eitaa logo
آمال|amal
345 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
زهرا صادق پور هستم🌱💚 اینجا منم و نقاشیام و بوکمارکام اینجا رو یه دختر دهه هشتادی کوچولو داره اداره میکنه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃شبتون خدایی🍃
آمال|amal
فک کنم تصادفه ساختگیه🤔نظر شما چیه؟
تصادف نکردن😐😂😍 حالا شب بخیر😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود جالب برادران لبنانی برای تشکر از ایران و خوش آمد گویی به نفتکش ایرانی دریای لبنان را مزین کردی به سلامت و در حمایت رسیدی خدا به همراهت، چشم آمریکا کور بیروت به تو خوش آمد می‌گوید ای نفتکش ایرانی @Childrenofhajqasim1399
حالاخُودِمونیم👀 اَزاین هَمِه کانالاوپَیامایِ مَذهَبی✍ به چندتاشون عمل کردیم؟!👆 فُرصَتی نَموندِه رفقا قرارمون ازهمین امروز شروع کنیم دقیقا از[همین امروز] حداقابه دوتاازپیامایی که میخونیم عمل کنیم🧠💪 یکمم به ظهورفکرکنیم...🗣 یکم دغدغه امام معصوممونوداشته باشیم امام میفرمان•° هرکس برای ظهورمن دعاکنه منم برای حل مشکلاتش دعامیکنم' فکرکن امام زمان برات دعاکنه🌜 شروع کن همسنگری اگه دوست داری واقعاجزاون ۳۱۳نفر💫باشی فرصت ثبت نام محدوده...`🎤 برات حَسرت نَشه یِ وَقتیا👣 @Childrenofhajqasim1399
هدایت شده از  گاندو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 این مسئولیته که زمین نمی مونه! 🇮🇷@ganndo 🇮🇷@ganndo
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ کلیپ | حاج قاسم سلیمانی: همه ی ما یا اغلب ما از یک حس مشترک برخورداریم و آن حس مغمومیت است. مغمومیت، وقتی انسان چیزی را از دست می دهد یا برای چیز ارزشمندی تلاش می کند اما قدرت وصول به آن را ندارد احساس مغمومیت می کند. مغمومیت در یک جایگاه منفی شکسته، افسردگی آوره اما این مغمومیتی که من از آن حرف میزنم، این نشاط آوره این پیروزی آوره این معنویت آوره... 🆔 @Childrenofhajqasim1399
پدر میگفت: ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ!!! ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺸﻪ ﭼﮏ ﻧﻮﯾﺲ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺖ!!! ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻫﺎﺵ، ﻧﯿﺸﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ؛ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﺳﺒﺰ ﻣﯿﺪﻥ... ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺷﻮﻧﻪ ... 📿ﭘﺪﺭﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩﻩ ، ﺗﻮ " ﯾـﻮﺳـﻒ "ﺑﺎﺵ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻢ ﺳﯿﺦ ﺷﺪ ﺯﺑﻮﻧﻢ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﻡ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻫﻢ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺴﺖ؛ ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ " ﯾـﻮﺳـﻒ " ﺑﺎﺷﻢ. 📢 تو زندگیت مرد باش... نامرد زیاده .... @Childrenofhajqasim1399
‼️ چطوری ‌برای‌ ماشینت ‌بہترین‌ دزدگیرها رومیگیری ‌تا مبادا بدزدنش! چرا برای دزدگیر نمیزارے؟! درحالےڪہ‌ اگہ ‌ماشینتو بدزدن‌ میشہ ‌زندگے ڪنے...' ولے اگہ ‌اعتقاداتتو بدزدن از دست‌دادی💯! گوشےتو بدزدن‌ سریع ‌میفہمے چون‌ دائم ‌بہش‌ سرمیزنے ... ولے شناسنامتو بدزدن‌ دیر میفھمے(: اعتقاداتم‌ چون‌ بہ ‌دیر بھش ‌رجو؏ میڪنے؛ دیر میفھمے ڪہ ‌دزدیدنش‌🚶🏻‍♂ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Childrenofhajqasim1399
مقام حضرت زهرا سلام الله علیها... روزی حضرت آدم -علی نبینا و آله و علیه السلام - به حضرت حوا گفت: «خداوند، بهتر از ما خلق نكرده است». خداوند به حضرت جبرئيل خطاب كرد: «ايشان را به جنت الفردوس ببر». وقتي وارد شدند دیدند، چه عظمتی دارد! آن بهشت‌ها کجا، این کجا؟! یک حوض بسیار با عظمتی است و یک تختی روی این حوض گذاشته شده ¬است. یک منبری روی آن است. بالای این منبر، یک حوریه ای هست که نور همة بهشت، مال این حوریه است. تاجی به سر او است و گردنبندی و گوشواره‌اي دارد و تمام بهشت را منور کرده است این حوريه، دارد جلوه گري می کند و تمام بهشتی ها را منور می کند. عرض کرد: «پروردگارا! این کیست؟» خطاب آمد: «این، از فرزندان تو است اسم او زهرا است». پرسيد: «تاج او چیست؟» فرمود: «این، پدر او است». پرسيد: «گردنبند او؟» فرمود: «شوهرش است». باز حضرت آدم پرسيد: «گوشواره هایش چيست؟» خطاب آمد: «فرزندان او هستند». حضرت آدم سؤال كرد اين‌ها قبل از من خلق شده‌اند؟ جبرئيل فرمود: «اينها چهار هزار سال پيش از تو خلق شده اند». بحارالأنوار، ج25، ص 5 @Childrenofhajqasim1399
⭕️اولین گفتگوی زنده تلویزیونی رئیس‌جمهور با مردم؛ 🔻اولین گفتگوی زنده تلویزیونی حجت الاسلام والمسلمین رئیسی با مردم امشب بعد از خبر ۲۱ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. @Childrenofhajqasim1399
آمال|amal
#رمان_راز_درخت_کاج... 🌲🍃 #قسمت_چهارم شهلا به خانه ی چند نفر از دوستان زینب زنگ زد. شهلا خجالت می کش
🌲🍃 نمی توانستم آرام باشم. دلم برای شهلا و شهرام میسوخت؛ آنها هم نگران حال خواهرشان بودند. بی هوا به آشپزخانه رفتم. انگار رفتن من به آشپرخانه عادت همیشگی ام شده بود. کابینت ها از تمیزی برق می زدند. بغض گلویم را گرفت. زینب، روز قبل، تمام کابینت ها را اسکاچ و تاید کشیده بود. دستم را به کابینت ها کشیدم و بی اختیار زیر گریه زدم؛ گریه ای از ته وجود. دیروز به زینب گفتم: مامان، خیلی در تمیز کردن خانه کمکم کردی. دوست داری برای جبران زحمت هایت چه چیزی برایت بخرم؟تو که دو سال است برای عید هیچ چیز نخریده ای،حالا یک چیزی را که دوست داری بگو تا برایت بخرم. زینب گفت: مامان، به من اجازه بده جمعه اول سال را به نماز جمعه بروم.دلم میخواهد سال را با نماز جماعت و جمعه شروع کنم . به زینب گفتم: مادر،ای کاش مثل همه ی دخترها کفشی، کیفی، لباسی می خریدی و به خودت می رسیدی. هر وقت دلت خواست نماز جمعه برو، ولی دل من را هم خوش کن. صدای گریه ام بلند شده بود. شهلا و شهرام به آشپزخانه آمدند و خودشان را توی بغلم انداختند با اینکه آن شب به خاطر ، غذای مفصلی درست کرده بودم، قابلمه هو دست نخورده روی اجاق گاز ماند. کسی شام نخورد. با آن نگرانی، آب هم از گلوی ما پایین نمی رفت چه رسد به غذا. ... 🌀لطفا دوستانتون رو دعوت ڪنید🌀