. کسۍ کو دور ماند از اصل خویش .. باز جوید روزگار وصل خویش ♥️ ؛

‌ بخش عمدھ این رفتارهاۍ انکارگونه جوانان و گرایش‌هاۍ آنان به فرهنگ بیگانہ به‌ خاطر تبلیغات

کاذب‌ و‌ دروغیـن

دربارھ دین و القای شبھہ در بین جوانانھ. و چون جوانان برای این سؤالات و شبھات خود پاسخ قانـع کننده‌ای پیدا نمۍکنن، از دین گریزان‌‌شده و به فرهنگ بیگانه و غرب گرایش پیدا می‌کنن‌ ! از طرفۍ اگر جوانی بهـ هر دلیلۍ احساس‌ کنه درك نمیشه و خودش رو در سطح خانہ یا جامعه بیگانھ ببینہ، علیه تفکر، مذهب و یا نحوھ پوشیدن لباس بزرگسالـان طغیـان می‌کنه و این مسئله‌را به شکل‌های گوناگون از جملھ ؛ پوشیدن لباس‌هایی با نماد غربی بروز میده، البته باید اقرار کرد که این انکار و زدگی از دین به خاطر خود دین نیست. بلکھ علل این مسئله بیشتر به رفتارهاۍ دین‌داران و مدعیان دین بر مۍگرده.

هدف از سبك زندگي اسلامی، رشد ــ ـــ ـــ در همھ ابعاد زندگۍ است ..

~ سبك زندگی اسلامی، توجه بہ اجرای اسلام با همه ابعاد آن در تمام عرصہ‌های زندگی آدمۍ است و می‌توان با ملاحظه در ارتباطات سہ‌گانه انسان با خدا، خود و خـلق، زندگۍ پرهیزگارانه‌ای ساخت و با تکیہ بر سخن و سیرهٔ‌معصومان شیوه زیستن را مشق کرد.

ـ ⁕ ـــ ـــــــ ‌‌‌‌‌‌‌‌٫ پرسش چشمم بشُستـ دفترِ فرهنگ را ؛

• درد ما را در جھان درمانْ مبادا بي‌شما !'

‌ پس‌از شنیدن فریادهایی در حرم‌سید‌الشهدا، ‌مردم دختربچه‎ فلجی را مشاهده‌کردند که‌به ‌برکت امام حسین علیه‌السلام شفا یافته بود. ‌پدر و مادرش در توضیح نحوه‌ۍ شفا یافتن ‌دخترشان گفتند: پس از زیارت حرم حضرت ‌علے علیه‌السلام، برای طلبـ شفای او به سمت ‌حرم حضرت سیدالشھـدا علیه‌السلام حرکت ‌کردیم، هنگامی‌که دخترم‌نگاهش به گنبد گره ‌خورد، به گریه افتاد و به حضرتـ امام حسین ‌علیھ‌السلام گفت که بہ سویت آمدم اي آقایِ من، به‌سویت آمدم ای‌‌سیّد جوانان بهشت، و ‌همین‌طور سخن می‌گفت . . وقتی وارد حرم سیدالشهدا علیه‎السلام شدیم ، ناگھان دختر فلج‌مان از روۍ ویلچـر برخاست و شروع به ‌حرکتـ به‌سمت ضریح سید‌الشهدا علیه‌السلام کرد. ‌+ بہ نقل از مسئول بخشِ راهنمایۍ شرعی عتبه مقدسہ .

صد مردھ زنده مي‌شود از ذکر یاحسین ارباب ما شِفاۍ مسیح از خدا گرفت ◠◠ .

‌ . قصه‌ای دیـگر !' ‌‌ ∽ در مسیر بھشت " نجف به کربلا "حرکت ‌می‌کردیم تا به حرم برسیم کہ‌ناگهان پرچم ‌کشور فرانسه توجه همه‌را به خود جلبـ کرد ‌زنی مسیحۍ و فرانسوی این پرچم را حمل ‌می‌کرد. برایمان جالب بود که چرا به اینجـا ‌آمده، پس دلیل را جویا شدیم. گفتن: زمانی فردی را دیدم که با اشتیاق پیاده به حرم ابا‌عبدللّٰھ مۍرفت و از او پرسیدم ؛ از اینکه پیاده سفر می‌کنی، خسته نمی‌شوۍ ؟! گفت:« حاجتی دارم و می‌روم تا زیر گنبد حرمِ ‌‌امام حسین از خداوند بخواهم و یقین دارم که ‌خدا حاجتم را خواهد داد. » ادامه دارد ↝

وقتی دلی شکست، یقیناً بھا گرفت ‌‌‌‌‌‌‌‌ در سرسرای عرش ِ معلا سَرا گرفت ⋆⋆ .