eitaa logo
یاران امام زمان عجل‌الله
3.6هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
20.8هزار ویدیو
17 فایل
راه ظهورت را بستم ..... قبول اماخدا را چه دیدی شاید فردا حر تو باشم مدیر @Naim62 ( مدیر سوالات مذهبی سیاسی و انگیزشی👈 @Sirusohadi ))
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاران امام زمان عجل‌الله
#سرگذشت #ایدا_و_مرد_مغرور🥀 #پارت۱۹۵ خیلی سریع آزمایش وعکس رنگی وسونو فقط سریع چشم دکتر پرستارآید
سلام عرض ادب احترام دوستان بنابدلایی مدیر اجرای رمان آیدا ومرد مغرور حضور ندارند بنده حقیر ادامه رمان تقدیم حضورتون خواهم کرد. و از فرداشب رأس ساعت 20همراه با دختر شینا میتوانید دنبال کنید این رمان جذاب و مورد سلیقه تون را🌹 ممنون از همراهی و توجهتون 🙏
یاران امام زمان عجل‌الله
#سرگذشت #ایدا_و_مرد_مغرور🥀 #پارت۱۹۵ خیلی سریع آزمایش وعکس رنگی وسونو فقط سریع چشم دکتر پرستارآید
🥀 مهم آیدای برگ گلم بودکه داشت بامرگ دست وپنجه نرم میکرد من بی رحمی کردم نامردی کردم اشکاموپاک کردم بابی تابی از زمین سردبیمارستان جداشدم: یاسی پس کی عمل تموم میشه دلم داره آتیش میگیره توروخدابرویه خبربگیر نگران نباش محسن کارشوخوب بلده ..منم مقصرم اون دخترازدهنش دررفت من خنگم فکرکردم اینجوری کمکتون میکنم. دراتاق عمل بازشدومحسن بیرون اومد دویدم طرفش:داداش چی شد حالش خوبه؟ محکم زدتوسینم:آره خوب میشه روانی وقتی مرخص بشه نمیزارم بیادخونت میبرمش پیش خودم توام جرات داری حرفی بزن به خاطرگندی که زده بودم زبونم کوتاه بود درحال حاضرخوب شدن آیدامهم تربود بی تاب به اتاق عمل خیره شدم: پس چرانمیارنش؟ صدای محسن کمی آرام ترشد دستی روی شونم زد: میارنش نگران نباش برای این سن عمل سختی بودشانس آوردیم مجبورنشدیم طحالشو دربیاریم ...باچی زدیش روانی سرموبه زیرانداختم: باپا...توحال خودم نبودم کمی بعدآیداروبیرون آوردن رنگ به رونداشت همونجا خیمه زدم روسرش به اتاقش منتقل شد منم بانگرانی دنبالش میرفتم چشمای معصومشو بسته بود مژهای بلندش روی گونه های برجستش جاخوش کرده بود لبش ازسرماترک خورده بود چطوراین کاروباهاش کردم؟چراصدای گریه والتماسشو نشنیدم؟لعنت به منو من بادست خودم همه ی آرامشمو انداختم روتخت بیمارستان بی توجه به محسن ویاسمین اشک ریختم هردوشون درسکوت منو عشقمومی دیدن بایداین غرورلعنتی بشکنه :محسن دستاش تکان خورد..... ادامه دارد..... https://eitaa.com/amamzaman3138
یاران امام زمان عجل‌الله
#سرگذشت #ایدا_و_مرد_مغرور🥀 #پارت۱۹۶ مهم آیدای برگ گلم بودکه داشت بامرگ دست وپنجه نرم میکرد من بی ر
🥀 محسن کنارتختش روبروبه من ایستاد داره به هوش میاد مواظب باش زیادتکان نخوره برای بخیه هاش خوب نیست آیداکمی سرشوحرکت داد چشمای خوش رنگشو کمی بازکردوبست باناله گفت: آیدین می ترسم دست آزادشو ب طرف سقف درازکرد می ترسم ببین دارن ازپشت درختامیان بیرون آیدین می ترسم کمکم کن توروخدا... حرکاتش شدیدترشدانگارمی خواست فرارکنه ای دلم ...نزن توروخدانزن ...مامان ...بابا اشک ازگوشه ی چشمش ریخت ازاینکه باعث این همه دردبودم خودم لعنت فرستادم محسن چرااینجوری می کنه ...؟؟ محسن چنان نگاه غضب ناکی بهم کرد که لال شدم هنوزکامل به هوش نیامده ترس وحشت دیشب توجونش خدالعنتت کنه آیدین محسن توروخدایه کاری بکن آیدین آروم باش حال وروزتو دیدی؟قوی باش دستی به صورتم کشیدم واشکموپاک کردم:آیداازتنهایی وتاریکی میترسه ولی من بیرونش کردم اگه تو رازدارش بودی اینجوری نمی شد می دونم آیدین منو ببخش من بایدررازشونگه می داشتم آیداکم کم هوشیاریش وبه دست آوردچشماشوبازکرد اول محسن ودیدسرش وکه چرخوندمن یاسی ودیدبادیدن من خودشوعقب کشیدو صدای جیغش بلندشد:آیییییییی....دلم محسن سریع گفت:آیداجان آبجی من آروم باش عزیزم به محسن چشم دوخت باتمام بی حالی گفت:من کجام دلم ...... عزیزم بیمارستانی ...نترس من کنارتم به زودی خوب میشی دلم دلم دردمی کنه آیداجان مجبور شدیم ی عمل ساده روت انجام بدیم زودی خوب میشی چشماش وبه هم فشاردادآرام دستشوروی دلش گذاشت...... ادامه دارد..... https://eitaa.com/amamzaman3138
یاران امام زمان عجل‌الله
#سرگذشت #ایدا_و_مرد_مغرور🥀 #پارت۱۹۷ محسن کنارتختش روبروبه من ایستاد داره به هوش میاد مواظب باش زیا
🥀 چرا؟مگه من چم شده؟ چیزی نیست زودخوب میشی بدون اینکه به من ویاسی نگاه کنه گفت:بگواینابرن بیرون نمیخوام ببینمشون منو یاسی به هم نگاه کردیم حق داشت هردوی مادرحقش بدکردیم به خصوص من... محسن بانگاه به مافهموندبریم بیرون خاک برسرم که دوستم شده پناه زنم بدون حرف ازاتاق زدیم بیرون پشت درایستادیم باپابه زمین ضرب می زدم یاسمین آهی کشید حق داره نخوادماروببینه من بابی فکریم باعث شدم بایداول بامحسن حرف میزدم نه اینجوری تو و اونو ناراحت کنم توام بااون حال بیفتی به جونش بدون حرف به دیوارروبروم خیره شدم اگه نخوادبامن بیادخونه چی؟دستی به صورتم کشیدم من بدون آیدامیمیرم آره میمیرم...چطوری راضیش کنم برگرده کاش یه فرصت بهم بده اخلاق گندمو عوض کنم یک ساعت گذشته بودهنوزمحسن پیش آیداست دیگه دارم کلافه میشم کاش محسن بتونه راضیش کنه که منو ببینه محسن بیرون اومد هنوز لحن جدیی داشت بریدداخل تاراضیش کردم پدرم دراومد انگشت اشاره اشو جلوهردومون گرفت:فقط اینوبدونیدهردوتون بد به این بچه ضربه زدید یاسی بزارآیدین بره فعال توبروسرشیفتت اینقدرجدی بودکه یاسی بدون حرف ازمادورشدورفت به طرف آیدا پرواز کردم آیدابی حال به درخیره بودبه طرفش رفتم بازخودش باسختی جمع کردقبل ازاینکه تکان شدیدی به خودش بده خودموبهش رسوندم آیداجان آروم باش چشماشوازشدت درد بهم فشرد ناله کرد آی دلم خیلی درد می کنه ناله هاش شدیدترشد باعجله رفتم بیرون محسن هنوزپشت دربود محسن بیاحالش بده محسن پرستارو صدازدبا مسکنی که براش زدن آیداکم کم به خواب رفت:محسن سرمش وچک کردوگفت:من کاردارم بایدبرم حواست بهش باشه سعی کن دل شکسته شو ب دست بیاری......... ادامه دارد..... https://eitaa.com/amamzaman3138
8.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎉🎁🎉 🎁 🎁سحر و سکوت باران من و این خیال طوفان 🎁زده عطر و بوی یادت به نگاه اشک باران 🎁چو نسیم می نوازد رخ خسته ی دلم را 🎁چه کند دلم که جز تو نرسد به لطف ایمان 🎁 🎉🎁🎉 https://eitaa.com/amamzaman3138
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ » اين چهار قل را هر صبح و شام بخوان ان شاء الله خدا نگهدار زندگيتان باشد و براي ديگران ارسال نمایید. 🌷یَ-------ا حُسِ------یِن🌷 ‌...🌼﷽🌺﷽🌺﷽🌼.. 🌸⃟اًّلًّلًّهًّمًّ عًّجًّلًّ لًّوًّلًّیًّکًّ اًّلًّفًّرًّجًّ🌸⃟ 🔱 این عشق و محبَّت «امام حسین(ع)» است •°•°• 🔱 که همه مردم را در کنار هم جمع می‌کند و آنان را هم دل و هم صدا می‌کند •°•°• 👈پیام آیدی دارممنوع{❌⛔️} ◆گُ--------روه◆ ❤️‍🔥حُبُّ الحُســـــــِــیِن یَجَمَعُنا❤️‍🔥 ╔═‌═••✾🌺✾••══╗ https://eitaa.com/joinchat/3546284512C84a0bb5408 ڪپی‌با‌ذڪرصلوات‌براظهور‌قائم ╚══••✾🌺✾••══╝ ❤️‍🔥کانال یاران امام زمان ع❤️‍🔥 ╔═‌═••✾🌺✾••══╗ https://eitaa.com/amamzaman3138 ڪپی‌با‌ذڪرصلوات‌براظهور‌قائم ╚══••✾🌺✾••══╝ ◆◆ـــ ....•✾•🌿🖌🕯📖☕️🌿•✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
https://daigo.ir/secret/1918748594 قلبها با نوشتن آرام میگیرند ...🌹 حرفی ؛ سخنی ...🌿 نظری پیشنهادی✋ به صورت ناشناس در خدمتتون هستیم 😊