به ساحتی که کند جبرئیل عرض ارادت
گر از سگان علی نیستی برو به سلامت
حدیث رخوت از این کولیان مست به دور است
نجف به رقص در آرد مرا به رغم کسالت...
#محمد_سهرابی
#شیفت_شب
@ALTORAB
گر دهم جان به وفایش نپسندد هرگز
آه! از آن شوخ جفاپیشهٔ دشوارپسند!
#هلالی_جغتایی
@ALTORAB
زهرا به جای نان غم ما را درست کن
حلوای ختم شیر خدا را درست کن...
@ALTORAB
گرچه كبود ناز نگاهت كشيدني است
از آفتاب هرچه كه باشد خريدني است
انگشت لاغرت ز چه در خواب ميپرد
شايد اشاره ايست كه روحت پريدني است
گل در لباس ساده ي تو راه ميرود
دنباله دار بودن زخم تو ديدني است
مويي كه استخوان تو برداشت چاك داشت
اين چاك استخوان به گريبان رسيدني است
بعد از تو اين وسايل تو ميكشد مرا
با من نگو كه خاطره هايت نديدني است
زين پلك بي مژه به دلم التفات كن
اشك تو بر غريبي حيدر چكيدني است
#محمد_سهرابی
#فاطمیه 🏴
@ALTORAB
زهرا بمان و چهره ي غم را عبوس كن
زهرا بمان و زينب مان را عروس كن
#صدیقه_طاهره
@ALTORAB
هجده نفس کشیدی و رکعت به رکعتش
نزدیکتر شدی به خودت، ذات بینشان
میخواستی که جلوه کنی بر زمین ولی
توحید نردبان شد و بردت به آسمان
#هادی_جانفدا
@ALTORAB
بعد تو تنهاترینم همدمم جز آه نیست ...
راز دل را با که گویم؟ محرمم جز چاه نیست!
#احمد_نطنزی
@ALTORAB
یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودمی و شبخیز و مولع زهد و پرهیز.
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفهای گرد ما خفته.
پدر را گفتم: از اینان یکی سر بر نمیدارد که دوگانهای بگزارد. چنان خواب غفلت بردهاند که گویی نخفتهاند که مردهاند.
گفت: جان پدر! تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی.
#گلستان_سعدی
@ALTORAB
در فن ِعشق، بسکه بیبدلم
میچکد خون ِتازه از غزلم
دل چنین خونچکان نمیباشد
شیشهی مِی شکسته در بغلم
#دانش_مشهدی
#شیفت_شب
@ALTORAB
هرکس ز صحبتِ تو نصیبی برد به قدر
من نیز بی نصیب نیَم، رشک میبرم
#غازی_قلندر
@ALTORAB
روی در هم میکشد از روی ما آیینه هم
چین پیشانیست گویا آیهای در شأن ما
#میرالهی_همدانی
@ALTORAB