eitaa logo
مجتمع فرهنگی الزهراء(س)
48 دنبال‌کننده
328 عکس
43 ویدیو
2 فایل
مجتمع فرهنگی معارفی الزهراء (س) مبارکه
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍استاد فاطمی نيا مي گويد :علامه جعفری از پدر آیت الله خویی، مرحوم آسید علی اکبر خویی، نقل می کند در قدیم در شهر خوی یک زنی بسیار زیبا بوده. چون شهر کوچک بود همه هم را می شناختند این دختر زیبا نصیب جوانی شد. مکه ای برای این جوان واجب شد. این جوان ذهنش بد جوری مشغول شد که در این مدت طولانی که باید با شتر و...سفر کنم این زن را به چه کسی بسپارم. نزد مقدسی رفت که زنش به او بسپارد او قبول نمی کند و می گوید نامحرم است، چشممان به او می افتد به گناه می افتیم. داشی در خوی بوده مشهور بوده به علی باباخان. به او گفت: می خواهم بروم مکه می خواهم زنم را به شما بسپارم. دخترهایش را صدا زد و گفت: او را ببرید داخل. خیالت تخت برو مکه. جوان رفت مکه بعد از شش هفت ماه با اشتیاق رفت در خونه علی باباخان زنش را تحویل بگیرد. در زد گفت: آمده ام زنم را ببرم. گفتند: بابا علی خان نیست ما نمی توانیم او را تحویل دهیم. 💭 گفت: بابا علی خان کجاست؟ گفتند: تبریز.راه زیادی بود و ماشینی نبود بالاخره خودش را رساند به تبریز. علی باباخان را پیدا کرد. گفت: اینجا چه می کنی؟ گفت: تو این زن را سپرده بودی به من. شنیده بودم که این زن زیبا است. ترسیدم حتی در این حد که بیاد به ذهنم که ببینم این چه شکلی است. به همین دلیل تو که رفتی من تمام مدت را رفتم تبریز تا تو برگردی.» @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش
✳ مردِ صابون بود، نه مردِ صاحب‌الزمان! 🔻 دکان‌دار بود. سدر و کافور و صابون و عطر و... می‌فروخت. مدت‌ها بود که در زندگی‌اش یک جریانی پیدا کرده بود که به تاب‌وتبش انداخته بود. تا اینکه آن روز متوجه شد دو نفری که در مغازه‌اش هستند، راه ارتباطی به حضرت دارند. به التماس افتاد برای همراهی با آن‌ها. با اصرار، همراهشان شد. رسیدند به رودخانه‌ای پرآب که آن دو راحت پا بر آب گذاشتند. ماند او حیران و ترسان. گفتندش: نام امام را ببر و بگذر. نام امام را برد و پا بر آب گذاشت. میان راه، باران گرفت و مرد از خیال امام بیرون آمد و دل‌نگران صابون‌هایش شد که زیر باران مانده بود. رویش به سمت امام بود و دل و فکرش رفت روی پشت بام؛ پیش صابون‌ها؛ که پایش در آب فرو رفت... از دیار و یاد یار جا ماند و به قول آن عزیز: مردِ صابون بود، نه مردِ ! 📚 برگرفته از کتاب 📖 ص ۴۸ 👤 🙏 @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش
🍂 رسم خوبی داشتیم ماه رمضون ها بعضی شب ها چندتا از مربی ها جمع میشدیم افطاری میرفتیم خونه‌ی دانش آموزا یه بار تو یکی از شبا تو ترافیک گیر کردیم اذان گفتند علی گفت: وحید بریم نماز بخونیم؟وقت نمازه. من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم. نشون به اون نشون که یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونه‌ی بنده خدا! از ماشین که پیاده شدیم زد رو شونمو گفت: کاری موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!!! @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش
آیت الله بهجت(ره) دائم سوره را بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به امام زمان(عج)... این کار عمر شما را با برکت می کند؛و "مورد توجه خاص حضرت" قرار می گیرید. 🌸🕊 @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش
✳ چرا از مرگ می‌ترسیم؟ 📌 گاهی اوقات سبب ترس از مرگ، است و گاهی نیز شدید به است. اگر شما روی کف دست خود چسبی بزنید که مویی ندارد، می‌توانید به‌راحتی و بدون درد آن را بکنید. اما اگر آن را در جای پرمویی، مثلاً روی پا یا پشت دست خود بزنید که با صدها مو گره خورده، وقتی آن را می‌کنید، درد دارد. چه بسا انسان نسبت به امورات مختلف دنیا تعلقات شدید پیدا کرده و مانند هزاران زنجیر به جان او وابسته شده است. طبیعتاً [برای او] دل کندن از آن‌ها و به سمت رفتن یعنی دوری کردن از محبوب! 👤 📱نرم‌افزار @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش
✳ از شب اول قبر به بعد، خرج انسان با خودش است 🔻 انسان بعد از ، همیشه خرج لازم دارد؛ آیا خرج همیشگی او است یا ؟ از به بعد، انسان خرجش با خودش است. (ره) می‌فرمودند: حدیث شریف که (ص) ذخیره برای است، شما را مغرور نکند. امام (ره) مثال می‌زدند: ذخیره مال آخر کار است. زمان قدیم وقتی هوا سرد می‌شد، ذغال‌های ذخیره را مصرف نمی‌کردند؛ می‌گفتند: این سرما دنباله دارد؛ باید آخر کار آن را مصرف کرد. از حضرت آدم (ع) تا به حال، وجود دارد و برزخ، فاصله‌ی بین کثافت دنیا و لطافت آخرت است و در آن‌جا خرجی و روشنایی لازم است. تا آدم بمیرد، و اولاد او علیهم السلام نمی‌آیند سریع شفاعت کنند؛ یک باید در کار باشد؛ اگر نباشد، این همه دستورات که شب اول قبر چنین و چنان می‌شود برای چیست؟ 📚 از کتاب 👤 درس‌های اخلاق 📖 ص ۶۳ @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش
📗📗 اسارت مفهومی است که تا اسیر نشده باشی نمی‌توانی آن را درک کنی. برای یک مرد هم مفهوم اسارت غیر قابل تصور است چه رسد به اینکه این اتفاق را از زبان یک دختر ۱۷ ساله بشنوی. "من زنده‌ام" عنوان کتابی است نوشته معصومه آباد که به شرح خاطرات دوران چهار ساله اسارت وی از سن ۱۷ تا ۲۱ سالگی در چنگال ارتش بعث عراق می پردازد. واقعیت این است که هر کسی موقع ورق زدن کتاب و لا به لای خطوط آن دو احساس «اندوه و غم» و «عزت و افتخار» را توأمان تجربه می کند و جاهایی از کتاب را از پشت پرده ی اشک خواهد خواند... @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش
✍🏻 🌱 آیت‌الله قاضی(ره) زمانی برسد که ما محتاج گفتن یک لااله الاالله و محتاج گفتن یک استغفرالله می‌شویم و دیگر به ما فرصت نمیدهند مواظب از دست رفتن فرصت‌ها باشیم.🥀 @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش
🔴پیشگویی ... در مورد دوری از اسلام و نتیجه ذلت بار آن ✨وَ إِنَّکُمْ إِنْ لَجَأْتُمْ إِلَى غَيْرِهِ حَارَبَکُمْ أَهْلُ الْکُفْرِ، ثُمَّ لاَ جَبْرَائِيلُ وَلاَ مِيکائِيلُ وَ لاَ مُهَاجِرُونَ وَ لاَ أَنْصَارٌ يَنْصُرُونَکُمْ إِلاَّ الْمُقَارَعَةَبِالسَّيْفِ حَتَّى يَحْکُمَ اللّهُ بَيْنَکُمْ 💠شما اگر به غير اسلام پناه بريد کافران با شما نبرد خواهند کرد و در آن هنگام نه جبرئيل و ميکائيل به يارى شما مى آيند و نه مهاجرين و انصار و راهى جز پيکار با شمشير نخواهيد داشت تا خداوند ميان شما حکم کند (و شکست و زبونى شما فرا رسد) 🎤ایت الله @alzahraa_s ایتا @alzahra_s سروش ┄┅═✧❁📚🔶📚❁✧═┅┄