eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
798 ویدیو
70 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
@alvaresinchannel
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ یاد شهید حاج ابوالقاسم بخیر. حاج ابوالقاسم یک بسیجی بود در ارتش جمهوری اسلامی ایران. روزهای زیادی رو در جبهه گذروند و در دقیقه 90 جنگ اسیر شد. جزء اسرایی بود که در تیرماه سال 67 در منطقه عمومی دهلران دشمن از ارتش گرفت. خودش تعریف میکرد یکی دو روز توی بیابون رها بودیم و از تشنگی چندین بار تا حد مرگ رفتم و بعد توسط دشمن اسیر شدم. ابوالقاسم جزء اسرایی بود که اسمشون رو بعثی ها به صلیب سرخ نداده بودند. و این بدین معنی بود که تاسرحد مرگ به اونها فشار می‌آوردند. اونقدر خاطرات اسارت رو شیرین تعریف میکرد که انگار نه انگار در چنگال دشمن خونخوار بعثی بوده. 🌹🌹یکی از خاطرات شیرینش رو اینجوری نقل میکرد: توی اسارت به من میگفتند "قاسم شر خر" من زیر بار زور خواسته های دشمن نمیرفتم و به این خاطر هم خیلی کتک میخوردم. یک روز من رو در حالتی که سینه هام رو به تخت سفت بسته بودند خوابوندند و مزدور بعثی شروع کرد از کف پاهام کابل رو زدن...از کف پا شروع میکرد و تا پشت گردن ادامه میداد و گاهی هم با همه غیضش به سرم میکوبید.. و من هم با هر بار زدن در حالیکه به او میخندیدم میگفتم "آخ".... و گاهی این آخ ها رو میکشیدم و اون سرباز بعثی محکم تر میزد... تا اینکه عصبانی شد و به زبان عربی گفت: "لا آخ"... و باز شروع کرد به زدن..و من هم با هر ضربه او اینبار من میگفتم "اوخ" و او باز تند تر میزد و دوباره در حالیکه عرق کرده بود باز با عصبانیت گفت:"لا آخ و لا اوخ" و من هم از با همه دردی که میکشیدم گفتم "نعم سیدی" و باز زدن شروع شد... اینبار از شدت درد میگفتم: "ایخ"... اینبار سرباز عراقی که کلافه شده بود گفت: "لا آخ و لا اوخ و لا ایخ" و کابل رو به گوشه ای پرت کرد و گفت:"امشی" 🌷🌷🌷🌷🌷 شهید حاج ابوالقاسم آقایی با کاروان آزادگان در مردادماه 69 ، سر افراز به میهن برگشت و چند ماه بعد از اسارت صدمات ولطمات اسارت خودنمایی کرد. درد های کشنده ای در بدن داشت که در اثر کتک خوردن های ممتمد از بعثی ها مزدور ایجاد شده بود و برای تسکین دردها از مسکن های مرد افکن استفاده میکرد و گاهی هفته ها و ماها در بیمارستان بستری بود... اما همیشه شاکر و ذاکر نعمات الهی بود و همواره پای کار انقلاب و ولایت بود...این رزمنده غیور ارتش جمهوری اسلامی در آخرین روز پائیز سال 90 و در روز شهادت سیدالساجدین علیه السلام خرقه تهی کرد و به یاران شهیدش پیوست. عاش سعیدا و مات شهیدا 🌹🌹(راوی: جعفرطهماسبی) @alvaresinchannel
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ◾️◾️◾️◾️ ◾️ #همسنگر_عزیز #برادر_علیرضا_کریمی فقدان پدر بزرگوارتان ما را نیز اندوهگین ساخت. غفران و رحمت الهی برای آن عزیز از دست رفته و سلامتی و طول عمر با عزت برای جناب عالی و خانواده محترم را از پروردگار متعال خواهانیم. با خبر شدیم پدر بزرگوار همسنگرمان علیرضا کریمی بدرود حیات گفته اند و مراسم تشییع ایشان فردا انجام خواهد شد. روحش شاد. @alvaresinchannel
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️ در زیر باران روزجمعه 29 فروردین مجلس ترحیم در قطعه 45 بهشت زهراء(س) با حضور خانواده و جمعی از همسنگران با حفظ رعایت مسائل بهداشتی و فاصله اجتماعی انجام شد. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 معاون گردان تخریب لشگر10 شهادت: فروردین ماه سال 66 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 شهادت: بارها میگفت: یه باید مثل یه درخت پر ثمر باشه که هرچی بارش بیشتر میشه افتاده و متواضع تر میشه او خودش اینگونه بود توی گردان تخریب لشگر10 علی اصغر برای خودش استوانه ای بود. معمولا توی عملیات ها در نقش معاون گردان ظاهر میشد فرماندهان تخریب لشگر10 مثل شهید حاج عبدالله و شهید حاج سید محمد به توانمندی او ایمان داشتند. روزهای سخت پاتک های دشمن در در شهر فاو فرمانده تخریبچی در خط بود. اونجا فقط انفجار در مسیر پاتک دشمن و مین گذاری چاره کار بود و این هم به آسانی انجام نمیشد . بچه هایی که باید انتخاب میشدند برای این کار استثنایی بودند و علی اصغر روی تک تک بچه ها شناخت داشت و انتخاب نیروها برای عملیاتش حرف نداشت. عملیات کربلای 4 و 5 و 8 مسولیت محور تخریب رو در خط مقدم و قرارگاه لشگر10 داشت. تا اینکه به رسید. کار عملیات در غرب کانال ماهی سخت و پیچیده بود فاصله با دشمن خیلی کم بود و خط درگیری هم شلوغ بود. دشمن با آتش پرحجم و میدان های مین ایضایی سعی کرده بود حرکت رزمندگان رو در عملیات کند کنه. برنامه ریزی برای عبور از زمین مسلح به مین و موانع وسیع دشمن در محور عملیاتی لشگر10 با شهید علی اصغر صادقیان به عنوان بود. روز 18 فروردین 66 بود بچه های توی خط با دشمن درگیر بودند و علی اصغر بین خط و قرارگاه در رفت و آمد بود. تا اینکه شب فرا رسید . دشمن همه ی امکانات رزهی اش رو پای کار آورده بود که همون شب پاتک کنه و بچه ها رو عقب بزنه. و فرماندهان برای مقابله ی با دشمن به خط مقدم فراخوانده شدند. شهید سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشگر10 و شهید علی اصغر صادقیان و یه تعداد از بچه های تخریب هم عازم خط شدند که در مسیر رسیدن به خط با گلوله خمپاره آسمانی شد. و فرمانده تخریب لشگر10 شهید حاج سید محمد زینال حسینی بالای پیکر مطهر دو دستی بر سر میکوبید و میگفت: . یاد شهید علی اصغر صادقیان و برادر شهید علی اکبر بخیر به روح شهیدان صلوات. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 #بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین #جانباز_حاج_عبدالرضا_شفیعی به رفقای شهیدش پیوست @alvaresinchannel
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 🌱 ۲ اردیبهشت سالروز تشکیل گرامی باد. @alvaresinchannel
▪️▪️▪️▪️ ▪️▪️ ▪️ ارتحال برادر بسیجی و خادم قرآن و اهل بیت(س) راخدمت خانواده محترم و بستگان معزز خاصه اخوان گرانقدر ایشان خاصه برادران رزمنده و جانباز حاج علیرضا و حاج حسن تقی پور تسلیت عرض نموده برای روح آن مرحوم علو درجات و برای بازماندگان سلامتی و صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت مینماییم. امشب شب لیله الدفن این عزیز سفر کرده است هدیه کنید نماز لیله الدفن به مرحوم محمد فرزند لطف الله