#خاطرات_شهدا 🍃
♦️ سعی کنید سکوت شما
بیشتر از حرف زدن باشد.
هر حرفی را که می خواهید بزنید؛
فکر کنید که آیا #ضروری هست یا نه؟
هیچ وقت بی دلیل حرف نزنید !
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
@alzahraa_s ایتا
@alzahra_s سروش
#خاطرات_شهدا 🍃
پرسید:
"ناهارچۍداریم مادر؟ "
مادرگفت :
"باقالۍپلو باماهی..
باخنده روڪردبه مادر وگفت :
"ماامروزاین ماهیها را میخوریم
ویڪروزی این ماهی ها مارا ...🌱"
چندوقت بعد در عملیاتوالفجر۸درون اروندرود گم شد...
مادرشتا آخرعمرلب به ماهی نزد...
#شهید_غلامرضا_آلویی
@alzahraa_s ایتا
@alzahra_s سروش
#خاطرات_شهدا 🍂
رسم خوبی داشتیم ماه رمضون ها بعضی شب ها چندتا از مربی ها جمع میشدیم افطاری میرفتیم خونهی دانش آموزا یه بار تو یکی از شبا تو ترافیک گیر کردیم اذان گفتند علی گفت: وحید بریم نماز بخونیم؟وقت نمازه. من گفتم پنج دقیقه بیشتر نمونده علی جان بزار بریم اونجا میخونیم. نشون به اون نشون که یک ساعت و نیم بعد رسیدیم به خونهی بنده خدا!
از ماشین که پیاده شدیم زد رو شونمو گفت: کاری موقع نماز اول وقت انجام بشه ابتر میمونه!!!
#شهید_علی_خلیلی
@alzahraa_s ایتا
@alzahra_s سروش
#خاطرات_شهـدا 🍃
میگفت: دوسٺ دارم زندگیاے داشته باشـم ڪه اگه کسۍ به فرش زیر پام نیاز داشـت کوتاهی نڪنم.😍🍃
عروسی ڪه کرد پـدرش به اؤ یک فرش ماشیݩۍ هدیه داد آن را به نیازمندے بخشـید و براي خؤدش موڪت خرید.🙃
#شهید_حاج_عبدالله_ضابط 🌱
╭──╼━━━━━━╾──╮
💠 @alzahraa_s ایتا 💠
╰──╼━━━