#شرح_حکمت ۵۸
❣ اميرالمؤمنين علی علیهالسلام فرمودند:
✨ الْمَالُ مَادَّةُ الشَّهَوَاتِ
مال وثروت ریشه ی همه ی شهوات است.
✍بدیهى است که منظور از شهوت در اینجا هرگونه علاقه مفرط نفسانى و هوس آلود است. اعم از این که مربوط به شهوت جنسى باشد یا مقام یا تشریفات و زرق و برق دنیا و یا انتقام جویى و امثال آن.
🔹این نکته نیز روشن است که براى رسیدن به خواسته هاى نفسانى و هوا و هوس ها مال نقش اصلى را بازى مى کند و هر قدر فزونى یابد خطر افتادن در شهوات بیشتر است.
🔹اضافه بر این ثروت مایه غرور است و غرور ریشه اصلى بسیارى از گناهان، به علاوه مال هر چه بیشتر شود انسان را به خود مشغول تر مى سازد و طبعاً از یاد خدا و اطاعت حق باز مى دارد. روى این جهات سه گانه مى توان به عمق کلام امام پى برد.
🖌 آنچه امام در این گفتار حکیمانه فرموده هشدارى است به غالب مردم که در فزونى مال نکوشند، زیرا خطرات زیادى را به دنبال دارد اما چنان نیست که هر ثروتمندى هواپرست و شهوت پرست باشد. این حکم کلى مانند احکام دیگرى نظیر آن استثنائاتى دارد. گروه زیادى راه قارون را پیمودند و اموالشان مایه غرور و کفرشان شد، جمع اندکى نیز از مال براى رسیدن به مهم ترین طاعات الهى بهره گرفتند.
#شرح_حکمت۱۷۸
❣️امير المومنين _عليه السلام _مي فرمايد :
✨اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ.✨
💠 كينه و بدخواهى ديگران را از سينه خود درو كن تا بدخواهى به تو از سينه ديگران ريشه كن شود.
✍ واژه «شر» مفهوم وسيعى دارد كه هر نيت سوء و كينه و عداوتى را فرا مى گيرد.
اين روايت به ما مى آموزد:
از خود شروع كن، ابتدا به قلب خويش مراجعه كن ببين آيا نيت سوئى درباره ديگران دارى يا نه؟ اگر دارى آن را از سينه ات پاك كن چيزى نمى گذرد كه خواهى ديد سينه ديگران نيز از نيات سوء درباره تو پاك شده است.
🔹در حديث جالبى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه مردى خدمت آن حضرت عرض كرد: شخصى به من مى گويد من تو را دوست دارم چگونه
بدانم كه او راست مى گويد و واقعاً مرا دوست مى دارد؟
امام(عليه السلام) در پاسخ فرمود:
«اِمْتَحِنْ قَلْبَكَ فَإنْ كُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ يَوَدُّكَ; قلب خود را بيازماى اگر تو او را دوست مى دارى او هم تو را دوست مى دارد».
✔️اين يعنى قلوب با يكديگر راه دارند
#نهج_البلاغه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃🌼#شرح_حکمت۱۴۷ قسمت سوم🌼🍃
2⃣1⃣: درترجمه مرحوم دشتی آمده : "شناخت علم آیینی است که پاداش داده میشود" اما در ترجمه آقای شهیدی آمده: " شناخت علم دین و حقی است که در صورتی که به آن گردن نهادیم پاداش داده میشود" آیا این صحیح و دقیقتر نیست؟
#جواب:
✳️اختلاف ترجمه مرحوم دشتی با آقای شهیدی دراین است که آقای شهیدی یک بخشی رابه متن اضافه کرده وآن عبارت است از این قسمتی که"" اگر به آن گردن نهاده شود"" بهتر است به متن عربی ابتدا مراجعه کنیم
حضرت علی علیه السلام در این قسمت از #حکمت147 میفرماید:"معرفةُالعلمِ دینٌ یُدانِ به" حرفی از عمل زده نشده اگرچه قطعا همه ما وامیرالمومنین قبول دارند که علم باید همراه باعمل باشد منتهی مسأله امانت داری از متن است.
✳️در متن فقط شناخت علم موضوع بحث است میفرمایند: شناخت علم آن روش ومنش و آیینی است که بواسطه آن اجروپاداش داده میشود
پس ترجمه مرحوم دشتی به الفاظ متن نزدیکتر است اگرچه ترجمه آقای شهیدی به محتوایی که ما از معارف نهج البلاغه آشناشدیم هم سازگار است یعنی علم با عمل.
✅خلاصه: این است که درمتن حرفی از عمل نبوده فقط حرف از شناخت علم بود.
3⃣1⃣:(بند5)، می فرمایند:"آنچه را خوش گذران ها دشوار می شمارند، آسان گرفتند و با آنچه ناآگاهان ازآن هراس داشتند، انس گرفتند" را اگر ممکن هست کمی بیشتر توضیح دهید. منظور از آنچه آسان گرفته اند، رعایت حدود الهی است؟
#جواب:
از پس و پیش متن به وضوح می توان فهمید که اولیای خدا چون نظر با یقین به حقیقت عالم دارند، آنچه ظاهرش به نظر اهل دنیا سخت و دشوار است برایشان آسان و گواراست مثل اطاعت از حق در موقعیتی که نفس ابا دارد و پرهیز از باطل در جایی که نفس میل شدید دارد.
4⃣1⃣: با توجه به توضیحات برای این حکمت، علوم راستین ، فقط و فقط علوم و معارف الهی و دینی هستند ؟
و هرکس با هرشغل و منصب و تحصیلاتی ، به میزان اهتمامش در یادگیری این علوم دینی، لقب ِ متعلم علی سبیل النجاة می گیرد... حالا نقش بقیه ی علوم که کسب می کنیم چیست؟ اگر موجب نجات و رستگاری نیستند، پس این علوم را تنها برای رفاه دنیا می آموزیم؟ آیا این علوم در آخرت، مطرح هستند؟ و همانگونه که گفته اند انسان مسیر رشدش را پس از مرگ هم خواهد داشت و فراگیریِ علوم را در آن دنیا نیز خواهد داشت، آیا این علوم هم شامل آنها می شود؟
#جواب:
دراین حکمت مسأله رتبه بندی مراتب علم از نظر ارزش واثری است که بر هدایت وسعادت حقیقی انسانهادارد. قاعدتاً دراین رتبه بندی:
🔴الف)آن علم بی مثال وبی بدیل علم الهی است وعلوم ومعارفی که مستقیماً انسان رابر سرچشمه سعادت وهدایت میبرد.
🔴ب) در رتبه بعد علومی هستند که نسبت به این علوم ومعارف درجه یک نزدیکترند
همینطور میتوان علوم را دسته بندی کرد تابه علوم بی خاصیت وحتی مضّر برسیم.
بنابراین به این معنا نیست که اگر میگوییم علوم ومعارف الهی آن علم راستین هستند ما بقی علوم چیزی بی خود هستند، نه؛ درهمین نهج البلاغه حضرت علی علیه السلام میفرمایند العلمُ علمان: علمُ الادیان و علمُ الابدان.
بهترین علوم دوتا هستند:
۱) علم دین
۲) علم بدن ، طب وسلامتی
بنابراین مسأله ما دراین حکمت دسته بندی علوم وپرداختن به عالی ترین علوم که علم دین است ،
میباشد.
5⃣1⃣:مراد از "دانشمند" که تا د نیا برقرار است زنده اند، منحصر به دانشمندان علوم الهی است؟
#جواب:
هر دانشمندی که علمش نفع حقیقی برای بشر داشته باشد نه نفع اعتباری و توهمی!!!
ممکن است کسی فلسفه و عرفانی بگوید که نفعی در سعادت بشر نداشته باشد و برعکس ...
6⃣1⃣: آیا باتوجه به خود حکمت ، ویژگی های انسان ژرف اندیش بود، اینها میشوند؟ : دنیاطلب نباشد، علم را خرج دنبا و تفاخر نکند، از نظر فهم ضعیف نباشد و ... ؟
#جواب:
حضرت علی (علیه السلام) دراین حکمت دو گروه را در مقابل هم قرار دادند یعنی انگار میفرمایند: افرادی که قراربود این علم را کسب کنند یا :
🔴الف) تسلیم حاملان وحی هستند اما ژرف اندیش نیستند
🔴ب) تسلیم حاملان وحی نیستند اما ژرف اندیش هستند یعنی دنبال هوس ها وآرزوهای خودشان هستند.
بنابراین آنچه در سوال مطرح شده مصداق ژرف اندیشی نیست ژرف اندیشی یکی از شرایط لازم برای دریافت علوم امیرالمومنین علیه السلام است شرط دوم در متن تسلیم حاملان وحی بودن است.
7⃣1⃣: قسمت آخر #حکمت که حضرت میفرمایند: «ای کمیل هر گاه خواستی بازگرد»، منظور حضرت چیست؟
#جواب:
✍ یعنی آنچه باید امشب به تو می گفتم ، گفتم اگر دوست داری برگردی به خانه برگرد.
🔴چون قطعاً کمیل آنقدر مؤدب است که بی اذن امام حرکت نمی کند.
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
#شرح_حکمت۱۰۷بخش_دوم
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت107 ( 2 )
🔹 نکوهش عالِم بی عمل
🔸۲. مبحث دوم پیرامون حکمت ۱۰۷ که دربارهٔ علم نافع بود، عبارت است از سرچشمه ها و منابع علم نافع؛
🔻در نهج البلاغه برای علم نافع پنج منبع معرفی شده است :
1⃣ اول خداوند متعال، که در این باره می توانید به خطبه های ۶۵ ، ۸۶ ، ۱۰۸ و ۱۶۳ مراجعه بفرمائید.
2⃣ دوم قرآن کریم، که در خطبه های ۱۱۴ ، ۱۵۸ ، ۱۷۶ و ۱۹۸ نهج البلاغه پیرامون منبع بودن قرآن بیاناتی آمده است.
3⃣ پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که می توانید در خطبه ۷۲ مطالب پیرامون پیامبر و اینکه سخن و رفتار ایشان منبع علم نافع هستند را ببینید.
4⃣ امیرالمؤمنین (علیه السلام)، که در خطبه های ۳ ، ۵ و ۶ و حکمت ۱۴۷ به این مطلب اشاره می فرمایند که دانشی انباشته و منبع و چشمه ای جوشان از علم در سینهٔ ایشان وجود دارد.
5⃣ و پنجم اهل بیت (علیهم السلام)، که در این باره می توانید به خطبه های ۱۰۵ ، ، ۱۰۹ ، ۱۲۰ ، ۱۴۴ ، ۱۴۷ ، ۱۹۰ و ۲۳۹ مراجعه بفرمائید.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
#شرح_حکمت۱۰۸
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت108 ( 1 )
🔹 مدیریت قلب
⚜ امیرالمؤمنین (عليهالسلام)، در حکمت ۱۰۸ نهج البلاغهٔ شریف، بخشی از احوال، اوصاف و آسیب های شگفت ترین عضو درونی انسان، یعنی قلب را بر شمردند؛ اوّلین موضوعی که پیرامون قلب بیان میکنند، ایجاد و پدید آمدن امید و رجاء قلب است و میفرمایند:
💠 " اگر در دل امیدی پدید آید، طمع آن را خوار میگرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد، حرص آن را تباه خواهد کرد. "
🔻بنابراین بر اساس فرمودهٔ مولا علی (علیه السلام) طمع آفت رجاء و امید است که میتواند این فرصت بینظیر را به یک تهدید بینظیر تبديل کند.
🔰 لذا ما بحث طمع را از نهجالبلاغه، محضر شما تقدیم میکنیم؛
🔻مولا علی (علیه السلام) طمع را یکی از عوامل اصلی خفّت و خواری انسان ها میدانند؛ لذا در نهج البلاغه شریف، در حکمت دوم میفرمایند:
" کسی که در دل طمع آرد، نفس خود را به حقارت و پستی وادارد و هرکه پرده از سختی خویش بردارد، به ذلت خویشتن، تن سپارد. "
🔻 و بر همین اساس است که در وصف عیسی (علیهالسلام)، در خطبه ۱۶۰ میفرماید:
" عیسی (علیهالسلام) همسری نداشت که وسیله تشویش خاطر او شود، فرزندی نداشت که اندوهگینش کند، مالی نداشت که او را به خود مشغول دارد و طمعی در چیزی نداشت که او را پست و خوار گرداند."
🔻در خطبه ۱۹۴، مولا علی (علیهالسلام) در توصیف منافقین میفرمایند:
" منافقین برای وصول به آنچه که طمع در آن دارند، اظهار نا امیدی و استغنا از آن نمایند، تا بازار خود را بر پای دارند و کالای خود را به فروش برسانند. "
🔻در حکمت ۲۲۶ حضرت میفرمایند:
" طمع کار همواره در ذلت و خواری گرفتار است. "
🔻همچنین در حکمت ۲۷۵ درباره طمع میفرمایند:
" همانا طمع وارد کننده ای است که بازگشت ندارد و ضامنی است که به پیمانش وفا نمیکند؛ چه بسا نوشندهٔ آبی که پیش از سیراب شدن، گلوگیر و خفه شده و هر اندازه که برای به دست آوردن چیزی بیشتر مبارزه و رقابت شود، به همان اندازه مصیبت از دست دادنش زیادتر خواهد بود. "
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
╭❁━═━⊰✼❆ #شرح_حکمت۱۱۲_۱۱۱ ❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت111 و #حکمت112
🔹 لازمه محبت اهل بیت(علیهم السلام)
🔰 وقتی در ماجرای صفین کار به خاطر نفوذی ها و ضعف بصیرت خودیها ، به حکمیت رسید و در حکمیت، ابوموسی اشعری فریب عمروعاص را خورد و ماجرا کاملاً به نفع معاویه تمام شد، امیرالمؤمنین و تعداد اندکی از یاران مخلص و با بصیرت ایشان ، به شدّت غصه دار بودند؛ یکی از آنها، سهل بن حنیف انصاری بود. سهل بن حنیف انصاری تا به کوفه و به منزل رسید، از این غصّه دق کرد و مُرد.
🔻وقتی خبر مرگ سهل بن حنیف را به امیرالمؤمنین (عليهالسلام) دادند، حضرت فرمودند: " اگر کوهی هم مرا دوست میداشت در این واقعه از هم فرو میریخت. "
🔻خوب، این یعنی اگر کسی نگاهش، قلبش، باورش، اعتقادش، دستگاه ارزشی اش با امامش، یکسان باشد، بار غصه ای که روی دل امامش میآید، روی دل او هم میآید. آن موقع چون او امام نیست، ظرفیتش زود پر میشود و نابود شد و از دنیا رفت و اذیت شد.
🔻نظیر همین نکته، در حکمت ١١٢ هست ؛ حضرت میفرمایند: " هر کس ما اهل بیت پیامبر را دوست بدارد، پس باید فقر را مانند لباس رویین بپذیرد. "
یعنی آماده باشد که دشمنان ما انواع سختی ها و فشارها و مضیقه ها را بر او بار بیاورند.
🔻حضرت در همان سقیفه و روزهای اول بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، به این واقعیت اشاره فرموده بودند ؛ وقتی در خطبه ٣ نهجالبلاغه - که معروف است به خطبه شقشقیه - مولا علی (علیهالسلام) اشاره میکنند به ماجرای سقیفه و میفرمایند: " وقتی نگاه کردم، دیدم جامعه به کجا دارد میرود، نشستم فکر کردم که آیا با دست خالی برای گرفتن حق به پا خیزم؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که بوجود آوردند صبر پیشه سازم؟ محیطی که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه میدارد." یعنی از همان موقع اشاره کرده بودند که دورانی شروع شد علیه ما اهل بیت که هر انسان مؤمنی زجر خواهد کشید.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه_نسخه_سعادت_بشریت
♻️♻️♻️♻️♻️
#شرح_حکمت ۲۴۱
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️یَوْمُ آلْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ
💠روز انتقام مظلوم از ظالم، شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است
✍جمعى از شارحان نهج البلاغه این سخن را اشاره به انتقام الهى در روز قیامت دانسته اند. در این صورت شدیدتر بودن روز انتقام مظلوم آشکار است، زیرا مظلوم مثلاً یک بار به دست ظالم کشته یا مجروح مى شود ولى کیفر ظالم در روز قیامت مکرر خواهد بود و به آسانى پایان نمى یابد.
در حالى که بعضى دیگر آن را اشاره به انتقامهاى الهى در دنیا و آخرت، هر دو دانسته اند، زیرا تجربه نشان مى دهد که گروه زیادى از ظالمان، پیش از گرفتار شدن به مجازات الهى در آخرت، در همین دنیا کیفر شدیدى مى بینند. اگر تاریخ را مطالعه کنیم مصداقهاى زیادى براى این مطلب دیده مى شود. در طول عمر خود نیز بسیارى از ظالمان را دیده ایم که به چه روز سیاهى نشستند و گرفتار چه عقوبتهاى دردناکى شدند؛ افزون بر رسوایى هاى فراوان و اهانتهاى شدید که دامان آنها را گرفت.
#شرح_حکمت ۲۴۷
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨الْكَرَمُ أَعْطَفُ مِنَ آلرَّحِمِ
💠رابطه سخاوت از خويشاوندى بيشتر است
✍دانشمندان و شارحان نهجالبلاغه براى اين كلام دو تفسير كردهاند: نخست اينكه تأثيرى كه كرم دارد بيش از تأثير خويشاوندى است، زيرا كرم جزء طبيعت شخص كريم است، ازاينرو بدون هيچگونه تكلفى آن را اعمال مىكند؛ ولى خويشاوندى گاه در حدى نيست كه انسان را وادار به سخاوت و بخشش كند، بلكه ممكن است در بعضى از اوقات براثر ترس از سرزنش مردم يا ساير خويشاوندان باشد كه چرا فلان كس به برادر نيازمندش توجهى ندارد، بنابراين در بعضى از موارد، كرم خويشاوندان توأم با تكلف است در حالى كه كرم كريمان چنين نيست.
✔️تفسير ديگر اينكه كرم و سخاوت سبب عطف توجه مردم به شخص كريم مىشود و چه بسا او را حتى بيش از برادر يا پدر و مادر خود دوست مىدارند وبه تعبير ديگر آن رابطه عاطفى كه از كرم سرچشمه مىگيرد گاه قوىتر از روابط عاطفىاى است كه از خويشاوندى ناشى مىشود. ممكن است هر دو معنا در كلام امام عليه السلام جمع باشد، هرچند معناى اوّل مناسبتر به نظر مىرسد. در هر صورت پيام اين كلام حكيمانه اين است كه كريمان را در كار خود تشويق مىكند؛ از يك سو آنها را برتر از خويشاوندان مىشمارد و از سويى ديگر رابطه عاطفى آنها را با مردم بيش از رابطه خويشاوندان با يكديگر توصيف مىنمايد و اينها همه از آثار كرم است.
#شرح_حکمت ۲۲۴
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨بِكَثْرَةِ الصَّمْتِ تَكُونُ الْهَيْبَةُ
💠كثرت سكوت، سبب ابهت و بزرگى است
✍دليل كلام مولا اين است كه سكوت، غالباً نشانه عقل است و ابهت صاحبان عقل آشكار است و اگر به يقين دانسته شود كه كثرت سكوت ناشى از عقل اوست، ابهت او بيشتر مى شود و اگر حال او شناخته نشود و اين احتمال وجود داشته باشد كه سكوتش ناشى از عقل است باز سبب ابهت اوست و گاه ممكن است سكوت، ناشى از ضعف و ناتوانى در كلام باشد و باز هم اين امر سبب احترام شخص مى شود، زيرا از پريشان گويى پرهيز مى كند.
✔️ اضافه بر اينها، سكوت، سبب نجات از بسيارى از گناهان است، زيرا غالب گناهان كبيره به وسيله زبان انجام مى شود تا آنجا كه سى گناه كبيره را براى زبان شماره كرده ايم. بديهى است هنگامى كه انسان از اين گناهان پرهيز كند ابهت و هيبت و شخصيت او بيشتر خواهد بود.
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
اللهم عجل لولیک الفرج آمین
#شرح_حکمت ۲۵۶
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
✨صِحَّةُ الْجَسَدِ، مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ
💠تندرستى، از كمى حسادت است.
✍مىدانيم رابطه روح و جسم به قدرى زياد است كه هرگونه ناراحتى كه در روح ايجاد شود آثارى در جسم به جاى مىگذارد بهگونهاى كه بسيارى از بيمارىهاى جسمانى هيچ عاملى جز ناراحتى روح ندارند؛ زخم معده به گفته پزشكان در بسيارى از موارد، ناشى از استرسها و نگرانىهاست، بيمارىهاى مغز و اعصاب، سكتههاى قلبى و مغزى و دردهاى عضلانى در بسيارى از موارد از ناراحتىهاى روحى سرچشمه مىگيرند. حسد در ميان بيمارىهاى روحى يكى از بدترين آنهاست؛ حسد گاه چنان شخص حاسد را ناراحت مىكند كه نه روز استراحت دارد و نه شب و در آتشى كه خود در درون خود برافروخته مىسوزد و آثارش در بدن او روزبه روز نمايانتر مىشود.
✔️ حسد تمام مجارى حيات را مسموم مىكند. هرجا حسد پيدا شد كينه وتعصب در كنار آن خواهند بود.مىدانيم حسد عبارت از اين است كه انسان نمىتواند نعمتهايى را كه خدا به ديگران داده ببيند و تحمل كند و پيوسته زوال آن نعمتها را آرزو مىكند، بنابراين او درواقع به حكمت خدا اعتراض دارد