https://eitaa.com/boookcafe/6221
چون که دبیر ادبیتامون به جای شعرای کتاب از این شاعر های خوب و خفن بهمون امتحان میده
از آن سوی تاریکی
شاید باورتون نشه ولی امروز یه اتفاق جالب افتاد
تو زنگ ادبیات داشتیم انشا مینوشتیم (گروهی)که یه موضوع جذاب برای نوشتن به ذهنم رسید و خلاصه شروع کردم به نوشتن انشا رو سپردن دست بقیه گروه
از آن سوی تاریکی
تو زنگ ادبیات داشتیم انشا مینوشتیم (گروهی)که یه موضوع جذاب برای نوشتن به ذهنم رسید و خلاصه شروع کردم
و همینطور غرق نوشتن بودم که بچه ها شروع به جیغ زدن کردند ،و فهمیدم بعلللله
از آن سوی تاریکی
و همینطور غرق نوشتن بودم که بچه ها شروع به جیغ زدن کردند ،و فهمیدم بعلللله
یه دونه عنکبوت اومد داخل کلاس رو دیوار(خیلی هم گنده بود)
از آن سوی تاریکی
و میخواستن بکشنش که نزاشتم و گفتم هر کس کفشش رو پرت بده من میدونم و اون
خلاصه که عنکبوت با آرامش از کلاس خارج شد و کمپین حمایت از عنکبوت های ته کلاس راه افتاد
و خلاصه بعله همه اینا رو گفتم که بگم وسط متن نوشتن عنکبوت طراحی کردم و الان خیلی وایی کتاب های جادویی گرفته
هدایت شده از کاغذ های بی امضا