◀️◀️ مختصر اعمال روز #عرفه ▶️▶️
💥1_ غسل كه مستحب است قبل ازظهر
انجام شود.
💥2_ زيارت امام حسين كه ازهزار
حج وهزارعمره و هزارجهاد بالاتر
است.
💥3 _ بعدازنمازعصروقبل ازدعاي عرفه , دوركعت نمازبجااورد ونزدخدابه گناه خوداعتراف کندتابه
ثواب عرفات رستگارشودوگناهان او امرزیده شود.
دراین نمازدررکعت اول بعدازحمد
توحید ودررکعت دوم بعدازحمد
سوره کافرون رابخواند
💥4_ مستحب است نماز امیرالمومنین خوانده شودکه چهاررکعت است دردوتا دورکعتی درهر
رکعت بعدازحمد پنجاه مرتبه سوره توحید را
بخواند.
💥5_ روزه , برای کسی که می تواند روزه بگیردو مانع دعا خواندن او نشود.
💥6_ صدمرتبه سوره توحید
صدمرتبه ایه الکرسی
صدمرتبه صلوات برمحمدوالش
💥7_ ده مرتبه استغفار:
استغفرالله الذي لااله الاهو الحي القيوم واتوب اليه.
💥8_ ده مرتبه ياالله.
ده مرتبه يارحمان .
ده مرتبه يارحيم.
ده مرتبه يابديع السموات والارض ياذالجلال والاكرام .
ده مرتبه
ياحي ياقيوم .
ده مرتبه ياحنان يامنان .
ده مرتبه يالااله الاانت.
ده مرتبه امين.
💥9_ خواندن دعای پرفیض عرغه امام حسين(ع)
✅اگرهمه این موارد رانمی توانید انجام بدهید , بعضي هارا كه مي توانيد , انجام بدهيد.
✅آب دريا را اگر نتوان کشید
هم بقدرتشنگی باید چشید
@alvane
💢زیارت جامعه ائمـه علیهم السلام💢
از راه دور در #روزعـرفـه
✍مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار مینویسد: در کتاب اقبال الاعمال در ذیل اعمال #روزعرفه زیارت جامعهای که از راه دور خوانده میشود از حضرت صادق علیهالسلام نقل شده است که شایسته است توسط این زیارت ائمه علیهم السلام را هر روز به ویژه روز عرفه زیارت نمود.
✧✾════✾✰✾════✾✧
🌼🍃اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا رَسُولَ اللهِ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا نَبِیِّ اللهِ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا خِيَرَةَ اللهِ مِنْ خَلْقِهِ
وَ أَمِينَهُ عَلَى وَحْيِهِ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ أَنْتَ حُجَّةُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ بَابُ عِلْمِهِ وَ وَصِیُّ نَبِيِّهِ وَالْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِهِ فِی أُمَّتِهِ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً غَصَبَتْکَ حَقَّکَ وَ قَعَدَتْ مَقْعَدَکَ أَنَا بَرِیءٌ مِنْهُمْ وَ مِنْ شِيعَتِهِمْ إِلَيْکَ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَةُ الْبَتُولُ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکِ يَا زَيْنَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ
رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللهُ عَلَيْکِ وَ عَلَيْهِ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ
لَعَنَ اللهُ أُمَّةً غَصَبَتْکَ حَقَّکِ وَ مَنَعَتْکِ مَا جَعَلَ اللهُ لَکِ أَنَا بَرِیءٌ إِلَيْکِ مِنْهُمْ وَ مِنْ شِيعَتِهِمْ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ الزَّكِیِّ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَ بَايَعَتْ فِی أَمْرِکَ وَ شَايَعَتْ أَنَا بَرِیءٌ إِلَيْکَ مِنْهُمْ وَ مِنْ شِيعَتِهِمْ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا عَبْدِاللهِ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِیِّ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْکَ وَ عَلَى أَبِيکَ وَ جَدِّکَ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله لَعَنَ اللهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ دَمَکَ وَ لَعَنَ اللهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَاسْتَبَاحَتْ حَرِيمَکَ وَ لَعَنَ أَشْيَاعَهُمْ وَ لَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدِينَ بِالتَّمْكِينِ مِنْ قِتَالِكُمْ، أَنَا بَرِیءٌ إِلَى اللهِ وَ إِلَيْکَ مِنْهُمْ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ عَلِیِّ بْنَ الْحُسَيْنِ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیِّ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا عَبْدِاللهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنَ مُوسَى
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیِّ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنَ مُحَمَّدٍ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیِّ
اَلسَّلَامُ عَلَيْکَ يَا مَوْلَایَ يَا حُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ صَاحِبَ الزَّمَانِ، صَلَّى اللهُ عَلَيْکَ وَ عَلَى عِتْرَتِکَ الطَّاهِرَةِ الطَّيِّبَةِ
يَا مَوَالِیَّ كُونُوا شُفَعَائِی فِی حَطِّ وِزْرِی وَ خَطَايَایَ آمَنْتُ بِاللهِ وَ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكُمْ وَ أَتَوَالَى آخِرَكُمْ بِمَا أَتَوَالَى أَوَّلَكُمْ وَ بَرِئْتُ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزَّى يَا مَوَالِیَّ أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَأَلَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ وَ وَلِیُّ لِمَنْ وَالَاكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ
وَ لَعَنَ اللهُ ظَالِمِيكُمْ وَ غَاصِبِيكُمْ وَ لَعَنَ اللهُ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَتْبَاعَهُمْ وَ أَهْلَ مَذْهَبِهِمْ وَ أَبْرَأُ إِلَى اللهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ🍃🌼
📚بحارالانوار، جلد۱۰۱، صفحه۳۷۴،۳۷۵
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برنامه های تلویزیون مخصوص دعای عرفه↓
•برنامه شبکه ی یک برای دعای عرفه:
شروع برنامه:16:20:50
پایان برنامه: 17:56:35
طول برنامه:1 ساعت و 35 دقیقه
مدت : 96 دقیقه [موضوع] دعای عرفه [خلاصه برنامه] دعای عرفه در صحرای عرفات با نوای آقایان مرتضی طاهری و مهدی سماواتی موسم حج97
•برنامه شبکه ی دو برای دعای عرفه:
شروع برنامه:17:28:44
پایان برنامه: 19:59:14
طول برنامه:2 ساعت و 30 دقیقه
[زنده] پخش زنده قرائت دعای عرفه از حسینه هدایت توسط استاد شیخ حسین انصاریان
•برنامه شبکه سه برای دعای عرفه:
شروع برنامه:17:58:38
پایان برنامه: 20:24:08
طول برنامه:2 ساعت و 25 دقیقه
[زنده] [موضوع] قرائت دعای پرفیض عرفه با نوای میثم مطیعی در امامزاده قاضی الصابر (علیه السلام)
#التماسدعا
عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید
در منای دل وقوف از حج روحانی کنید
تا نیفتاده است جان در پنجۀ گرگ هوا
گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید
#حاج_غلامرضا_سازگار
@alvane
#قسمت_صد_و_بیست_و_یک
داشتم با انگشتام ذکر میگفتم که باشنیدن صدای آقای موحد از جام بلند شدم.
از اتاقش اومد بیرون و با یه سری پرونده که تو دستش بود سمت من میومد.
به پشتم نگاه کردم مطمئن بودم متوجه من نشده.بلند شدم! لباسم و مرتب کردم وبا لبخند رفتم سمتش.
حالا متوجه من شده بود ...
از حرکت ایستاد و رو به روم اومد
دستم و دراز کردم سمتش و گفتم
_سلام علیکم
یه نگاه به سر تا پام انداخت و خیلی خشک بهم دست داد
+و علیکم السلام آقای دهقان فرد!
اتفاقی افتاده؟
_راستش ...
(یه نفس عمیق کشیدم و)
_راستش میخواستم که اگه میشه یه چند لحظه ای وقتتون و بگیرم!
+برایِ؟
قطعا کارِ دادگاهی ندارید اینجا ...
درسته؟
سرم و بلند کردم و صاف تو چشماش زل زدم
_بله!
میخوام اگه اجازه بدین با خودتون حرف بزنم!
+ببینید آقای دهقان فرد اگه میخواید راجع به دخترم حرفی بزنید باید بگم که حرفِ من همونه و هیچ تغییری نکرده
حتی اگه صدها سال هم بگذره!
شما هم بهتره انرژیتون رو جایِ دیگه ای صرف کنید!
در ضمن!
تاکید کنم که اینجا محلِ کارِ منه!
لطف کنید برگردید همونجایی که بودید!
اگه اون شب من چیزی نگفتم فقط به خاطرِ مراعاتِ حالِ جمع بود.
همینطور پشت هم حرف میزد و من بدون اینکه چیزی بگم فقط میشنیدم و نفس های عمیق میکشیدم.
آره چقدرم که تو مراعاتِ حالِ جمع رو کردی!
یخورده مکث کرد
خواست دوباره ادامه بده که گفتم
_لااقل بزارید منم حرفام رو بزنم آقای موحد!
+حرفِ دیگه ای هم مونده؟
آقا شما به خودتون نگاه کردید ؟به خانوادتون؟
به طبقه اجتماعیتون؟به سنتون؟و همچنین به ما،نگاه کردین؟!
چه وجهِ مشترکی پیدا کردی که با این جرئت الان اینجا ایستادی؟
حالم بدتر همیشه بود.سعی کردم حالم رو پشت لبخندم پنهون کنم و چیزی نگم!
تودلم حضرت زهرا رو صدا کردم وگفتم
_آقای موحد!!!
خواهش میکنم!سکوتشو که دیدم ادامه دادم!
حدس میزدم دردش چیه.اون فکر میکرد من به خاطر موقعیت اجتماعی و پولش بهش پناه آوردم
_به خدا اونطوری که شما فکر میکنید نیست!
به حضرت زهرا نیست!شما حتی اجازه ی حرف زدن به من نمیدید!آقای موحد!
خواست دوباره ادامه بده که گفتم
_لطفا....
لطفا بزارید ادامش رو بگم
شما مشکلتون اختلاف سنی نیست ولی با این وجود باید بگم حضرت زهرا با امام علی هم تفاوت سنیشون زیاد بود !آقای موحد!
شاید ما از دوتا خانواده با فرهنگ و عقاید متفاوت باشیم...
ولی اصلِ مقوله ی ازدواجم همینه...!
دوتا آدم از دوتاخانواده ی کاملا متفاوت زیر یه سقف باهم کنار بیان.
شما دخترتون و نازپرورده بزرگکردین. درست!؟
من شاید تو شرایط این چنینی بزرگ نشده باشم ولی میتونم قسمتی از این شرایط رو فراهم کنم ...! آقایِ موحد ...!
شاید نتونم شرایط مادی آنچنانی فراهم کنم ولی از استحکام زندگی ای که با عشق شروع شه مطمئنم...
دوباره حالم بد شده بود!
زیاد عصبی شده بودم و باید قرص میخوردم
سعی کردم کاری نکنم که از حالم با خبر شه
نگاه تمسخر آمیزش روم حالم رو بدتر میکرد
به خدا پناه بردم و از حضرت زهرا کمک خواستم ...
سرم و انداختم پایین و نگاهم به انگشتی که از بس با ناخون هام باهاش ور رفتم و قرمز شده بود افتاد.
یه نفس کوتاه کشیدم و
_آقای موحد !
من به دخترشما....
من به دخترتون علاقه دارم!!!!
چندثانیه گذشت که واکنشی نشون نداد
سرم و آوردم بالا تا از قیافش تشخیص بدم تو چه حالیه!با عصبانیت دستاش و مشت کرده بود و نگام میکرد.
لبخند زدم و جلوتر رفتم و گفتم:بزنید
انگار منتظر این کلمه بود
هنوز از دهنم خارج نشده یه سمت صورتمسوخت.
حس کردم سبک شد
+دیگه اطرافِ خودم و خانوادم نبینمت!
متدینِ ....!!!!
دیگه چیزی نگفت و راهش رو گرفت و رفت!
دستم و جای دستش گذاشتم.یه لبخند زدم!
خیلی وقت بود سیلی نخورده بودم.
شاید تاوانِ عاشق شدنه!
شایدم ...!
حرفش مثله یه تیری بود که قلبم رو شکافت ولی با این حال از خودم راضی بودم!
قلبِ نا آرومم ،آروم شد.
دلیلِ این آرامش و رضایت رو نمیدونستم. خواستم برم که یه دستی رو شونم نشست .برگشتم عقب!مصطفی بود!
دستش وبا تمسخر دو سه بار رو شونم بالا و پایین کشید.
+ایرادی نداره!سیلیِ عشقه دیگه!
هر که طاووس خواهد جورِ هندوستان کشد!
فاطمه که داره تاوانِ غلطاش و میده...
مونده تو!تازه اول راهه!جا زدی پسر؟
جا نزن بابا،می ارزه به لمس دستاش!
نمیخواستم بزنمش،بی اراده لبخند رو لبام بود.
ولی با آخرین جمله اش همه ی بدنم لرزید
دستام بی اراده مشت شد.
انگشت اشارش رو دراز کرد سمت گردنم
ادامه داد
+آخی!
رگ غیرتته ؟عشقش برات نمیمونه ها!
فاطمه به عشق منم پشت پا زد عوضی !!!
دیگه کنترلم از دستم خارج شد.
نمیدونم چیشد که مشت دستم تو صورتش نشست
چند نفری بهمون نگاه میکردن و بقیه مشغول کاراشون بودن.
دستش و گذاشت رو دماغش که خون میومد
انتظار این کارم و داشت! جا نخورد.
#قسمت_صد_و_بیست_دو
واکنشی نشون نداد. یه جورایی مطمئن بود.
دستم و گرفتم زیر چونش و گفتم
_اون به عشق پشت پا نزد!
تو عاشق نبودی!اگه هم فکر میکنی عاشقش بودی باید بگم این فقط یک توهمه!
یه بارِ دیگه اسم فاطمه رو از زبون کثیفت بشنوم هر چی دیدی از چشم خودت دیدی!
این و گفتم و راهم و سمت در خروجی کشیدم.
لرزش دستام کنترل شدنی نبود .
نفهمیدم چجوری به خونه رسیدم !!!
___
قرار بود دوهفته دیگه به مرز اعزام شم
برای تلاش کردن فقط دو هفته فرصت داشتم
برای این دوهفته ام به سپاه ساری انتقالی گرفتم.
از نرگس شماره مادرفاطمه رو گرفتم و بهش زنگ زدم.
قرار شد بعد تموم شدن شیفتش برم بیمارستان تا باهاش حرف بزنم
سرگرم کارام شدم ...!
انقدر که این پله هارو رفتم بالا و اومدم پایین پاهام درد گرفته بود
روی صندلی نشستم و چشمم به ساعت خورد.
با دیدن عقربه کوچیک رو عدد ۵ از جام پریدم
دو ساعتی بود که بیشتر بچه ها رفتن .
من اضافه مونده بودم تا از اینجا مستقیم پیش مادر فاطمه برم.
وسایلم رو گرفتم و تو ماشینم نشستم.
با سرعت به سمت بیمارستان حرکت کردم .نمیخواستم دیر برسم و وجهم رو پیشش خراب کنم .
ماشین و کنار خیابون پارک کردم و رفتم داخل
سرم و چرخوندم و اطراف و گشتم
وقتی پیداش نکردم ،رفتم سمت یکی از پرستارا و گفتم: سلام خانوم ببخشید .خانوم کیان دخت رحیمی و میشناسید ؟
+سلام بله چطور؟
_ببخشید من کجا میتونم پیداشون کنم ؟
+طبقه بالا
_ممنون
از پله ها بالا رفتم
وقتی تو سالن پیداش نکردم خواستم دوباره صداش کنم که یکی صدام زد : آقا محمد
برگشتم سمت صدا که با لبخندش مواجه شدم
اومد نزدیک تر و گفت : حالتونخوبه ؟ میشه چند لحظه منتطرم بمونید ؟
_ممنونم.چشم
رفت تو یه اتاقی و درو بست
نشستم رو صندلی سفید راه رو و به ناخنام زل زدم
چند دیقه بعد مامان فاطمه کنارم ایستاد و گفت :ببخشید منتظرتون گذاشتم
از جام بلند شدم و گفتم :خواهش میکنم
لباس فرم سرمه ایش و عوض کرده بود و چادر سرش گذاشت.
همراهش از بیمارستان خارج شدم
وجودش بهم حس خوبی میداد
کنارش اضطراب نداشتم ولی برعکس کنار شوهرش از استرس زیاد به زحمت میتونستم حرف بزنم
رو یه نیمکت نشستیم
برگشت سمتم و باهمون لبخند نگام کرد
سرم و انداختم پایین که گفت :خب؟چیکارم داشتین ؟
تو دلم یه بسم الله گفتم و از خدا خواستم مادر فاطمه با شوهرش همفکر نباشه
_من ازتون کمک میخوام
+کمک برای چی ؟
_راستش بعداز شبی که اومدیم خونتون من یه ملاقات با آقای موحد داشتم که ....
+آره میدونم .احمد گفت راجبش بهم
_من فکر میکنم اگه شما کمکم کنید ،بتونم زودتر ایشون وراضی کنم ....
چیزی نگفت که ادامه دادم: یجورایی الان همه مخالف منن و روبه روم ایستادن. البته با وجود خدا کنارم من حق ندارم بگم تنهام ولی...
+آقا محمد
سرم و بالا گرفتم
+چرا داری میجنگی ؟
_شما هممیخواین بگین من دارم اشتباه میکنم ؟
+نه من همچین حرفی و نمیزنم .فقط میخوام برام دلیل بیاری تا بدونم میتونم کمکت کنم یا نه ؟
نگاهم و به زمین دوختم و برای دومین بار به خودم جرئت دادم تا بگم : من به دخترتون علاقه دارم.
چشمام و بستم و منتظر موندم برای دومین بار سیلی بخورم .
چند لحظه گذشت،نگاش کردم .هنوز همون لبخند روی صورتش بود
با دیدن لبخندش دلم گرم شد و با جرات بیشتری ادامه دادم :
واسه رسیدن به هدفای باارزش نباید جنگید ؟
+چرا ،باید جنگید !
اگه بگم از شنیدن اینجمله اش از ذوق قند تو دلم آب نشد دروغ گفتم
ادامه داد :اگه واقعا دوسش داری ،حالا حالا ها باید بجنگی . چون پدر فاطمه آدم سرسختیه .خیلی کم پیش میاد حرفش دوتا شه . نمیخوام نا امیدتون کنم با این حرفا فقط میخوام همچی رو بدونین
مصطفی رو که مطمئنا الان میشناسین، واسه پدر فاطمه خیلی با ارزش و محترمه .احمد ارتباط خیلی صمیمی با پدر مصطفی داشت .درست مثله دوتا برادر بودن اما بعد مخالفت فاطمه از ازدواجش با مصطفی ، دیگه چیزی مثله سابق نشد و هنوز هم احمد پیش برادرش احساس شرمندگی میکنه.
شاید دلیل اصلی اینکه احمد با شما مخالفه اینه که فاطمه تمام خاستگارای قبلیش و رد کرد و حتی اجازه نداد که پاشون و تو خونمون بزارن اما شما...!
منتظر موندم که جمله اش و کامل کنه ولی ادامه نداد و به جاش گفت :
فقط اینو خیلی خوب میدونم این سرسختی و لجبازی همیشگی نیست و اگه تلاش کنین احتمال داره ورق به نفعتون برگرده
از جاش بلند شد
منم ایستادم و گفتم :شما بهم کمک میکنین ؟
من قسم میخورم که خوشبختش کنم.
لبخند زد و گفت :امیدوارم موفق شین. خداحافظ.
با اینکه جوابم و سر راست نداده بود حداقل فهمیدم مثله پدر فاطمه بامن مخالف نیست
خداروشکر کردم وتو ماشین نشستم.
@alvane
#السلام_ایها_غریب
#مولا_جانم❣
💦دعا برای ظهورش
چه لذتی دارد
🌹غلام درگه مهدی چه
#عزتی دارد
💦بمان همیشه #منتظر و
بی قرار دیدارش
🌹که انتظار ظهورش
چه قیمتی دارد
💛الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💛
@alvane
🌺 امام صادق علیه السّلام فرمودند:
علم و دانش به 27 قِسم تقسیم شده؛ اما تا کنون بیش از 2 قسمت آن در دسترس بشر نیست، اما هنگامی که قیام کننده عجّل الله تعالی فرجه الشّریف قیام نمود 25 قسمت دیگر را آشکار می کند و در میان بشر پخش می نماید...
(بحارالانوارج53ص332 )
#السلام_ایها_غریب
#مولا_جانم❣
💦دعا برای ظهورش
چه لذتی دارد
🌹غلام درگه مهدی چه
#عزتی دارد
💦بمان همیشه #منتظر و
بی قرار دیدارش
🌹که انتظار ظهورش
چه قیمتی دارد
💛الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💛
@alvane
🌸فرق آرامش و آسایش چیست؟
🌸آسایش یک امر بیرونی و آرامش یک پدیده ی درونیه مردم ممکنه خیلی تو آسایش باشند اما معدود افرادی هستن که درآرامش زندگی میکنن
🌸آسایش
یعنی راحتی در زندگی که با امکانات و ثروت خوب و زیاد به دست میاد هرچی دلشون بخواد میخرن هر کجا خواستن میرن و ...
🌸آرامـش
رو کسانی دارن که از درون سالم و سلامتند شاید بی چیز باشن امادلشون خوشه به اونچه دارن راضین. چه خوب میشد که ما در عین آسایش، آرامشم همرامون بود
🌸آرامش+آسایش=خوشبختی🌸
🔻#وصیت_نامه_شهدا
✍🏼 خداوند وعده داده که شما اگر مقاومت کنید و حضور داشته باشید دیگر با نتیجه کاری نداشته باشید ؛
زیرا پیروزی از آن شما است .
وعده دیگر خداوند این است که دشمنان شما را از احمق ترین ها آفریدیم و آنها اشتباه می کنند ؛
🔅 دشمنان به دنبال ایجاد رعب و وحشت هستند ولی نمی دانند و نمی فهمنند که ما برای شهادت مسابقه می دهیم و وابستگی نداریم ؛ اعتقاد ما این است که از سوی خدا آمده ایم و به سوی او می رویم.
شما می بینید که با آمدن یک شهید موجی از روحیه جهاد و شهادت دمیده می شود...
📍 حبیب سپاه اسلام
مدافع حرم و حریم آل الله ، سردار
#شهید_حاج_حسین_همدانی
@alvane
📚#تـلنـگــر
به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟
به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین،
خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست...
"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود.
میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟
میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"...
"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله!
"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله...
🔴بصیرت نداشته باشیم... خسر الدنیا والاخره می شیم...
@alvane🦋🦋🌴🦋🦋🦋
*آیا فرق بین نماز های پنجگانه و نماز شب را میدانی؟*❗
💗 از زیباترین متن هایی که تاکنون در مورد نماز شب خوانده ام.👌
💗 سخنی و مطلبی که بدن ها با آن به لرزه می افتند، از همه ی عزیزان می خواهم تا آخر با دقت بخوانند.👇
💗 دعوت نامه ای از جانب «پروردگار جهانیان» 💗
◼️ نماز شب مرا به تفکر وادار نمود و عجایب زیادی را در آن مشاهده نمودم:
✅ منادی(موذن) نماز واجب ، انسان است، اما منادی نماز شب «رب العالمین» است.
✅ صدای منادی(موذن) نماز واجب را همه ی انسان ها می شنوند، اما صدای منادی نماز شب را فقط بعضی از انسان ها احساس می کنند.
✅ ندای انسان ها به طرف نماز واجب «حي علی الصلاة حي علی الفلاح» (بشتابید به سوی نماز بشتابید به سوی رستگاری) می باشد اما ندای رب العالمین به سوی نماز شب «هل من سائل فأعطیه» (آیا نیازمندی و خواهنده ای هست تا به او عطا کنم؟) می باشد.
✅ نماز واجب را بیشتر انسان ها ادا میکنند اما نماز شب را فقط انسان های برگزیده و خاص خداوند به جای می آورند.
✅ نماز واجب را بعضی از انسان ها برای ریا و خودنمایی انجام میدهند، اما نماز شب را هیچ کس به جای نمی آورد مگر پنهانی و خالصانه.
✅ در هنگام ادای نماز واجب، فکر انسان با امور دنیوی و وساوس شیطانی مشغول می شود، اما نماز شب قطع رابطه با دنیا و ساختن خانه ی آخرت است.
✅ نماز واجب را برخی افراد بخاطر ملاقات و گفتگو با فردی انجام می دهند، درحالی که نماز شب را بخاطر سخن گفتن با خدا و مأنوس شدن با او و درمیان گذاشتن مشکلات و ناراحتی ها به جای می آورند.
✅ احتمال قبول شدن دعا در نماز واجب وجود دارد، اما در مورد دعای شب خداوند وعده داده که آن را اجابت نماید. «هل من سائل فأعطیه» (آیا نیازمندی و درخواست کننده ای هست که او را عطا کنم؟).
✅ در آخر ... هیچ فردی موفق به ادای نماز شب نمیشود، مگر کسانی که خداوند اراده کرده که آنها را با سخن گفتن با خود مأنوس گردانیده و مشکلات و ناراحتی هایشان را بشنود، زیرا که آنها از نزدیك ترین انسان ها به خداوند می باشند.
✅ پس خوشا به حال آن افرادی که دعوت نامه ی نشستن در برابر خداوند و سخن گفتن و لذت بردن از مناجات را از جانب خداوند تبارك و تعالی دریافت می کند.
💗ابن قیم جوزی رحمه الله می فرمایند:
«هنگامی که در تاریکی ها در برابر آن پادشاه دانا نشستی ... مانند بچه ها رفتار کن !
بچهها زمانی که چیزی را میخواهند و به او نمیدهند، چنان گریه میکنند تا بدستش آورند ...
پس تو نیز مانند بچه ها حاجت خود را بخواه».
💗 کسی را از این پیام محروم نکنید شاید که برای نماز شب تشویق شود و در ثوابش شریک شوید.
عاقبت بخیرشوید
@alvane💞💞🌹🌹🌹🍃🦋🌴🦋
#هنر_شاد_زیستن
🍃🌺همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است.
بارش باران، در نهایت بند خواهد آمد .
اگر ضربه میخورید، روزی خوب میشوید.
✨بعد از تاریکی همیشه روشنایی ست.
هر روز صبح طلوع خورشید میخواهد همین را بگوید اما شما یادتان میرود و درعوض فکر میکنید که شب همیشه باقی میماند.
اما اینطور نیست.
💯هیچچیز همیشگی نیست.
پس اگر اوضاع زندگی خوب است
از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست.
اگر اوضاع بد است،
نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمیماند.
این نیز بگذرد.
💢فقط به این دلیل که دراین لحظه زندگیتان سخت شده به این معنی نیست که نمیتوانید بخندید.
فقط به این دلیل که چیزی اذیتتان میکند به این معنی نیست که نمیتوانید لبخند بزنید.
هر لحظه برای شما شروعی تازه و پایانی تازه است.
هر لحظه فرصت جدیدی به شما داده میشود.
💠فقط باید از این فرصت استفاده را بکنید
@alvane
✅ راه شهید ابراهیم هادی راهیست که باید رفت:
⚠️از خیابان شهدا؛
آرام آرام در حال گذر بودم!
🌷🍃اولین ڪوچه به نام شهید ابراهیم هادی بود...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با هوای_نفس،نگهبانی دل...
ڪم آوردم...
گذشتم...
🌷🍃ڪوچه انگار ڪانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز ڪنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود ڪه در
دنیا خطر لغزش و غفلت تهدیدشان میڪرد!
ایثارش را دیدم...
از ڪم ڪاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌷🍃پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم شهدای_گمنام
وساطت میڪردند،برایشان...
⚠️اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از حرف تا عمل!
فاصله زیاد بود...
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم ڪه با حالم چه ڪردم!
تمام شد...
تمام
💢از ڪوچه پس ڪوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫
🌺یادی_از_شهداء🌺
📌راهی که باید رفت
🌴💎🌹💎🌴
@alvane
🛑🛑 #بخور_و_دمنوش_مخصوص_درمان_کرونا 🛑🛑
مادرحد توان روشنگری کرده ایم
#جوش شیرین قاتل #آهن #کلسیم #ویتامین B است
⭕سرفه دونوع است خلط داروخشک که خطرناکتراست
(کسانی که کرونا گرفتن اذعان دارند که باسرفه انگار ریه ورگهاشون ازجابجا میشه)
چون رگها خشک شده وحالت شکننده داره
⚠️ایا در خشکی باید رطوبت داد یا خشکی؟!
آیا کوزه را در حال درست کردن باید برای انعطاف وحالت آب داد یا در کوره گذاشت؟؟؟🧐🧐
⛔نسخه نمک وجوش شیرن حکم کوره رادارد
✅درگیاهان دو موضوع مطرح می شود
1⃣پایه سردی وگرمی
2⃣پایه خشکی وتری
ولی متاسفانه بعضی به خشکی و تری توجه ندارند
#نمک بشدت خشک نوع ۴ هست و
#بخور_جوش_شیرین هم شیمیایی و هم خشک است و برای همه عمومیت ندارد
داروی امام کاظم خشک است و برای پیشکیری خوب است ولی برای درمان⛔ اصلا خوب نیست لذا برای درمان کتیرا✅جایگزین هلیله میشود
#کتیرا بهترین دارو برای عفونت ریه وسینه است و مصلح صفرا و سودا و بلغم لزج است وبرای کرونا ساخته شده است.
داروی امام کاظم ونمک برای افرادی که سرفه خلطی دارند چه خوراکی وچه بخور خوب است ولی برای کرونا خیر❌
✳ دارو ودستور تهیه ومصرف برای افرادی که کرونا گرفته اند:
✳دارویی که خشکی سینه رابرطرف کند و نزج جدید راآماده خلط کند و هم مجرب ، ملطف ،مسکن، مسهل بلغم مطیب( داری عطر) ومقطع باشد خلط راجدا و خارج کند و مهمتر از همه دم دستی وارزون باشه
✅قویترین وبهترین درمان برای بیماریهای تنفسی وسرفه خشک بخوراست
⭕داروهای خوراکی تاازمعده برود کبد و تبدیل به اخلاط بشود کلی زمان میبره و در خیلی جاها تقسیم میشه وبه یکجا نمیره
✅✅اما داروها:
💮پرسیاوشان،قدومه شیرازی هرکدام ۸۰ گرم
💮کتیرا ۷۰ گرم
💮 زوفا،استخودوس،بارهنگ هرکدام ۵۰ گرم
💮پنیرک،مرزنجوش،سپستان،رازیانه هرکدام ۴۰ گرم
💮بنفشه،خطمی هرکدام ۳۰ گرم
همه گیاهان نیمکوب شوند بجز بارهنگ و بعد مخلوط شوند
✳دستورات مصرف:
✅بخور♨️ بهترین راه درمان
✅هر⏰ ۶ ساعت ۱ ق غ سرخالی در یک لیتر آب حرارت داده به نقطه جوش نرسد ۲۰ دقیقه بخورداده شود:
۱۵ دقیقه از طریق دهان ( دم ازطریق دهان ۱۰ تا بیست ثانیه حبس نفس؛ بعددرحالی که دندانها بهم فشرده شده به آرامی هوا را ازدهان خارج کنید )۵ دقیقه بینی( نفس ازبینی خروج ازدهان بین دندانها)
✅بصورت دمنوش ☕:
۱ ق چایخوری در نیم لیتر آب ۲۰ دقیقه دم شود ⏰هر۱۲ ساعت میل شود
ویا دریک لیوان آب جوش جرعه جرعه میل شود
✳اقدامات جانبی:
هر⏰ ۱۲ ساعت اسپری اکالیپتوس( ازداروخانه ها تهیه شود)
عدم استفاده ازماسک 😷الکل وایتکس
هوای اتاق درجریان باشد
🛑📣نکته مهم:
درصورت تب باید اول تب قطع شود بعد دمنوش استفاده شود ولی بخور مانعی ندارد
🤒 پایین آوردن تب:
🍎اب سیب بدون عسل
💢عرق خرفه
💢شربت خاکشیر وخنکی ها
با آرزوی سلامتی برای همه مردم
#استاد_حاج_بابا
@alvane