‌ ــــ ـ فاطمهۜ یک زن بود، چنان کھ اسلام می‌خواهد که زن باشد. وی در همہ ابعاد گوناگونِ - زن بودن - نمونھ شده بود. مظهر یک دختر، در برابر پدرش .. مظهر یک همسـر، در برابر شوهرش. مظھر یک مـادر، در برابر فرزندانش. مظھر یک زن مبارز و مسئول، دربرابر زمان‌ و‌َ سرنوشتـ جامعه‌اش. وی خود یك امام است. یعنی یک تیپ ایده‌ آل برای یک اُسوھ و شاهد برای زنی که مۍخواهد شدنِ خویش را خود انتخابـ کند. او با طفولیت شگفتش با مبارزه مداومش در دوجبهه‌ خارجی و داخلے در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعہ‌اش، در اندیشه، رفتار و زندگی‌اش - چگونهـ بودن - را بھ زن پاسخ می‌داد. ‌• کتاب فاطمہۜ، فاطمہ است • بھ قلمِ دکتر شریعتـۍ .

‌؛ روزگاری را بہ سجده بر ضریحَتـ سـر کنم .. این تمـام لذتِ من از عبادت کردن است ـــــ ـ 🤎 .

. . 🤍🪴

‌ آثار فقر و تهیدستـے از چهره‌‌اش نمایان بود، به‌‌مدینه وارد شد، و مستقیم بھ در خانه بخشنده‌ترین مرد مدینه رفت و در فضیلت صاحب‌خانہ چنین می‌گفت : امروز كسى که امید به تو داشته‌باشد و حلقهٔ در خانه تو را حركت دهد، ناامید نخواهد شد، تو سخاوتمند و معدنِ عطا و كرم هستۍ ! صاحب‌خانه كہ در خانه‌اش مشغول نماز بود، با شنیدن صدای او نمازش را كوتاھ كرد و از قنبر غلامش پرسید : از مخارج زندگی‌ما چقدر در نزد تو باقى‌‌ست؟ قنبر جواب داد: دویست درهم باقى مانده كه بہ‌من فرمودى آن را بین بستگانتـ تقسیم كنم، امام فرمود : آن‌ را بیاور، كسی‌كه از آن‌ها سزاوارتر استـ آمده، قنبر آن‌را آورد، امام‌ حسین ــ‌ علیہ‌الـسلام‌ ــ آن را بھ آن مرد داد و فرمود این پول را از من بگیر، و از تو معذرت مـےخواهم و بدان‌کھ من به تو مہربان هستم و تو را دوست دارم، اگر دستم پُر بود، بیشتر از این به تو مي‌دادم .. ء . کتابِ منتھے الامال

‌ ؛ امام با كمال مھربانی و عـشق هر چه در منزلش بود بہ‌فقیر داد و هیچ‌گاه از این انقاق و عطا ترسـے به دل راه نداد؛ که مبادا فردا بھ این‌‌ امـوال نیازمند شوم چون می‌داند كه‌ خداوند در مقابل بیشترش را به او خواهد داد همان‌گونھ كه خداوند به‌ این واقعیتـ تصریح كرده و مۍفرماید : كساني كه اموال خود را در راھ خدا انفاق مى‏‌کنند، همانند بذرى هستند كه هفت‌‌خوشہ برویاند كه در هر خوشه، یکصد دانهـ باشد و خداوند آنرا براى هركس بخواهد و شایستگے داشته باشد، دو یا چند برابر مى‌كند و خدا از نظر قدرت و رحمت، وسـیع، و بھ همه چیز دانا استـ ! ـ ـــ برگرفتهـ از سوره بقره ــ آماجِ شمارھ ۲۶۱ |

ـ ــــ بارِ سفر بستھ‌ایم بہ قصـد . دریاۍ همدلے ˘˘ !

ــــــ ـ چو دخلت نیست، خرج آهستہ‌تر کن . 🪐!

‌ پس انداز بھ انسـان آرامش مـۍدهد؛ و بھ او کمک مۍکند تا از آزادی مالـۍ برخوردار شود و در مواقع خاص، نگرانِ مشکلات احتمالی نباشد. در واقع، آزادی مالی، بہ انسان رهایی می‌بخشد و آن را محدود نمی‌کند و اگر - پس‌انداز - داشتہ باشید، آزادۍ مالۍ خواهید داشت.

‌‌ • شرایط اضطرارۍ، همیشه غیر منتظره هستند؛ بنابرایـن هنگـام وقـوع، وجـوھ مورد نیاز معمولاً بخشی از بودجہ عادی نیستند و بیشتر از چیزی هستند که فکر می کنید ــــ اگر وضعیت اضطرارۍ، یک بیماری ناگهانۍ یا تصادفـ رانندگۍ باشد این‌مشکل می‌تواند تشدید شود و در این مواقع پس‌اندازهایمـان مـی‌تواند کمک زیادی بھ ما کند. ــــــــــــــــــ ـ

• 🪄 ◡◡ . .

‌‌‌ ‌ظرافت ِطراحي ‌‌: @Amajha

ء . یك شھید نشان مـی‌دهد و می‌آموزد و پیام می‌دهد که دربرابرِظلم و ستم، ای کسانی کهـ می‌پندارید: نتوانستن، از جـھاد معاف می‌کند، ای کسانی که می‌گویید: پیروزی‌ بر خصم، هنگامـي تحقق دارد که برخصم غلبہ شود، نه! شهید کسی استـ که درعصرِنتوانستن و غلبه نیافتن، با مرگ خویشتن ، بر دشمن پیروز مۍشود و اگردشمن‌اش را نمی‌شکند، رسوا می‌کند . . استادشریعـتیِ‌گران‌قدر !

• پروانگان را هیچ پروایۍ زِ جان نیست ـــــ ـ 🍃.

ـ ـ بھاي لاله‌ۍ خونِ خفتھ، پر ثمرتر گردد !

دلم‌ را به دریا زدم و رفتم کنارِ حاجی، آرام بہ ایشان گفتم: خطایۍ از من سر زدھ که ناراحت هستید؟ لبخندۍ زد و نگاهم کرد، حاجی بعد از چند ثانیہ فکر سکوت گفت: برادرم، من کۍ هستم که بخواهے برای من غواصی کنی؟ من کۍ هستم که تو می‌خواهی برای من خراب نکنی؟ وقتی لباس غواصے‌را تن می‌کنی خدا‌را حاضر و ناظر بدان و در دلت بگو ‌بہ غیرِاز رضای‌خدا کاری انجام نمےدهم ‌برای خداست که غواصی می‌کنم و برای ‌خداست که شهادت را می‌چشم، همیشه در هرجای زندگی، رضایِ خدا را اولویت ‌بدان. . کِش‌رفتہ‌ازکتاب‌مالکِ‌زمان .

لباس‌‌‌سرخِ شھادت بہ قامتت زیباستـ🤍.

. قاسم سلیمانی در زندگی آ‌ن‌چنان کھ یک فرمانده نظامی باید باشد، منظم و دقیق بود، او برای دقیقه‌های زندگی‌اش برنامه داشت. ساعات کاری و فشردگی مسئولیت‌های‌او بیشترِاوقات وقتےبرای امور شخصی‌‌‌‌‌خود باقے نمی‌گذاشت، اما یک چیز در این بین استثنا بود: - مطالعہ کردن و نوشتن - حاج‌قاسم هم خودش و هم ما بچہ‌هایش را موظف به خواندن مۍدانست، دایره‌ی کتاب‌های انتخابی‌اش وسیع بود از شـعر فارسی و رمان‌های خارجی و تا کتاب‌های تاریخے و سیاسی و اما کتاب‌های نظامی، روش خواندن او هم در نوع خود جـالب بود کتاب‌ را با دقت‌ می‌خواند، بر ابتدا و میانه و انتهای کتاب یادداشت مۍ‌نوشت گاهے حتی یادداشتـ‌های مفصل‌ترش را در دفتر جداگانہ‌ای ثبت می‌کرد. ~ کتابِ از چیزی نمی‌ترسیدم، به قلم سردار سلیمانی.