eitaa logo
کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام
337 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
123 ویدیو
471 فایل
مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام خیابان کوی نصر نبش فاضل شرقی تلفن۸۸۲۶۱۳۸۵ سایت www.znac.ir کانال آموزش @alzahranasr_amoozesh کانال پژوهش @alzahranasr_pajohesh کانال دانش آموختگان @alzahranasr_da کانال فرهنگی @alzahranasr_farhangi
مشاهده در ایتا
دانلود
636642177059665479.mp3
12.4M
📖 در محضر 🎙 صوت حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه 🔸متعلق جار و مجرور 🔰 🕰 زمان : ۱۳ : ۱۷ 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
636642177210914901.mp3
11.18M
📖 در محضر 🎙 صوت حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه 🔸استعانت به ظهور 🔰 🕰 زمان : ۳۱ : ۱۵ 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
636642177546534511.mp3
16.86M
📖 در محضر 🎙 صوت حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه 🔸 مومن ها با هم جنگ ندارند 🔸جنگ ها بر سر انانیت است 🔰 🕰 زمان ۲۵ : ۲۳ 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
636642177778095411.mp3
12.52M
📖 در محضر 🎙 صوت حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه 🔸 یا باء سببیت را معنای توسعه 🔸 یا باء سببیت نیست 🔰 🕰 زمان : ۲۳ : ۱۷ 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
📖 در محضر حضرت امام خامنه ای مدظله العالی 📋موضوع : مقدمات لزوم تفسیر قرآن و لزوم رجوع به قرآن 🔰 📖 بخش : 🔰 تاریخ ۱۳۶۹/۱۲/۱۵ بسم اللّه الرّحمن الرّحیم آنچه در نظر است این است که ما یک بحث تفسیری را آغاز کنیم و به کمک شما خواهران و برادران دانشجوی عزیز در جهت فهم قرآن و گسترش استفاده از نورانیت قرآن قدمی برداریم. بنده در گذشته با درس‌های قرآن به‌خصوص در رابطه با دانشجویان انس داشتم و یکی از اشتغالات جدّی برای من محسوب می‌شد و در سال‌های بعد از انقلاب هم همواره در پی فرصت بودم که مباحث قرآنی را ادامه بدهیم و تکرار کنیم ولی فرصت نمی‌شد. از مدتی پیش به این فکر افتادم و برخی از دوستان هم مکرر این را به من گفتند و حالا شروع می‌کنیم. 🔰امروز مقدماتی را عرض کنم، علت شروع این بحث را در سه چیز خلاصه کردم: 🔸اول اینکه به سهم خود در حرکت عمومی تبیین قرآن شرکت داشته باشم. 🔸دوم اینکه تدریس قرآن موجب شود که این کار در جامعه ترویج شود و به تعلیم و آموزش و فهم قرآن کمک کند در سطح جامعه. 🔸سوم اینکه دانشجویان در حوزه معارف قرآن به صورت جدی‌تری وارد شوند. ✨📖✨هدایت قرآن فهم و تبیین قرآن در هدایت عمومی جامعه و همچنین در هدایت فردی و کمال فردی هرشخص دارای تأثیر بسزائی است یعنی در جامعه اسلامی اگر مردم با قرآن آشنا باشند و انس بگیرند و از راهنمائی‌های قرآن استفاده کنند هم در حرکت عمومی جامعه به سوی اهداف اسلامی کمک خواهد شد و هم هر فردی بخودی خود در درون خود به آن کمال که اسلام برای شخص مسلمان معین کرده نزدیکتر خواهد شد. 🔰در حرکت عمومی جامعه این اثر را می‌گذارد که در جامعه قرآن در انحصار افراد خاصی نباشد بلکه همه افراد جامعه و مجموعه‌های مختلف در جامعه، با قرآن آشنا باشند و از هدایت قرآنی بهره بگیرند و این هدایت قرآنی همان چیزی است که در قرآن بر روی آن زیاد تکیه شده است ✨📖✨ قرآن اصرار دارد که نور است «قَدْ جَاءَکُم‌ مِنَ اللَهِ نُورٌ وَ کِتَـابٌ مُّبِینٌ» همانا برای شما آمد از سوی خدا نور، یعنی همین قرآن و کتاب مبین و آشکار «یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ» به‌وسیله این کتاب خدای متعال آن کسانی را که از رضایت و خشنودی او تبعیت می‌کنند هدایت می‌کند به راه‌های سلامت و آرامش، یعنی در دنیای ستیزه‌گری بین ماده و معنا در دنیای آسیب‌پذیری انسان از عوامل گوناگون آن عاملی که می‌تواند انسان را به عافیت حقیقی برساند آشنائی و عمل به قرآن است ✨📖✨« وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ» این قرآن انسان‌ها را از تاریکی‌ها به سوی نور خارج می‌کند « یَهْدِیهِمْ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِیم» و آنها را به راه راست هدایت می‌کند، پس قرآن در این آیه خودش را نور و هدایت کننده به راه راست و رساننده انسان به ساحل نجات تعریف می‌کند. از این وسیله هدایت چقدر یکایک ما بهره می‌بریم؟ ✨📖✨در آیه دیگر می‌فرماید «هذا بَیانٌ لِلنَّاس» این قرآن تبیین کننده است برای مردم «وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِین» این هدایت و پند و اندرز است برای پرهیزکاران. و آیات متعدد دیگری درباره قرآن و فضیلت قرآن و رسالت و هدف قرآن در خود کتاب کریم قرآن هست ما از این فواید مادامی که با قرآن آشنا نباشیم و انس نداشته باشیم محروم خواهیم بود. 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
📖 در محضر حضرت امام خامنه ای مدظله العالی 📋 موضوع : مقدمات لزوم تفسیر قرآن و لزوم رجوع به قرآن 🔰 📖 بخش : بسم الله الرحمن الرحیم 📖 روایت معروفی هست از رسول اکرم(ص) که دریک خطبه معروفی آن بزرگوار فرمودند «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ» یعنی هرگاه فتنه‌ها مانند پاره های شب تاریک شما را دچار شبهه کرد به قرآن مراجعه کنید، 🔰فتنه یعنی آن چیزی که انسان را دچار اضطراب و ابهام و جهالت کرده و برای روح و فکر و جسم انسان موجب فشار است، این یکی از معانی فتنه است، این جور چیزی در زندگی اجتماعات زیاد است و در جامعه اسلامی ما چنین چیزهائی پیش می‌آید در شناخت یک راه و وظیفه گاهی شبهه بوجود می‌آید که راه را برای انسان مجهول می‌کند و بسیاری راه را گم می‌کنند ✨📖✨آنچه در این مواقع به کار می‌آید پیامبر اکرم(ص) میفرمودند قرآن است «فإنّه شافع مشفّع و ماحل مصدّق» این یک تعبیر بسیار ادبی است یعنی قرآن آن حقیقتی است که اگر به سود شما شفاعت کرد شفاعت او پذیرفته خواهد شد و اگر از شما شکایت کرد شکایت او هم پذیرفته خواهد شد. ✨📖✨یعنی یک جامعه اگر به قرآن اقبال کند و قرآن را بفهمد و برطبق هدایت قرآن عمل کند قرآن به او کمک خواهد کرد و خدا دست او را خواهد گرفت و راه او را خواهد گشود و اگر پشت کند به قرآن ضربه خواهد خورد و این همان چیزی است که شما در جوامع در طول قرن‌ها دیدید، چه عاملی موجب می‌شود که امروز در کشورهای اسلامی بسیاری از آحاد مردم حقائق روشن را درک نکنند؛ دوری از قرآن، نمی‌شود گفت ملت‌های اسلامی همه می‌خواهند موضع‌گیری دولت‌هایشان در قبال صهیونیست قاطع باشد در عین حال آن دولت‌ها جرأت می‌کنند که این موضع‌گیری قاطع را نداشته باشند. چنین چیزی امکان ندارد ملت‌ها خواب هستند و اگر ملت‌ها با قرآن انس می‌داشتند وضع کشورهای اسلامی جور دیگری بود. «مَنْ جَعَلَهُ أمَامَهُ قَادَهُ إلَى الْجَنَّة» هر کس به دنبال قرآن حرکت کند او را به بهشت خواهد برد «وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إلَى النَّار» و هر کس راه خود را از غیر قرآن انتخاب کند این کار او را به آتش هدایت خواهد کرد «هُوَ الدَّلِیلُ عَلَى خَیْرِ سَبِیل». ✨📖✨از مجموع این آیات و روایات درباب قرآن نتیجه این می‌شود که ما باید فهم قرآن و انس با قرآن را گسترش دهیم در جامعه ما باید یکایک مردم با قرآن آشنا شوند، امروز به نام دین گاهی چیزهائی برذهن برخی از مردم حاکم است که اگر با قرآن آشنا باشند می‌فهمند که اینها از دین نیست. بسیاری از مشکلات و سؤال‌ها و ابهامات و عقده‌ها که درذهن‌ها هست با آشنائی عمیق با قرآن برطرف می‌شود و بسیاری از مشکلات و ناراحتی‌ها و بحران‌های روحی که ناشی از جهل به معارف اسلامی است با برکت آشنائی با قرآن مرتفع می‌شود. ✨📖✨ما نیاز به تفسیر قرآن داریم - البته در مورد جامعه فارسی زبان یک مطلب اضافه هم هست که بعد عرض می‌کنم - همه جوامع مسلمین زبانشان هر چه باشد ولو عربی به تفسیر و تبیین قرآن احتیاج دارند، البته این نکته ظریف توجه کنید که احتیاج مردم به تفسیر قرآن به معنای این نیست که قرآن دور از فهم عمومی مردم نازل شده قرآن برای عموم مردم نازل شده و پیامبر اکرم(ص) هم که قرآن را تلاوت می‌فرمودند همان عرب‌های معمولی زمان آن بزرگوار قرآن را می‌شنیدند و می‌فهمیدند در این بحثی نیست 🔰لکن دو نکته وجود دارد که ایجاب می‌کند قرآن بوسیله کسانی که با معرفت قرآنی آشناتر هستند برای مردم تبیین شود. 🔸نکته اول این است که از اول تا آخر قرآن معارف بسیاری بصورت متراکم گسترش یافته است قرآن فصل بندی شده بمعنای مصطح نیست، معارف قرآن از توحید و نبوّت و مسایل مربوط به انسان و معاد و هزاران گونه معارف دیگر قرآن سرشار است از مجموع این معارف، جمع‌بندی کردن مطالب کار همه کس نیست، جمع‌بندی در قرآن و توجه به ابعاد گوناگون قرآن از همه ‌سو بیش از آن چیزی است که یک فهم معمولی از یک آیه و از ظواهر آیات می‌تواند استفاده کند پس محتاج تفسیر هست. 🔸نکته دوم: این است که هر کتاب فصیح بلیغ و پرمغز و عمیق ولو کتاب آسمانی نباشد وقتی در مقابل یک فرد معمولی گذاشته می‌شود آن فرد از او چیزی می‌فهمد و وقتی در مقابل یک فردا صاحب معرفت بالا گذاشته می‌شود او چیز بیشتری احساس می‌کند پس به این دلیل هم قرآن احتیاج دارد به تفسیر، لذا است که تفسیر قرآن بوسیله بزرگان علم دین و آگاهان از معارف اسلامی از قرن‌ها پیش معمول بوده و کتاب‌های تفسیر بسیار خوبی در طول این سیزده چهارده قرن نوشته شده است. و آنطوری که علامه طباطبائی(ره) بیان کرده‌اند اولین مفسرین از صحابه خود پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بوده‌اند مثل ابیّ‌بن‌کعب و ابن‌عباس و ابن‌مسعود و 📚📚📚کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
📖 در محضر حضرت امام خامنه ای مدظله العالی 📋 موضوع : مقدمات لزوم تفسیر قرآن و لزوم رجوع به قرآن 🔰 📖 بخش : بسم الله الرحمن الرحیم 🔰 منتهی گاهی این بزرگان به یک خطائی در فهم از قرآن دچار شدند و آن خطا این است که به جای اینکه از قرآن استفاده کنند، آنچه را در ذهن خودشان بود به‌عنوان پیشداوری آن را بر قرآن تحمیل می‌کردند و گاهی مجبور می‌شدند حتی از ظواهر آیات قرآن منصرف شوند، که این را می‌گویند تفسیر به رأی و چیز بسیار خطرناکی است. در قرن اخیر به همین روشی بعضی از چهره‌های معروف اسلامی دچار اشتباه بزرگ‌تری شدند و آن این بود که افکار قرن نوزدهمی اروپا و افکار مادی‌گرایانه را که هر فعل و انفعالی را در دنیا ناشی از ارتباط متقابل ماده می‌‌دانستند و هر پدیده غیرمادی را نفی می‌کردند گرفته و سعی کردند قرآن را بر آن افکار غلط تطبیق کنند. 🔰یک نمونه از این چهره‌‌های معروف نویسنده سرشناس هندی قرن ۱۹ به نام سرسید احمدخان می‌باشد کتاب تفسیری هم در آن موقع نوشت و از جمله کسانی است که سید جمال الدین اسدآبادی در هند علیه او کتاب نوشت و افکار او را رد کرد، او در آیاتی از قرآن که اشاراتی به معجزات دارد مرتکب تأویل یعنی همان تفسیر شده است، حضرت موسی که از دریا عبور کرد و راه دریا برای حضرت باز شد چون با موازین مادی تطبیق نمی‌کرده حمل کرده به یک معنای دیگری این همان تفسیر به رأی است و غلط است ✨📖✨قرآن را نباید با پیشداوری به سراغش رفت از آیه قرآن نباید به عنوان دلیلی برای آنچه که از راه دیگری ما بدست آوردیم و فهمیدیم استفاده کرد و قرآن را به‌عنوان یک سرچشمه‌ای باید به حساب آورد که انسان تشنه به او پناه می‌برد و از او می‌نوشد. ✨📖✨ البته اگر حجتی بر ارتکاب خلاف ظاهر در قرآن قائم بشود مانعی ندارد، مثلاً آیه قرآن می‌فرماید: « الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌» یعنی خدای متعال بر روی تخت قرار گرفته است خوب استدلال عقلی یقینی قاطعی وجود دارد که خدای متعال جسم نیست. پس این یک معنای کنائی و ادبی دارد که زبان عرب و فهم معمولی عرب هم کاملاً آن را می‌فهمد یعنی خدای متعال دارای قدرت بی‌نهایتی است و بر سریر قدرت تکیه زده است. ✨📖✨ نیاز فارسی زبانان به تفسیر با عربی ‌‌زبانان اندکی تفاوت دارد فارسی زبان به دو چیز نیاز دارد که عرب زبان به یکی بیشتر نیازمند نیست. عرب همین‌قدر احتیاج دارد که برایش این آیه را تبیین کنند ولی فارسی ‌‌زبان اول احتیاج دارد معنای آیه را بفهمد و بعد در سایه ترجمه و فهم زبان فصیح آیه در او تعمق بشود و ابعاد او بدست بیاید، ما روشمان براساس این نیاز استوار خواهد بود ما قرآن را ترجمه و سپس تبیین می‌کنیم این روش ما در تفسیر خواهد بود و از اول قرآن یعنی سوره، حمد شروع خواهیم کرد. 🔰می‌شد این جلسه را به عنوان یک جلسه عمومی اعلام کنم لیکن ترجیح دادم جلسه محدود باشد تا افراد در جلسه احساس کنند یک مسئولیتی از آنها خواسته می‌شود فقط من مسئول نباشم شما هم مسئول باشید و احیاناً در کیفیت اداره این جلسه نظر بدهید و هم‌فکری کنید، قبل از انقلاب جلسه تفسیری که برای دانشجویان داشتم به این ترتیب بود که هفته بعد دو نفر از دانشجویان درباره درس قبلی صحبت می‌کردند یک نفر می‌آمد گزارش درس را می‌داد و بعد نفر دومی که قبلاً هردو معین شده بودند و آمادگی‌شان را اعلام کرده بودند می‌آمد و به گزارش او انتقاد می‌کرد و بعد خودم داوری می‌کردم، به این ترتیب جلسه یک حرکت بسیار عمیق و جدی و کاری داشت نکته آخر اینکه برادران و خواهران مفید باشند منظم شرکت کنند 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
📖 در محضر حضرت امام خامنه ای مدظله العالی 🔰 📖 بخش : 🔰 تاریخ ۱۳۶۹/۱۲/۲۲ بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 🔰مقدماتی را در باب لزوم تفسیر قرآن و لزوم رجوع به قرآن عرض کردیم، همچنین روش کار تفسیر را و خلاصه این بود که ما در تفسیر آیات قرآن بیشتر توجه می‌کنیم به نیاز جامعه امروز فارسی زبان که عبارتست از دانستن ترجمه گویا و روان از قرآن و آنگاه تبیین مفاهیم قرآنی در حدی متوسط (منظور از حد متوسط این است که اکثر مفاهیم قرآنی دارای اوج‌های عرفانی و فلسفی و معرفتی است. گرد آن مفاهیم چندان نخواهیم گشت مگر در موارد ضروری و لازم) مثلاً در همین سوره حمد امام رضوان‌الله‌علیه در اطراف همین مباحث چند جلسه درس تفسیر فرمودند که اوج مباحث عرفانی بود من هم خودم دستم به آن اوج‌ها نمی‌رسد و هم فعلاً برای عموم این سطح متوسط را ضروری‌تر می‌شمارم اگرچه خواص مطمئناً به آن قله‌ها هم نیاز دارند. با این مقدمات سوره مبارکه حمد را شروع می‌کنیم. ✨📖✨اولاً سوره عبارت است از فصل و بخشی از قرآن که در گرد یک یا چند مطلب محوری دور می‌زند هر کدام از سوره‌های قرآن را که ملاحظه کنید یک مطلب اساسی با چند مطلب اصلی را در آن مشاهده خواهید کرد. و بقیه مطالب در حول و حوش آن مطلب اصلی دور می‌زند این فصل را می‌گویند سوره البته این جور فصل‌بندی با فصل‌بندی‌های معمول کتاب‌های بشری متفاوت است این جور نیست که مطالب قرآن تقسیم شده باشد. ✨📖✨ مثلاً مطالب مربوط به خدا یا به انسان یا به روز قیامت یا به زندگی فردی بشر یا به مجموعه نظام اجتماعی انسان هر کدام در یک فصلی بیان شده باشد فصول قرآنی که همین سوره‌ها باشند گرچه هر کدام ناظر و متوجه به یک مطلب اصلی هستند اما در آن مجموعه مطالب متنوعی از همه معارفی که در قرآن پراکنده است وجود دارد با خواندن یک سوره انسان با بخش عظیمی از معارف قرآن آشنا می‌شود و با تدبر در یک سوره به اعماق زیادی از معارف الهی دست پیدا می‌کند به‌هرحال این فصل‌گذاری را در اصطلاح قرآن «سوره» نام گذاشته‌اند. ✨📖✨سوره حمد با بقیه سوره‌ها متفاوت است اگر کسی سؤال کند که مطلب محوری سوره حمد چیست؟ نمی‌شود پاسخی به او داد سوره حمد فهرست‌گونه‌ای است از همه معارف قرآن یا بگوئیم از همه معارفی که مسلمان نیاز دارد که بطور دائم در جان خود بپروراند و معرفت به آنها را در خود عمق ببخشد. در سوره حمد هست منتهی به اشارت، من به‌عنوان نمونه به بعضی از معارفی که در سوره حمد هست اشاره می‌کنم، «خدا» - عالی‌ترین معرفت همه ادیان و اسلام - رابطه فیض عام الهی با همه موجودات و مخلوقات که یکی از اساسی‌ترین مفاهیم دین همین رابطه خدا با تمام موجودات از طریق افاضه عمومی می‌باشد، رابطه ویژه خدا با بندگان مؤمن که از این دو افاضه، هم افاضه عمومی و هم افاضه ویژه مؤمنان تعبیر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود به «رحمت» - و ربوبیت الهی که خود ربوبیت یک مفهوم بسیار مهمی است و جزء معارف عالی قرآنی است که در معنای رب العالمین مقداری درباره آن توضیح خواهیم داد تعلق همه نیکی‌ها و زیبائی‌های وجود به خدا، که باز این خود یکی از ارکان مهم معرفت‌ها و شناخت‌های قرآنی است که ما در سوره حمد ذیل کلمه حمد به این معرفت دست پیدا می‌کنیم مسئله عبودیت، عبودیت انسان و در مقابل خدا به تعبیری عبودیت همه وجود در مقابل خدا، «إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَالْأرْضِ إلّا آتِی الرَّحْمنِ عَبْدًا» همه وجود در مقابل پروردگار عبودیت دارند مثال بارزش انسان است که این عبودیت انسان در مقابل خدا یکی از حصول اساسی معرفت اسلامی است که با معارف بعضی از ادیان دیگر کاملاً متفاوت است. ✨📖✨مسئله هدایت الهی و جستجوی آن از دامنه فیض خدا - مسئله معاد که باز یکی از مهم‌ترین ارکان معارف الهی است -تقسیم انسان‌ها به سه گروه هدایت یافته، گمراه و غضب شده - در نهایت خواستن از خدا درخواست کردن از خدا، این همه معارف که هر کدام از اینها یک فصل بسیار مهمی از معارف الهی است، و همه اینها در قرآن وجود دارد و همه اینها در سوره حمد به شکل کوتاه و اشاره آمده، البته اشاره که می‌گوئیم معنایش زبان رمز نیست بلکه با تبیین همه کلمات حمد در این سوره همه این معارف را می‌شود شناخت و فهمید. خوب پس سوره حمد با سوره‌های دیگر قرآن این تفاوت را دارد که یک مطلب محوری ندارد بلکه مجموعه‌ای از مطالب محوری و امّهات مسایل قرآنی است برای همین هم هست که به سوره حمد گفته می‌شود «امّ القرآن» ام یعنی چیزی که همه چیز به او برمی‌گردد، مرجع، مقصد. به مادر هم که عرب می‌گوید «ام» چون کودک به او برمیگردد 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
📖 در محضر حضرت امام خامنه ای مدظله العالی 🔰 📖 بخش بسم الله الرحمن الرحیم 🔰لذاست که جای تعجب نیست که اگر ما دیدیم در همان تفسیری که اشاره کردم که امام در اوایل انقلاب بیان کردند شاید یکی دو جلسه یا بیشتر درباره باء بسم الله و مقام بسم الله صحبت کردند. ✨📖✨این سوره مثل همه سوره‌های دیگر به جز سوره برائت شروع می‌شود به نام خدا. علت این که سوره برائت با این جمله‌ی بزرگ شروع نمی‌شود به طور اجمال این است که بسم‌ا... حاکیست از رحمت و لطف و عنایت و آیات اول سوره بر برائت حاکی از خشم قهّاریت و انتقام برائت و بیزاری است لذا آن سوره با بسم‌ا... مناسبتی ندارد اگر در سیر تفسیر قرآن به آن سوره رسیدیم در این باره بیشتر صحبت خواهیم کرد. چرا سوره‌های قرآن و هر کاری در اسلام هر سخنی و هر حرکتی و عملی با نام خدا شروع می‌شد؟ ✨📖✨شروع به نام خدا نشان‌دهنده جهت‌گیری و تعلق این کار و این سخن است هم‌چنان‌که شروع به نام هرکس و هر چیز دیگر نیز همین خاصیت را دارد وقتی شما کاری را با نام خدا شروع می‌کنید می‌فهمانید که این کار متعلق به خداست. همچنان‌که می‌‌‌فهمانید که رجوع این کار نیز به خدا است یعنی جهت‌گیری این کار به سمت خدا است بنابراین وقتی سوره‌ای را - مجموعه کلمات نورانی را - با نام خدا شروع می‌کنید یعنی این سخن متعلق به خداست و به سمت خدا است و در جهت معرفت خداست ✨📖✨بسم الله، باء بسم الله یعنی با استعانت به این اسم، باء همان بائی است که تقریباً در فارسی هم به همین معنا به کار می‌رود اسم هم همین‌طور «باسم» یعنی «به نام»، بسم الله یعنی بنام خدا، با استعانت از این نام‌ یا به مصاحبت با این نام یا با توجه به این نام، الله اسم خداست. بعضی گفته‌اند الله همان الاله بوده است الف و لام تعریف بر سر اله آمده است، اله یعنی معبود، یعنی کسی که دل‌ها و جان‌ها متحیر اوست و متوجه به اوست و الف و لام حرف تعریف است یعنی که آن اله و معبود مشخص که خالق آسمان و زمین و همه موجودات است به تدریج در هم ادغام شده و ترکیب شده است، شده الله، بعضی هم می‌گویند الاله نبوده بلکه خود این کلمه الله وضع شده برای نام خدا و ذات مقدس پروردگار اسم‌هائی که برای خدا می‌خوانیم صفات خدا مستند این خود خدا است الله نام خدا است پس بسم الله یعنی به نام خدا  ✨📖✨رحمان و رحیم هردو از ریشه رحمت گرفته شده منتهی با دو عنایت و نگاه متفاوت با تعبیری از دو بعد متفاوت -رحمن صیغه مبالغه است که از صیغه‌های مبالغه در عربی صیغه فعلان است، رحمن نشان دهنده کثرت رحمت و افزونی رحمت است نشان دهنده سعه دایره رحمت الهی است. رحیم از همان ماده رحمت است، منتهی صفت مشبهه است، نشان دهنده ثبات و دوام است. وقتی که ما ماده‌ای را به صیغه فعیل (رحیم) در عربی می‌بریم در حقیقت نشان می‌دهیم که این صفت ثبات و دوام دارد. پس اگر «الرحمن الرحیم» را منهای آن خصوصیتی که بعداً عرض خواهم کرد همینطوری در نظر بگیریم از این دو کلمه و دو چیزی می‌فهمیم - از «الرحمن» می‌فهمیم که خداوند دارای رحمت بسیار زیادی است و دامنه رحمت خدا بسیار وسیع است از «الرحیم» می‌فهمیم که رحمت خدا مستمر و مستدام است و ثابت برای اوست هیچ وقت این رحمت زایل نمی‌شود این دو معنی را در نظر داشته باشید در عرف قرآن رحمن و رحیم به دو معنی به کار رفته است رحمن به عنوان رحمت خدا در دنیا نسبت به همه موجودات به کار رفته. وقتی خدا را با رحمانیت ستایش می‌کنیم در حقیقت می‌گوئیم که خداوند رحمتش شامل همه موجودات عالم است پس رحمن به معنای دارنده رحمت همگانی، این رحمت همگانی چیست؟ رحمت خلق آنها و آفریدن آنها، رحمت هدایت عمومی آنها «اعطى کل شیء خلقه ثم هدی» خدای متعال همه چیز را در یک مجرائی هدایت می‌کند، درخت را هم خدا هدایت می‌کند به سمت رشد و کمال، دانه را به سمت ثمر دادن و روئیدن و حیوان را همینطور جمادات را همین‌‌طور آفرینش و هدایت طبیعی همه موجودات رحمت خدا است بر همه موجودات، بر هر موجودی رحمت متناسب با او از سوی خداست، در دنیا به انسان رحمت می‌دهد، به همه انسان‌ها رحمت حیات، تنفس زاد و ولد، رحمت لذت‌های همه عالم، به حیوانات هم فراخور همین نیازها رحمتی داده شده، به جمادات به فراخور نیازهایشان رحمتی داده شده پس این آن رحمت عام الهی است نسبت به همه موجودات. خدا را به اعتبار این رحمت رحمان می‌گویند پس «الرحمن» یعنی بخشنده رحمت همگانی و وسیع که می‌بینید رحمت بسیار زیادی هم هست اما این رحمت موقت است و محدود به همین دنیا است، بعد از این عالم نوبت این رحمت نیست مگر به شکل بسیار محدود و محصوری 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
📖 در محضر حضرت امام خامنه ای مدظله العالی 🔰 📖 بخش بسم الله الرحمن الرحیم ✨📖✨مثلاً در قیامت خداوند انسان‌ها را مجدداً زنده می‌‌کند این هم رحمت است اما این رحمت رحمانی رحمت همگانی و عمومی گرچه گسترده و همگانی است اما محدود و موقت است مخصوص این دنیا است ولی رحمتی که از کلمه رحیم فهمیده می‌شود نوعش نوع دیگری است رحمت خاص است، رحمتی است مخصوص جمعی از موجودات و آن جمع عبارتند از مؤمنین بندگان صالح خدا وقتی بگوئیم «الرحیم» خدا را با صفت رحیم ستایش کنیم، در حقیقت اشاره می‌کنیم به نوع خاص از رحمت پروردگار و آن رحمت مخصوص مؤمنین است آنها چیست؟ آن عبارتست از هدایت خاص از مغفرت، از پاداش نیکوی کارها، از رضا و رضوان که مخصوص مؤمنین است، اما این رحمت اگرچه دامنه‌اش محدود است اما همیشگی است پس «الرحیم» یعنی دارنده رحمت ویژه اما همیشگی، «الرحمن» یعنی دارای رحمت گسترده اما محدود به زمان خاصی که عبارتست از دنیا قبلاً من اینجور معنا کردم به نام خدای دارای رحمت همگانی و رحمت همیشگی، حالا که به لغت مراجعه می‌کنم دقت می‌کنم در لغت به نظرم این جور می‌آید که رحمن را می‌شود به صفت بخشا یا بخشنده، ترجمه کرد. بخشندگی خدا هیچ قیدی ندارد به همه می‌بخشد بخشا هم به همین معنا است البته بعضی‌ها ترجمه می‌کنند خدای بخشاینده، غلط نیست چون بخشائیدن هم به معنی بخشیدن می‌آید، اما بخشیدن یعنی چیزی را به کسی دادن که بخشائیدن هم گاهی به همین معنا استعمال می‌شود لکن بیشترین معنای بخشائیدن گذشت کردن است بر من ببخشای یعنی از من بگذر بنابراین بخشایش به رحیم بیشتر تناسب دارد پس ما رحمن را می‌توانیم با کلمه بخشنده یا بخشا ترجمه کنیم رحیم را به معنای بخشایشگر یا بخشاینده، لذا می‌توانیم بگوئیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر یا بخشای بخشایشگر. ✨📖✨حمد به معنای ستایش کردن یک انسان است یا یک موجود بر عملی یا صفتی که از روی اختیار از او سر می‌زند اگر خصوصیتی در کسی باشد که اختیاریِ او نباشد آن را نمی‌گویند حمد کرد گفته می‌شود مدح کرد مثلاً زیبائی کسی را بخواهیم تعریف کنیم در عربی گفته نمی‌شود حمد شد یا حمد کرد زیبائی او را. اما شجاعت کسی را می‌شود حمد کرد یا بخشندگی کسی را می‌شود حمل کرد و یا صفتی را که او به اختیار خود در خود بوجود آورده است، بنابراین حمد با مدح متفاوت است. در فارسی کلمه‌ای که حمد را به این معنا نشان بدهد ما پیدا نمی‌کنیم من پیدا نکردم، ستایش می‌تواند معنای حمد باشد اما ستایش شامل معنای مدح هم هست در حالی که مدح با حمد متفاوت است، بنده در گذشته می‌گفتم سپاس و ستایش هر دو را با هم می‌آوردیم که هم معنای مدح و هم معنای شکر وقتی با هم جمع بشود می‌تواند معنای حمد را نشان دهد ولی چون محدود هستیم از جهت این لغت ناگزیر ستایش را به ‌کار می‌بریم. «الحمد» یعنی همه ستایشها، الف و لام الف و لام «جنس» یا الف و لام «استغراق» است الف و لام جنس یعنی آنچه الف و لام بر او داخل شده جنس مورد نظر است پس می‌شود «الحمد» یعنی جنس حمد و طبیعت حمد اگر الف و لام استغراق باشد یعنی آنچه الف و لام را بر او داخل شده به همه افراد مثل مورد نظر است بنابراین «الحمد» یعنی همه حمدها و ستایشها لله همه حمدها و ستایش متعلق است به خدا. آنچه که این جمله به ما می‌فهماند این است که همه نیکی‌ها و همه زیبائی‌ها متعلق به خداست از سوی خداست. ✨📖✨کلمه «رب العالمین» در حکم استدلالی است برای الحمدلله - چرا همه حمدها متعلق به خدا است زیرا که خدا رب العالمین است رب به معانی گوناگونی می‌آید یا به عبارت درست‌تر مشتمل بر معانی گوناگونی است رب به معنای مدبر و گرداننده است ربّ چیزی یعنی آن کسی که تدبیر این چیز در دست اوست، گرداننده و سیاست‌گذار این چیز اوست و بدین معنا معادلش در فارسی می‌شود کردگار - همچنین پرورش‌دهنده رشددهنده - افزایش‌دهنده، رب به این معنا هم می‌آید به این معنا اگر بخواهیم رب را به فارسی ترجمه کنیم می‌شود پروردگار همچنین به معنای مالک و صاحب، رب البیت یعنی مالک بیت، به این معنی خداوند می‌شود خداوندگار، خداوند بستان نظر کرد و دید یعنی صاحب بستان، در فارسی خداوند هم یعنی مالک، صاحب، صاحب اختیار، پس رب را هم می‌شود به معنای کردگار و هم می‌شود به معنای «پروردگار» و هم می‌شود به معنای خداوندگار در فارسی معنا کرد کلمه رب مشتمل بر همه معانی که در این سه کلمه وجود دارد می‌شود پس رب یعنی پرورش‌دهنده، گرداننده، مالک و صاحب. ✨📖✨رب العالمین- رب عالمها۔ عالمین جمع عالم است عالم یعنی بر «مجموعه هماهنگ و دارای جهت واحد» مثلاً عالم انسان مجموعه انسان‌های عالم انسان است، عالم حیوان، عالم جماد خصوصیات مشترک دارند همه جمادات وقتی می‌گویم عالم جماد به آن مجموعه خصوصیات اشاره می‌کنیم. 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
📖 در محضر حضرت امام خامنه ای مدظله العالی 🔰 📖 بخش بسم الله الرحمن الرحیم ✨📖✨عالم دنیا همه چیزهایی که در دنیا هستند خصوصیات مشترک دارند، عالم غیب همه چیزهایی که در غیب هستند، خصوصیات مشترک دارند، تقسیم کائنات و موجودات به عوالم براساس این است که مشترکات بر یک مجموعه‌ای را وقتی در نظر گرفتیم می‌شود یک عالم مجموع همه اینها می‌شود عالمین، «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِین» سپاس و ستایش و ثنا و شکر مخصوص و متعلق است به الله که رب و مدبر و خداوندگار همه عالم‌هاست چون همه عالم‌ها متعلق به اوست پس همه ستایشها متعلق به اوست چون خیرات متعلق به اوست این لُبّ تفکر یک انسان مسلمان است این است که یک انسان را از خود بیرون می‌برد از زندان محدود فردیت و مادی‌گری نجات می‌دهد دلبستگی‌های او را از بستگی‌های انسان‌های مادی فراتر می‌برد جهان متعلق به خداست به قول اقبال: «هر ملک ملک ما است که ملک خدای ما است.» ✨📖✨هر چیزی که مال خدا است، مال ما است، ما هم مال خدائیم، ما برای هدف‌های خدا هستیم «إنّا لله و إنّا إلیهِ رَاجعُون» این آن مفهوم «الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعَالَمِین» است پایه همه احساسات و تفکرات و آرمان‌های اسلامی همین است پس «الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعَالَمِین» ستایش از آن خدا است پروردگار جهان‌ها یا کردگار جهان‌ها یا خداوندگار جهان‌ها؛ جهانیان که گفته می‌شود معنای دقیق و کاملی نیست. ✨📖✨باز بخشنده بخشایشگر صفت دیگری برای الله اینجا تکرار شده هم در بسم الله بود هم در اینجا آمده می‌توانیم بگوئیم این تکرار از این جهت مانعی ندارد که بسم الله یک صیغه و عبارت جداگانه است مال همه سوره‌هاست بنابراین «الرَّحْمنِ الرَّحِیم» در بسم الله یک حکایت جداگانه‌ای است در خود سوره حمد بعد از بسم‌ا... این صفت آمده برای تفهیم معارفی که در کلمه «الرَّحْمنِ الرَّحِیم» است که اشاره کردیم و می‌توانیم بگوئیم «الرَّحْمنِ الرَّحِیم» در بسم الله از دیدگاهی مورد توجه بود و در اینجا از دیدگاه دیگری در آنجا الله را با صفت رحمن و رحیم دارنده رحمت همگانی و ویژه و همیشگی توصیف کردیم برای این که صفت خداوند را بیان کرده باشیم اما در این جا که می‌گوئیم «الرَّحْمنِ الرَّحِیم» بعد از کلمه رب العالمین این برای این است که جهت ربوبیت الهی را بیان کرده باشیم خدا که رب العالمین است یعنی رشددهنده و تربیت‌کننده و پیش‌برنده است در چه جهتی خدای متعال انسان‌ها و موجودات را رشد می‌دهد؟ یا خداوندگار عالم در چه جهتی و دارای چه مضمونی است؟ دارای مضمون رحمت است رشد می‌دهد انسان‌ها را در جهت رحمت، هدایت می‌کند در جهت رحمت. و از رحمت آمدند و به رحمت روند خلق این‌ست سر عشق که حیران کند عقول ✨📖✨پس «الرَّحْمنِ الرَّحِیم» که یک بار دیگر ذکر شده برای اعاده این مقصود می‌باشد. 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib
📖 در محضر حضرت امام خامنه ای مدظله العالی 🔰 📖 بخش : 🔰 تاریخ ۱۳۷۰/۰۱/۲۱ بسم الله الرحمن الرحیم ✨📖✨در بیان سوره مبارکه حمد رسیدیم به آیه مبارکه «مَالِکِ یَوْمِ الدِّین»، دو قرائت در اینجا معروف است یکی «مالک یوم الدین» و دیگری «ملک یوم الدین». یک اشاره مختصری به اختلاف قرائات بکنم. ✨📖✨در قرآن کریم غالباً مواردی که قرّاء هفت‌گانه معروف در متن قرآن اختلاف کردند (که موارد هم چندان زیاد نیست) اختلاف بر سر چگونگی خواندن یک کلمه است. در رسم الخط قدیمی عربی که امروز هم در غالب قرآن‌های کشورهای اسلامی رعایت می‌شود الف را در بعضی از کلمات الف وسط کلمه را نمی‌نویسند و با یک نیمه الفی بر روی حرف قبل از (الف) او را نشان می‌دهند مثلا «مالک» را می‌نویسند به «ملک» یک الف کوچکی روی حرف میم می‌گذارند که معلوم شود مراد «مالک» است نه «ملک»، این نیمه حرف را حالاها می‌گذارند و در بسیاری از کلمات قرآنی این جور است، یک ضابطه خیلی دقیقی هم این رسم الخط ندارد، در کتب مخصوصی رسم الخط که مسلمین نوشتند کتا‌ب‌هائی و فصولی نوشته شده مخصوص بیان رسم الخط قرآن، چون مسلمان‌ها به همه جوانب قرآن رسیدگی کردند از جمله رسم الخط، مثلاً در «الاتقان سیوطی» یک فصلی درباره رسم الخط قرآن است، آنجا ذکر کردند که الف بعد از کدام حرف‌ها در نوشتن ساقط می‌شود و در تلاوت خوانده می‌شود. به نظر می‌رسد که اختلاف نظر در باب این که در سوره حمد مالک است یا ملک ناشی می‌شود از همین قضیه، هردو قرائت طبق فتوای علما صحیح است. در معنا هم تفاوت زیادی نخواهد کرد و در موارد اختلاف قرائت غالباً از این قبیل است، خیلی کم اتفاق می‌افتد که حروف آن کلمه مورد اختلاف تغییر پیدا کند حتی اگر حروف هم یک جا تغییر کند باز معنا یکی است معنا تغییر پیدا نمی‌کند مثلاً «إن جاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا»، که «فتبینوا» قرائت معروف است یک قرائت هم هست «فتثبتوا» که این دو حروفش تغییر پیدا کرده ولی چون نقطه‌ها شبیه هم هست در هر دو، لذا دو قرائت شده ولی هردو به یک معناست یعنی «تحقیق کنید». بنابراین موارد اختلاف قرائت در قرآن این جوری است مواردی که حروف تغییر کند نادر است در همان‌جا هم معنا یکی است غالب جاهای اختلاف قرائت لهجه‌ها است در اینجا دو قرائت است، «مالک یوم الدین»، «ملک یوم الدین» اگر گفتیم «مالک»، از ریشه «ملک» - بکسر میم - خواهد بود یعنی صاحب و دارنده «ملک» اگر گفتیم، از ریشه «ملک» - بضم میم - خواهد بود یعنی سلطان، پادشاه، حاکم، تفاوتی نمی‌کند چه بگوئیم خداوند و صاحب و صاحب‌اختیار و دارنده روز دین است یعنی همه چیز روز دین و قیامت در اختیار اوست چه بگوئیم خداوند ملک و سلطان و پادشاه روز دین است یعنی باز همه چیز روز قیامت تحت قدرت اوست، البته قرائت «مالک» شاید معروف‌تر است و از جهتی هم ممکن است ترجیح دهیم قرائت «مالک» را بر «ملک». ✨📖✨ «مالک یوم الدین» یعنی صاحب اختیار و دارنده روز جزا. مراد روز قیامت است بدیهی است روز در اینجا به معنای فاصله بین طلوع و غروب نیست که در دنیا و در منظومه شمسی معنای روز این است. روز قیامت این نیست که یک فاصله‌ای بین طلوع و غروب خورشید است آنجا «یوم تبدل الأرض غیر الارض» زمین و آسمان وضع دیگری پیدا می‌کند مقررات حاکم بر آفرینش شکل دیگری پیدا خواهد کرد، اوضاع، اوضاع مأنوس کنونی ما در دنیا نیست، روز یعنی دوران، دوره که ما درباره دنیا هم می‌گوئیم روز «الیوم عمل ولا حساب و غدا حساب ولا عمل» امروز کار هست و حساب و کتاب نیست، فردا حساب و کتاب است و کار نیست. آنچه امروز در دنیا انجام می‌دهید کار شما است و هیچ حساب و کتابی بر روی کار شما در معیار و با حدود و ثغور دیدگاه الهی نیست حساب و کتاب‌ها محدود است، کارهای فردی شما و درونی شما خطورات ذهنیتان، تفکراتتان، تصمیم‌هاتان که بعضی‌اش مستوجب عقاب است و بعضی‌اش مستوجب ثواب است و بعضی‌اش موجب تکامل شما است حتی فکر شما مستوجب این می‌شود که روحتان تعالی پیدا کند و گاهی نفس تفکر موجب تنزل و انحطاط است بزرگانی را ما شنیدیم و دانستیم که اینها از واردات ذهنی نابه‌جا در ذهن خودشان جلوگیری می‌کردند پس اندیشه‌های انسانی می‌توانند کمال‌بخش و می‌توانند انحطاط آفرین باشند، خوب اینها حساب و کتاب دارد «یعلم خائنة الأعین و ماتخفی الصدور» تمام نگاه‌ها و چشم‌های خیانت‌گر از دید پروردگار روشن است و آشکار، تمام این کارهایی که در دنیا رویش حساب نیست در آخرت رویش حساب هست حتی حساب‌هائی هم که در دنیا هست غلط و نارسا و ناقص، تمام اینها حساب و کتابش در روز قیامت هست . 📚📚📚 کتابخانه مدرسه علمیه الزهرا علیها السلام https://eitaa.com/alzahranasr_lib