🌹سهم #روز_هفتاد_وششم : از نامه ۳۷ تا نامه ۳۵ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه37 : نامه به معاويه در سال٣٧ هجری، پیش از آغاز نبرد صفین
🔹افشای ادعای دروغين معاويه
🔻پس خدای را سپاس، معاويه! تو چه سخت به هوس های بدعت زا و سرگردانی پايدار وابسته ای، حقيقت ها را تباه كرده و پيمانها را شكسته ای، پيمانهایی كه خواسته خدا و حجّت خدا بر بندگان او بود. اما پرگویی تو نسبت به عثمان و كشندگان او را جواب آن است كه تو عثمان را هنگامی ياری دادی كه انتظار پيروزی او را داشتی و آنگاه كه ياری تو به سود او بود او را خوار گذاشتی، با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه36 : نامه به برادرش عقيل نسبت به کوچ دادن دشمن
1⃣ آمادگی رزمی امام (علیه السلام)
🔻 لشكری انبوه از مسلمانان را به سوی او (بسر بن ارطاه كه به يمن يورش برده بود ) فرستادم هنگامی كه اين خبر به او رسيد، دامن برچيد و فرار كرد و پشيمان بازگشت، اما در سر راه به او رسيدند و اين به هنگام غروب آفتاب بود لحظه ای نبرد كردند، گويا ساعتی بيش نبود كه بی رمق با دشواری جان خويش از ميدان نبرد بيرون برد. برادر! قريش را بگذار تا در گمراهی بتازند و در جدایی سرگردان باشند و با سركشی و دشمنی زندگی كنند، همانا آنان در جنگ با من متّحد شدند آنگونه كه پيش از من در نبرد با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) هماهنگ بودند، خدا قريش را به كيفر زشتی هايشان عذاب كند، آنها پيوند خويشاوندی مرا بريدند و حكومت فرزند مادرم ، پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را از من ربودند.
2⃣ اعلام مواضع قاطعانه در جنگ
🔻اما آنچه را كه از تداوم جنگ پرسيدی و رأی مرا خواستی بدانی، همانا رأی من پيكار با پيمان شكنان است تا آنگاه كه خدا را ملاقات كنم، نه فراوانی مردم مرا توانمند می كند و نه پراکندگی آنان مرا هراسناک می سازد. هرگز گمان نكنی كه فرزند پدرت اگر مردم او را رها كنند، خود را زار و فروتن خواهد داشت و يا در برابر ستم سست می شود و يا مهار اختيار خود را به دست هركسی می سپارد و يا از دستور هر كسی اطاعت می كند، بلكه تصميم من آنگونه است كه آن شاعر قبيله بنی سليم سروده: «اگر از من بپرسی چگونه ای؟ همانا من در برابر مشكلات روزگار شكيبا هستم. بر من دشوار است كه مرا با چهره ای اندوهناك بنگرند، تا دشمن سرزنش كند و دوست ناراحت شود.»
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه35 : نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمدبن ابی بکر در مصر
🔹علل سقوط مصر
🔻پس از ياد خدا و درود، همانا مصر سقوط كرد و فرماندارش محمد بن ابی بكر (كه خدا او را رحمت كند) شهيد گرديد، در پيشگاه خداوند او را فرزندی خيرخواه و كارگزاری كوشا و شمشيری برنده و ستونی باز دارنده می شماريم همواره مردم را برای پيوستن به او برانگيختم و فرمان دادم تا قبل از اين حوادث ناگوار به ياريش بشتابند، مردم را نهان و آشكار از آغاز تا انجام فرا خواندم، عده ای با ناخوشايندی آمدند و برخی به دروغ بهانه آوردند و بعضی خوار و ذليل بر جای ماندند. از خدا می خواهم به زودی مرا از اين مردم نجات دهد. به خدا سوگند اگر در پيكار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نكرده بودم دوست می داشتم حتی يك روز با اين مردم نباشم و هرگز ديدارشان نكنم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌹سهم #روز_هفتاد_وششم : از نامه ۳۷ تا نامه ۳۵ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه37 : نامه به معاويه در سال٣٧ هجری، پیش از آغاز نبرد صفین
🔹افشای ادعای دروغين معاويه
🔻پس خدای را سپاس، معاويه! تو چه سخت به هوس های بدعت زا و سرگردانی پايدار وابسته ای، حقيقت ها را تباه كرده و پيمانها را شكسته ای، پيمانهایی كه خواسته خدا و حجّت خدا بر بندگان او بود. اما پرگویی تو نسبت به عثمان و كشندگان او را جواب آن است كه تو عثمان را هنگامی ياری دادی كه انتظار پيروزی او را داشتی و آنگاه كه ياری تو به سود او بود او را خوار گذاشتی، با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه36 : نامه به برادرش عقيل نسبت به کوچ دادن دشمن
1⃣ آمادگی رزمی امام (علیه السلام)
🔻 لشكری انبوه از مسلمانان را به سوی او (بسر بن ارطاه كه به يمن يورش برده بود ) فرستادم هنگامی كه اين خبر به او رسيد، دامن برچيد و فرار كرد و پشيمان بازگشت، اما در سر راه به او رسيدند و اين به هنگام غروب آفتاب بود لحظه ای نبرد كردند، گويا ساعتی بيش نبود كه بی رمق با دشواری جان خويش از ميدان نبرد بيرون برد. برادر! قريش را بگذار تا در گمراهی بتازند و در جدایی سرگردان باشند و با سركشی و دشمنی زندگی كنند، همانا آنان در جنگ با من متّحد شدند آنگونه كه پيش از من در نبرد با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) هماهنگ بودند، خدا قريش را به كيفر زشتی هايشان عذاب كند، آنها پيوند خويشاوندی مرا بريدند و حكومت فرزند مادرم ، پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را از من ربودند.
2⃣ اعلام مواضع قاطعانه در جنگ
🔻اما آنچه را كه از تداوم جنگ پرسيدی و رأی مرا خواستی بدانی، همانا رأی من پيكار با پيمان شكنان است تا آنگاه كه خدا را ملاقات كنم، نه فراوانی مردم مرا توانمند می كند و نه پراکندگی آنان مرا هراسناک می سازد. هرگز گمان نكنی كه فرزند پدرت اگر مردم او را رها كنند، خود را زار و فروتن خواهد داشت و يا در برابر ستم سست می شود و يا مهار اختيار خود را به دست هركسی می سپارد و يا از دستور هر كسی اطاعت می كند، بلكه تصميم من آنگونه است كه آن شاعر قبيله بنی سليم سروده: «اگر از من بپرسی چگونه ای؟ همانا من در برابر مشكلات روزگار شكيبا هستم. بر من دشوار است كه مرا با چهره ای اندوهناك بنگرند، تا دشمن سرزنش كند و دوست ناراحت شود.»
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه35 : نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمدبن ابی بکر در مصر
🔹علل سقوط مصر
🔻پس از ياد خدا و درود، همانا مصر سقوط كرد و فرماندارش محمد بن ابی بكر (كه خدا او را رحمت كند) شهيد گرديد، در پيشگاه خداوند او را فرزندی خيرخواه و كارگزاری كوشا و شمشيری برنده و ستونی باز دارنده می شماريم همواره مردم را برای پيوستن به او برانگيختم و فرمان دادم تا قبل از اين حوادث ناگوار به ياريش بشتابند، مردم را نهان و آشكار از آغاز تا انجام فرا خواندم، عده ای با ناخوشايندی آمدند و برخی به دروغ بهانه آوردند و بعضی خوار و ذليل بر جای ماندند. از خدا می خواهم به زودی مرا از اين مردم نجات دهد. به خدا سوگند اگر در پيكار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نكرده بودم دوست می داشتم حتی يك روز با اين مردم نباشم و هرگز ديدارشان نكنم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🍃🌼شرح حکمت147 قسمت اول🌼🍃
1⃣ چرا یک حاکم اسلامی برای سخن گفتن با یکی از اصحابش به قبرستان کوفه میرود ؟ آن هم بیان اقسام مردم و... مگر شرایط زمانه چگونه بود؟
#جواب:
🔴یک نکته: شرایط و روحیات غالب بر مردم کوفه است که در نهج البلاغه در موارد بسیاری بیان شده است؛ مثلا:
📒√ بدنهای کنار هم اما خواسته های پراکنده(#خطبه29)
📒√ در شعار، سخت ولی در عمل، سست(#خطبه29)
📒√ بهانه جو برای فرار از جهاد (#خطبه29)
📒√ مانند زن بارداری که روزهای آخر بارداری جنین خود را سقط کند...(#خطبه71)
📒√ نسبت دروغگویی به علی زدن
📒√ آرزوی مرگ کردن مولا از دست مردم کوفه (#نامه35 و #خطبه180)
📒√ گرفتارگناه،به سازشکاری همداستان، جوانانشان بداخلاق و پیرانشان گناهکار و عالمشان دو رو و نزدیکانشان سودجو ، کودکان به بزرگترها احترام نمی گذارند و اغنیا دست فقرا را نمی گیرند(#خطبه233)
📒√ عدم اطاعت از امام (#خطبه180)
📒√نه دینی دارند و نه غیرتی(#همان)
📒√مردم بی اصل و ریشه(#خطبه39)
📒√ آنگونه که باطل را می شناسند حق را نمی شناسند!(#خطبه69)
📒√آنگونه که در نابودی حق تلاش می کنند در نابودی باطل تلاش نمی کنند.(#همان)
📒√شایستگی درک سخنان علی را ندارند(#خطبه71)
و....
که نشان می دهد لااقل از اواسط دوران ۴سال و ۵ ماهه حکومت امیرالمومنین ، ذائقه و گفتمان مردم با گفتمان مولا که همان اسلام ناب محمدی باشد، زاویه جدی بلکه تضاد جدی پیدا کرده است.
🔴نکته دوم: این که مطالب #حکمت147 اگرچه آن روز برای ما و بظاهر امور روشن و غیر اسرارآمیزی است اما در روزگاری که معاویه با راهبرد زر و زور و تزویر ، هم فرهنگ عمومی مردم و هم فرهنگ خواص انقلابی را تحت الشعاع سیاست دوبعدی رفاه طلبی و عافیت طلبی قرار داده و در این سیاست تا حدود زیادی کامروا شده است، فهم اینکه حاکم مظلوم جامعه برای بیان چنین مسایلی هم ناگزیر باشد که تقیه گونه رفتار کند، چندان دشوار نخواهد بود.
استمرار این فضا در زمان امام مجتبی کار را بجایی رسانده که حتی یک حدیث فقهی _ در طول ده سال _ از شهادت ایشان تا کربلا_ از امام حسین پرسیده نپرسیده اند!!!
2⃣ با توجه به این که «بهترین قلب ها فراگیرترین آنهاست»، چگونه قلبی فراگیرتر است و قلب دیگری خیر. و برای آنکه قلب ما کاملا یادگیرنده و فراگیر باشد باید چه مقدماتی فراهم کنیم و چگونه آن را تقویت کنیم؟
#جواب:
ابتدا باید حقیقت و جایگاه و اهمیت قلب را شناخت برای این منظور #حکمت108 و #حکمت388 را مطالعه و مورد تامل قرار دهید
سپس باید راه های مدیریت حالات قلب را فراگرفته و پیاده کرد #نامه31 بند ۲ و #خطبه214 بند ۳ و #حکمت312 و #حکمت409 و #حکمت193 را مطالعه بفرمایید.
✳️ما برای تنوع جلسه بخشی از #نامه31 را میخوانیم:
دلت را با اندرزِ نیکو زنده کن!
هوای نفسش رابا بی اعتنایی به حرام بمیران!
جان رابا یقین نیرومند کن وبا نور حکمت روشنایی بخش!وبا یاد مرگ آرام کن و به نابودی از او اعتراف بگیر وبا بررسی تحولات ناگوار دنیا به او آگاهی بخش واز دگرگونی روزگار وزشتی گردش شب وروز او را بترسان !
تاریخ گذشتگان را بر او بنما و آنچه که بر سر پیشینیان آمده است به یادش آور
دردیار وآثار رفتگان گردش کن وبیاندیش که آنها چه کردند؟ از کحا کوچ کرده ودر کجا فرود آمدند؟ ازجمع دوستان جدا شده و به دیار غربت سفر کردند گویا زمانی نمیگذرد که تو هم یکی از آنانی!
3⃣ با توجه به این که حضرت خطاب به کمیل میفرمایند مردم 3 دسته هستند، آموزندگان بر راه رستگاری چه کسانی هستند؟ فقط آنهایی هستند که علوم اسلامی کسب می کنند؟ پس افراد دیگری که علوم غیر دینی کسب می کنند شامل پشه های سرگردان هستند؟؟؟
#جواب:
در هر تقسیم بندی یک وجه قسمت هست در این فرمایش وجه قسمت میزان توجه و اهتمام افراد به فراگیری و نشر و عمل به معارف دینی است فارق از اینکه چه رشته تحصیلی چه شغلی و چه موقعیتی دارند. یک پزشک یک راننده و یک کارمند هم موظف است در جستجوی معارف دینی اش باشد.
حالا هر کس با توجه به میزان اهتمامش در این زمینه در یکی از اقسام قرار می گیرد.
4⃣: منظور حضرت از " علم نگهبان توست " چیست؟
#جواب:
با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی انحراف و سقوط انسانها جهالت آنهاست لذا علم بواسطه روشن کردن حق و باطل و راه از چاه در حقیقت به نوعی نقش نگهدارنده از خطا را برای ما بازی می کند.
با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی انحراف و سقوط انسانها جهالت آنهاست لذا علم بواسطه روشن کردن حق و باطل و راه از چاه در حقیقت به نوعی نقش نگهدارنده از خطا را برای ما بازی می کند.
ازآنجا که یکی از مهمترین دلایل سقوط در چاههای انحراف و ضلالت و گمراهی جهل انسانهاست بنابراین کسی که به علم دسترسی پیدا میکند این علم مانع میشود که او دراین چاله های گمراهی گرفتار شود.
بنابراین علم درحقیقت نقش نگهبان انسان را دارد!
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731