بسم رب العلی الاعلی «تقدیم به تو که بزرگ بودی،خیلی بیش از آدمها» جهان از جایی حوالی نجف، به سمت آغاز میرود. و جایی میان ازل و ابد، تو متولد می‌شوی. روشنترین سایه‌ی خدا. قضا وتقدیر اینطور بناشده که تو میان مردمی باشی که برایشان بزرگی خیلی. آنقدر که عدالتت را تاب نیاورند، علمت را شمارش ریش بدانند، سیاستت را کوتاهی توبخوانند، غریب گیرت بیاورند، مالکت را ازتو برتر بدارند... 😭😭😭😭😭😭 آه مولای من! دردضربت شمشیر برای ما، اینجا جایی فراسوی قرنها، کمتر از این درد است که در سجده در مسجد، یکی از عشاق سابقت، از جنگاوران پیشینت، از نمازشبخوانهای، کِوِربسته بر پیشانی، شمشیر در زهری هزاردرهمی، می‌خواباند و آن‌گاه که به ملاقات فاطمه می‌روی، تازه از یکدیگر می‌پرسند:«علی نماز هم می‌خواند؟» و یتیم‌ها خیلی دیر، درست بعد از آنکه زردی صورتت بر زردی دستمال غلبه می‌کند، صف می‌کشند مقابل درب خانه با کاسه‌های شیری که هرگز به لبت نرسید. 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 مولای عالی اعلی، ترجمان بسم الله، امشب ما، بعد هزار وچهرصد سال و به اندازه تمام عمرمان، حس یتیمی داریم، حالا حس می‌کنیم پدرمان دوباره میان حیاط خانه می ایستد، دوباره مرغها به پر وپایش می‌پیچند، دوباره درب گره می‌خورد به لباس حضرت پدر، ودوباره شمشیری تیز می‌شود، غرق زهر می‌شود، دوباره پدر،آن ملعون را بیدار می‌کند، دوباره سجاده پرازخون می‌شود و دوباره منادی ندا می‌دهد: تهدمت والله ارکان الهدی... ...😭😭😭😭😭 مولا امشب با ترس، با لرز، با اندوه، بااشک، با دستهای خالی، با هرچه که تو بخواهی، آمده‌ایم و دست آویخته‌ایم شبیه همان دست‌اویز در... طوری برایمان پدری کن که اماممان بین ما غریب نباشد. #شهادت_امیرالمومنین_تسلیت_باد @zedbanoo