💥۵۲ باب فقهی بر اساس ترتیب کتاب شرائع الاسلام در یک دستهبندی کلی چهارگانه جای گرفته و عبارتند از:
1⃣عبادات:
✅مربوط به آن دسته از اعمالی است که به قصد به دستآوردن منفعت یا دفع کردن ضرر اخروی باشد. این مسائل در ۱۰ باب ارائه شده است که عبارتند از:
کتاب طهارت
کتاب صلاة
کتاب صوم
کتاب اعتکاف
کتاب زکات
کتاب خمس
کتاب حج
کتاب عمره
کتاب جهاد
کتاب امر به معروف و نهی از منکر
2⃣عقود:
✅ قراردادهایی است که تحقّق آنها احتیاج به دو طرف دارد. این دسته از احکام، شامل هفده کتاب است که برخی از آنها عبارتند از:
کتاب تجارت
کتاب رهن
کتاب مفلّس
کتاب حجر
کتاب ضمان
کتاب صلح
کتاب مضاربه
کتاب مزارعه ومساقات
کتاب ودیعه
کتاب عاریه
کتاب اجاره
کتاب وکالت
کتاب وقوف وصدقات
کتاب هبات
کتاب سبق و رمایه
کتاب وصایا
کتاب نکاح
3⃣ایقاعات:
✅ قراردادهایی یک طرفه است که تحقق آنها احتیاج به یک طرف دارد و شامل ۱۱ باب است:
کتاب طلاق
کتاب خلع و مباراة
کتاب ظهار، احکام «کفارات» به عنوان «لواحق» این کتاب آورده شده است.
کتاب ایلاء
کتاب لعان
کتاب عتق
کتاب تدبیر ومکاتبه واستیلاد
کتاب اقرار
کتاب جعاله
کتاب اَیمان
کتاب نذر
4⃣احکام:
✅که منظور، چیزهایی است که نه عبادت است و نه نیازی به قرارداد و صیغه دارد، بلکه حکم خدا در این موارد، بدون نیاز به اجرای صیغه جریان مییابد. این دسته از مسائل فقهی در ۱۲ باب ارائه شده است:
کتاب صید و ذباحه
کتاب اطعمه و اشربه
کتاب غصب
کتاب شفعه
کتاب احیاء موات
کتاب لقطه
کتاب فرائض
کتاب قضاء
کتاب شهادات
کتاب حدود وتعزیرات
کتاب قصاص
کتاب دیات
@alnokat
#نکات_متنی
هذا الحکم لیس بشیء
هذا مبتدا(موضوع) الحکم مشار الیه و نفس مبتدا ، لیس بشیء خبر (محمول).
این اسلوب، زمانی استفاده می شود که حکم نفی شده،ظاهر الفساد باشد و بحدی ضعیف باشد که با قیل هم نشود آن را بیان کرد.
در نفی حکم با لیس بشیء،مبالغه وجود دارد، زیرا شیء بر هر موجودی اطلاق می شود و وقتی شیء بودن از حکم نفی شود،به منزله معدوم قرار می گیرید.
نکته: از آن جا که حکم وجود دارد و ماهیت آن معدوم نیست معمولا بعد از لیس بشیء، صحیح یا معتد به را در تقدیر می گیرند لیس بشیء صحیح او معتد به(از باب اقرب المجازات الی الحقیقه)تا بگویند در حقیقت، حکم نفی شده شیء صحیحی نیست، نه آنکه واقعا وجود ندارد، بلکه به خاطر شدت ضعف به منزله معدوم شده
تدریج الادانی(مع تصرف منا) ،ص۶۴
@alnokat
المصدر حدث و من حیث انه حدث لا یخلو من ان ایکون منسوبا الی الفاعل او الی المفعول.
فالاول مصدر مبنی للفاعل و الثانی مبنی للمفعول وان حذف النسبة فی الاول فیسمی حاصلا بالمصدر المعلوم و ان حذف فی الثانی فیسمی حاصلا بالمصدر المجهول و النسبة فی الاول صدوری و فی الثانی وقوعی.
مصدر حدثی است که یا نسبت داده شده به فاعل(ضرب زید) یا به مفعول (ضرب عمر مصدر از ضرب زید عمرا).
مصدر اول را مصدر معلوم و دومی را مجهول می نامند.
حال اگر فاعل را در مصدر معلوم در نظر نگیریم و حذف کنیم،اسم مصدر معلوم داریم و اگر نائب فاعل را حذف کنیم اسم مصدر از مصدر مجهول داریم.
نکته:عمده فرق مصدر و اسم مصدر آن است که نسبت مصدر حدوثی است و معنای فاعلی لحاظ می شود،و در اسم مصدر وقوعی است و فاعل لحاظ نمی شود بلکه فقط رخ داد فعل ملحوظ است.
التحریر السامی فی مباحث الجامی،ص۱۱
@alnokat
💥چند دسته از لغات اضداد
سی لفظ است از نوادر اسمها را برشمر
لفظ هریک را دو معنی و آن یکی ضد دگر
«شف» نقصان و زیاده «جون» سیاه است و سفید
«فرع» رفتن زیرو بالا «هاجد» است خواب و سهر
«رهو» جای شیب و بالا، داین و مديون «غريم»
«قعوه» صفوه تهمت و «شوها» نكو و بد نگر
«صارخ» آمد مستغیث و هم مغيث «ايداع» شد
مودع و مودَع چه اطلاب ،است قضا ای پسر
غابر است باقی و ماضی و«صریم»است لیل و صبح
«غاضیه» تاریک و نور «اسرار»کتمان و جهر
پس «شریٰ»بیع و خریدن،هم «مثول»است شست(نشستن) و خواب
«قرء» طهر و دم،«منین»است سست و قوی نقبه گر
«بین»وصل است و فراق و«ثلعه»بالا و نشیب
«رش»اصلاح است و فساد و«بلا»خیر است و شر
«شدور»اقدام و خلف و«شعب»جمع و فرقت است
«قانع»است راضی و سائل«فوز»مرگ است و ظفر
«شیم» شمشیر است کشیدن هم نمودن در غلاف
«نوء»استادن فتادن،خفیه کتمان و نشر
به نقل از النضید،ج۱۹،ص۱۸۰
@alnokat
💥فرق لا نعلم خلافا، لا خلاف و اجماع چیست؟
✅لا نعلم خلافا، یعنی تا آنجا که ما اطلاع داریم، خلافی در مسئله نیست ولی نفی خلاف هم در واقع نمی کنیم.
✅لا خلاف، یعنی ما یقین داریم که مخالفی در مسئله نیست، و لو همه تصریح به وفاق ندارد تا موافق باشد و اجماع حاصل شود.
✅اجماع، یعنی ما علم داریم به اتفاق كل، که همه علما تصریح به وفاق دارند. پس اجماع از عدم الخلاف بالاتر است.
شرح علی محمدی بر اصول فقه،ج1،ص۲۹۹
@alnokat
💥رویکرد عبدالقاهر جرجانی به بلاغت
مقایسهای با برخی نظریه پردازان مدرن:
تحقیقات فراوانی دربارۀ مفهوم بلاغت، نقد ادبی و همچنین نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی انجام شده است امّا مطالعات اندکی هستند که مفاهیم بلاغی جرجانی را با اندیشمندان دیگر، به خصوص اندیشمندان غربی مقایسه کرده باشند. هدف از این تحقیق، مقایسه بلاغت از دیدگاه جرجانی با عقاید و نظریههای دو تن از مشهورترین اندیشمندان بلاغی غرب در عصر حاضر، یعنی برک آمریکایی و باختین روس است. اندیشههای این متفکرین با استفاده از منابع داخلی و خارجی مطالعه و به صورت تطبیقی بررسی وموارد اشتراک و تفاوت آنها تبیین شده است. در پایان مشخّص گردید که تحولاتی که در بلاغت غرب رخ داده و باعث ایجاد عصر مدرن بلاغت شده، اشتراکات فراوانی با اندیشههای جرجانی دارد که قرنها پیش، آنها را بیان نموده است.
مقاله👇👇👇
http://jsm.journals.iau.ir/article_516912.html
@alnokat
💠 معرفی کتاب "الفوائد الضیائیه".
🔸"شرح ملا جامى"، با نام اصلى «الفوائد الضيائية على متن الكافية في النحو»، اثر عبد الرحمن بن احمد بن محمد جامى است.
🔸این اثر از شروح مشهور كتاب «الكافية في النحو» اثر «ابن حاجب» است كه جامى آن را در روز شنبه 11 رمضان سال 897 ق، به نام پسرش ضياء الدين يوسف، گويا در هرات، به انجام رسانده است.
🔸اين شرح به جهت اهميت بيان مباحث نحوى در زبان و ادبيات عرب، مورد توجه بسيارى از دانشمندان علوم ادبى قرار گرفته و صدها سال در مدارس، بهعنوان كتاب درسى دانشجويان علوم اسلامى در عراق، هند، ايران و افغانستان تدريس مىشده است و بر آن تعليقات و حواشى متعددى نوشتهاند.
🔸کتاب شرح جامی، متنی بسیار متقن دارد و مشهور است که طلاب با خواندن این کتاب، مسلط به متن نویسی عربی می شوند.
🔸در سیر درسی حوزه های علمیه، شرح جامی پس از سیوطی، تحت نظر استادی ماهر، خوانده میشود.
آیت الله صمدی آملی حفظه الله در خاتمه ترجمه شان بر شرح ملا جامی نوشته اند:
این برکات از ناحیه افاضات مولای مکرمم حضرت محقق و ادیب بارع ابو الفضایل علامه حسن زاده آملی روحی فداه است که بارها در فرمایشاتشان از عظمت شرح جامی بر کافیه ،به عنوان عالی ترین کتاب درسی نحوی در حوزه های قدیم سخن به میان آورده بودند...
@matalebelmi96
بسم الله الرحمن الرحیم
با الطاف الهی وعنایات امام زمان ارواحنا فداه،تدریس شرح ملا جامی را آغاز کرده ایم،و صوت هارا در کانال بار گزاری می کنیم.
@alnokat
هدایت شده از Moumivand
شرح ملا جامی_1_Default_1535130936.mp3
16.52M
#معرفی_شرح_ملاجامی
#خطبه_شارح
جلسه اول