشق را هجی می‌کنی. سفره‌ی ناهار هنوز پهن بود، که بساطش را آورد. پر بود از دستمال سبز،گیره وتوپ های پلاستیکی که به هرکس، برای شفا آمده بود می‌داد. دستش را لای بندهای سبز کرد و دوتایش سهم من شد، بی آنکه یکی را پس بگیرد، داد و گفت:«هنوز صدای امام در گوشم هست، که فرمود:من شفا می‌دهم به شرط آنکه اعتقاد داشته باشند و این پارچه همواره همراهشان باشد.» پارچه را روی صورتم می‌گذارم روی قلبم، از عطرهای عجیب وغریب، خبری نبود اما عجیب آرامش بخش بود. 😊 بی بی سید،همین چندروز پیش از غدیر هم امام را دیده بود. باخودم فکر می‌کنم چه عشقی به امام داشته، که امام پیوسته اورا مورد لطف قرار می‌دهند. وچقدر دلم برای خودم سوخت که سالهاست فقط ادعا دارم ولی لیاقت هرگز.😢 مطمین شدم این منم که آن‌قدر دل به این و آن بسته ام که برای عشق به مولا،جایی باقی نگذاشته ام. تعجب نمی‌کنم اگر باور نکنید. خودم هم اگر نمی‌دیدم و عشق ونور را میان کاسه های غذا، نمی نوشیدم، باور نمی‌کردم.👌 عجب عیدی ای! عجب عید غدیری، شد امسال. حالا با کدام زبان از امام مهربانم تشکر کنم.😍 #غدیریه @zedbanoo

😌😌😌دم اصفهانی ها گرم،🌻مردم میرن پارکینگ تا از پاساژ خرید کنند 🍿وقتی بر میگردند می‌بینند ماشینشون به مناسبت عیدغدیر گل کاری شده❤️❤️🤍🤍💚💚 #خبر_خوب #غدیریه @zedbanoo

🎥 #طرح_صیانت به زبان ساده !! ✍🏻 علی زکریایی... @zedbanoo