📝 از نقاط قوت هم زخم میسازند
🔻دستگاه براندازی برای ویران و تباه کردن کشور منتظر نقصان ها نمی ماند، حتی از فرصت ها و آزادی ها هم زخم می سازد
✍#دانشطلب
🔸 تجربهای که در سالهای پس از ۸۸ از «دستگاه براندازی» به دست آوردهایم چنین است که میتوانند از قیافهتان هم بهانه بسازند تا بخشی از مردم را عصبانی کرده و به خیابان بریزند، نقاط قوت را چنان تخریب کنند که مایه ننگ و سرافکندگی به نظر برسد، از هر میزانی از آزادی برای شدیدتر و خشنتر کردن حملات استفاده میکنند، هر نوع مدارا را شکست تلقی کرده و برای ادامه جنگ در رسانه و در خیابان از آن روحیه میگیرند.
🔹 اگر کسی به چنین دریافتی از «دستگاه براندازی» نرسیده بهتر است ادامه این نوشته را رها کند.
🔸 در واقع با پدیدهای مواجهیم که تابع هیچ واقعیت بیرونی و منطق قابل بحثی نیست. همه توانش بر سیاه کردن وضع موجود و ترور کردنِ طرفداران ثبات (نه فقط نظام) متمرکز شده و با قدرت به کارش ادامه میدهد. بدون هیچ نوع پردهپوشی موفقیتهای چشمگیری هم به دست آورده و به تعبیر مدافعانِ نظام: ریزشها زیاد بودهاند.
🔸 وقتی با چنین نیرویی پوچگرا و فاقد ارزش (نیهیلیست) درگیر هستیم هر نوع تحلیل علّی و مشروط (که اگر فلان نمیکردیم بهمان نمیشد) گُم کردن صورت مسئله است.
🔹ذکر آسیبها و اشتباهات حکومت در جایی که بحث از «دستگاه براندازی» در میان است معنایی جز باج دادن پیدا نمیکند.
در عمل نوعی کمک به توجیه ویرانیخواهان و تبرئهشان از جنایتهایی است که مرتکب میشوند. شبیه صداوسیما که به جانیان اجازه بهانه تراشیدن میدهد.
🔹 طرفداران ثبات میتوانند بین خودشان بحث کنند که دشمن روی زخم مینشیند پس هر چه میتوانیم باید از اندازه و تعداد زخمها کم کنیم اما در برابر براندازها چرا باید به زخمها علیت داد؟ مگر معطل زخم میمانند؟
🔸رابطه با روسیه به سود ایران بوده یا به زیانش؟ عضویت در شانگهای افقی از منافع بلندمدت دارد یا خیر؟ «دستگاه براندازی» همین موفقیتها را با عنوان مستعمره شدن به زخم تبدیل کرده.
🔹 از صنعت هستهای تا ساخت موشک و پهپاد مثالها فراوان هستند، حتی از خواندن سرود ملی توسط ورزشکاران هم ننگ میسازند.
🔸 قوانین و محدودیتها همیشه بهانه شورش بودهاند اما اگر آزادی بدهید از همان فرصتی میسازند برای زخم زدن و تخریب.
🔹نمونه بارز انتخابات ۸۸ است: آزادانه در خیابان رئیس جمهور کشور را کوتوله، چیتوز، حمومنرفته، مردمفریب، و دیکتاتور خواندند و مرگش را خواستند (تناقض با فحش دیکتاتور را ببینید) نظام را هم به قیامت در روز شنبه تهدید کردند. آن آزادی چه حاصلی داشت؟ انتخابات تمام نشده حرکت صعودی کشور متوقف و دوره بحران و نزول آغاز شد که هنوز هم از آن خارج نشدهایم.
🔹 هیچ کدام از روسای دولت در دوره پس از جنگ سختگیری در حجاب را نمیخواستند بر عکس بدون اینکه فشار و جنبش درونی در میان باشد خودشان قانون را به اصطلاح عوام شُل کردند (اینجا با خوب یا بدش کاری نداریم) نتیجه چه شد؟
🔸 اگر نرمش نشان بدهید میگویند یک مرحله شکستشان دادیم و عقب نشستند پس مبارزه باید شدیدتر شود، اگر مقاومت کنید میگویند چون کوتاه نیامدید و حرفهای ما را نشنیدید آتش به پا کردیم.
🔹 هدف سوزاندن است، آنچه ساخته شده و بسیار هم آسیب دیده اما هنوز سرپا است باید تبدیل به خاکستر شود.
هر چه بکنید یا نکنید «دستگاه براندازی» متوقف نخواهد شد. دائم کار میکند و گروههایی از مردم را هم به خودش جذب خواهد کرد. اینکه شما فلان کردید که آنها توانستند بهمان کنند (والا نمیتوانستند!) صرفا روایتی در لفافه از کلیشه «تقصیر نظام» و «باد کاشتید» است که در شورشها نیز پشتبند هر جنایتی تکرارش میکنند.
🔸 اگر طراحی کلان را ببینیم چنین باجی به براندازان نخواهیم داد. آسیبشناسی فقط در میان کسانی معنی دارد که رویکرد درمانگر داشته باشند نه ویرانگر.
🔹 واضح است که هیچ حکومتی بدون زخم (جز در خیالاتِ بعضی افراطیها) وجود ندارد و از آن روشنتر اینکه اگر نظام بهترین عملکرد ممکن را نشان بدهد باز بیشترین فشار ممکن را میآورند تا مردم را عاصی کرده و به خیابان بریزند. همه چیز بستگی به اتفاقات و جرقهها دارد.
🔸 آیا نظام طبقه برخورداری نساخته که زندگی در مناطق مرفه و توسعه یافته، خودروهای گرانقیمت، ویلاهای دوم در مناطق خوش آب و هوا، و سفرهای تفریحی به ترکیه و امارات برایشان فراهم بوده؟
🔹 پس چرا همین برخورداران هر بار که دولتی از طیف دینمداران به قدرت میرسد مثل ۸۸ و ۴۰۱ سر به شورش میگذارند؟ چرا وقتی قدرت به سلیقهشان نزدیک میشود طبقات فقیر را مثل دوره هاشمی یا مثل ۹۶ و ۹۸ عاصی میکنند؟...
📝 بیثباتی در کمینِ نظام است
#دانشطلب
🔸 بر خلاف دوستانی که از فروکش کردن غائله «ززآ» خوشحال هستند و خیال کردند داستان تمام شده بنده خوشبین نیستم و نظام را روی لبه میبینم. مهمترین دلیلش الگوی تکرار شوندهای است که به نیروهای تخریب میدان میدهد تا عصبانیتِ انباشته تولید کنند بعد با یک جرقه بدترین خسارتها توسط اقلیتی آماده به جنایت رخ میدهد. وقتی شعلههای آتش زبانه کشید آنوقت مجبور میشوند خشونت به کار بگیرند و همین ابعاد فاجعه را بزرگتر میکند.
🔹 جمهوری اسلامی در اثر اعتماد به برخی ها چنین عادتی پیدا کرده، در این تصورند که روابطِ گل و بلبل بسازند تا مخالفان نرم شوند اما بدتر جری میشوند و فضا را به سمت براندازی میبرند. وقتی سر جنگ دارند طبیعتا نمیگویند نظام مدارا کرد! برعکس میگویند نظام فهمید نمیتواند جلوی ما غلطی بکند و کوتاه آمد، پس با قدرت بیشتری بتازیم چون این طلیعه موفقیت است، هر چه بیشتر فشار بیاوریم نظام عقبتر میرود و پیروز خواهیم شد.
🔸 هاشمی را مثال نمیزنم که در سرانِ نظام نگهش داشتند و تا حرف زدن خلافِ قرآن پیش رفت. اگر اجلش نمیرسید به خاطر دعوت به تسلیم و خلع سلاح (مثل آلمان و ژاپن) احتمالا با خشونتی که خودش علیه مخالفانش به کار میگرفت مواجه میشد. دوم خرداد را مثال میزنم که به روزنامههای تخریبگر آزادی دادند تا شر به پا کردند و در ۱۸ تیر تهران را به آتش کشیدند. بعد از واکنشهای پلیسی و مردمی هم ناچار شدند همه آن زنجیرهایها را یکجا ببندند.
🔹 نرمشی که جلوی جهرمی و دار و دسته تبهکارش نشان دادند مثالِ نزدیکتری است: سالها اینستاگرام را باز نگه داشتند و اجازه دادند علینژاد در حالی که انگار یک کانال تلویزیونیِ آزاد دارد پروژههایش را یکی بعد از دیگری اجرا کند. معلوم بود ترامپ و پمپئو پشت ماجرا هستند اما بیاعتنایی کردند تا رسما از حجاب سلاح ساختند و درست مثل اقتصاد یک بمبِ آماده انفجار را تحویل دولتِ بعدی دادند. پیامدش شد «ززآ» و آنهمه خشونت و خونریزی.
🔸 ۴ سال تخریبِ همه جانبه دولت تا فاجعه ۸۸ نیازی به بازگویی ندارد. حضرات تکرارها را فراموش میکنند و وقتی فضا آرام است به جای اینکه سراغ تخریبگرها بروند آغوش میگشایند و گل و بلبل میشوند. یک لحظه فکر کنید: کسانی که نظام را به مسمومسازی و مذهبیها را به حمله شیمیایی متهم کردند در غائله بعدی چه رفتاری خواهند داشت؟ پیشبینی سیاسی به کنار، مگر جرم محقق نشده؟ تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و تشویشِ اذهان رخ نداده؟
🔹 فهرستی از مشهورترین فعالان رسانهای نظام را ترور و مذهبیها را به جنایت علیه دختران متهم کردند. تا توانستند با تحجر و ارتجاع جمله ساختند و جمهوری اسلامی را کنارِ طالبان و داعش قرار دادند. اژهای و قوه قضائیه چه اقدامی کردند؟ سایر مسئولان چطور؟ در کشوری با منطق قضایی سالم حالا یک ردیف از زندانیها با عنوان «مسمومیت دختران» داشتیم تا در غائله بعدی آزاد نباشند یا جرأت نکنند برای فشارِ بینالمللی و حمله هوایی به ایران مقدمه بچینند.
🔸 روزنامه جمهوری اسلامی با قطعیت نوشت عوامل مسمومیت از جنس گروهکهای افراطی و متحجر هستند. گزارشهای وحشتآفرین روزنامه اعتماد و شرق در رسانههای خارجی بازتاب پیدا کرد. هممیهن مسمومیت دختران را یک برنامه قطعا از پیش طراحی شده و عملیات ایذایی خواند. عباس آخوندی آن را جنایت انسانی و فاجعه حکمرانی توصیف کرد. محمد فاضلی نوشت باید دادگاه علنی برای رسیدگی به این تحجرها و خشونتها برگزار شود.
🔹 عباس عبدی جنایت را قطعی گرفت و نظام را متهم کرد در شناسایی و بازداشت عاملان تعلل کرده. زیباکلام نوشت مطمئنا این اقدامات از بیرون نظام نیست. دهباشی آن را کار دشمن عقدهای و عوضی و دروغگو و ریاکار دانست که مخاطبِ ارزشی و آخوند بهتر میداند. معصومه ابتکار آن را به اسیدپاشی گره زد و به متحجران ضدزن نسبت داد. در نهایت کلیدواژه حمله شیمیایی در رسانههای جهان بازتاب گرفت، همان اتهامی که علیه عراق و سوریه به کار گرفتهاند.
🔸 ظاهرا برخی ها به خاطر دعواهای داخلی برای قانون و قوه قضائیه مصلحت میسازند والا دادستانی باید سراغ تک تک کسانی میرفت که تخریب و ترور کردهاند، به خصوص که حالا هیچ عذری ندارند و رسواییشان کاملا آشکار شده. نظام به درندههای رسانهای میدان میدهد تا در فرصتی دیگر زهرشان را بریزند و از یک مشت نوجوانِ احساسی قاتلهای خیابانی بسازند. در این مدت هم برای ما با جنگ شناختی، بصیرت، قانونمداری و... سخنفرسایی میکنند.
📝 بیثباتی در کمینِ نظام است
#دانشطلب
🔸 بر خلاف دوستانی که از فروکش کردن غائله «ززآ» خوشحال هستند و خیال کردند داستان تمام شده بنده خوشبین نیستم و نظام را روی لبه میبینم. مهمترین دلیلش الگوی تکرار شوندهای است که به نیروهای تخریب میدان میدهد تا عصبانیتِ انباشته تولید کنند بعد با یک جرقه بدترین خسارتها توسط اقلیتی آماده به جنایت رخ میدهد. وقتی شعلههای آتش زبانه کشید آنوقت مجبور میشوند خشونت به کار بگیرند و همین ابعاد فاجعه را بزرگتر میکند.
🔹 جمهوری اسلامی در اثر اعتماد به برخی ها چنین عادتی پیدا کرده، در این تصورند که روابطِ گل و بلبل بسازند تا مخالفان نرم شوند اما بدتر جری میشوند و فضا را به سمت براندازی میبرند. وقتی سر جنگ دارند طبیعتا نمیگویند نظام مدارا کرد! برعکس میگویند نظام فهمید نمیتواند جلوی ما غلطی بکند و کوتاه آمد، پس با قدرت بیشتری بتازیم چون این طلیعه موفقیت است، هر چه بیشتر فشار بیاوریم نظام عقبتر میرود و پیروز خواهیم شد.
🔸 هاشمی را مثال نمیزنم که در سرانِ نظام نگهش داشتند و تا حرف زدن خلافِ قرآن پیش رفت. اگر اجلش نمیرسید به خاطر دعوت به تسلیم و خلع سلاح (مثل آلمان و ژاپن) احتمالا با خشونتی که خودش علیه مخالفانش به کار میگرفت مواجه میشد. دوم خرداد را مثال میزنم که به روزنامههای تخریبگر آزادی دادند تا شر به پا کردند و در ۱۸ تیر تهران را به آتش کشیدند. بعد از واکنشهای پلیسی و مردمی هم ناچار شدند همه آن زنجیرهایها را یکجا ببندند.
🔹 نرمشی که جلوی جهرمی و دار و دسته تبهکارش نشان دادند مثالِ نزدیکتری است: سالها اینستاگرام را باز نگه داشتند و اجازه دادند علینژاد در حالی که انگار یک کانال تلویزیونیِ آزاد دارد پروژههایش را یکی بعد از دیگری اجرا کند. معلوم بود ترامپ و پمپئو پشت ماجرا هستند اما بیاعتنایی کردند تا رسما از حجاب سلاح ساختند و درست مثل اقتصاد یک بمبِ آماده انفجار را تحویل دولتِ بعدی دادند. پیامدش شد «ززآ» و آنهمه خشونت و خونریزی.
🔸 ۴ سال تخریبِ همه جانبه دولت تا فاجعه ۸۸ نیازی به بازگویی ندارد. حضرات تکرارها را فراموش میکنند و وقتی فضا آرام است به جای اینکه سراغ تخریبگرها بروند آغوش میگشایند و گل و بلبل میشوند. یک لحظه فکر کنید: کسانی که نظام را به مسمومسازی و مذهبیها را به حمله شیمیایی متهم کردند در غائله بعدی چه رفتاری خواهند داشت؟ پیشبینی سیاسی به کنار، مگر جرم محقق نشده؟ تبلیغ علیه نظام، نشر اکاذیب و تشویشِ اذهان رخ نداده؟
🔹 فهرستی از مشهورترین فعالان رسانهای نظام را ترور و مذهبیها را به جنایت علیه دختران متهم کردند. تا توانستند با تحجر و ارتجاع جمله ساختند و جمهوری اسلامی را کنارِ طالبان و داعش قرار دادند. اژهای و قوه قضائیه چه اقدامی کردند؟ سایر مسئولان چطور؟ در کشوری با منطق قضایی سالم حالا یک ردیف از زندانیها با عنوان «مسمومیت دختران» داشتیم تا در غائله بعدی آزاد نباشند یا جرأت نکنند برای فشارِ بینالمللی و حمله هوایی به ایران مقدمه بچینند.
🔸 روزنامه جمهوری اسلامی با قطعیت نوشت عوامل مسمومیت از جنس گروهکهای افراطی و متحجر هستند. گزارشهای وحشتآفرین روزنامه اعتماد و شرق در رسانههای خارجی بازتاب پیدا کرد. هممیهن مسمومیت دختران را یک برنامه قطعا از پیش طراحی شده و عملیات ایذایی خواند. عباس آخوندی آن را جنایت انسانی و فاجعه حکمرانی توصیف کرد. محمد فاضلی نوشت باید دادگاه علنی برای رسیدگی به این تحجرها و خشونتها برگزار شود.
🔹 عباس عبدی جنایت را قطعی گرفت و نظام را متهم کرد در شناسایی و بازداشت عاملان تعلل کرده. زیباکلام نوشت مطمئنا این اقدامات از بیرون نظام نیست. دهباشی آن را کار دشمن عقدهای و عوضی و دروغگو و ریاکار دانست که مخاطبِ ارزشی و آخوند بهتر میداند. معصومه ابتکار آن را به اسیدپاشی گره زد و به متحجران ضدزن نسبت داد. در نهایت کلیدواژه حمله شیمیایی در رسانههای جهان بازتاب گرفت، همان اتهامی که علیه عراق و سوریه به کار گرفتهاند.
🔸 ظاهرا برخی ها به خاطر دعواهای داخلی برای قانون و قوه قضائیه مصلحت میسازند والا دادستانی باید سراغ تک تک کسانی میرفت که تخریب و ترور کردهاند، به خصوص که حالا هیچ عذری ندارند و رسواییشان کاملا آشکار شده. نظام به درندههای رسانهای میدان میدهد تا در فرصتی دیگر زهرشان را بریزند و از یک مشت نوجوانِ احساسی قاتلهای خیابانی بسازند. در این مدت هم برای ما با جنگ شناختی، بصیرت، قانونمداری و... سخنفرسایی میکنند.