بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
سردار : ماشاالله رشیدی
متولد: 1344
محل تولد : طغر الجرداز
توابع شهرستان کوهبان
شهادت: 7 بهمن 65
عملیات : کربلای 5
🌷 #خـاطـرات_شـــهـیـــد
راست میگفت...از دنیا که بگذری..
به راحتی از جانت هم میگُذری...
دیدم پاهاش زخمی و خونی شده
به سردار بی سر شلمچه ماشاالله
رشیدی گفتم کفشهات کو؟؟؟؟
گفت دادم به اون بسیجی کفشش
پاره بود و نمی توانست تو ورزش
صبحگاهی همپای دیگران بدود....
گفتم پس خودت چی؟
پاهات رو ببین خونی و
زخمی شده که.........
گفت اشکال نداره
گفتم یعنی چی؟
گفت اگه از یک کفش
نتونم بگذرم چطور
از جونم بگذرم؟؟؟
🌷#وصـــیـــت_نــامـه
همه ما رفتنی هستیم پس چه بهتر
که در راه خدا برویم پس من میروم
تا در آغوش گرم خون به پیکرم ندای
هل من ناصر ینصرونی رهبرم را در
سرخی خون و گرمی شهادت بپذیرم....
🌸شادی روح این شهید عزیزصلوات 🌸
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
سردار شـهید محمدرضا اسحاق زاده
ولادت : ۱۳۴۳/۴/۱
محل تولد: تربتحیدریه ، خراسانرضوی
شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۳ فاو
، عملیات والفجر۸
فرماندهٔ گردان حضرتمعصومه لشگر ۱۰علیابنابیطالب
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
شهید محمود مراد اسکندری
نام پدر :احمد
ولادت: 1366/1/3
شهادت: 1394/11/12
محل شهادت : سوریه عملیات نصر2
🌷#خــاطـره_شــهــیـــد
زمین سنگلاخ سوریه
وقتی وارد سوریه شدیم برای عرض ادب به بارگاه حضرت زینب سلام الله و حضرت رقیه سلام الله رفتیم. وقتی حسابی دلمان ابری و دیدگانمان بارانی شد عهد کردیم که تا جان در بدن داریم نگذاریم حریم آلالله ذرهای غبار شرک داعشی بگیرد.
بعد از آن رفتیم و در گردان و دسته خود مستقر شدیم. فردا صبح برای شناسایی محیط پیرامون حرکت کردیم، هنوز چند قدمی نرفته بودیم که دیدم محمود پوتینهایش را از پا درآورد و با پای برهنه به راه افتاد...
محمود بدون پوتین و ما با پوتین و مدام میپرسیدیم چرا این کارو میکنی آقا محمود؟
هنوز چند متری بیشتر نرفته بودیم که دیدیم محمود نشست و شروع به گریه کرد، هر چی اصرار میکردیم بلند نمیشد، چند نفری زیر بغلش و گرفتیم و بلندش کردیم… بلند بلند گریه میکرد و میگفت؛ خدایا حضرت زینب سلام الله چطور این مسیر سنگلاخی رو با پای پیاده با بچههای کوچک راه رفته آن وقت من چندمتر بیشتر نمیتوانم راه بروم
🌷#وصــیـــت_نـــامـــه
محمود وصیت کرده بود او را در کنار عمویم به خاک بسپاریم تا شفاعت او شامل حالش شود، سنگ مزار عمو هم بعد از ۳۴ سال آسیب دیده بود برای همین آن را تعویض کردیم و سنگی مانند سنگ مزار برادرم برای آن تهیه کردیم و هر دو مزار شبیه به هم و با یک نام مانند دو قطعه یک پلاک در کنار هم قرار گرفتند.
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و شهید محمود مراد اسکندری صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
شهید علیرضا کریمی
نام پدر :باقر
ولادت :۱۳۴۵/۰۶/۲۲-اصفهان
شهادت :۱۳۶۲/۰۱/۲۱
نحوه شهادت :رد شدن تانک بعثی از روی پیکر مجروح
بازگشت پیکر :تاسوعای ۱۳۷۶
مزار : گلستان شهدای اصفهان.
کتاب مربوط به این شهید: مسافر کربلا
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
شهید حجت اللّه رحیمی
نام پدر : صفدر
محل تولد : باغلمک خوزستان
تاریخ ولادت: ۱۳۶۸/۱۲/۲۴
تاریخ شهادت : ۱۳۹۰/۱۲/۱۸
محل شهادت: خوزستان
مدت عمر: ۲۲ سال
محل مزار : شهرستان باغملک
شهید رحیمی در حالیکه تنها 6 روز تا تولد 22 سالگیاش باقی مانده بود در ساعت 7:45 صبح مورخه 1390/12/18در خرمشهر مقابل پادگان دژ زمانی که مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور بسیج دانشجویی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه اروند کنار آبادان بود بر اثر برخورد یکی از اتوبوسهای راهیان نور به وی از ناحیه پهلو مانند مادرش حضرت زهرا و کبود شدن صورت دعوت حق را لبیک گفت و به فوز شهادت نائل آمد.
حجت اللّه رحیمی از ویژگیهای اخلاقی و شخصیّت معنوی خاصّی برخوردار بود و رعایت ادب، حفظ حرمت دوستان و گفتن یا زهرا و یا علی در ابتدا و انتهای مکالمات تلفنیاش به جای سلام و خداحافظی مشهود بود. او بسیار انسانی محجوب، صبور و مهربان بود و در فضای خانواده، یک الگو برای دیگر فرزندان بود و ایشان همیشه با لبخندی ملیح و زیبایی که بر لب داشت و با ظاهری دلنشین و باطنی پاک به پدر و مادر خود احترام میگذاشت و دست پدر و مادر خود را با عشقی فراوان میبوسید.
#گوشه_ای_از_وصیت_نامه_شهید:🌷
جنگ نرم مثل خمپاره 60 هست،
نه صدا داره نه سوت ،
فقط وقتی متوجه میشی
که دیگه رفیقت نه به مساجد میاد نه هیأت!
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و شهید حجت الله رحیمی صـلوات🌼
💚 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل الفرجهم💚