اگر بگیم حیثیتمون بیشتر در خطره... چیزی که همه میدانند اما جرأت ندارند به زبان بیاورند... ترس آبرو . وقتی که قبل انقلاب آزادی بود !!! @amare_heydar

. دست از سر حجاب بردارید تحلیل های جالب استاد پناهیان از حجاب و قضایای اتفاق افتاده مطابق آیه ؛ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَیَ. #حجاب .... #امام_زمان @amare_heydar

ابتکار جالب دکتر پیروز برای افشای منطق غلط "حجاب اختیاری" حتی اگر حداقل حجاب برای ستر عورت را به این برگ انجیر بزرگ تقلیل دهیم، عده ای مقابل آن از برگ انجیر کوچکتر استفاده میکنند! @amare_heydar

ادعای کارشناس صدا و سیما:‌ نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد مردان مجرد طرفدار بی‌حجابی زنان و زنان متاهل بیشترین مخالفان این مساله هستند. @amare_heydar

"تاریخ در حال تکرار شدن است‌ " حسین بسه دیگه... همه حرف طاغوت @amare_heydar

#پدر_وطن_آبادی @amare_heydar

ما که رفتیم! مادری دارم و زنی و3 بچه قد ونیم قد;از دار دنیا چیزی ندارم الا یک پیام... یقه تان را می گیرم اگر ولایت فقیه را تنها بگذارید. وصیت نامه شهیدمجید محمدی @amare_heydar

📸 #اینفوتبیان | سیره عملی امام حسن عسکری علیه‌السلام ‌ شهادت امام حسن عسکری علیه السلام @amare_heydar

🔴 #فوری / اسامی کشته شدگان دانشگاه #شریف ۱ - محسن وزوایی ۲ - حسن عباسپور ۳ - مجید شهریاری ۴ - مسعود علیمحمدی ۵ - احمد حسن بیگلو ۶ - مصطفی احمدی روشن ۷ - احسان قدبیگی @amare_heydar

📺 کلیپ تکان‌دهنده «بازگشت به مدرسه» 📌 مفهوم #امنیت به روایت دانش‌آموزان و کودکان آمریکایی ♻️ کلیپی که دانش‌آموزان و دانشجویان ایرانی، هیچ درک واقعی از آن ندارند! @amare_heydar

🔴 #داستانک دخترک اخمش هم ناز بود رویش را برگرداند و گفت: اصلا کفش نمی‌پوشم. راحت نیستم. بابایی بغلش کرد. چتری هایش را کنار زد. پیشانیش را بوسید و گفت: پاهای ظریفت آسیب می‌بیند. دخترک معنی ظریف را نمی‌دانست، آسیب را هم. بیشتر لج کرد. خودش را از بغل بابا انداخت پایین. بابایی عصبانی شد. بلندتر گفت چی‌کار می‌کنی؟ به خودت صدمه می‌زنی. دخترک معنی صدمه را هم نمی‌دانست. از صدای بلند بابا گریه اش گرفت. عروسکش را پرت کرد. عروسک شکست. پدر را مقصر شکستن عروسک می‌دانست. هر چه جلوی دستش آمد پرت کرد سمت پدر. آقای خوش‌تیپی که روی نیمکت پارک لم داده بود، به پدر گفت: بگذار کفش نپوشد. بگذار خودش تجربه کند. دخترک خوشش آمد. به مرد لبخند زد. بابایی دلش نمی‌آمد. طاقت نداشت خاری را در پای دخترش ببیند. دخترک دوید وسط پارک. خیسی چمن‌ها را روی پایش حس کرد. چمن‌ها کف پایش را قلقلک می‌دادند. قهقهه زد. نشست لب حوض. ماهی‌ها دور پایش چرخیدند. بلندتر خندید. دوید سمت زمین بازی. به نگاه نگران پدر زبان‌درازی کرد. خرده سنگ‌ها سفت و تیز بود. تکه‌ای چوب پایش را خراش داد. خرده شیشه‌های شکسته را ندید. 🔹از درد جیغ زد. از خون ترسید. بابایی بغلش کرد. گفت: کفش‌هایت را می‌پوشی؟ از پاهایت محافظت می‌کنند. دخترک ناراحت بود، عصبانی از همه. معنی محافظت را نمی‌دانست. ✍ هدی اسکندری @amare_heydar

🎥مصاحبه کاری! @amare_heydar