🌷سیصد شهر و روستا و بخش ما به دست دشمن بود.
🌷طلائیه طلاست.
🌷طلائیه بوی فاطمیه می دهد، عنایت حضرت زهرا سلام الله علیها اینجا بسیار دیده شده است.
🌷آقای ایرانی سرباز بچه های تفحص بود. بعد از اتمام دوره ی سربازی، عنصر تفحص شد.
🌷دهه ی هشتاد روز عرفه ای در طلائیه برگزار شد .سی هزار زائر آمده بودند.
🌷آقای ایرانی چند ماه قبل از عرفه برای زائران مُهر طلائیه تهیه می کرد.
🌷شب عرفه مهرها را بسته بندی می کرد، می گوید یک دفعه دیدم شهید همت در سنگر را باز کرد،وارد شد مهرها را می بوسید و در قفسه می گذاشت.
🌷یک مهر نصفه را در جیبش گذاشت.
🌷گفتم: چرا مهر شکسته برداشتید؟
🌷گفت: به خدا قسم اگر این زائران می دانستند خاک طلائیه ، خاک پای حضرت زهراست، این خاک را رها نمی کردند.