گمان میکرد میتواند وسعت بی کرانگی ات را به چهار دیواری زندان بکشاند!
گمان میکرد میتواند معصومیت محض را در پشت میلهها به زنجیر کشد!
گمان میکرد میتواند نور خدا را در تاریکی زندان پنهان کند!
چهارده سال رنج مکرّر؛ چهارده سال از پشت میلهها تابیدن!
تو خورشیدی و خورشید هرجا که باشد میتابد؛
میلهها نمیتوانند مانع نورافشانی اش شوند.
🖤شهادت غریبانه
امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد🖤
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم
ای چاره هر کار یا باب الحوائج
کار دلم شد زار یا باب الحوائج
با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم
غم از دلم بردار یا باب الحوائج
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میون این قفس
هی میزنم نفسنفس
کجایی ای رضا(ع)
به فریاد دلم برس
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
#شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)🖤
#کلیپ| #ریلز | #استوری📲
aghaye-kazemeyin-ataei.mp3
4.09M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
هر کی میگه گرفتارم
گره افتاده تو کارم...
🥀 شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد.🥀
#شهادت_امام_کاظم
#یا_باب_الحوائج_ع
#امام_کاظم
امشب رضا ز سوز جگر گریه مىکند
مانند سیل ز ابر بصر گریه مىکند
تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم
از داغ جانگداز پدر گریه مىکند
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
#شهادت_امام_کاظم(ع)🏴
#_تسلیٺ_باد🥀
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
سلام من به امامی که صیدِ زندان شد
میان اوج بلا کوه صبر و ایمان شد
سلام من به نمازی که حلقه ی زنجیر
به جای دانهی تسبیح، مونس آن شد
سلام من به نوایی که همچو آه علی
میان قعرِ سیه چال خصم پنهان شد
سلام من به مناجات و ذکر یا زهرا
که مَحرم دل سوزان او به زندان شد
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
#شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)🖤
#بر_شیعیان_جهان_تسلیٺ_باد🥀
❄️طولانی است لیکن وقت بگذارید و بخوانید...
من حدیث زیاد دیدم از #شهادت_امام_کاظم ...اما یه نقلی هست از ایشون که دقیقش تو ذهنم نیست.
هر وقت بهش فکر میکنم، جگرم میسوزه.
#امام_کاظم ، از ائمه ای بودن که زندانی شون میکردن هر چند وقتی یکبار...
ولی اواخر عمرشون، به مدت ۵تا ۷سال مداوما اسیر بودن.
یه باز زندان، یه زندان معمولیه، خب آدم خیلی دلش نمیگیره...
حاج آقا رفیعی تو حرم امام رضا میگفت مدل زندانی که امام داخلش بودن، مطامیر بوده.
مطامیر جائیه که غله نگه میداشتن
ظلمات محض بوده...
خب...حالا هم سطح زمین؟
نه😭
مثلا ۳۰متر زیر زمین...یه گودال پر از پله بوده که تا ۲۰متریش، پله بوده...ده متر اخرش پله نبوده
نردبون میذاشتن زندونی رو منتقل میکردن داخل سیاه چال، بعد نردبون رو بر میداشتن که نتونه بیاد بالا😭
فقط همین؟
نه😭
ته این سیاه چال، اون مطامیر بوده...که مثل یه خمره بوده که تهش فراخ بوده و بالاش تنگ #یا_باب_الحوائج_ع
نه میتونستن بخوابن، نه وایسن😭
۷سال...
همین؟؟؟
نه😭
امام رو، ته اون سیاه چال زندونی کردن در حالیکه غل و زنجیرِ جامعه به دست و پاشون بوده😭
دستور داده بودن که این غل و زنجیر رو، جوش بدن که باز نشه😭
ای خدا😭
عجب صبری داری که با بهترین و محبوب ترین بندگانت اینجوری رفتار میکردن😭
کاظمین هوا گرمه😭
طی ۷سال، این غل و زنجیر، به بدن امام....😭😭😭😭
السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون...
سلام خدا بر اون کسی که در ته زندان ها، عذابش میکردن...
ادامه ی سلام اومده بالسّاقِ الرَّضوض...
رض، توی عربی، به استخون له شده میگن😭
استخون شکسته نه...له شده...😭
این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳تا از ۱۴معصوم وارد شده...
یکیش حضرت زهرا😭
یکیش امام کاظم😭
یکیشم، امام حسین😭
صلی الله علیک یا اباعبدالله اینا رو گفتم برسم به این روایت از امام...
یه روز که امام داخل زندون بودن، به مسیب، میگن: من دیگه عمری نمیکنم...
دلم برا رضام تنگ شده😭
میرم مدینه!!
مسیب میگه آقا...شما با این غل و زنجیر...کجا میخواید برید؟ اگه مامور زندان بفهمه، بیشتر اذیتتون میکنه😔
میبینه امام با دستای مبارکشون باز میکنن غل و زنجیر رو...دیوار شکافته میشه...
میرن و بعد یه مدت، بر میگردن و تو این زمان، مسیب مدام به این فکر میکرده که اگه مامور زندان بیاد، چی میشه؟!!
امام برمیگردن و شکاف دیوار بسته میشه
بعد مسیب میگه آقا...شما که میتونید ازینجا برید بیرون، خب چرا اینجا موندین؟
دقیقِ عبارت رو یادم نیست...
شنیدم که امام میگن من، از طرف خدا، بینِ تحمل این زندانِ مطامیر و سختی هاشو کم شدن رنجِ شیعیانم مختار شدم!!!
یعنی یه چیزی تو این مایه ها که خدا گفته زندون رو تحمل میکنید یا رنجِ شیعیانتون رو؟
و امام گفتن زندون رو😭😭😭😭
و بواسطه ی تحملِ زندان، خدا یه بخشی از رنج و عذاب شیعیان رو برداشتن ازشون...
اینجاست که تو زیارت جامعه کبیره خطاب به همه ی ائمه اومده: عادتکم الاحسان...و سجیتکم الکرم...
اصلا خوبی کردن و بزرگواری تو خونِ این خاندانه...