🔵 ارزش های والای اخلاقی
💠 سرمایه اى از عقل سودمندتر نیست و تنهایى ترسناک تر از خودبینى و عقلى چون دوراندیشى و بزرگوارى چون تقوا و همنشینى چون اخلاق خوش و میراثى چون ادب و رهبرى چون توفیق الهى و تجارتى چون عمل صالح و سودى چون پاداش الهى و پارسائى چون پرهیز از شبهات و زهدى چون بى اعتنایى به دنیاى حرام و دانشى چون اندیشیدن و عبادتى چون انجام واجبات و ایمانى چون حیاء و صبر و خویشاوندى چون فروتنى و شرافتى چون دانش و عزّتى چون بردبارى و پشتیبانى مطمئن تر از مشورت کردن نیست.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۱۱۳
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️اثر فوق العاده خواندن سوره قدر برای اموات
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه)آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
2⃣2⃣ (قسمت بیست و دوم) پیش بینی آیندهٔ جامعهٔ اسلامی (خطبه ۱۴۷)
💠 ۴. رونق داشتن قرآن با تفسیر دنیاطلبانه
🔻وَ لَا أَنْفَقَ مِنْهُ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ ؛
اگر قرآن را از آنچه بر آن نازل شده است ، عوض کردند ، تغییر دادند ، بر طبق میلها و خواهشها و خواسته ها و هوسها درآوردند ، دلهای مردم را با قرآن به دست آوردند ، همه را خوشحال کردند به وسیلهٔ قرآن ، همه را راضی کردند به وسیلهٔ قرآن ، هر قداره بندی هم خوشحال بود که اهل قرآن است ، هر فاسق جاهل نادانی هم خوشوقت بود که مستوجب شفاعت قرآن است ، وقتی قرآن را این جوری بیان کردند ، این از همهٔ متاعها در اجتماع رایج تر خواهد بود ؛ عیناً همان وضعی که در طول تاریخ دیده اید و دیده ایم ، خوانده اید و خوانده ایم .
🔻مثلاً خطيب سلیمان بن عبدالملک می رفت بالای منبر و درباره ی قرآن ، دربارهٔ دین ، دربارهٔ توحید ، دربارهٔ نبوّت ، آنچه می خواست می گفت ؛ هر چه دلش می خواست. آن چنان می گفت که از مجموع این حرفها هيكل جناب سلیمان بن عبدالملک در می آمد ؛ هر چه می گفت ، جوری می گفت که چهرهٔ سلیمان بن عبدالملک مثلاً منوّر و موجه و پسندیده بشود ؛ این جوری بیان می کرد . در همان زمان امام سجاد ( صلوات الله علیه ) هم قرآن می خواند ، اما این قرآن را چند نفر می شنیدند ؟ یک وقتی حدیثش را خواندم ؛ بر طبق یک حدیث سه نفر ، بر طبق یک حدیث پنج نفر ، بر طبق یک حدیث هفت نفر ؛ می گوییم اواسط دورانشان بود ، شدند هفتاد نفر ؛ نه ، اصلاً شدند هفتصد یا هفت هزار نفر . در عالم پنج میلیونی اسلام ، هفت هزار نفر قرآن واقعی را می شنیدند ، اما میلیون ها انسان، قرآن بدلی را . نه اینکه الفاظش عوض شده ؛ نه ، الفاظ یکی بود [ اما ] معنا دو جور بود. الفاظ و آیات اختلافی پیدا نکرده بود ؛ بیانها ، تفسیرها ، توجیه ها ، مسأله هایی که از قرآن درمی آمد ، دو جور بود .
🔹متاع قرآن صحیح ، متاع بی رونقی بود اما متاع قرآن باطل ، متاع رایج و پر رونقی بود .
↩️ ادامه دارد...
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه)آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
3⃣2⃣ (قسمت بیست و سوم) پیش بینی آیندهٔ جامعهٔ اسلامی (خطبه ۱۴۷)
💠 ۵ . تبدیل معروف به منکر و منکر به معروف
🔻 وَ لَا فِی الْبلَاد شَیْءٌ أَنْکَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ؛
در شهرها و مناطق اسلامی هیچ چیز ناشناخته تر از معروف و نیکی نیست ،
🔻وَ لَا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْكَرِ ؛
و هیچ چیز شناخته شده تر از منکر نیست .
هر کلمه ای از این کلمه ها توضیحات فراوانی می خواهد، اما لزومی ندارد که توضیح بدهم ، باید روی جملات فکر کنید ؛ اگر فکر کنید ، خودتان معنایش را می فهمید ؛ خودتان نمونه های فراوانش را پیدا می کنید .
💠 ۶. رها شدن قرآن توسط حاملان آن
🔻فَقَدْ نَبَذَ الْكِتَابَ حَمَلَتُهُ ؛
حاملان کتاب ، آنهایی که بار قرآن روی دوش آنها بود و مسؤولیت بیان قرآن بر عهدهٔ آنها بود ، کتاب را انداختند ، حاملان قرآن ، قرآن را دور انداختند ،
🔻 وَ تَناساهُ حَفَظَتُهُ ؛
حافظان قرآن ، پاسداران قرآن ، قرآن را به فراموشی سپردند . اشکال کار اینجا است ؛ اگر حاملان و حافظان قرآن ، قرآن را از یاد نمی بردند ، به یاد آوردن مردم آسان بود ، اما وقتی که گنجینه دار این گنج ، گنج را فراموش بکند ، یادش برود که چنین گنجی در اختیارش هست ، از آن گنج نه او استفاده خواهد کرد و نه دیگران . اگر او یادش نرفت ، گنج را خرج می کند ، همه استفاده می کنند ؛ چه بخواهند ، چه نخواهند ؛ چه بدانند ، چه ندانند . اگر در آستینش درهم و دینار بود ، آن را خرج خواهد کرد ، مردم [ هم ] از آن استفاده خواهند برد.
↩️ ادامه دارد...
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه)آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
4⃣2⃣ (قسمت بیست و چهارم) معرفی جهتگیری حکومت اهل بیت علیهم السلام ( خطبه شقشققیّه/خطبه۳)
🔻 یکی از درخشان ترین جملات این خطبه مهم امیرالمؤمنین ، همین جملات است که دنبالهٔ بخش آخر از خطبه شقشقیه است. [ و من ] معتقدم به عنوان یک معرّف کامل از جهت گیری حکومت اهل بیت و به تعبیری حکومت علوی و [حکومت ] اسلامی، می توان این جملات را در ذهن نقش داد و [ نشان داد ] مردمانی که در طول تاریخ در راه ایجاد حکومت حقّ اسلامی ، فداکاری و مجاهدت کرده اند ، در راه چه هدف بزرگ و ارزشمندی مجاهدت و فداکاری کرده اند ؟ و اگر افرادی مثل امیرالمؤمنین زمام قدرت را به دست گرفته اند ، روی چه انگیزه ای این کار را انجام داده اند ؟ و اگر کسانی حکومت علوی را در طول تاریخ تشیّع به عنوان یک شعار معرفی کرده اند ، در زیر این شعار چه هدف بزرگی را مورد نظر داشتهاند؟ این جملات به ما می فهماند که امیرالمؤمنین و این جریانی که با نام علی در تاریخ اسلام به وجود آمده است - یعنی جریان تشیّع - اگر نفی رقبای علی را کرده است ، در حقیقت نفی چه چیزی را کرده و اگر اثبات کرده حکومت علی را و اگر پای این سخن تا پای جان ایستاده است ، چه چیزی را در حقیقت اثبات می کرده و سنگ چه هدفی را بهینه می زده است.
💠 مبارزهٔ امیرالمؤمنین با دشمنان بر سر اهداف
🔻 غالباً این تصوّر غلط وجود دارد که در تاریخ تشیّع و در معارف شیعه دو صف در مقابل هم معرفی شده اند که یک جریان حق و صف حق و جریان دیگر جریان باطل و صف باطل است و تصور می کنند اینجا جنگ میان این دو صف ، جنگ میان شخصها و افرادی است که با امیرالمؤمنین بر سر مقام خلافت منازعه کردند ؛ در حالیکه این جملات وقتی جهت گیری حکومت و تلاش علی را برای ما معین می کند ، در حقیقت به ما می فهماند که مبارزه میان اشخاص نیست ، مبارزه میان هدفها است ؛ مبارزه و مصادمه میان راه ها است .
🔻 آن کسی که در زمان امام صادق (علیه السلام) زندگی می کند ، اگر شیعه است ، معنای شیعه بودنش این است که با آن جریان و با آن راهی که با امیرالمؤمنین شروع شده است ، زندگی خود را مخلوط بکند و از آن جریان و راهی که به وسیلهٔ رقبای امیرالمؤمنین آغاز شده است خود را جدا و متمایز کند .
🔻 تشیّع دشمن سنّتی و تاریخی ندارد ؛ آن کسانی که به عنوان دشمنان تاریخی تشیّع معرفی می شوند ، از این جهت دشمن تشیّعند که راه تشیّع را بریده اند. از این جهت ملعون و مطرود دستگاه تشیّعند که مخالف با هدفهای تشیع زندگی کرده اند .
🔻رهبر عظیم الشأن شیعه [ یعنی ] امیرالمؤمنین و همهٔ پیروان و دنباله روان راهش با شخص کاری ندارند ؛ دنبال یک راهی هستند ، دنبال یک هدفی دارند راه پیمایی می کنند ؛ هر که در آن راه هست با آنها است ، هر که بر آن راه و علیه آن راه حرکت می کند و تلاش می کند دشمن آنها است... به هر صورت آن که علیه راه خدا راه می رود ، شیطان است .
↩️ ادامه دارد...
🔵 حلم ؛ راهِ فرونشاندنِ خشم
💠 وَ اكْظِمِ الْغَيْظَ وَ تَجَاوَزْ عِنْدَ الْمَقْدَرَةِ وَ احْلُمْ عِنْدَ الْغَضَبِ
🔹 خشم را فرونشان و به هنگام توانایی گذشت کن و به هنگام عصبانیت بردبار باش.
📒 #نهج_البلاغه ، فرازی از نامه ۶۹
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه)آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
5⃣2⃣ (قسمت بیست و پنجم) احساس نیاز ملت مسلمان به حکومت علوی
🔻 بعد از آنکه خشم ملت مسلمان در مقابل بیدادگری های حاکم زمان آن چنان متمرکز شد و به صورت مشت گره کرده ای درآمد که اولین حاکم کشی در تاریخ اسلام به وقوع پیوست ، مسلمانان قرآن خوان و به قرآن احترام گذار خلیفه را در حالیکه قرآن می خواند کشتند و این کار را به قصد قربت کردند ، ناگهان تمام جامعهٔ اسلامی - چه آن کسانی که در نزدیک بودند و چه آن مردمی که در راه های دور و شهرهای دوردست زندگی می کردند ـ احساس کردند که باید شتر خلافت را در خانهٔ امیرالمؤمنین ، علی بن ابی طالب خوابانید ؛ این کالبد تشنه ، این بدن ضعیف شدهٔ بی حال ناگهان احساس کرد که به چه عنصری ، به چه رهبری ، به چه انسان بزرگی محتاج است .
🔻وقتی آگاهی مردم ، رشد و شعور اجتماعی و اسلامی ملت مسلمان به درجهٔ مطلوب برسد ، رهبرش را می شناسد ؛ اگر با شخص نشناسد ، با شخصیت می شناسد .
🔻ناگهان همهٔ جامعهٔ اسلامی احساس کردند که علی می خواهند ؛ احساس کردند که آن ارادهٔ قاطع را لازم دارند ؛ احساس کردند که آن دل قوی و بزرگ و آن روح استوار برای ادارهٔ جامعهٔ آنها ضروری است ؛ لذا می گوید : « فَمَا رَاعَنِی » ، ناگهان دیدم مردم ریختند اطراف خانهٔ من ، امیرالمؤمنین در مقابل تقاضای عمومی ملت مسلمان قرار می گیرد و خلافت را می پذیرد ؛
🔻آقا چرا خلافت را پذیرفتید ؟ بعد از ۲۵ سال جفا به شما ، بعد از آنکه آن کسانی که نمی توانستند این صفحه را با خط خوش بنویسند ، با خط ناخوش خود مغشوشش کردند، چرا نرفتید مجدداً مثل یکی از آحاد رعیت زندگی کنید ، بگذارید طلحه و زبیر و عبدالله عمر و دیگران و دیگران زمام حکومت و خلافت را به دست بگیرند و شما به آنها کمک کنید ؟ مولای ما امیرالمؤمنین ( صلوات الله وسلامه عليه ) جواب می دهد به این سؤال و در این جواب جهت گیری حکومت خود و فلسفهٔ اساسی تلاش بسیار پررنج خود را بیان می کند .
↩️ ادامه دارد...
💠اضطراب1️⃣:
📌بسیاری از مردم در مراحل مختلفی از زندگی خود اضطراب را تجربه کرده اند.
📌اضطراب واکنش بسیار عادی نسبت به رویدادهای استرسزای زندگی مانند تغییر محل زندگی، تغییر شغل یا مشکلات مالی است. با این وجود، اگر علایم #استرس و #اضطراب طولانیتر از رویدادهایی باشد که باعث ایجاد آن شدهاند و در زندگی شخص نیز ایجاد اختلال کند.
💢بروز علایم استرس و اضطراب میتواند ناتوانکننده باشد.
🔅نگرانی مفرط
🔅برانگیختگی و آشفتگی مداوم
🔅احساس بیقراری
🔅خستگی
🔅دشواری تمرکز
🔅تحریک پذیری
🔅سفت شدن عضلات
🔅احساس خوابآلودگی
🔅وحشتزدگی (حملات پانیک)
🔅اجتناب از موقعیت های اجتماعی
🔅ترسهای نامعقول
#روانشناختی
#اضطراب
#علائم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌐 #سماح (مرکز مشاوره اسلامی حوزه علمیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ارادت گوته آلمانی به شاه نجف
🎥 اوایل ژانویه سال ۲۰۲۰ میان وسایل شخصی "گوته" ادیب، فیلسوف و نقاش آلمانی، دست نوشته های عجیبی پیدا شد که تعجب همه را برانگیخت.
♦️اصرار گوته بر نوشتن و تکرار یک جمله بسیار بهتآور است «علی ولی الله».
#علی_ولی_الله
💠اضطراب2️⃣:
♦️زندگی با اضطراب یعنی این......
#روانشناسی
#اضطراب
#زندگی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌐 #سماح (مرکز مشاوره اسلامی حوزه
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
6⃣2⃣ (قسمت بیست و ششم) سه علت پذیرش حکومت توسط امیرالمؤمنین ( خطبه شقشققیّه/خطبه۳) :
💠 ۱. حضور مردم
سه علت ذکر می کند و می فرماید :
🔻« لَولا حُضُورُ الحاضِرِ» ، این یک ؛
🔻« وَ قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ » ، اين دو ؛
🔻« وَ ما اَخَذَ اللهُ عَلَی العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلیٰ کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم » ؛ ، این سه ؛ سه موجب داشته .
🔰 از پایین شروع می کند می آید بالا :
🔹اول حضور حاضر ، این مشهد عظیم انسانهای مسلمان بامقدار ، یک موجب است. وقتی انسانها می خواهند ، وقتی ملت می خواهد ، وقتی هزاران موجودی که خدا برای هر یکی اش ارزشها قائل است می خواهد ، آنچه می خواهند لازم می شود ؛ این یک اصلی است. بیخود نگویند که نظر انسانها ، نظر افراد مسلمان مقداری ندارد ؛ « لَولا حُضُورُ الحاضِرِ » ، چون آمدند؛ چون آنها که اطراف مرا گرفتند از من خواستند، خواستم ؛ به دلیل آنکه آمدند و خواستند قبول کردم .
🔹البته این مطلب بسیار مهم را نباید اشتباهی گرفت با تن دادن به تمایلات انحرافی یک عده مردم ناآگاه ، امیرالمؤمنین نشان داده و خاندان پیغمبر نشان داده اند که آن وقتی که حق را دانسته و شناخته اند ، اعراض همهٔ انسانها از حق نتوانسته آنها را از حق روگردان کند ؛ این به آن معنا نیست. اما یک ملت آگاه ، یک ملت مصمّم ، یک عده مردم مسلمانی که بر اساس معیارهای صحیح ، یک هدفی و خواسته ای را خواسته اند و پیدا کرده اند ، رأی شان ، فکرشان ، تصمیمشان ، خواستشان از نظر امیرالمؤمنین محترم و متّبع است . « لَولا حُضُورُ الحاضِرِ »
↩️ ادامه دارد...
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب)
📖 منشور حکومت علوی
(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای
📚 انتشارات انقلاب اسلامی
7⃣2⃣ (قسمت بیست و هفتم) سه علت پذیرش حکومت توسط امیرالمؤمنین (خطبه شقشققیّه/خطبه۳) :
💠 ۲. وجود سلاح و یاور
🔻دوم : و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ ؛
تا کنون من برای دفاع از قرآن و اسلام یاوری نداشته ام ، امروز احساس کردم ، دیدم دست مسلّح و نیرومند دارم .
🔹 تا آن روزی امیرالمؤمنین از حق صد در صد ، دفاع جدی و قاطع نمی کند که نمی تواند ، [ اما ] آن وقتی که احساس کرد می تواند ، یک لحظه تأمل نمی کند .
🔹معاویهٔ زمان امیرالمؤمنین ، همان معاویهٔ زمان عثمان است ؛ گناهی که معاویه در شام در زمان امیرالمؤمنین بنا بود بکند ، همان گناهی بود که در زمان عثمان سالها انجام داده بود ؛ اما آن روز امیرالمؤمنین در مقابل این گناه برنیاشفت ، چون سلاح در دست او نبود ؛ وقتی که سلاح در دست او است بر می آشوبد .
🔹امیرالمؤمنین برای به دست آوردن قدرت به پا نخاست ؛ چون نمی توانست . اینکه چرا نمی توانست ، تحلیلش مفصّل است ؛ نمی توانست ، نه به آن معنا که دو دستی درِ خانه اش نیاورده بودند ؛ نمی توانست ، نه به آن معنا که برایش ضرر داشت ، از بینی اش ممکن بود خون بیاید ؛ نه به این معنا ؛ ممکن بود که موفقیت و پیروزی هم به دست علی بیفتد ، حتی در همان اوان سقیفه ، اما دین از بین می رفت . ممکن بود موفقیت ظاهری به دست بیاورد ، کامیاب بشود ، اما خسارت کرده بود در معنا . آنجا امیرالمؤمنین معتقد بود که نمی تواند ؛ اما اینجا می بیند می تواند ، باور هست ؛ « قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ » ، دلیل قائم شد بر اینکه یاور و ناصر داریم.
🔹همیشه هر انسان مسؤول و آگاه آن وقتی که احساس کند حجّت بر او تمام شود که یاور و ناصر دارد ، اجازهٔ درنگ کردن ندارد . آن وقتی که احساس کرد که می تواند ، بلافاصله باید اقدام کند . این دو دلیل و دو علت برای قبول خلافت.
↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف محسن ابا محمد