#فرهنگی
#خاطرات_سرنوشت_ساز
📝#خاطره دکتر محمد علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر
شاید اواخر دوره راهنمایی بودم، همراه پدر به مجلس ختمی رفته بودیم. اصلا یادم نیست مجلس چه کسی بود، اما مسجد را بیاد دارم. پدر به دلیل مشکل شنوایی که داشتند، خیلی توجهی به مطالب سخنران نمیکردند و معمولاً یک جزء قرآن را بر میداشتند و با صدای بی جوهری میخواند تا تمام شود. در حالی که سر به زیر داشتند و جزء خوانی میکردند، پک پذیرایی را جلویشان گرفتند. برنداشتند. به من رسید، دستم را دراز کردم که بردارم اما پدرم آستین من را بصورتی که جلب توجه نکند در نیمه راه گرفتند!
دستم را برگرداندم. خیلی به من برخورد. سکوت کردم و هنگام برگشت، با ترشرویی در ماشین جلوی راننده به پدر گفتم: «شما امام جمعه ای، ریش سفیدی، روحانی هستی، شأنی داری، هرچه هستی برای خودت هستی، چه ارتباطی به من دارد؟ شما صلاح نمی دانی پذیرایی را برداری، بر ندار. اما من بچه ام شأنی ندارم.»
پدر تبسمی کرد و گفت: «من هم می دانم شأنی نداری باباجان. من برای شأنش نگفتم. مگر من می خوام پسرم را ریاکار بار بیارم؟ باباجان من می خواهم مال شبهه ناک نخوری!»
با تعجب گفتم شبه ناک؟
ادامه دادند: «این قبیل پذیرایی ها نوعاً از مال متوفی تهیه میشود. متوفی هم که مالی ندارد. هرچه هست به ورثه تعلق دارد. حالا یکی از ورثه اگر راضی نباشد، صحیح نیست مصرف شود. آدم همان گونه که وقتی می خواهیم چیزی را بخوریم، کاملاً شست و شو می دهیم تا پاک و پاکیزه بشود، و کوچکترین آلودگی در آن نباشد، با همین وسواس باید نسبت به حق الناس و مال شبه ناک حساس باشیم تا مبادا چیزی که می خوریم به اندازه ارزنی طیّب نباشد.»
بعد به راننده گفتند: جلو یک فروشگاه بایست. خودشان از ماشین پیاده شدند و به قدر یک کیسه پر از تنقلات و ساندیس و ... خریدند. بعد خودشان باز کردند و با محبت و اصرار به من خوراندند.
سپس گفتند: «باباجان اینکه بهت برمیخوره از خوبی فطرتت هست. فطرت، زبان #تحکّم را نمیپسندد، آن را مخالف عزت نفس میداند و با آن مخالفت میکند. قدر عزت نفست را بدان و من را ببخش. برایم دعا کن»
#خاطره
✍بیت الزهرا که خادم بودیم اون شبایی که مراسم حضرت زهرا (س). بود همیشه حاج قاسم میومدن بهمون سر میزدن که ببینن با میهمانان حضرت زهرا (س). چه رفتاری داریم...
اصلا اجازه ی تفتیش نمیدادن همیشه میگفتن به هیچ عنوان حق تفتیش ندارید میهمانای حضرت زهرا (س) رو اذیت نکنید درواقع برخورد جدی میکردن. و ما که میگفتیم برای امنیت خودشون هست ناراحت میشدن و میگفتن حضرت زهرا (س).مراقب میهمانانش هست شما نگران نباشید.... همیشه دور از چشم حاج قاسم این کار رو میکردیم.
#دلتنگ_سردار_دلها
🍃 #خاطره | اینجا آب نیست؟
🔸 #صدیقه_مصطفوی، دختر امام روایت میکند: امام #احترام زیادی برای همسرشان قائل بودند، اگر بگویم در طول ۶۰ سال زندگی، زودتر از خانم، دستشان توی سفره نرفت، دروغ نگفتهام.
🔹در طول زندگی مشترکشان، هیچوقت از خانم حتی یک لیوان آب نخواستند. همیشه خودشان اقدام میکردند و اگر هم در شرایطی بودند که نمیتوانستند، میگفتند: «آب اینجا نیست؟» ولی هیچوقت نمیگفتند آب به من بدهید. حتی از ما که دخترهایشان بودیم نیز درخواست نمیکردند.
📝 برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد۱، صفحه ۶۹
#رادیو_طراوت_حوزه
#معاونت_فرهنگی
📻🍃📻🍃📻
•┈┈•❖ @amenehqom ❖•┈┈•
╲\╭┓
╭🌸🍃
┗╯\╲
🍃 #خاطره | صورتهای بهشتی
🔹زهرا مصطفوی روایت میکند: امام بارها به من میگفتند: «اینکه میگویند بهشت زیر پای مادران است؛ یعنی باید این قدر جلوی پای مادر صورت به خاک بمالی تا خدا تو را به بهشت ببرد.»
📝برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، جلد۱، صفحه ۲۳
#معاونت_فرهنگی
#رادیو_طراوت_حوزه
📻🍃📻🍃📻
•┈┈•❖ @amenehqom ❖•┈┈•