بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمکمون خیلی خون ازش رفته بود برگشت به یکی از رفقا گفت:
بلندم کن رو زانوهام بشينم
بهش گفتم: واسه چی..؟!
خون زیادی ازت رفته آقا سجاد گفت:
اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم...
#شهید_سجاد_عفتی🕊🌹
📸 #قاب_دلتنگی
همه نگران سنا بوديم، چون خيلي به پدرش وابسته بود.
همان شب شهادت با تب زياد از خواب بلند شد فكر كنم اولين كسي كه متوجه شهادت سجاد شد سنا بود💔
شبي هم كه پيكرش را از سوريه ميآوردند سنا با دو جيغ از خواب بيدار شد.
یه روز سجاد زنگ زد گفت: از حضرت رقيه(س) خواستهام تا دل سنا را آرام كند
واقعاً هم همينطور شد..❤️🩹🥺
#شهید_سجاد_عفتی
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
@amamzaman3138