♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۳
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا چه لزومی بر وجود روحانیت در جامعه است؟
🔸 هر دینی خواهناخواه به یک فرقه، دسته و گروهی نیازمند است که آنها دانایان، کارشناسان و متخصصان آن دین باشند و به معرفی و تبلیغ آن بپردازند که اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر عالمان دینی نباشند جاهلها و مغرضها چیزی از دین باقی نمیگذارند.
🔹 روحانیت در اسلام به طبقه خاصی اختصاص دارد؟
🔸 در بعضی از ادیان دنیا علمای دین انحصاراً باید از نژاد و طبقه خاصی باشند، اما روحانیت اسلام به قوم، قبیله، طبقه و نژاد خاصی اختصاص ندارد و همه افراد جامعه میتوانند با شرایطی به کسوت روحانیت در آیند.
🔹 چرا برای علمای اسلام القاب و اسامی اختصاصی وضع شده است؟
🔸 برای علمای ادیان بزرگی مانند یهودیت و مسیحیت نامهای ویژهای مانند احبار، خاخام، کشیش و رُهبان وجود دارد، اما در اسلام بر دانش پژوهان دینی از واژه «عالم» استفاده میکنند. اسمهایی مانند شیخ، ملا، آخوند، ثقهالاسلام، حجتالاسلام، آیتالله، ماموستا، مولوی و مولانا را مردم در ادوار مختلف تاریخی انتخاب و به شهرت رساندهاند. تا اوائل قرن پنجم هجری یعنی چهار قرن پس از پیدایش اسلام، اسم خاصی برای علمای دین وجود نداشت و از قرن پنجم واژه شیخ برای علما و فلاسفه اطلاق شد و به مرور زمان اسامی جدیدی پدید آمد.
🔹 اسلام برای علما لباس مخصوصی پیشنهاد کرده است؟
🔸 در اسلام برای علما لباس ویژهای انتخاب نشده و وجود ندارد. البته مسلم است که لباس روحانیت امروز به لباس پیامبر اسلام نزدیکتر است، اما این لباس اختصاصی علما نیست و همه میتوانند آن را بپوشانند، چنانکه هم اینک نیز عبا و عمامه جزو لباس رسمی اقوام مختلف است. اخبار و احادیثی که در باب لباس، کیفیت پوشیدن، آداب و مستحبّات آن وارد شده است، منحصر به هیچ گروه و طبقهای نیست و برای عامه مسلمانان دلالت دارد.
🔹 علمای اسلام از امتیاز خاصی برخوردارند؟
🔸 اسلام در مقررات عمومی و مجازاتها هیچ فرقی میان عالم و غیر عالم نگذاشته است، بدین صورت که مثلا اگر فلان گناه را عالم بکند مجازات او از غیر عالم کمتر باشد. حتی مجازات اخروی عالم را بیشتر نیز قرار داده است، ولی در دنیا فرقی ندارد. حق فهم، تفسیر و تخصص را منحصر به طبقه معینی نکرده و صرفا شرط آن را علم و صلاحیت فنی دانسته است. در بسیاری از ادیان، تشریفاتی برای مولود، میت، ذبیحه، معبد، عروسی و ... وجود دارد که برگزاری آنها از اختصاصات روحانیت است، ولی در اسلام اینگونه نیست و همه میتوانند با داشتن شرایط لازم این مراسمات را برگزار کنند.
🔹 اما امروزه برخی از کارها به روحانیون اختصاص یافته است؟
🔸 اگر امروز مردم در پارهای از تشریفات مانند نماز میت، نامگذاری کودکان، گرفتن استخاره و ... به علما مراجعه میکنند، از آن جهت است که خود مردم میخواهند، چون به علما اعتماد بیشتری دارند، والّا اسلام آن را منحصر در علما نکرده است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: خاتمیت، (جنبههای منفی عالم دینی در برخی ادیان)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#روحانیت
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۴
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «شبهای پیشاور» چه کتابی است؟
🔸 شبهای پیشاور حاصل ده جلسه مباحثه و مناظره «سلطان الواعظین شیرازی» با دو نفر از اکابر علمای اهل سنت کابل از شهر «ملتان» به نامهای «حافظ محمد رشید» و «شیخ عبدالسلام» است.
🔹 سلطان الواعظین شیرازی که بود؟
🔸 «سید محمد اشرف شیرازی» معروف به سلطان الواعظین شیرازی در سال ۱۲۷۶ شمسی در تهران متولد شد و از دوران طفولیت به آموختن علوم دینی پرداخت. او پس از گذراندن تحصیلات سطوح عالی در حوزه علمیه قم و تسلط بر فنون بیان، وعظ و خطابه به کشورهای مختلف مسافرت کرد و به تبلیغ مذهب شیعه پرداخت.
🔹 کتاب شبهای پیشاور ثمره سفرهای تبلیغی اوست؟
🔸 بله. سلطان الواعظین در سفر به هندوستان به دعوت «محمد سرور خان» از رجال متنفذ شیعه به پیشاور ـ که اکثریت اهالی آن را مسلمانان و از برادران اهل سنت تشکیل میدادند ـ سفر کرد و در آنجا به منبر رفت و در اثبات امامت سخن گفت. روزی دو نفر از بزرگان اهل سنت به ملاقات او آمده و تقاضای بحث و گفتگو کردند و بدین وسیله مجلس مناظره در منزل «میرزا یعقوب علی خان قزلباش» از رجال با نفوذ پیشاور تشکیل شد و ده شب متوالی بعد از نماز مغرب تا طلوع فجر به درازا کشید. در این جلسات دویست نفر از رجال شیعه و سنی و چهار نفر از ارباب جراید حضور یافته و گفتگوی هر شب را نوشته و در نشریات منتشر میکردند. سلطان الواعظین بعدها مطالب منتشره این شبها را از نشریات جمعآوری و مرتب کرد و در کتابی با عنوان شبهای پیشاور منتشر نمود. اولین جلسه مناظره در تاریخ ۱۳۰۵/۱۱/۶ برگزار شد. وی در این هنگام سی سال داشت.
🔹 شبهای پیشاور حاوی چه مطالبی است؟
🔸 در این مناظرات سلطان الواعظین با بیانی شیوا و متقن و در عین حال بسیار مؤدبانه و نجیبانه به دفاع و اثبات مذهب شیعه پرداخته و در احتجاجات خود فقط به کتب معتبر اهل سنت استناد میکند. در واقع یکی از مزایای این کتاب استناد به کتب عامه برای اثبات حقانیت شیعه است.
🔹 ثمره این مناظرات چه بود؟
🔸 مناظرات سلطان الواعظین به دلیل انتشار در جراید به معرفی مذهب شیعه در آن منطقه انجامید و در پایان شب دهم نیز، شش نفر از رجال، ملاکین و اصناف محترم اهل تسنن حاضر در جلسه به مذهب شیعه پیوستند.
🔹 مناظره علمای شیعه و سنی فی نفسه قابل ستایش است.
🔸 بله همینطور است. گفتگو و جدال احسن با هدف کشف حقیقت علاوه بر رشد و هدایت، موجب افزایش صعه صدر، رفع سوء تفاهمات، نزدیکی دلها به یکدیگر، تقریب بین مذاهب و وحدت اسلامی میشود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: شبهای پیشاور، ج 1، (آغاز سفر)، تالیف: سلطان الواعظین شیرازی، با تحقیق و تعلیقات پژوهشگران زیر نظر دکتر آیت پیمان
#شبهای_پیشاور
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۵
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا حقیقت «شیطان» چیست؟
🔸 قرآن از موجودی به نام «جنّ» سخن میگوید که مکلّف به تکالیفی مانند تکالیف انسان است، جن موجودی نامرئی و بر خلاف آنچه مردم میپندارند در ردیف انسان است نه فرشته. شیطان به نصّ قرآن کریم از نوع جنّ است.
🔹 جن چگونه در ردیف انسان است؟
🔸 جن در خصلتها شبیهترین موجودات به انسان است؛ یعنی موجودی است که مانند انسان تولد و مرگ دارد، حشر و ذرّیّه دارد، مرد و زن دارد. اما برخلاف انسان که از خاک آفریده شده است، جن از آتش خلق شده است.
🔹 چرا به شیطان کافر میگویند؟
🔸 شیطان اهل یقین بود و به خدا، قیامت و پیامبران ایمان داشت. او را کافر میگویند چون نسبت به آنچه معرفت داشت تسلیم نشد و برنامه عملی خود را بر اساس تمرّدِ در مقابل این حقایق تنظیم نمود. مسئله تسلیم غیر از مسئله معرفت و اعتقاد است.
🔹 شیطان تا چه اندازه میتواند در انسان نفوذ کند؟
🔸 قلمرو نفوذ شیطان در وجود بشر محدود به نفوذ در اندیشه اوست نه تن و بدن او. نفوذ شیطان در اندیشه بشر نیز منحصر است به حدّ وسوسه کردن و خیال یک امر باطلی را در نظر او جلوه دادن. قرآن این معانی را با تعبیرهای «تزیین»، «تسویل»، «وسوسه» و امثال اینها بیان میکند. اما اینکه تسلّط تکوینی بر بشر داشته باشد، یعنی به شکل یک قدرت قاهره بتواند بر وجود بشر مسلّط شود و بتواند او را بر کار بد اجبار و الزام نماید، از حوزه قدرت شیطان خارج است. تسلّط شیطان بر بشر محدود است به اینکه خود بشر بخواهد با او همراهی کند.
🔹 فلسفه تسلط شیطان بر انسان چیست؟
🔸 فلسفه و حکمت تسلّط شیطان بر بشر، «اختیار» انسان است. مرتبه وجودی انسان ایجاب میکند که حرّ، آزاد و مختار باشد. موجود مختار همواره باید بر سر دو راه و میان دو دعوت قرار گیرد تا کمال و فعلیت خویش را که منحصراً از راه «اختیار» و «انتخاب» به دست میآید تحصیل نماید.
🔹 شیطان را چگونه باید شناخت؟
🔸 شیطان را باید از وسوسههایش شناخت. هرگاه وسوسهای در قلب انسان پیدا شد که او را به یک عمل زشت، منکر و ناپسند دعوت میکند باید دانست که آنجا شیطان است که بر گوش انسان نجوا میکند، شیطان جلو افتاده و به شما میگوید: بیا. آن وسوسه، بیای شیطان است. شیطان را باید با چشم دل دید. «وَ مَنْ یتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّیطانِ» آن که جای گامهای شیطان گام میگذارد باید بداند «فَانَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ» شیطان دعوت به کارهای زشت و ناپسند میکند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: عدل الهی، (شیطان)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#شیطان
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۶
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «حروف مقطعه» قرآن چند تاست؟
🔸 بيست و نُه سوره قرآن کریم با حروف مقطعه آغاز میشود که دو حروف آن در ابتدای سورههای مدنى و بيست و هفت حروف آن در ابتدای سورههای مكّى است.
🔹 حروف مقطعه چه حروفی هستند؟
🔸 حروف مقطعه قرآن عبارتند از: الم (۶ بار تکرار شده)، حم (۶ بار)، الر (۵ بار)، طسم (۲ بار)، المر، المص، حم عسق، طس، كهيعص، يس، ص، طه، ق، ن.
🔹 حروف مقطعه چه معنا و مفهومی دارند؟
🔸 آيات قرآن کریم، بدون شک دارای نظم و اسلوب كلام بوده و مانند ساير كلمات، قابل فهم و دارای ظهورند، ولى با اينكه انسان با فهم خود، مقاصد و معانى آيات را درک و استفاده مىكند، حروف مقطعه را موافق اسلوب معمول كلام نيافته، معناى روشنى از آنها ادراك نمىكند و امثال اين حروف برای ما مجهولند و از اينجا نتيجه مىگيريم كه حروف مقطعه، مانند آيات ديگر نيست كه به منظور تفهيم معانى با همان روش عادى كلام عرب نازل شده باشند.
🔹 یعنی حروف مقطعه لغو و بیهودهاند؟
🔸 كلام خدا از لغو بودن مبرا و منزه است، چنانکه در سوره الطارق آيات ۱۳ و ۱۴ مىفرماید: «لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ» یعنی بى ترديد كه اين قرآن، سخنى جدا كننده (ميان حق و باطل) است و هرگز شوخى نيست.
🔹 اگر لغو و بیهوده نيست، پس چیست؟
🔸 شروع بعضى سورههاى قرآن با حروف مقطعه، مسلماً وجهى دارد و به منظور خاصى ذكر شده است، لكن وجوهى كه درباره آنها از اصحاب، تابعين و مفسّرين به ما رسيده است، نفس حقجو را قانع نمىكند.
🔹 تا کنون چیزی از رمز و راز حروف مقطعه آشکار شده است؟
🔸 آنچه تا کنون بر ما روشن شده، این است كه حروف مقطعه با محصل مضامين و معانى سوره و غرض و هدفى كه در سوره تعقيب شده، ارتباط مخصوصى دارند؛ مثلًا ما در سورههايى كه با «الم» آغاز شده، ارتباط خاصى مىيابيم، با اينكه بعضى از آنها مكى و بعضى مدنى هستند و در ميان سورههايى كه با حرف «الر» يا با «حم» و «طس» آغاز شده، ارتباط و سنخيّتى ديده مىشود كه در غير آنها نيست و باز در سوره اعراف كه با «المص» آغاز شده، همان غرض و مناسبت معنوى را كه در دو سوره «الم» و سوره «ص» ديده مىشود ادراك مىكنيم. و از مجموع اينها اجمالًا مىفهميم كه حروف مقطعه، يك نحو ارتباط و سنخيّتى با معانى و مقاصد سورهها دارند، اما چگونگى و كيفيت اين ارتباط و تفصيل و توضيح آن هنوز خوب روشن نشده است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: بررسیهای اسلامی، ج ۱، (فواتح سورهها براى چيست؟)، تالیف: علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره)
#حروف_مقطعه
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۷
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «خوارج» چه روحیانی داشتند؟
🔸 خوارج روحیات خاصی داشتند. آنها ترکیبی از زشتی و زیبایی بودند و نهایتا در صف دشمنان امام علی (ع) قرار گرفتند. شخصیت ممتاز و جاذبه مغناطیسی مولای متقیان نتوانست آنها را جذب کند که دفع هم کرد.
🔹 زیبایی روحیه خوارج چه بود؟
🔸 آنها روحیه مبارزه و فداکاری داشتند و در راه عقیده خویش سرسختانه میکوشیدند. در تاریخ خوارج فداکاریهایی را شاهدیم که در تاریخ زندگی بشر نظیری ندارد، خوارج از تمام فرقهها معتقدتر، کوشاتر و آمادهتر برای مرگ بودند.
🔹 چه خصایص زیبای دیگری داشتند؟
🔸 آنها مردمی عبادت پیشه و متنسّک بودند. شبها را به عبادت میگذراندند. بیمیل به دنیا و زخارف آن بودند. به احکام اسلامی و ظواهر اسلام سخت پایبند بودند. دست به آنچه آن را گناه میدانستند نمیزدند. با معیارهای خود خلافی را مرتکب نمیشدند و از کسی که گناهی میکرد بیزار بودند.
🔹 زشتی روحیه خوارج چه بود؟
🔸 خوارج مردمی جاهل و نادان بودند. در اثر جهالت و نادانی حقایق را نفهمیده و بد تفسیر میکردند، آنها ناآشنا به فرهنگ اسلامی بودند و میخواستند همه کمبودهای خود را با فشار آوردن بر رکوع و سجودهای طولانی جبران کنند. این کجفهمیها کمکم به صورت یک مذهب برای آنان درآمده بود که بزرگترین فداکاریها را در راه تثبیت آن از خود بروز میدادند.
🔹 خوارج چه روحیات زشت دیگری داشتند؟
🔸 آنها مردمی تنگنظر و کوتهبین بودند. در افقی بسیار پست فکر میکردند. اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشههای محدود خود محصور کرده بودند. مانند همه کوتهنظران مدعی بودند که همه بد میفهمند و یا اصلاً نمیفهمند و همگان راه خطا میروند و جهنمی هستند. آنها این کوتهبینی و تنگنظری را به صورت یک عقیده دینی در آورده بودند. رحمت خدا را محدود و او بر کرسی غضب نشانده بودند تا بندگان را با کوچکترین لغزشی به آتش جهنم سرازیر کند.
🔹 چگونه زهد، عبادت و تقوای خوارج با جهالت و تنگنظریشان قابل جمع است؟
🔸 عبادت خوارج عین جهالتشان بود و عبادت توأم با جهالت فاقد اثر و ارزش است. از اینرو امام علی (ع) بیتوجه به زهد، تقوا و پیشانیهای پینه بسته خوارج به جنگ با آنها برخواست و فرمود: «چشم این فتنه را من درآوردم. غیر از من احدی جرأت چنین کاری را نداشت، پس از آنکه موج دریای تاریکی و شبههناکی آن بالا گرفته بود و هاری آن فزونی یافته بود.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: جاذبه و دافعه علی علیه السلام، (ممیزات خوارج)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#روحیه_خوارج
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۸
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا چگونه انسان از عدالت خارج میشود؟
🔸 آن چیزی که یک انسان عادل به موجب آن از عدالت خارج میشود، یکی ارتکاب گناه کبیره است و دیگری اصرار بر گناه صغیره.
🔹 گناه صغیره چگونه موجب خروج از عدالت میشود؟
🔸 گناه صغیره بر اثر تکرار حکم گناه کبیره را پیدا میکند. لذا میگویند: «لا صغیرةَ مَعَ الْاصْرار» یعنی اگر گناه صغیره با اصرار، تأکید و تکرار همراه باشد، دیگر گناه صغیره نیست، بلکه در شمار گناه کبیره است.
🔹 چگونه گناه صغیره به کبیره تبدیل میشود؟
🔸 هر گناهی به یک مقدار محدود روی قلب و روح انسان اثر منفی گذاشته و آنها را فاسد میکند. یک گناه صغیره به تنهایی دارای یک ذره اثر است، اما وقتی با اصرار و تکرار همراه شد، یک ذره تبدیل به دو، سه، ده و صد ذره میشود و اثرش برابری میکند با یک گناه کبیره.
🔹 اصرار بر گناه کبیره چه وجهی دارد؟
🔸 اصرار بر گناه کبیره موجب مسخ شدن روح انسان میشود. یعنی انسان روح و فطرت انسانی خودش را به کلی از دست میدهد.
🔹 رابطه روح و عمل انسان چگونه است؟
🔸 روح انسان بر روی عمل او اثر میگذارد و متقابلا عملش بر روی روحش؛ یعنی اگر روح انسان خوب باشد، عمل خوب انجام میدهد و اگر عمل انسان خوب شد، روح را خوبتر میکند. همچنین اگر روح انسان فاسد باشد، منشأ عمل بد میشود و عمل بد هم به نوبه خود روح انسان را فاسدتر میکند.
🔹 چگونه باید مانع تکرار گناه شد؟
🔸 امام باقر (ع) میفرماید: «اصرار بر گناه این است که انسان گناه کند و استغفار نکند و تصمیم بر توبه و بازگشت نگیرد.» بنابراین بایسته است پس از ارتکاب هر گناهی حتی کوچک، سریعاً توبه نموده و قصد رجوع دوباره به آن را از دل بزداییم تا از آثار و تبعات دهشتناک آن مصون مانیم.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: آشنایی با قرآن، ج ۵، (اصرار بر گناه صغیره)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#اصرار_بر_گناه
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۲۹
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا چه شد که امام علی (ع) «خطبه متقین» را ایراد کرد؟
🔸 «همّام» که مردى عابد و از اصحاب امام علی (ع) بود، روزى به امام عرض كرد: ای اميرالمؤمنين! پرهیزکاران را براى من آنچنان وصف كن كه گويا آنها را با چشم میبینم. امام در پاسخ درنگی کرد و فرمود: «اى همّام! از خدا بترس و نيكوكار باش كه خداوند با پرهیزکاران و نيكوكاران است». همّام به اين پاسخ كوتاه قانع نشد و اصرار ورزید كه بيشتر توضيح دهد. پس از آن حضرت حمد و ثناى الهى را گفت، بر رسول خدا (ص) درود فرستاد و خطبه متقین را برای همّام بیان کرد.
🔹 چرا نام این خطبه را متقین گذاشتهاند؟
🔸 این خطبه به اعتبار مضمون آن که توصیف متقین و پرهیزکاران است، خطبه متقین نامیده شده است و به اعتبار نام همّام که درخواست کننده آن بوده است، «خطبه همّام» نامگذاری شده است.
🔹 خطبه متقین دارای چه مضامینی است؟
🔸 محور این خطبه توصیف حالات متقین و پرهیزکاران است. امام (ع) در توضیح این امر، رفتار فردی و اجتماعی، نحوه عبادت و نگاه متقین به خویشتن را ترسیم کرده و برخی از صفات آنها را ذکر میکند.
🔹 چه صفاتی از متقین را ذکر میکند؟
🔸 امام در توصیف متقین به صفاتی چون تواضع و فروتنی، زهد و پارسایی، شب زندهداری، بردباری، خداترسی، دوراندیشی، نرمخویی، گمنامی، مهربانی، بیآزاری، فروتنی، میانهروی، امانتداری، خشوع در عبادت، ایمان همراه با یقین، دوری از سخن زشت، بدگمانی به خویشتن، گوش دادن به علم سودمند، تلاوت قرآن، چشم پوشی از گناه، امیدواری به خدا، فرو بردن خشم، شکرگزاری به درگاه الهی و ... میپردازد.
🔹 استقبال از خطبه متقین چگونه بوده است؟
🔸 خطبه متقین از جمله منابع مرجع و مورد استناد درباره اوصاف پرهیزگاران بوده و شرحها و ترجمههای زیادی به زبانهای مختلف برای آن نوشته شده است. تعدادی از شرحها و ترجمههای فارسی آن عبارتند از: اوصاف متقین، شرح خطبه متقین، صفات متقین، متقین گلهای سرسبد آفرینش، متقین (دریافتی از خطبه متقین نهجالبلاغه)، نغمه الهی، آئينه پرهیزگاران، تنبیه العباد، درّ ثمین شرح خطبه همّام، شرح خطبه همّام، شرح منظوم خطبه همّام، نور الیقین، اوصاف پارسایان، از پارسایان برایم بگو، مثنوی پارسا نامه و ...
🔹 خطبه متقین رضایت همّام را فراهم کرد؟
🔸 هنگامى كه سخن امام به اينجا رسيد که: «دوری متقین از تکبّر و خودپسندی و نزدیکیشان از روی حیله و نیرنگ نیست.» همّام صيحهاى زد و بيهوش شد و جانش را به جانآفرين تسليم کرد. پس از آن حضرت فرمود: «سوگند به خدا من از این پيشآمد بر او میترسیدم.» سپس فرمود: «آیا پندهای رسا با آنان که پذیرنده آنند، چنين مىکند؟»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳، (سیمای پرهیزکاران)، ترجمه: حجتالاسلام استاد محمد دشتی (ره)
#خطبه_متقین
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۰
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «وحدت اسلامی» چیست؟
🔸 منظور از وحدت اسلامی «وحدت مذهبی» و حصر مذاهب در یک مذهب یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها نیست. بلکه مقصود اتحاد پیروان مذاهب اسلامی با لحاظ اختلافاتشان در برابر دشمنان واحد است.
🔹 وحدت با وجود اختلاف به چه معناست؟
🔸 به این معناست که پیروان مذاهب اسلامی در عین داشتن اختلافات مذهبی به واسطه مشترکات فراوانی که در میان آنهاست، در مقابل دشمن مشترک یک جبهه واحد تشکیل دهند. ایجاد یک صف واحد در برابر دشمن، منافاتی با دفاع از مذهب خود و انتقاد از مذهبهای دیگر ندارد. اسلام دین وحدت و اتفاق است.
🔹 اما آیا دشمن چنین اجازهای میدهد؟
🔸 دشمن به طور طبیعی میکوشد تا بر آتش اختلافات مذهبی دمیده و زخمهای آن را عمیقتر کند. امروزه نفوذ تبلیغات دشمنان اسلام به جایی رسیده است که اگر کسی سخن از وحدت اسلامی بگوید، عدهای از نظر مذهبی او را تکفیر کرده و متهم به ضدیت با تشیع یا تسنن میکنند!
🔹 وحدت اسلامی بر چه پایه و اساسی بنا میشود؟
🔸 مسلمانان به نصّ صریح قرآن کریم برادر یکدیگرند. حقوق و تکالیف خاصی آنها را به یکدیگر مربوط میکند و باید از این همه امکانات وسیعی که به برکت اسلام نصیبشان شده است، در جهت عزت و شوکت مسلمین استفاده کنند.
🔹 مسلمین از چه مایههای وفاقی برخوردار هستند؟
🔸 آنها همه خدای یگانه را میپرستند، به نبوت رسول خدا (ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است، با هم و مانند هم حج میکنند و نماز میگذارند، مانند هم روزه میگیرند و تشکیل خانواده میدهند، مانند هم داد و ستد کرده، کودکان خود را تربیت میکنند و اموات خود را به خاک میسپارند،. از وحدت در جهانبینی، فرهنگ، سابقه تمدن، بینش و منش، معتقَدات مذهبی، پرستشها و نیایشها، آداب و سنن اجتماعی برخوردارند و میتوانند امتی واحد و قدرتی عظیم بسازند که قدرتهای بزرگ جهانی ناچار در برابرشان خضوع نمایند.
🔹 وحدت اسلامی موجب عقبنشینی از اصول و فروع مذاهب نمیشود؟
🔸 هیچ ضرورتی ایجاب نمیکند که مسلمین به خاطر وحدت اسلامی، صلح، مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند یا درباره اصول و فروع اختلافی فیمابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند. تنها چیزی که وحدت اسلامی ایجاب میکند، این است که مسلمین برای اینکه احساسات کینهتوزی در میانشان پیدا نشده یا شعلهور نگردد، متانت خود را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف و احساسات مذهبی یکدیگر را مجروح نسازند، از مرز منطق و استدلال خارج نشوند و لااقل حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمانان به اسلام معین کرده است را درباره خودشان رعایت کنند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: شش مقاله، (وحدت اسلامی)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#وحدت_اسلامی
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۱
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «الاحتجاج» چه کتابی است؟
🔸 «الإحْتِجاجُ عَلی أهْلِ اللّجاج» به معنی دلیل آوردن بر مردم لجوج است. این اثر مشهور به «الاحتجاج» و «الاحتجاج طبرسی» کتابی کلامی و به زبان عربی است و توسط فقیه، محدث و متکلم شیعه «ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی» از علمای ایرانی قرن ششم قمری تالیف شده است.
🔹 چه ضرورتی مولف را به تالیف این کتاب واداشت؟
🔸 برخی از شیعیان به گمان اینکه حضرات معصومین (ع) از بحث، گفتگو و جدال احسن دوری گزیده و پیروانشان را نیز از آن نهی کردهاند، از مباحثه و مناظره با مخالفان امتناع و اجتناب میکردند. مولف برای اینکه نشان دهد معصومین علیهم السلام خود با شیوهای نیکو در فروع و اصول دین با مخالفان و اهل فضل گفتگو کرده و با آنها به مجادله میپرداختند و فحول شاگردان خویش را به مناظره تشویق و مامور میکردند و نیز برای اینکه اثبات کند ممنوعیت مباحثه با مخالفان تنها مشمول افراد ضعیف در مناظره بوده است، الاحتجاج را به رشته تحریر در آورد.
🔹 روش مولف در الاحتجاج چگونه است؟
🔸 مولف در این کناب ضمن بیان عقاید شیعه از لسان معصومین (ع)، شیوه بحث با مخالفین اعم از لجوجان و دیگران را یادآوری کرده و حسب آیه 125 سوره نحل که می فرماید: «ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ» یعنی با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!. روش صحیح احتجاج و مناظره با مخالفان را آموزش میدهد.
🔹 ورود مولف به موضوع چگونه است؟
🔸 مولف در مقدمه کتاب فصلی را به آیاتی از قرآن کریم اختصاص داده که مفاد آنها این است که انبیا مامور به احتجاج با بدخواهان شدهاند. فصول کتاب نیز مشتمل بر اخباری در فضیلت مدافعان بحاث دین خدا با دلایل و براهین متقن است. سپس به قسمتی از مجادلات رسول خدا (ص) و ائمه الهدی (ع) پرداخته و گاهی به اقتضای حال در بین کلام آن بزرگواران گفتار تنی چند از شیعیان را آورده است.
🔹 الاحتجاج از چه ارزش و اعتباری برخوردار است؟
🔸 الاحتجاج از کتب معتبر است و علما به آن اعتماد داشته، از آن به نیکی یاد کرده و روایات آن را نقل میکنند. این کتاب در طول قرنهاى متمادی همواره مرجعى مناسب و مورد اطمینان برای صاحبان فضل بوده و شرحهایی برای آن نوشته شده است.
🔹 اسناد روایتهای احتجاج چگونه است؟
🔸 اسناد اخبار و روایات الاحتجاج به جز احادیث امام حسن عسگری (ع) به دلیل اجماع، عقل و تواتری که درباره آنها در کتب شیعه و سنی وجود دارد، آورده نشده است. احادیث امام حسن عسگری (ع) نیز هرچند در حد تواتر باقی احادیث نیست، اما از نظر محتوایی مانند آنهاست و اسناد آن صرفا در اولین جزء آورده شده است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: احتجاج، ج 1، (مقدمه)، تالیف: شیخ جلیل ابومنصور احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی (ره)، ترجمه: بهزاد جعفری
#الاحتجاج
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۲
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «حدیث منزلت» چه حدیثی است؟
🔸 حدیث منزلت فرمایشی از رسول خداست که در حق امام علی (ع) فرموده است: «انْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارونَ مِنْ موسی الّا انَّهُ لا نَبِی بَعْدی» یعنی تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی هستی، جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود.
🔹 چرا رسول خدا (ص) این جمله را فرمود؟
🔸 بیان این حدیث هنگامی بود که رسول خدا (ص) به غزوه تبوک میرفت. غزوه تبوک در واقع لشکرکشی بود نه جنگ. رومیها در سوریه داشتند خودشان را برای حمله به مدینه آماده میکردند که پیامبر به مرز روم لشکرکشی کرد، قدرتنمایی نمود و بازگشت. رسول خدا (ص) در این سفر امام علی (ع) را با خود نبرد و به عنوان جانشین خود در مدینه گذاشت. امام از اینکه در مدینه بماند، دلتنگ شد، عرض کرد: «یا رسول الله! شما مرا در ردیف زنها و بچهها گذاشته و با خود نمیبرید؟» رسول خدا (ص) در پاسخ حدیث منزلت را فرمود.
🔹 سند حدیث منزلت چگونه است؟
🔸 حدیث منزلت مورد قبولِ عالمان شیعه و سُنی بوده و از احادیث متواتر است. حتی کسانی که آن را خبر واحد میدانند، اصلش را انکار نمیکنند.
🔹 علمای شیعه از این حدیث چه برداشتی میکنند؟
🔸عالمان شیعه به این حدیث برای اثبات جانشینی امام علی (ع) پس از رسول خدا (ص) تمسک میجویند و به آن از جهت برتری موقعیت امام نسبت به سایر اصحاب احتجاج میکنند.
🔹 این برداشت بر اساس چه منطقی است؟
🔸 از نظر علمای شیعه پیامبر در این حدیث نسبت میان خود و امام علی (ع) را به منزله نسبت موسی و هارون دانسته است. قرآن کریم در سوره طه درباره نسبت میان هارون و موسی میفرماید: «وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي، هَارُونَ أَخِي، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي، وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي، كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيرًا» یعنی از خانوادهام دستيارى برايم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او محكم كن و او را در كارم شريك گردان، تا بیشتر تو را تسبیح بگوییم و یاد کنیم. همچنین در سوره الاعراف میفرماید: «وَ قَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» یعنی موسى (هنگام رفتن به كوه طور) به برادرش هارون گفت: در ميان قوم من جانشينم باش و (كار آنان را) اصلاح كن و راه فسادگران را پيروى مكن.
🔹 چگونه به این آيات احتجاج میکنند؟
🔸 مطابق این آیات الهی وقتی پیامبر به امام علی (ع) میفرماید تو به منزله هارون هستی برای من، یعنی وزیرم هستی، پشتم به تو محکم است، شریک در کارم هستی و جانشین در قومم. وقتی نبوت را استثناء میکند، کأنه میگوید به غیر از نبوت در جمیع شؤون الهی و اجتماعی نسبتی که هارون از ناحیه خدا به موسی داشت تو نسبت به من داری.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: امامت و رهبری، (حدیث منزلت)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#حدیث_منزلت
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۳
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا چگونه باید مردم را به سوی خدا دعوت کرد؟
🔸 قرآن کریم در پاسخ به این پرسش میفرماید: «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» یعنی مردم را با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!.
🔹 از این آیه چه استفادهای میشود؟
🔸 سه قيد «حكمتٰ»، «موعظه» و «مجادله» مربوط به طرز سخن گفتن است. خداوند رسول خود را مامور کرد تا با اين روشهای سه گانه مردم را به سوی او دعوت كند. هرچند كه جدل به معناى اخصش دعوت به شمار نمىرود.
🔹 منظور از حکمت چیست؟
🔸 حكمت به معناى رسيدن به حق به وسيله علم و عقل است. حكمت حجتى است كه نتیجه آن حق است، به گونهای كه هیچ شك، وهن، ابهام، خلل و سستی در آن راه نیابد.
🔹 منظور از موعظه چیست؟
🔸 موعظه یعنی حقیقت طوری بیان شود كه قلب شنونده نرم و از شنيدن آن رقت پيدا كرده و تسليم گردد. موعظه با قيد حسنه آمده و اين دلالت بر آن دارد كه بعضى از موعظهها حسنه نيستند. بنابراین موعظه دارای دو قسم خوب و بد است. آنچه بدان اجازه داده شده موعظه خوب است، حُسن موعظه از جهت حُسن اثر آن در احياء حق است و حُسن اثر وقتى است كه واعظ خودش به آنچه موعظه مىكند عمل نماید.
🔹 منظور از جدل چیست؟
🔸 جدل سخن گفتن از طريق نزاع و غلبهجويى است، بدون اينكه خاصيت روشنگرى داشته باشد. خداى متعال جدل را با قيد احسن آورده است و اين دلالت بر آن دارد كه بعضى از جدلها مورد رضای الهی نيستند. در جدل باید مراقبت نمود تا مخاطب به عناد و لجاجت نیافتاده و آتش غضبش شعلهور نگردد. اجتناب از بىعفتى در کلام و توهین به مقدسات مخاطب، پرهیز از فحش، ناسزا و هر نادانى ديگرى جزو الزامات جدال احسن است. چه اینکه این قبیل رفتارهای بیخردانه و گناهآلود نه تنها موجب احیای حقی نمیشود، بلکه به طور طبیعی ممات حق و حیات باطل را به دنبال دارد. جدل بیشتر از موعظه به نیکویی نیاز دارد، به همين دلیل خداوند موعظه را با قيد حَسن و جدل را با قيد احسن آورده است.
🔹 در چه مواقعی باید از حکمت، موعظه و جدل استفاده کرد؟
🔸 آيه شريفه از اين جهت كه كجا باید از حكمت، موعظه و جدل استفاده کرد، ساكت است و اين یعنی تشخيص آن بر عهده هادی و مبلغ است و میتواند حسب اقتضاء حال هر كدام را که به زعم او از اثر بيشترى برخوردار باشد، به كار ببندد. ممكن است به هر سه آنها چنگ زند، یا به دو مورد آنها تمسک جوید و یا تنها به يكی اکتفا نماید.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: تفسیر المیزان، ج 12، (تفسیر آیه 125 سوره نحل)، تالیف: علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره)، ترجمه: آیت الله سید محمدباقر موسوی همدانی (ره)
#حکمت_موعظه_مجادله
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۳۴
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «احسن تقویم» چیست؟
🔸 احسن تقویم بیانی قرآنی است. خداوند در سوره «تین» میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ فی أحْسَنِ تَقْویمٍ» یعنی ما انسان را در نیکوترین قوامها، پایهها و ارکان آفریدهایم.
🔹 آفرینش انسان از چه نظر نیکوترین است؟
🔸 انسان از نظر جسمانی و روحانی نیکوترین موجود خداست. امکانات و استعدادهای نهانی انسان از همه موجودات کاملتر و عالیتر است.
🔹 انسان از نظر جسمانی چگونه از دیگر موجودات کاملتر است؟ در حالی که اغلب موجودات ویژگیهایی دارند که انسان فاقد آنهاست؟
🔸 منظور از نیکویی جسمانی این است که انسان معتدلترین مزاجها را دارد. یعنی ترکیب بدنی انسان از نظر مجموعه عناصر، معتدلترین ترکیبی است که در عالم پیدا میشود. اگر روح الهی در این بدن دمیده شده است، یعنی در میان ترکیبات طبیعت هیچ ترکیبی غیر از بدن انسان نبوده است که بتواند جایگاه، مأوی و آشیانه روح قرار گیرد.
🔹 نیکویی روح انسان چگونه است؟
🔸 انسان از چنان استعداد روحی برخوردار است که میتواند مظهر علم، حکمت، قدرت، خلاقیت و همه صفات کمالیه الهی بوده و مظهر تام حضرت حق باشد. خداوند به انسان عقل، اراده، اختیار و آزادی داده تا راه بیپایان کمال را بپیماید و همان بشود که برای آن خلق شده است.
🔹 اما همه انسانها راه کمال را نمیپیمایند؟
🔸 اراده، اختیار، آزادی و قدرت انتخابگری انسان میتواند او را تا «اعلی علّیین» بالا ببرد، یا تا «اسفل سافلین» پایین بکشد. انسان در سقوط نیز از استعداد محیرالعقولی برخوردار است و میتواند از همه حیوانات پستتر باشد.
🔹 آیا این استعداد بیانتها برای زندگی در این دنیای فانی زیاد نیست؟
🔸 انسان با این استعدادهای وسیع روحی و جسمی، ممکن نیست افق زندگی و حیاتش محدود به همین سرای دنیا بوده و عالم دیگری ماورای این جهان برایش مهیا نباشد؟ این مانند خلق پرندهای با پرهای بلند در قفس است. اگر پرنده خلق شده تا در قفس زندگی کند، وجود بالهای بلند او برای چیست؟ آیا وجود بالها نشانه این نیست که فضای گسترده دیگری غیر از فضای تنگ قفس برای پرواز پرنده وجود دارد؟ انسان نیز همانند پرنده استعدادهای خوب و بدی دارد که از سطح این جهان بالاتر و پایینتر است. یعنی اگر عالَمی ماورای عالم طبیعت وجود نداشته باشد، همه طبیعت برای استعدادهای شگرف انسان قفس است. پس لاجرم جهان وسیع دیگری برای حیات انسان وجود دارد.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: آشنایی با قرآن، ج ۱۳، (معنی تقویم الهی)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#احسن_تقویم
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa