مسلمان ز جور زبانش نرست!
#حسین_شریعتمداری
دو روز قبل برادر عزیزمان حجتالاسلام والمسلمین آقای #علیرضا_پناهیان با انتشار یک کلیپ صوتی و تصویری به #شایعاتی که این روزها علیه ایشان مطرح شده است پاسخ داد که هرچند به عقیده نگارنده، شخصیت #پاک و #فداکار ایشان برای همه مردم شناخته شده است و از این روی نیازی به پاسخ نبود ولی در اینباره اشاره به دو #نکته_ضروری به نظر میرسد که انشاءالله بیفایده نباشد.
۱- در این ماجرا اگرچه پای دو طیف متفاوت که انگیزههای کاملاً متفاوت و حتی متضادی نیز دارند در میان است ولی روی سخن این وجیزه با دوستان #دلسوخته_انقلاب است و نه طیفی که تخریب چهرههای انقلابی را به عنوان یک ماموریت دیکته شده دنبال میکنند و آن سخن اینکه؛ #برادران_عزیز!
اگر به سخنان آقای پناهیان انتقادی دارید به راحتی میتوانید با ایشان درمیان بگذارید و یا حتی با حفظ حریم افراد، انتقاد خود را در رسانهها مطرح کرده و از ایشان پاسخ بخواهید. ورود به #زندگی_خصوصی آقای پناهیان و اینکه فلان خانه را از کجا آورده؟! چه ربطی به انتقاد از سخنان ایشان دارد؟! از این روی باید به کسانی که علت اصلی #شایعهسازی درباره زندگی خصوصی آقای پناهیان را، ناتوانی در مقابله علمی و منطقی با سخنان ایشان میدانند، حق بدهید. آیا احتمال نمیدهید که حضور چندین و چند هزار نفره جوانان حزباللهی و تحصیلکرده در مجالس سخنرانی آقای پناهیان (نمونه محرم امسال) و #سابقه_درخشان حضور در جبهههای نبرد ۸ ساله، دفاع تمام قد و همیشگی از مبانی اسلام و انقلاب در شرایط حساس (نمونه فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸) و... کینه عمیق دشمنان بیرونی و دنبالههای درونی آنان را علیه آقای پناهیان برانگیخته باشد و از آنجا که تاب مقابله با مواضع ایشان و یا پیشگیری از فعالیت انسانساز ایشان را ندارند به #شایعهپردازی درباره زندگی خصوصی ایشان روی آورده باشند؟! همین جا باید گفت منظور این نیست که سخنان و نظرات آقای پناهیان قابل انتقاد نمیباشد بلکه سخن این است که برای آقای پناهیان هم مانند هر عالم دینی و روحانی دیگر، احتمال اشتباه و خطا در برداشت از مبانی دینی و مسائل سیاسی وجود دارد مثلاً این بخش از سخن ایشان در توضیح چگونگی تهیه خانه مسکونی خود که گفتهاند «مانند #امام_خمینی که هدیهای زندگی میکردند و مقام معظم رهبری که با هدیه رفقایش زندگی میکنند من هم اینگونه زندگی میکنم» حساب شده و شایسته نبود.
کوتاه سخن، بحث و گفتوگو و مباحثه دو یا چندجانبه حضوری و یا کتبی، راهکار تعریف شده و پذیرفته شدهای برای اینگونه انتقادهاست و نه ورود به زندگی خصوصی اشخاص، مخصوصاً کسانی چون #آقای_پناهیان که کارنامه درخشانی در خدمت به اسلام و انقلاب و فرهنگ دینی این مرز و بوم دارند..
۲- خوشبختانه در این ماجرا -تقریباً- هیچیک از نیروهای #حزباللهی و #انقلابی متعرض مسائل شخصی آقای پناهیان نشدهاند که نشانهای مثالزدنی از شخصیت دینی و هوش سیاسی آنهاست و صد البته درخور تقدیر و اما، ورود به زندگی خصوصی آقای پناهیان که استقبال گسترده رسانههای #ضدانقلاب را به دنبال داشته، عمدتاً از سوی افراد و جریاناتی مطرح شده که سوابق برخی از آنها نشان میدهد وابستگی چندانی به انقلاب و نظام ندارند و #شایعهپراکنی علیه نیروهای کارآمد و فداکار انقلاب بخشی از کارنامه -و یا ماموریت- آنهاست! در این خصوص اگرچه گفتنیهایی هست ولی در محدوده این وجیزه تنها به قصیدهای از سعدی بسنده میکنیم که #وصفالحال آنان است؛
طریقتشناسان ثابت قدم
به خلوت نشستند چندی به هم
یکی زان میان غیبت آغاز کرد
در ذکر بیچارهای باز کرد
کسی گفتش ای یار شوریده رنگ
تو هرگز غزا کردهای در فرنگ؟
بگفت از پس چار دیوار خویش
همه عمر ننهادهام پای پیش
چنین گفت درویش صادق نفس
ندیدم چنین بخت برگشته کس
که کافر ز پیکارش ایمن نشست
مسلمان ز جور زبانش نرست
این عماریون
🌸 حضرت امام خامنهای روحیفداه:
🔸هر بیان عقیدهای آزاد است، مگر بیان گمراهکننده
اگر یک سخنی از گویندهای در فضا و محیطی و در شرایطی و با مخاطبینی صادر بشود که #مایۀ_گمراهی جمعی از مردم هست، این ازنظر اسلام #ممنوع است. دلیل و فلسفۀ این ممنوعیت هم واضح است؛ چون اساساً #آزادی برای #هدایت_افکار است، برای #رشد_افکار است، برای #پیشرفت_جامعه است. آن آزادیای که موجب گمراهی افکار باشد، موجب رکود افکار باشد، موجب عقبگرد جامعه باشد، این یقیناً قابل قبول نیست. پس یکی از مرزهای آزادی بیان عبارت است از #اغواگری، #گمراهسازی. هر سخنی که گمراهکننده و بهخطاافکنندۀ دلها و ذهنها در جامعه باشد؛ این ممنوع است.
یکی از مرزها، #تشنج_عمومی در جامعه است. در قرآن، اگر برای آزادی بیان عرض کردم من یک دلیل و مدرک صریحی پیدا نکردم، برای آزاد نبودن بیان در موارد تشنج عمومی، دلیل واضحی هست که در سورۀ احزاب در آیهای میفرماید:
لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ.
#مُرجفون یعنی آن کسانی که در جامعه #تشنجآفرینی میکنند؛ جامعه را به اضطراب میکشانند؛ به حرکات ناسالم میکشانند؛ اینها مرجفون در مدینهاند. #مُرجف یعنی آن کسی که با سخن خود، با #شایعهپراکنی خود، با موضعگیری خود، با اظهارنظر خود جوّ عمومی جامعه را به تشنج میکشاند. این قابل قبول نیست، حتی در جامعۀ کوچک زمان پیغمبر. مدینه مگر چقدر بوده؟ همۀ مدینه بهقدر یکی از محلات تهران نه وسعت داشته و نه جمعیت داشته؛ این سرتاپای نظام اسلامی در زمان پیغمبر است.
اما در همان جوّ هم چون دشمنی زیاد است، چون مخالفت دشمنان جدی است، چون قدرتهای بزرگ متحد شدند علیه اینکه نظام مدینۀ نبوی را از بین ببرند، چون #احزاب_همدست_شدند برای اینکه اسلام را ریشهکن کنند، چون هنوز افکار و ایمانها و دلها آن عمق لازم را درزمینۀ مسائل اسلامی بهطور عام پیدا نکرده، لذا مرجف در مدینه قابل گذشت نیست: لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ؛ یعنی اگر دست برندارند این #شایعهپراکنها، این #تشنجآفرینها، این کسانی که جامعه را از سلامت و از سکون و آرامش خودش میخواهند خارج کنند، ما تو را «إغرا» خواهیم کرد به آنها؛ یعنی تو را به جان آنها خواهیم انداخت تا #انتقام مردم را بگیری. یعنی یک لحن شدیدِ خشن در مقابل کسانی که جوّ سالم جامعه را حاضر نیستند تحمل کنند و سلامت جامعه را به حال خود بگذارند.
حالا جنجال کنیم که این برخلاف روشهای #دموکراسی_غربی است، دموکراسی غربی این را قبول ندارد. خب ما در بسیاری از جهات موکراسی غربی را اصلاً قبول نداریم؛ آن آزادی و دموکراسی نیست؛ آن #فتنه است؛ آن #دروغ است؛ آن #فریب است...
حتی در خود دموکراسیهای غربی هم علیرغم اینکه #شعار_آزادی_بیان را علم کردند و آن را تو سر بلوک شرق زدند ـ یعنی جوامع سوسیالیستی و کمونیستی، که میگویند شما ندارید، ما داریم ـ درعینحال در خود آن کشورها هم آزادی بیان به معنای حقیقی کلمه اصلاً وجود ندارد و جنجالی که آنها میکنند علیه یک بیان درست و حقیقتگو از قبیل همان جنجالی است که کفار قریش اطراف پیغمبر میکردند...
بههرحال اسلام اینجوری است؛ تشنجآفرینی را در جامعه قبول نمیکند. این یکی از مرزهاست. کسی حق ندارد بگوید که من میخواهم عقیدۀ خودم را بیان کنم و بیان در اسلام آزاد است؛ اجازه بدهید من حرفم را بزنم. بله، #بیان_آزاد_است؛ اما اگر با این بیان کسی بخواهد جوّ آرام جامعه را، #سلامت_محیط_همزیستی مردم این جامعه را به هم بزند، اسلام بههیچوجه این را قبول ندارد.
🔹 بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۶۶/۰۲/۱۸