📚🌸📚🌸📚🌸📚🌸
📚🌸📚🌸📚🌸
📚🌸📚🌸
📚🌸
#کـافــه_کــتـاب
#قــصـه_دلـبـری
از تـیـپـش خوشـم نـمی آمـد.
دانـشـگـاه را بـا خـط مـقـدم جـبـهـه اشـتـبـاه گـرفـتـه بـود.
شـلـوار شـش جـیـب پـلـنـگی گـشـاد مـی پـوشـیـد بـا پـیـراهـن بـلنـد یـقـه گـرد سـه دکـمـه و آسـتـیـن بـدون مـچ که مـی انـداخـت روی شـلوار. در فـصـل سـرمـا با اورکـت سـپـاهـی اش تـابـلو بـود.
یـک کـیـف بـرزنـتـی کـولـه مـانـنـد یـک وری مـی انـداخـت روی شانه اش، شـبـیـه مـوقـع اعـزام رزمـنـده هـای زمـان جـنـگ. وقـتـی راه مـی رفت، کـفـش هـایـش را روی زمـیـن مـی کـشـیـد. ابـایـی هـم نـداشـت در دانـشـگاه سـرش را بـا چـفـیه بـبـندد.
از وقـتـی پـایـم بـه بـسـیج دانـشـگاه بـاز شـد، بـیشـتر مـی دیـدمـش. بـه دوسـتانم می گـفتـم: «این یـارو انـگار بـا مـاشـیـن زمـان رفـتـه وسـط دهـۀ شـصـت پـیاده شـده و هـمـون جا مـونـده!»
✨بایک کافـه کـتاب دیگر تا یـکشـنبه
هفـته آیـنده یاعــلی✋🏻
🍃🍃🍃🍃🍃
#پایگاه_معصومیه
🆔 http://eitaa.com/alzahra14