eitaa logo
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
2هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
8.1هزار ویدیو
480 فایل
فعلا مادر شش فرزند، مشاور، نویسنده، مسیول خوابگاه دختران، علاقه‌مند به خوشبختی همه، اینجاباهم از زندگی، به حیات می‌رسیم استفاده از مطالب کانال بلااستثنا آزاد است. بگو تابگم @barannejat https://eitaa.com/joinchat/1763180548Cdca1fa9741
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله فقط برای تصویر چشم‌های ، تصویر نگاه ، تصویر لگد خصمانه‌ی مرد که به پشتش لگد زد ، تصویر پیرزنی که از سرش چادر برداشتند و دختری با روسری کرم که فریاد میزد:_تو حق نداری روسری منو برداری. وسط شلوغیهای ذهنم کنار نمی رود. آنچه این روزها از خودیها می بینیم، این حجم از دروغ بستن‌ها به جمهوری اسلامی، این حجم از بی اعتمادی. این حجم از راحتی از قدم زدن بدون روسری در معابر، اگرچه دست همه‌ی سازمانهای جاسوسی دران است، اما ریشه اش به خیلی وقت قبل‌تر هم بر می‌گردد. به همان زمان که خانم سلحشوری، سند امضا می کرد تا زنهای روسپی مثل زنان هلند، بیمه باشند و از شغلشان حمایت شود. حتی کمی عقبتر به همان زمان، که محمدخاتمی به زنان ایتالیایی دست میداد. و عقبتر به زمانی که در تلویزیون ما، پدرسالار، مجبور شد خانه‌اش را تبدیل به آپارتمان هایی کند و همه ما پای پایانش، کف می‌زدیم. می‌بینید ضرورت این حرفها ، این توقعات، این بوده که زیرساختهای تمدنی ما به سبک غرب شکل بگیرد و گرفته سالهاست که گرفته. از همان زمان که عمه هتی مجبوربود در پایان هرقسمت قصه‌های جزیره، تسلیم خواسته‌های بقیه شود تا همه بفهمند دوران پست مدرن فرارسیده. و همه با هراعتقاد هرقدر هم مذهبی،باید تسلیمش شوند. عمه هتی را همه به زنی متعصب و متحجر می‌شناختیم. حالا هر خانواده‌ای هم که بیشترغربی شده و بیشتر بین دو تمدن گیر کرده و نتوانسته تکلیف خودش را با اعتقاداتش، با باورهاش و نظام ارزشیش، روشن کند، فرزندانش هم از او فاصله گرفته‌اند هم از ارزشهاش. جامعه و محیط هم بی تقصیر نبودند. اما من و تو، آنها را ساختیم. کم کم اسم قشری شد مذهبی، قشری متعصب، قشری کمی مذهبی، قشری مذهبی قرتی ، قشری... کار به جایی رسید که در سفرهای امام حسین به اسم اینکه همه سر سفره ی رحمت الله الواسعه بنشینند، سگها در آغوش صاحبانشان، لباس مشکی پوشیدند و نشستند و ما دم نزدیم. نمی‌دانستیم در تهاجم تمدنها و ارزشها، به که چه بگوییم. حکومت فقط موظف شد به خدمت رسانی و نه قانونگذاری. البته این بعدی از ماجرا بود. دستهای پنهان ارزشها را جا به جا کردند وما هم با آنها راه آمدیم.خوب هم راه آمدیم. دولت‌هایی روی کار آمدند که مردم را بدبین به باورها و ارزشها کنند و... القصه! در باب و ، هرکس به هرقدری که می‌توانسته با زبان، با رسانه،با گفتگوی رو در رو، با سلام و احوالپرسی دوستانه، با تذکرات مشفقانه، دلی را به نظام گرم کند، شبهه‌ای را از ذهنی بزداید، مبارزه‌ای با تمدن‌های بی ارزشی کند که ارزشهای ما را کم رنگ کردند و نکرده، مقصر است. حالا هم که جنگ احزاب شده و تمام دار وندارشان را برای زمین زدن، روی دایره ریخته‌اند، ما هم باید با هرچه میتوانیم به میدان بیاییم تا آن بخش از تقصیرات که به گردنمان بوده را جبران کنیم تا به قدر تنهایی های ، به قدر قلب رنجور مادرانشان به قدر چادرهای خونین ، کاری کرده‌ باشیم. وقتی حتی اینستاگرام، هشتگ و ، را حذف می‌کند و من و تو نتوانسته‌ایم، در همین اینای ملی خودمان هم، ترندش کنیم، بگو سهم تو چقدر است؟ تو برای چه می‌کنی؟ @zedbanoo
💓💓مــــُـــــحَنــــــــــــّٰٓــــــــــا💓💓
بسم الله «گل زعفران» 💠این زیبایی را دیده‌اید؟ رنگش پراست از تلالو زندگی‌. عطری داردجان بخش. خاصیتش، آرامبخش اعصاب و روان، کارکردش در بهداشت پوست ومو، گرم است و دارای خواص ادویه، طعم و عطر غذا و..است‌. خاصیت زعفران اینهاست. همان ماده‌ای که عده‌ای مان عاشق رنگش هستیم و عده ای عاشق بویش. ✳️به شاخه های حساسش نگاه کنید. به هررشته‌ی زعفران طلایی و قرمز خوش‌رنگ، که از میان آن روییده‌. می بینی ظرافتش آنقدر زیاد است که خیلی راحت با برخورد با دست، خراب می شوند. گلش، باهمه‌ی زیبایی آنقدر برگهای نازکی دارد که در اثر مجاورت هوا هم به مرور آسیب می بیند. ✳️اما, زیباست، دلرباست.باخاصیت است. از کشتش، برایتان نگویم که هرپیاز زعفران، مثل گل‌های رز مثل خود پیاز، تقسیم به برگهای زیاد و لابه لایه می‌شود.جوری که در عرض چندسال، برای یک تعداد مشخص پیاز، نیاز به هزار متر زمین هست. همین‌قدر با برکت. ❤️موقع چیدن زعفران، هزینه‌ی کارگر بالاست، چون باید بشینند و برخیزند. گل را از قسمت مناسبش بچینند.بااحتیاط آن را وزن کند و زود به آن رسیدگی کند تا هنوز که پلاسیده نشده، زعفرانش خارج شود. خودش، جدا، پرچم ها، حدا، قسمت بنفش جدا و ریشه اش هم جدا. تا بشود زعفران نگینی مرغوب! ✳️خیلی دل انگیز است نه! شما را یاد کسی یا چیزی نمی اندازد؟ مثلاً حدیثی روایتی، کسی؟ مثلاً این روایت که: «المراه ریحانه، لیست بقهرمانه» ✳️زن مثل گل است‌ مثل همین زعفران. مجاورتش با آدمهای بد و ناپاک، مجاورتش با نامحرم، همنشینیش با نامحرم، روحش و جسمش را پلاسیده می‌کند. 💠اصلا یکی از دلایل اینکه به مرد، اجازه‌ی بیش از یک همسر داده شده ولی به زن نه، همین است. ✳️ در دلدادگی به بیش از یک مرد، اول روح خودزن، آسیب می‌بیند، بعد هم بحث پاکی نسل پیش می‌آید. ✳️زن ارزشمند است و به هزار ویک کار می آید، حساسیتی مثل همان گل زعفران است‌ به موقع باید ازدواج کند. به موقع باید محبت ببنید، به موقع ازدواج کند. به موقع تحصیل داشته باشد. هرکدام اینها که دیرشود، آسیب می‌بیند‌. 💠 رنگ و لعابش، روح آرام بخشش، وجود پر برکتش، هنرخانه‌داری و دورهم جمع کردن اعضای خانواده‌اش‌. ✔️اما می‌دانی یکی از چیزهایی که زعفران را تبدیل کرده به طلای سرخ، همین برکت پیازش است. تو از تعداد خاصی زعفران، سال اول محصولی کم وتنک خواهی داشت برخلاف سال چهارم تا هفتم. سال هفتم به اوج می‌رسد. 💠بخش اعظم تربیت همه تا هفت سالگی اتفاق می افتاد همان هفت سال اول زندگی. و البته که برکت محصول، مثل برکت زن است. زن بابرکت، زنی است که ماحصل عمرش محصولی گرانبها باشد. مادری که فرزند یا فرزندانی تربیت میکند که دشمن ستیزند، بصیرت دارند و برای جامعه مفیدند. مثل مادر، مادر. و حتی مادرشهید که عروسی دخترش را ندید. ⚛می‌بینی رفیق! زن زعفران نیست، زن ارزشمنداست، پر برکت است، برایش سر ودست می شکنند. حساس است. مراقب زعفران‌های گرانبهای خانه‌هایتان، زنان و دخترانتان باشید. @zedbanoo
بسم الله «بابا، اب، نان،جان داد» پدرش به دخترم، می‌گوید:_بنویس بابا. و دخترم می‌نویسد. و من به کلاس اولی‌ها فکر میکنم و کسی در ذهنم می دود به سمت آرتین. وقتی کلاس اولی بشود. لاجرم یک روز باید بابا را یاد بگیرد. احتمالا معلمش یک روز به او در دیکته خواهد گفت؛ بابا نان داد. و مگر چقدر می‌شود حقیقتی را پنهان کرد و به پسرکلاس اولی، گیرم پدری نداشته باشد، از بابا نگفت؟! سهم من و تو از ماجرای آرتین، شد یک قلب پردرد که گیرم تا چهلم که کمتر، گیرم خانه‌ی پُرش، هرساله در یک مراسم صرفا تشریفاتی، بماند. اما سهم آرتین از این درد، چقدر است؟ ازدردی که کسانی با تضعیف امنیت، کسانی با آب در آسیاب دشمن ریختن، به آن نمک ریختند؟ دردی که عده‌ای پشت یک دروغ که زن در ایران آزاد نیست، قایم شدند و برای آزادیشان بابا ومادر و برادر را برای تمام عمر، از آرتین گرفتند. را از پدر و مادرش و جوان رعنا را از پدر و مادرش. سهم من و تو از درد که ناچیز است، اما برای حق آرتین، میشود باشد به قدر گفتن از حقی که برای ما قائلند ولی چاپارهای دشمنان، به دروغ می گویند که نیست‌. سهم من وتو باید این باشد که بگوییم ما مثل زنهای آمریکایی نیستیم که در دهه‌ی هفتاد، برای حقوق مدنی که نداشتند، به خیابان‌ها ریختند، اما کمی بعد به لطف اشتاینن، شعارهایشان ازشعارهای اقتصادی رسید به «بدن من، حق من است». چون برای سرمایه داران نمی‌صرفید زنها حق اجتماعی و اقتصادی مطالبه کنند پس باید ذهن ها، به نقطه‌ی دیگری منعطف میشد. بعدتر البته این حق‌ها، تغییر کرد آن قدر که دختران همان مادرها، ازشعار حق سقط جنین و بدن من، انتخاب من، رسیدند به شعار:«دیگر تجاوز بس است.» حالا پس از قریب هشتادسال، نوبت به ما رسیده. جامعه‌لیبرال سرمایه داری همان است، شیطان بزرگ همان، نقشه ها همان. اما آیا من و تو هم می‌خواهیم مثل مادرانِ دخترانِ حالایِ جامعه‌ای آمریکا، برای حقی که به دروغ حق دانسته شده قیام کنیم؟ حالا سهم من و تو برای حق آرتین، آن است که هر روز فکرآرتین و خون پاک پدر و مادرش، خواب از چشم هایشان برباید. و مشغول تبیین حقی باشیم که اسلام عزیز، برای زن قایل شد. همان حق مهریه که جز اسلام، کسی برای زن قایل نبود. همان حق ملک داشتن که امریکا پیش از دهه‌ی هفتاد، برای زن قایل نبود. و پرده برداشتن از این که؛ حق سقط جنین، اگر چه به ظاهر شعار خوش رنگ و لعابی است اما در واقع پازل دیگری از جنگ شناختی دشمن. چرا که در واقع مجوزی است برای گسستن خانواده. برای از بین رفتن غیرت و ناموس. برای نقشه‌ی مارک زاکربرگ، که گفت:دومفهوم برای ایران و ایرانی، مقدس است؛ یکی؛ولایت فقیه(که حالا تعارض با آن را در عمامه پرت کردنها می بینید) و دیگری زن و مادر که دروغ و آشوب این روزها، همه به خاطر اوست. زن ایرانی! دلسوز مریم و آرتین! بیا دست به دست هم بدهیم و درجهاد تبیین، پرده از دروغ‌ها برداریم. بیا و بگو که اسلام به تو چقدر قدر داده است. بیا و برای احقاق حق ، قیام کن. @zedbanoo