•
طرف فقیر بود؛ همچین سر و وضع تمیز و مرتبی نداشت. اومد بین اصحاب و نشست کنار یه آدم پولدار و اتو کشیده!
پولداره از ظاهر فقیر بدش اومد و خودش رو کنار کشید؛
تا پیغمبر این حرکت رو دیدن، رو به اون آدم ثروتمند فرمودن:
_ چی شد؟ ترسیدی چیزی از فقر این بنده خدا به تو بچسبه؟!
گفت: نه یا رسول الله!
_ ترسیدی چیزی از ثروت تو به این بنده خدا بچسبه؟!
+ نه یا رسول الله!!
_ ترسیدی لباسهات کثیف بشن؟!
+ نه یا رسول الله!!!
_ پس چرا اینطوری خودت رو کنار کشیدی؟!
+ اشتباه کردم! شرمنده ام! برای جبرانش حاضرم نصف ثروت خودم رو به ایشون ببخشم تا من رو حلال کنه.
مرد فقیر گفت: ولی من حاضر نیستم قبول کنم! چون میترسم یه روزی من هم مثل این آقا مغرور بشم و با یه برادر مسلمون خودم همچین رفتار متکبرانهای داشته باشم!...
#روایت_من
#فور
به روایتِ راویدین 👇
https://eitaa.com/joinchat/1951138468C9c6239cbb6