eitaa logo
آل یاسین ۳۱۳
1.4هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
5هزار ویدیو
449 فایل
❣﷽ ✨ کانال آل یاسین🔻 🌺 @alyassin313 ╰┅─────────┅╯ ختم قرآن 👇 https://eitaa.com/joinchat/3883794739C7127d3934a چله مهدوی 👇 https://eitaa.com/joinchat/89981238C4e2667f121 ادعیه وزیارت 👇 https://eitaa.com/joinchat/4130603226C47ebb27628
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. 🎧 روایت هفتم: سخنرانی حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیها در بازارِ کوفه... ✔️ڪپے‌باذڪر صلوات بہ‌نیت‌ظہوࢪ🌤 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ ─┅═༅✾═❥༅✿༅❥═༅✾═┅─ @alyassin313 =====🕯🏴===
07.mp3
14.67M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎧 روایت هفتم: سخنرانی حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیها در بازارِ کوفه... ✔️ڪپے‌باذڪر صلوات بہ‌نیت‌ظہوࢪ🌤 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ ─┅═༅✾═❥༅✿༅❥═༅✾═┅─ @alyassin313 =====🕯🏴===
▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. 🎧 روایت هشتم: مجلسِ دارالاماره کوفه (قسمت ۱)... 👉 ✔️ڪپے‌باذڪر صلوات بہ‌نیت‌ظہوࢪ🌤 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ ─┅═༅✾═❥༅✿༅❥═༅✾═┅─ @alyassin313 =====🕯🏴===
08.mp3
13.32M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎧 روایت هشتم: مجلسِ دارالاماره کوفه (قسمت ۱)... ✔️ڪپے‌باذڪر صلوات بہ‌نیت‌ظہوࢪ🌤 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ ─┅═༅✾═❥༅✿༅❥═༅✾═┅─ @alyassin313 =====🕯🏴===
▪️فرمود: به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حقّ عمّه‏‌ام حضرت زينب سلام الله علیها تا فرج مرا نزديک گرداند. 🎧 روایت نهم: مجلسِ دارالاماره کوفه (قسمت ۲)... ✔️ڪپے‌باذڪر صلوات بہ‌نیت‌ظہوࢪ🌤 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ ─┅═༅✾═❥༅✿༅❥═༅✾═┅─ @alyassin313 =====🕯🏴===
09.mp3
14.99M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎧 روایت نهم: مجلسِ دارالاماره کوفه (قسمت ۲)... ✔️ڪپے‌باذڪر صلوات بہ‌نیت‌ظہوࢪ🌤 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ ─┅═༅✾═❥༅✿༅❥═༅✾═┅─ @alyassin313 =====🕯🏴===
🎪 ⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 7) 🔵بعد از سخنرانیهای حضرت زینب سلام الله علیها،مردمی که در کاخ جمع شده بودند منقلب شده و احساس ندامت میکردند. 🍃در این هنگام که امام سجاد علیه السلام را بر یزید وارد کردند، یزید که سرشکسته شده بود و دنبال بهانه ای برای شهید کردن امام سجاد علیه السلام بود از او سوالاتی میپرسید و امام هم به کوتاهی پاسخ میداد. 🌹در حالیکه تسبیح کوچکی در دست داشت و آنرا میچرخانید. 🔥یزید گفت: این چه کاری است که من با تو سخن میگویم و با تسبیح بازی میکنی و احترام نمیگذاری؟ 🌺امام علیه السلام فرمود: پدرم از جدم برایم نقل کرده که وقتی نماز صبح را انجام میداد تسبیح به دست میگرفت و ذکری میگفت. ✨سپس تسبیح را در دست میچرخانید و به کارش میرسید بدون اینکه ذکری بگوید و میفرمود: چرخاندن تسبیح ذکر به حساب می آید و چون در رختخواب میرفت تسبیح را زیر بالشش قرار میداد و میخوابید و میفرمود تا صبح تسبیح ذکر میکند. من از روش آنها پیروی میکنم. 🔥یزید گفت: با هرکدام از شما که سخن میگویم به گونه ای سخن میگوید که در گفتار پیروز میشود! ✳️ در تاریخ آمده است که بعد از این سخنان یزید امام سجاد و اهل بیت را در خرابه ی بی سقفی منزل داد که از سرما و گرما در پناه نبودند. 🔰 انقدر بر اهل بیت سخت گذشت که صورتشان پوست انداخت و مجروح گردید. 🔴 منهال عمرو میگوید: امام سجاد را دیدم که تکیه بر عصا دیده و پاهایش مانند دوتا نی خشک و خون از آنها جاری بود، رنگ شریفش نیز زرد شده بود. 🌱 از او پرسیدم: یابن رسول الله چگونه صبح کردید؟ 🌹 امام سجاد فرمود: چگونه است حال کسی که در دست یزید اسیر است؟ زنهای ما تابحال از طعام سیر نشده اند و سرهایشان پوشیده نگردیده است.. 🔥هروقت هم که یزید مارا میطلبد گمان میکنم قصد کشتن مارا دارد. منهال! عرب به عجم افتخار میکند که محمد صلی الله علیه و آله عربی است ولی ما خاندان مردانمان کشته میشود توسط خود اعراب و زنان و اطفالمان اسیر میشوند! 💠 پرسیدم : کجا میروید؟ فرمود جایی که به ما داده اند حفاظی ندارد و آفتاب پوست مارا گداخته است. 💥جهت ضعف بدن بیرون آمده ام تا قدری استراحت کنم و برگردم از جهت ترس بر زنان.... 🌼 در این حال صدای زنی بلند شد: نور دیده ام کجا میروی؟ برگرد که از دشمن بر جان تو میترسم!امام با شنیدن صدای عمه اش مرا گذاشت و به خرابه بازگشت... ✍ادامه دارد... 📒 مقتل مقرم ص 453، 📗بحار ج45 ص 140، 📘 لهوف ص 193. 📕 نفس المهموم ص 459 ✔️ڪپے‌باذڪر صلوات بہ‌نیت‌ظہوࢪ🌤 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ ─┅═༅✾═❥༅✿༅❥═༅✾═┅─ @alyassin313 =====🕯🏴===
🎪 ⚫️ بعد از کربلا چه گذشت..(قسمت 8) ✳️اهل بیت امام حسین علیه السلام از کودکانی که پدرشان در کربلا شهید شده بود،خبر شهادت پدر را مخفی میداشتند. 🌺دختر سه ساله ی حسین علیه السلام شبی از خواب پرید و بهانه پدر گرفت و گفت: بابایم حسین الان کنارم بود و مرا در آغوش گرفت...به کجا رفت؟ 🌹 اهل بیت که از خواب رقیه آگاه شده بودند صدای ضجه و ناله شان بلند شد. 🔴صدای شیون به خانه ی یزید رسید و از خواب بیدار شد! پرسید در خرابه چه خبر است؟ ✳️گفتند دختر حسین،بهانه ی پدر گرفته است. 🔥 یزید لعنت الله گفت: سر پدرش را برایش ببرید.. 🌸 سر حسین علیه السلام را درون طشتی نهاده و با پارچه ای میپوشانند و برای رقیه خاتون می آورند. او به خیال اینکه برایش غذا آورده اند فرمود: عمه جان من گرسنه نیستم،من بابایم حسین را می خواهم! 🌾گفتند: هرچه میخواهی در میان طشت است. دختر ابی عبدالله با دستهای کوچکش روی ظرف را برداشت... ✨چشمش به سر بریده پدر افتاد،سر را در آغوش گرفت و با سر پدر شروع به دردودل کرد ... بعد از ساعتی اهل بیت حسین دیدند که سر یک طرف و رقیه به طرفی افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد... 🌹حضرت سکینه نقل میکند: هنگامی که در خرابه شام بودیم ،شبی در خواب دیدم پنج نفر بر مرکبهایی از نور سوارند و فرشتگان انها را احاطه نموده و خادمی نیز با آنها است براهی میروند، 💠مرکبها گذشتند ولی خادم بر طرف من آمد و گفت: سکینه جدت رسول خدا بهت سلام میرساند. 🌹گفتم: سلام خدا بر رسولش، تو کیستی؟ ✨گفت : من خادمی هستم از خدمه بهشت. 🌹گفتم : این مردانی که بر مرکبهای نور سوارند،کیستند و به کجا میروند؟ ✨ گفت اولی آدم صفی الله،دومی ابراهیم خلیل الله،سومی موسی کلیم الله، چهارمی عیسی روح الله و پنجمی که محاسنش را در دست گرفته،گاهی می افتد و برمیخیزد... او جدت رسول خداست ،که برای زیارت پدرت حسین به کربلا میروند. 🌷 همینکه نام جدم را شنیدم به سویش دویدم تا از مصائبی که بر ما گذشته او را خبر بدهم و بگویم ستمکاران با ما چه کرده اند، 🌟که ناگهان دیدم پنج هودج از نور به زمین فرود آمدند و در میان هر هودج خانمی نشسته. 💐پرسیدم اینان کیستند؟ ✨گفت: اولی حوا ام البشر، دومی آسیه بنت مزاحم، سومی مریم دختر عمران، چهارمی خدیجه خویلد، و اون خانومی که دست بر سر نهاده گاهی می افتدو گاهی برمیخیزد جده ی تو فاطمه دختر رسول خداست. 🍀گفتم میروم و به جده ام فاطمه شکایت این ستمکاران را مینمایم.دویدم جلوی حضرت زهرا را گرفتم و گریه کنان گفتم: 💫مادر،مادر بخدا قسم حق مارا منکر شدند... مادر،مادر بخدا سوگند جمع مارا پراکنده ساختند، مادر..مادر بخدا پدرم حسین را شهید کردند.. 🌹 فرمود: سکینه جان دیگر بس است.ناله ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را برید، 💥 این پیراهن آغشته به خون پدرت حسین است که از خود جدا نمیکنم تا خدا را ملاقات نمایم... که ناگهان از خواب بیدار شدم... 🔥پس از آنکه یزید دریافت که برنامه قتل حسین بر خلاف تصوراتش نتوانست محبت اهل بیت را از دلها بیرون کند و نه تنها حکومتش تثبیت نشد بلکه متزلزل گشت و با واکنش قتل حسین علیه السلام از همه طرف رو به رو شد. ⚫️در مقام گرامیداشت ظاهری اهل بیت برآمد و آنان را در مجلسی خصوصی احضار کرد و گفت:شما دوست دارید در شام بمانید و با عزت و احترام زندگی کنید و همواره مورد لطف حکومت باقی بمانید 🔷 یا به مدینه برگردید و سه حاجت شما بر آورده گردد؟ ✍ادامه دارد... 📕 اعیان الشیعه ج 1 ص626. 📗مقرم 456 📘نفس المهموم ص 466 📔بحار ج 45 ص 144 ✔️ڪپے‌باذڪر صلوات بہ‌نیت‌ظہوࢪ🌤 ߊ‌َܠܠّܣُــܩَّ ࡃَܥܼـِّـܠܙ ܠِࡐ‌َܠࡅِّ࡙ــܭَ ߊ‌ܠܦ‌َــــܝ‌َܥܼܢ ─┅═༅✾═❥༅✿༅❥═༅✾═┅─ @alyassin313 =====🕯🏴===