هر بار به هق هق انداختی از جداییت ما را این بار دلت بسوزد به حال من این روحِ من خسته تر از همیشست و جز حرمِ تو دیگر هیچ چاره‌ای ندارد امسال با کمر شکسته حتی خیزان و سینه خیز حتی فقط من را به خودت برسان

یه کاری میخواستم امشب انجام بدم و دوست داشتم با شما هم به اشتراک بذارم شاید شما هم بخواین انجامش بدید. امشب تا فردا غروب، توی هر جایی که دوست دارید، دفترخاطرات‌تون، کتاب و دفتر درسی‌تون، تقویم و سررسیدتون، دفترچه‌ی برنامه‌ریزی‌تون، چنل خصوصی خودتون و .. هرجایی که بنظرتون زیاد چشم‌تون بهش میوفته و مراقبش‌اید، یه دست‌نوشته یا یک نامه برای امام‌زمان بنویسید تو یکی از سخنرانی‌هایی ک گوش میدادم می‌گفت مشکل ما از همون‌جایی شروع میشه که ما یادمون رفته با امام‌زمان حرف بزنیم و مشکل‌مونو باهاش مطرح کنیم. امشب توی هرجایی که دوست دارید، حرف‌هاتونو، آرزوهاتونو، غم‌وغصه‌ها و خوشحالی‌هاتونو، شکرگذاریاتونو، مشکلات و گره‌های زندگی‌تونو و هرچیز دیگه‌ای که محرمی براش پیدا نمی‌کنین رو بهش بگید؛ با زبون خودتون، نه با ادبیات‌ سنگین و طولانی.. و در آخر یه عهد کوچیکی باهاش ببندید و جلوی چشم‌تون بذارید تا سال دیگه همین موقع. هرچیزی میتونه باشه، مثلا : - شروع یک‌کار خوب، هرچند کوچیک ( مثلا هرروز توی کارای خونه ب مامانم کمک می‌کنم در یک بخشیش ) - ترک یک‌کار و اخلاق منفی ( مثلا دیگه توی جمع دوستام جوگیر نمیشم و فش نمیدم ) - شروع صحبت با امام زمان ( مثلا هرشب قبل از خواب، دو تا پنج دقیقه وقت میذارم و درمورد روزی که گذشت با امام‌زمان صحبت می‌کنم / هرشب سه‌تا سوره‌ی توحید برای شادیش میخونم / روزی پنج‌تا صلوات براش می‌فرستم / هرروز صبح وقتی از خواب بیدار میشم، اولین کار قبل از چک کردن گوشی با چشای نصفه و نیمه‌م، یه " السلام علیک یا صاحب الزمان " باشه / هر روز یک‌قسمتی از سوره‌هایی که حفظم رو برای ظهورش می‌خونم ووو .. ) کار سخت و زمان‌گیری نیست، حتی واسه کنکوری‌ها و دانشجوها هم شاید روزی ۱۰ دقیقه وقت بگیره، اما به اندازه‌ی ۱۰‌سال جلو میندازتمون. 💖 ..

یکی اینجا دلش تنگه... اونجارو نمی‌دونم تو قبلا منو دوست داشتی حالا رو نمیدونم ..💔

خدا نگهدار ماهی که در وجودم صدایم زدی و مرا خواندی ولی من دعوتت را رد کردم با اینکه می دانستم منتظرم هستی و من سراغ خویش رفتم ..

قرار بود روح و قلب من را آماده ی ماه رمضان کنی تو با ادب سراغ من آمدی و من بی ادب بودم ..

دو ماه گذشت قرار بود ماه رجب و شعبانت پاک شوم قرار بود پاک وارد میهمانیت شوم .. من باز به خود ستم کردم رواست که به سینه بکوبم، نیست؟ رواست که دیگر هق هق را در گوشه ای ساکت باری دیگر خفه کنم و با چشمان خود موهای سپیدِ روحم از این شرمندگی و فرسخ ها سنگ انداختن میان خود و تو را ببینم و بگویم که دوباره منم آن خسران زده، روا نیست؟

چقدر باید مهلت دهی و چقدر باید غفلت کنم، آه الهی از خودم پیش تو شکایت میکنم این بار از زبان مناجات الشاکین ببین مرا، بار دیگر هم ببین .. من جز درِ خانه تو جایی ندارم که با این دستها بزنم، ببخش دوباره این رو سیاه را

رمضان یعنی با سختی بسوزانی گناهان خویش را ، آن ها که اگر حضور داشته باشند تو را از خیمه های او دور می کند .. رمضان ماه تمام فصول است .. گاهی محرم می شوی و گاهی عرفه .. گاهی خاطره های قبل خودت می شوی همان که خودت را زیبا کرده بودی برای او.. گاهی نهج البلاغه می شوی .. گاهی خیمه و اشک و گوشواره و حرف می شوی.. گاهی دانه دانه صدای نخل می شوی .. گاهی گریه ی کودک سه ساله می شوی .. گاهی صدای مناجات مسجد کوفه می شوی .. گاهی نیمه شعبان می شوی .. گاهی خزان پاییز .. گاهی شوق می شوی و گاهی آه .. این خاصیت کریم بودن رمضان است .. رمضان شاگرد امام حسن مجتبی است ..

شما با حسرت نرسیدن هایتان چه می کنید ؟ مهمانی ملائکه و ماه و روح های خوب را می بینید اما انگار پاسبان باشید که غریبه وارد نشود به جمع یا آن کسی باشید که دزدکی از کوچه تاریکی که تنها چراغ روشنش آن خانه است را می بیند و به پهنای صورتش اشک می ریزد حس غربت و تنهایی خفه اش می کند ..

این کانال رو دنبال کنید و میگم که صوت های فرستاده شده‌ یکم بالاتر از همین پیام رو گوش بدن خانمها. و بقیه مطآلب آخر اورده شده‌ی کانال اصلی ( https://eitaa.com/bentalsaber ) رو بخونین

این دو کانال هدیه‌ی من به شماست هر چند فعالیت اصلی کم شده اما همچنان کمک کنندست به روح و پیدا کردن مسیر .💛

مـا بند کفش‌هامون رو جوری بستیم که تا فتح قدس باز نشه ✊.