روز شمار واقعه کربلا :
۱- یازدهم محرم حرکت کاروان اسرا کربلا
۲- حركت اهل بيت امام حسين(ع) به سوي كوفه
۳ _تشكيل مجلس ابن زياد
روز يازدهم عمربن سعد به كوفه آمد. ابن زياد اذن عمومي داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس راس مطهر امام حسين (ع) را نزد او گذاشتند و او به آن نگاه و تبسم كرده و با چوبي كه در دست داشت به آن جسارت ميكرد.
@alzahraa_s
حسین:
روز شمار واقعه کربلا:
۱۲ محرم
۱ - دفن شهدای کربلا
روز دفن بدنهای مطهر سیّد الشّهداء علیه السّلام و اهل بیت و اصحاب آن حضرت، توسّط امام سجّاد علیه السّلام به یاری جمعی از بنی اسد است.
۲- ورود اهل بیت علیه السّلام به کوفه
در این روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه از خانه بیرون آید، و ده هزار سوار و پیاده بر تمام کوچه ها و بازارها موکل گردانید، که احدی از شیعیان امیرالمؤمنین علیه السّلام حرکتی نکند. سپس فرمان داد سرهایی را که در کوفه بود برگردانند و در پیش روی اهل بیت علیه السّلام حرکت دهند، و با هم وارد شهر کرده در کوی و بازار بگردانند.
مردم با دیدن حالت زار ذریه ی پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و سرهای بر نیزه و بانوان و مخدرات در هودجهای بدون پوشش، صدا به گریه بلند نمودند. زینب کبری، ام کلثوم، فاطمه بنت الحسین و امام زین العابدین علیه السّلام به ترتیب با جگرهای سوزان و قلوب دردناک ایراد خطبه نمودند، که عده ای از لشکر با دیدن این اوضاع از کرده خود پشیمان شدند، اما هنگامی که خیلی دیر شده بود
(قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص 205)
🏴🏴شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد🏴🏴
قالَ عليه السلام يَوْما: اصحابى ! اِخْوانى ! عَلَيْكُمْ بِدارِ الا خِرَةِ و لا اُوصيكُمْ بِدارِ الدُّنْيا فاِنَّكُمْ عَلَيْها وَ بِها مُتَمَسِّكُونَ اَما بَلَغَكُمْ ما قالَ عيسى بْنُ مَرْيَمَ لِلْحَواريينَ قالَ لَهُمْ: قَنْطَرَةٌ فَاعْبُروُها وَ لا تَعْمُرُوها وَ قالَ: اَيُّكُمْ يَبْنى عَلى مَوْج الْبَحْرِ دارا تِلْكُمُ الدّارُ الدُّنيا و لاتَتَّخِذُوها قَرارا )
( امام سجاد علیه السلام ) روزى با جماعت اصحاب خود فرمود:
اصـحـاب مـن ! بـرادران مـن ! هـمانا وصيت مى كنم شما را به تدارك و تهيه خانه آخرت و براى سراى دنيا شما را وصيت نمى كنم ! زيرا كه شما در دنيا حريص هستيد و متمسك به آن مـى بـاشيد، آيا به شما نرسيده است آنچه عيسى بن مريم عليهما السلام به حواريين گـفـت ، فـرمـود بـه ايـشـان : كـه دنـيـا پـلى اسـت از ايـن پـل عـبـور كـنـيـد و بـه عـمـارتـش مـكـوشـيـد يـعـنـى از پل بايد گذشت نه به آرزوى اقامت نشست ؛
و نيز عيسى عليه السلام فرمود: كدام يك از شما بر موج دريا عمارت مى كنيد، اينك دنياى شما را همين حالت است و بنا بر آن چون بنا بر موج بحر است پس چنين مكانى سست بنيان را آرام و قرار ندانيد.
منبع: منتهی الآمال
@alzahraa_s
روز شمار واقعه کربلا:
۱۳ محرم:
1 - اسرای اهل بیت علیه السّلام در مجلس ابن زیاد
پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدا را در کوفه گردانیدند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسین علیه السّلام را در برابرش گذاشتند. آنگاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه امام سجّاد علیه السّلام در حالیکه به طناب بسته بودند وارد مجلس نموده، در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگه داشتند. در این حال درباریان آن ملعون به تماشا ایستاده بودند.
(الوقایع و الحوادث: ج 4، ص 63. وقایع الایّام: تتمه محرم، ص 256)
۞ ۞ ۞
2 - اسرای اهل بیت علیه السّلام در زندان کوفه
پس از مجلس شوم ابن زیاد، اهل بیت علیهم السّلام را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند.
(الوقایع و الحوادث: ج محرم ص 94. وقایع الایّام: تتمه محرم، ص 263)
۞ ۞ ۞
3 - خبر شهادت امام حسین علیه السّلام در مدینه و شام
ابن زیاد به مدینه و شام نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین علیه السّلام را منتشر ساخت.
(الوقایع و الحوادث: ج محرم، ص 96. وقایع الایّام: تتمه محرم، ص 263)
۞ ۞ ۞
4 - شهادت عبداللَّه بن عفیف
عبداللَّه بن عفیف ازدی بزرگواری از اصحاب امیر المؤمنین علیه السّلام بود و در جنگهای جمل و صفین دو چشم خویش را از دست داده بود. لذا مشغول عبادت بود.
او هنگامی که شنید پسر زیاد ملعون به امیر المؤمنین و امام حسین علیه السّلام نسبت کذب می دهد، از میان جمعیت برخاست و گفت: ساکت باش ای پسر مرجانه، دروغگو توئی و پدر تو که به تو این مقام را داد. ای دشمن خدا! فرزندان پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را می کشی و در منابر مؤمنین اینچنین سخن می گوئی؟ مأموران خواستند متعرض او شوند که با کمک قبیله اش به خانه رفت، ولی بعد آمدند و خانه او را محاصره کردند. پس از رشادتهای او و دخترش دستگیر شد و همانطور که از خدا خواسته بود به دست بدترین خلق یعنی ابن زیاد به شهادت رسید.
(الوقایع و الحوادث: ج 4، ص 80، 87 - 88)
۞ ۞ ۞
🔅 #امام_رضا علیه السلام:
✍️ إنْ سَرَّک أَنْ تَسْکنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِیةَ فِی الْجَنَّةِ مَعَ النَّبِی فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَین.
🔴 اگر دوست داری در بهشت با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همراه باشی قاتلان امام حسین علیه السلام را لعنت کن.
📚 بحارالأنوار جلد ۴۴، صفحه ۲۸۶
🆔👉 @alzahraa_s
زیارت از راه دور امام حسین.mp3
3.51M
⏰ 4 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ زیارت از راه دور
🔹 کسی که منو زیارت کنه
خودم روز قیامت به زیارتش میام
🎤 #حاج_اقا_مومنی
@alzahraa_s
✳ بلیت دوسره مادام و دختران به مشهدالرضا
📍وارد خانه که شدم «مادام» کنار مریم - همسرم - نشسته بود و یک کاسه آش هم وسط بود. با خنده گفتم: مریم! برای مادام چه آشی پختهای؟! گفت: آش را خود مادام پخته و یک کاسه هم برای ما آورده است.
📍مادام محمودیان همسایه دیوار به دیوار ما در کوچه شهید «ویگن گاراپیدی» در نارمک بود. کوچهای که با دو سه کوچه دیگر، بخش ارمنینشین نارمک را تشکیل میدهند. مادربزرگ دوستم -فرهاد- که دیگر سنّی از او گذشته بود، به اصرار فرزندش پیش آنان رفته بود و با لطف آنان ما دو سه سالی آنجا نشستیم.
📍از آنجا که من و همسرم مقلد حضرت آیتالله خامنهای هستیم و بنا به فتوای ایشان، اهل کتاب پاکند و نجس محسوب نمیشوند، طبیعتاً رابطهٔ ما، حتی رابطهٔ غذایی ما با مادام خیلی خوب بود و رفت و آمد زیادی داشتیم.
همسرم توضیح داد: مادام آش نذری پخته است. پرسیدم: مادام! شما هم نذر آش دارید؟ گفت: بله. اما این نذر برای امام حسین است. خیلی تعجب کردم. گفتم: شما برای امام حسین نذر کردهاید؟! با همان فارسی لهجهٔ ارمنی گفت: چرا تعجب میکنی؟ ما هم امام حسین را دوست داریم. و ادامه داد: حالا چند روز دیگر هم صبر کن ببین این کوچه نزدیک تاسوعا و عاشورا که میشود برای امام حسین چه کار که نمیکنند.
📍توضیحات مادام تعجبم را بیشتر کرد. بخصوص وقتی که گفت: تازه این که چیزی نیست. من هر سال یک گوسفند نذر امام حسین دارم که خودم میخرم و آن را به تکیهٔ جوانان آزاده که در بنبست بالایی هستند میدهم.
مادام خیلی خونسرد ادامه میداد و ظاهراً موضوع برایش کاملاً عادی بود و از تعجبهای من تعجب میکرد. چایش را که سر کشید، گفت: ببین! ما امامها را خیلی دوست داریم. یک چیزی بگویم راحتت کنم. من و دخترانم هر وقت در زندگی مشکلی پیدا میکنیم، یک بلیت رفت و برگشت هواپیما به مشهد میگیریم. میرویم، حاجتمان را از امام رضا میگیریم میآییم.
خیلی عجیب بود. مادام نگفت حاجتمان را «میگوییم» میآییم، گفت: «میگیریم میآییم»!
***
📍ایام تاسوعا و عاشورا و هنگامه راه افتادن دستهها - بخصوص دسته فاخر اردبیلیها که با مداحی آقای مؤذنزاده در زمین وسیع سر کوچه تکیه زده بودند -رسید. با صدای هر دستهای، با همسرم به دم در میرفتیم. درهای تمام خانههای کوچهٔ شهید ویگن گاراپیدی همزمان با در خانهٔ ما باز میشد. زن و مرد، پیر و جوان، ارمنی و مسلمان -و البته آنجا اکثراً ارمنی- برای سید و سالار شهیدان اشک میریختند.
راستش را بخواهید، من بیشتر با دیدن اشکهای مادامهای کوچه که روسری کوتاهی بر سر، بارانی بودند اشک میریختم تا با صدای روضهخوانی مداح دستهها...
#تقی_دژاکام
#مادامهای_کوچه_ویگن_گاراپیدی
#روزنامه_کیهان
سهشنبه 3 بهمن 1385
صفحه 14.
@alzahraa_s
بخشی از زيبايی های وقايع کربلا:
زيباترين خواهش يک زن { همراه کردن زهير با امام حسين (عليه السلام) توسط همسرش}
زيباترين بازگشت { توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليه السلام)}
زيباترين وفا داری {نخوردن آب در شط فرات ابالفضل (عليه السلام)}
زيباترين جنگ { نبرد حضرت علی اکبر (عليه السلام) با دشمن}
زيباترين واکنش {پرتاب کردن سر و هب توسط مادرش به طرف دشمن}
زيباترين پاسخ {احلی من العسل جناب قاسم ابن الحسن(عليه السلام)}
زيباترين هديه {تقديم عون و محمد به امام حسين (عليه السلام) توسط مادرشان حضرت زينب (سلام الله عليها)}
زيباترين نماز {نماز ظهر عاشورا در زير باران تير}
زيباترين جانثاری {حائل قرار دادن دستها، توسط عبدالله ابن حسن (عليه السلام) و دفاع از عمو}
زيباترين سخنرانی {سخنراني امام سجاد (عليه السلام) و حضرت زينب (سلام الله عليها) در کاخ ظلم}
از همه زيبايي ها زيباتر جمله « ما رأيتُ الا جميلاً » که حضرت زينب (سلام الله عليها) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید: خب. چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: غیر از زیبایی چیزی ندیدم
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
@alzahraa_s