فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
ز بوی تو یک عمره مست و مدهوشم
بیا و لحظه آخر نکن فراموشم
بیا بر سر بازار و این گدا بنواز
که نقد جان به هوای نگاهت بفروشم
السلام علیک یاامام رئوف
یاامام رضاجانم😍✋
اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ
🕊💫🕊💫🕊💫🕊💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام رضا.......
یه سراغی از ما بگیر....💔
بگو نوکرم کجاست؟
༄ུ💐🌺💐༄ུ💐🌺💐༄ུ
🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲
🦋🌺عاشقان عمه سادات زینب کبری سلام الله علیها
✨﷽✨
✅ما صاحب داریم؛ متاسفانه شما به او اعتماد ندارید!
✍️در یکی از ماهها جهت پرداخت شهریه پولی نرسیده بود،
🌷آقا سید علی (فرزند مرحوم آیت الله شاهرودی از مراجع تقلید گذشته که مسئول امور مالی بیت بود)
🌸مضطرب و نگران نزد پدر میآید و عرض میکند:
🍃روز آخر ماه است، به نانوایان و داروخانهها بدهکاریم،
🍃اول ماه هم باید شهریه بدهیم، پول کافی هم در اختیار نداریم!
🌹آیتالله شاهرودی توجهی به این گفتار نمیکنند و میفرمایند:
☘خود امام زمان (عجل الله) این مسئله را حل میکنند چرا من غصهاش را بخورم؟
🌺بعد فرمودند: کم اعتقادها عجله نکنید!
🍀پس از آنکه پاسی از شب گذشت و مرحوم شاهرودی بعد از صرف شام آماده استراحت بودند،
🍀 ناگهان صدای کوبه درب منزل بلند شد، درب را باز کردند،
🌾پیرمردی با زبان محلی میگوید:
🌴با سید کار دارم، به او میگویند:
🌻 اکنون وقت ملاقات نیست بروید صبح تشریف بیاورید
🍂 اما پیرمرد بسیار اصرار میکند تا اینکه آقا متوجه میشوند و صدا میکنند، بگذارید بیاید!
🌸پیرمرد وارد میشود و دست آقا را میبوسد و چهارده هزار دینار به ایشان تقدیم میکند و میرود.
🍃 آنگاه آیتالله شاهرودی رو به فرزندان خود کردند و گفتند:
🌼ای کمعقیدهها ما صاحب داریم، ولی متأسفانه شما به او اعتماد ندارید،
☘حالا پولها را بردارید و درب منزل مقسمین و طلبکارها ببرید.
📚مردان علم در دنیای عمل
«منْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»
┄┄┅┅┅❅🌼🌷🌺🌷🌼🌷❅┅┅┅┄┄
✨﷽✨
💠ثواب نه هزار سال عبادت
✍میمون بن مهران می گوید:
🌷با حضرت امام مجتبی علیه السلام در مسجدالحرام بودم.
🌷حضرت در آن جا معتکف و مشغول طواف بودند.
🍃 نیازمندی نزد ایشان آمد و عرض کرد:
🌼 «ای فرزند رسول خدا، به فلان شخص مقداری بدهکارم و از عهده قرض او برنمی آیم. اگر ممکن است مرا کمک کنید».
🌹 امام علیه السلام فرمودند:
☘«به صاحب این خانه! [و اشاره به کعبه کردند] متأسفانه در حال حاضر، پولی در اختیار ندارم».
🌸شخص نیازمند گفت:
🍀 «ای فرزند رسول خدا! پس از او بخواهید که به من مهلت بدهد؛
🍀چون مرا تهدید کرده است که اگر بدهی خود را نپردازم، مرا به زندان بیندازد».
🌷حضرت علیه السلام طواف خود را قطع کردند
🍃 و همراه آن مرد به راه افتادند تا نزد طلب کارش بروند و از او مهلت بگیرند.
🌻عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! گویا فراموش کرده اید که در مسجد قصد اعتکاف کرده اید».
🌷حضرت علیه السلام فرمودند:
🌼 «نه فراموش نکرده ام؛ ولی از پدرم شنیدم که حضرت پیامبر اکرم فرمودند:
🍃 هر کس حاجت برادر مؤمن خود را برآورد،
🍃 نزد خدا مانند کسی است که نُه هزار سال روزها روزه گرفته و شب ها را به عبادت گذرانیده است»
📚 بحارالانوار، ج، ۷۴ ص ۳۱۵.
«منْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»
┄┄┅┅┅❅🌼🕊🌺🕊🌼🕊❅┅┅┅┄┄