⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️دشمن درونی انسان (بخش اول)
🔶دشمن حقیقی انسان کیست؟
🔷یکی از مسائلی که در خودسازی انسان نقش اساسی دارد #دشمن_شناسی است؛ ما باید بدانیم دشمن ما کیست و از چه راه ها و ابزارهایی برای شکست ما استفاده میکند. طبق آیات و روایات انسان دو گونه دشمن دارد: ۱) #دشمن_درونی یا دشمن نزدیک - ۲) #دشمن_بیرونی یا دشمن دور. نزدیکترین دشمن به آدمی #نفس_اوست که به فرمایش امام علی (ع): «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ دشمن ترین دشمنان، #نفس توست که در کنار توست. این روایت از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است. آری نفس، این #نفس_اماره که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند، #دشمن_نزدیک است. «شیشه نزدیکتر ازسنگ ندارد خویشی/ هر شکستی که به انسان برسد ازخویش است!»
🔷اما #دشمن_دور #شیطان است؛ طبق فرمایش قرآن، شیطان فقط #وسوسه_گر است؛ او انسان را به سمت بدیها تحریک میکند، این انسان است که با اختیار خود به سمت بدی میرود. شیطان بیش از این قدرتی ندارد، لذا وقتی در قیامت انسان ها جلوی شیطان را میگیرند و اعتراض میکنند که تو باعث شدی ما جهنمی بشویم، او در پاسخ میگوید: «فلا تلومونی ولوموا انفسکم؛ مرا ملامت وسرزنش نکنید نفستان را ملامت کنید، من فقط وسوسه می کردم و این شما بودید که به دنبال بدی میرفتید». بهترین وسیله براى #دشمن_شناسى، مراجعه به #قرآن است که دشمنان مختلف را در آیات نورانى خویش معرفى کرده است. برخى از آنان عبارتند از: ۱- شیطان هاى جن و انس، ۲- هواهاى نفسانى، ۳- کافران و اهل کتابى که در صدد مقابله با مسلمانان باشند، ۴- جهل و نادانى و... .
🔷 #شیطان موجودی حقیقی است که با وسوسه و دگرگون ساختن واقعیات امور، و زینت بخشیدن به زشتیها و گناهان، و ناگوار جلوه دادن نیکیها و طاعات، سعی در اغوا و #انحراف انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه میدهد، و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار میسازد. از منظر قرآن کریم شیطان تنها وسوسه میکند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف میکند و حقایق را دگرگون میسازد: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما»[اعراف،۲۰] و «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ»[طه،۱۲۰]. شیطان زشتیها را زیبا جلوه میدهد و اعمال ناپسند را زینت و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور میدهد: «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»[انعام،۴۳] و «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ»[انفال،۴۸]. بت پرستیها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف شیطان در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیتهای روانی انسان هستند.
🔷اما هوای نفس و نفس اماره، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمیباشد، بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود انسان است. در حقیقت #نفس_اماره که به زشتیها و گناهان و پستی ها امر میکند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. نفس انسان در مرحله پایین و پست خود، حیوانی است که همه صفات و آثار حیوانیت، مانند شهوت و درندگی را دارا است. تعبیراتی که در روایات در مورد #نفس_انسان آمده و آن را بدترین دشمن و هلاک کننده و غیر قابل اعتماد دانسته اند و به مبارزه و جهاد با آن و مهار کردن و کنترل نمودن آن آمده است، مربوط به همین مرحله پایین نفس یعنی مرحله حیوانیت او است.
#برای_آگاهی_بیشتر رجوع کنید به:
۱. خودسازی (ابراهیم امینی)، بحث روح انسانی و حیوانی
۲. تعلیم و تربیت در اسلام (مرتضی مطهری)
۳. فلسفه اخلاق (مرتضی مطهری)
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️
☄
⭕️دشمن درونی انسان (بخش دوم و پایانی)
🔶دشمن حقیقی انسان کیست؟
🔷اگر گفته می شود، #نفس_خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد مرتبه انسانی نفس است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد مرتبه پایین حیوانی او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی نفس، کشمکش دائم وجود دارد. «خود» حیوانی کوشش دارد که خود را با ارضای خواسته ها و تمایلات سرگرم سازد و راه ترقی و تکامل و صعود الی الله را بر نفس انسانی سد نماید و او را مسخر خود نماید. بر عکس «خود» انسانی یا مرتبه عالی وجود انسان، همواره در تلاش است مراحل عالی کمالات انسانی را طی کند و به مقام قرب الهی برسد. برای نیل به این مقام منیع، باید غرایز و تمایلات حیوانی را کنترل و مهار نماید و به استخدام خود درآورد.
🔷اگر خود انسانی و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، ارزش های انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ قرب الی الله صعود می دهد و اگر خود حیوانی غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند. بر این اساس و با این تحلیل مسأله هوای نفس و نفس اماره، مربوط به روح و نفس انسان است، ولی مرتبه پایین و پست آن که همردیف حیوان است نه مرتبه عالی و والای آن که از سنخ مجردات و ملکوتیان و فرشتگان است.
🔷نفس اماره و لوامه و مطمئنه، در واقع حالات و مراحل یک حقیقت واحدند. نفس سرکشی که در افق حیوانیت و مرتبه پست است و به گناهان و زشتی ها فرمان می دهد با تعلیم و تربیت و مجاهدت به جایی می رسد که هر چند در برخی موارد دچار لغزش و انحراف می گردد، ولی میدان را به کلی به تمایلات و خواهش ها واگذار نکرده و گاهی بر اوضاع مسلط می گردد و خود را نسبت به گناهان سرزنش و ملامت می کند و تصمیم بر جبران خطاها می گیرد و دل و جان را با آب توبه می شوید و در هر صورت کفه سنگین مبارزه به نفع عقل و ایمان است، چنین نفسی که به این مرحله راه یافته، نفس لوامه یعنی سرزنشگر نام دارد.
🔷اگر انسان مردانه وارد میدان مبارزه گردد و پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، انسان به مرحله ای می رسد که غرائز، رام او می گردند و دیو تمایلات سرکش در بند عقل و ایمان اسیر می گردند و متعادل می گردند. این همان مرحله آرامش و سکینه است و نفسی که به این مرحله رسیده، نفس مطمئنه نام دارد که از آن بندگان خاص و مقرب درگاه الهی مانند پیامبران و اولیاء و رهروان راستین مکتب آنها است. در قرآن کریم به هر سه این مرحله نفس اشاره شده است: ۱) نفس اماره: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ َلأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی إِنَّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ»[یوسف،۵۳] ۲) نفس لوامه: «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ»[قیامت،۱و۲] ۳) نفس مطمئنه: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی»[فجر،۲۷-۳۰]
#برای_آگاهی_بیشتر رجوع کنید به:
۱. خودسازی (ابراهیم امینی)، بحث روح انسانی و حیوانی
۲. تعلیم و تربیت در اسلام (مرتضی مطهری)
۳. فلسفه اخلاق (مرتضی مطهری)